رفراندوم جمعه

محمد رهبر

نفس بریده و پر از دلشوره می‌نویسم؛
‎ ای نازنین، ای خسته از این سال‌ها و سیاهی، ای که بارها امید بستی و شکستی، این‌بار آخرین بار است و مسیر و سرنوشت ما دگرگون خواهد شد. جمعه انتخابات ریاست‌جمهوری نیست، رفراندوم است و آغاز دگرگونی عظیم.

بدانیم؛

بسیاری از کارگزاران جمهوری اسلامی ، در صیقل زمانه از سرکه گذشته‌اند و شراب شده اند. آن‌قدر تغییر کرده‌اند که نسبتی با آن سال‌های سبک‌سری ندارند.
‎ من و توی ایرانی برای این‌که روحانی امروز بشکفد و جهانگیری بالغ شود، یک عمر هزینه و خسارت داده‌ایم.
‎ این‌که دولت‌مردان و مردم به نتیجه‌ای مشترک برسند که منافع ملی ایران بر همه چیز مقدم است؛ اسلام ایدئولوژی نیست، بلکه رابطه‌ای معنوی است، میان انسان و خدا و نباید که از قرآن، باروت بسازیم وانسان‌ها حقوقی دارند که هیچ ربط و دخلی به دین و اعتقادشان ندارد، از مشروطه تا به امروز زمان برده و خون‌ها ریخته است.
‎ ما امروز می‌دانیم که چه می‌خواهیم ، توسعه ایران و آرامش و بر افراشتن پرچم صلح و اقتدار بر فراز ایران زمین.
‎ می‌خواهیم قناعت کنیم به آرزوهای کوچک و تلاش‌های بزرگ، می‌خواهیم امت اسلامی را به ملت ایران بدل کنیم. می‌خواهیم دست از ماجراجویی در کوچه‌های دمشق و بغداد برداریم و به سیستان و گرگان بازگردیم.
‎ یاد گرفته‌ایم که دولت و حکومت از آسمان نیامده‌اند. ما رییس‌جمهور عاقل می‌خواهیم، بر آمده از انتخاب مردم.
‎روز جمعه همه تحجر و قساوت و حماقت و عصاره آن پلشتی که در ۴۰ سال گذشته ایران را به روز سیاه انداخته پیش روی ماست، ساده‌دلانی را فریفته‌اند و با هر چه دارند از پول‌های سیاه و رسانه و شاید اسلحه به میدان می‌آیند.
‎و این سو ماییم، مردمانی که همیشه به عمد دیده نشدند، اکثریت صبوری که اقلیتی دریده‌دهان، همواره بر سرش فریاد و شلاق کشیده، این ماییم جماعتی که دست خداوند با اوست.

ببینیم؛
‎نگاه کن چگونه آن کلمه ممنوعه امروز تکرار می‌شود. نگاه کن سنت خداوندی را که حق می‌آید و باطل رفتنی است.
‎مردم، میر حسین را در چهارگوشه ایران فریاد زدند. استبداد هشت سال هر چه در توان داشت به کار بست تا این نام سبز جوانه نزند و در این اردیبهشت ببین چه زیباست پیچک سبزی که بر سر تا پای سیاهی می‌پیچد. صبح آزادی نزدیک است انا فتحنا لک فتحا مبینا

جمعه سرنوشت
‎هفته آینده با ریاست‌جمهوری دوباره روحانی، مسیری تازه گشوده می‌شود. رای کوبنده و قاطع ایران، روحانی را به مقتدرترین رییس‌جمهور ایران تبدیل می‌کند. سال‌های آینده و امتداد دولت روحانی ، تغییر فاز جمهوری اسلامی است.
‎ هر چه در جبهه اعتدال و اصلاحات و اصول‌گرایی خردگرا، رویش است؛ در سمت استبداد، گسست و ریزش و مرگ افتاده است.

ریاست‌جمهوری روحانی به وضوح پیروزی جنبش سبز است و می‌توان انتظار اتفاقات بزرگی را در چهار سال آینده برد، اما از همین جمعه و در پی این رفراندم، استبداد اقلیت در حضور آفتابِ  مردم، مثل برف، آب خواهد شد.
‎ سرنوشت ایران به دست شماست، باید سال‌ها دور از وطن باشی تا بدانی همه هویت و دارایی ایرانی از دنیا، ایران است و دیگر هیچ .

بازگردد عاقبت این در بلی
‎رو نماید یار سیمین بر بلی

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

13 پاسخ

  1. علی آقا اینکه می نویسید مطهری گفت، یعنی چه؟ یعنی چون او گفته بقیه همه ساکت شوند؟ آیا شما اصلا می دانید در ونزوئلا چه گذشته و می گذرد؟ آیا بیشتر از آنچه راست هایی چون علی مطهری یا راست های اصلاح طلب برایتان پشت هم می بافند زحمت کمی مطالعه مستقل پیرامون ونزوئلا به خود داده اید؟ آقای محترم سران ونزوئلا را با قاتلی چون رئیسی که هیچ با علی مطهری و روحانی هم مقایسه کردن خطاست! علیرغم همه اشتباهاتی که داشته اند، فاصله آنها با این قماشی که ایران را به این روز انداخته اند، از زمین تا ثریاست. آقای عزیز امریکا و غرب با همراهی اولیگارشی نفتی ونزوئلا با آن کشور دقیقا همان کاری را کرد که با دولت ملی دکتر مصدق قبل از کودتای سال ۳۲. منع کردن همه از خرید نفت از ونزوئلا به قصد فلج کردن اقتصاد آن کشور و سقوط دولت منتخب مردم!
    اوج فاجعه آنجاست که این افرادی که با این حد از آگاهی از اوضاع ونزوئلا دهان می گشایند برای مصدق مرصیه سرایی هم می کنند. یا از دوران ملی شدن نفت هم هیچ نمی دانند یا ضد مصدقی هستند. پرانشان و امامشان که اینطور بودند!

  2. حال که نتیجه آرا مشخص شد و روحانی پیروز و حتی بیش از دوره قبل رای آورد، و بقول شما « جنبش سبز پیروز شد». آن «اتفاقات بزرگی» که وعده اشان را داده اید را تا کی باید انتظار بکشیم؟ من بیصبرانه منتظرم تا شاهد آن باشم که «در پی این رفراندم، استبداد اقلیت در حضور آفتابِ مردم، مثل برف، آب شود».
    ببینیم و تعریف کنیم

  3. آقای محترم در بهترین حالت رئیس جمهوری در ام اقرأی اسلام ناب محمدی ۲۰٪‏ قدرت دارد و هر لحظه می تواند با یک حکم حکومتی برود لأی دست رئیس جمهوریهای قبلی. این همه شلوغ بازی واقعا” برای چیست؟!

  4. همه دعوا د ر جناحین رزیم در این حدود چهل سال جنگ طرفداران سرمایهداری با نیروهای مادون سرما یه داری است و ربقیه رنگ ولعاب است .نه جناح مادون سرما یه داری که به خاطر عقب ماندگی تاریخی خود با غرب مخالف است انقلابی واقعی است ونه ایدئولوزیک است و نه جناح شبه بورزوای رزیم ازادی خواه است .در بعضی دوره ها مانند حذف بنی صدر و یا به قدرت رسیدن احمدی نزاد نیروهای مادون سرما یه داری موفق شدند و درماجرای خاتمی وروحانی جناح شبه بورزوا موفق شد جمعه هم دعوای مجدد این دو خط است و دعوا هم بیشتر سرمنافع است ونه اسلام و انقلاب و مردم .وهرکس عاقل باشد مناظره ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ محاکمه تمامی جناحهای حکومت بود و خود حضرات یکدیگر را افشا کردند و ثابت کردند که دعوا سر منافع است نه مردم و اسلام .

    1. دوره اصطلاح گرایی سرمایه داری و بورژوزی و فئودالیسم و لمپنیسم و …. گذشته. مردم و دموکراسی و پوپولیسم و عقلانیت و رای و رای گیری، و دولت عرفی و سکولار٫ همین اقتضائات فعلی را دارد.
      پوزیسیون و اپوزیسیون هم مال همین کشور و ملت اند. در همه ی دولت ها و حکومت ها دزد و رانت خوار و پاچه خوار و پاچه ورمالیده بوده و خواهد بود. اما آخر چه؟
      مائیم و ترامپ ها!، اوباماها را قدر بدانیم. سیاه و سفید نکنیم!

  5. محمد رهبر هم عاقل و بالغ شد و سرکه اش شراب شد، اما هنوز هم عده ای می گویند لیلی مرد بود یا زن؟!
    آنهائی که از ایدئولوژیک شدن و دگماتیسم و فناتیک و …سخن می گفتند و محکوم می کردند، حالا در یک رای گیری که با حساب دودو تا چهارتا، که دو نمونه اش را ابراهیم نبوی ارائه کرده، چرتکه ایدئولوژی و استخاره ی سکولار می کنند که رای بدهیم یا نه؟!
    ناز هم می کنند! تماشاچیان بی خاصیت و دگم های عوام!

  6. گفته شده است: وصف العیش نصف العیش.
    طعم حلوات و بوی امید بسیار زیادی از مقاله شما به مشام میرسد و بسیار لختی آدمی را در رویا سر خوش میکند, آرزو بر جوانان عیب نیست و خدا از دهانتان بشنود! هرچند که ما ملت تازیانه خورده و مار گزیده در این صد سال تاریخ عزیز ایران از هر ریسمان (بهتر است بگوییم عمامه) سیاه سفیدی میترسیم.
    با رفراندم خواندن شما به نتیجه انتخابات از پیروزی آقای روحانی در جایی که در ان به حکومت مطلقه ولی فقیه آری یا نه نمیگوییم مطلقا موافق نیستم. زیر از فردایی که بهتر است بگوییم قره کشی رهبر همانطور که تا کنون حتی جانب بیطرفی را نسبت به کاندیداهای خود طی دوران انتخابات را هم به رسمیت نشناخته اند, و تمامی سران سپاه و بسیج و افراطی ترین آخوند ها و قوه قضاییه را از بیت المال حمایت کرده اند فردای روز انتخابات آقایان روحانی و جهانگیری نیز کارگزاران مطیع ایشان خواهند بود که سر ملت را با پنبه آقای خاتمی خواهند برید.
    ای کاش چند دلیل محکمی را اقلا برای خالی نبودن عریضه که دال بر رفراندم خواندن انرا می دهید ذکر می فرمودید تا فکر ما را هم به چالش میکشیدید.

    1. علی مطهری گفت با روحانی سوئیس نمی شویم اما با رئیسی احتمال ونزوئلا شدنمان خیلی بالاست
      چاقو و پنبه روحانی و جهانگیری اگر هم باشد بسیار کندتر از چاقوی احمدی نژاد و رئیسی و احمدی نژادهاست. تنها روزنه باقی مانده برای ما همین صندوق های رای است. نرفتن پای صندوق هم امتحان خودش را پس داده. در بدبینانه ترین حالت شما حساب کن ما می خواهیم بدبخت تر نشویم. آیا چاره دیگری جز روحانی هست؟ بی انصاف ترین کسان هم مطمئنا انتخاب روحانی و رئیسی را منتج به یک نتیجه واحد نمی پندارند.
      در من به ظن شما که فرقی نخواهد بود، پس برای همین یک بار روی روحانی قمار کنید خدا را چه دیدی از این ستون به این ستون…

  7. تضمین کنید که رای دادن، به هر کی میخواد باشه، تائید نظام محسوب نمیشه، تا من رای بدهم. اما اگر حتی اگر روحانی انتخاب بشود، بخواهند آنرا تائید نظام و از جمله ولایت به خورد خودمان بدهند، ما نیستیم.

    1. احمدآقای عزیز
      هموطن گرامی
      مطلوب شما نقض غرض است.
      ما خواهان طلوع خورشیدیم چگونه تضمین کنیم که خورشید بر آنان نخواهد تابید؟ به چه قیمتی خود را از نور خورشید محروم کنیم؟ فقط به این خاطر که نکند آن ها روشنایی را به نام خود سند بزنند؟ نه برادر، قیمت گزافی است ما روشنایی می خواهیم بگذار نظام و ولایت هم ماهی خودش را بگیرد اما خورشید بر این سرزمین بتابد. چرا که حتی با مشارکت ۲۰ درصدی هم آن ها باز انتخابات را در بوق و کرنا کرده و به چشم و چال استکبار جهانی خواهند چپاند. چه ما بخواهیم چه نخواهیم از الان سند زده شده.
      پس بیاییم فقط به خاطر خودمان و فرزندانمان و سرزمینمان بگذار هرکه هرچه می خواهد بکند

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »