در اسطورههای قرآنی طغیان قوم ثمود را، که به انقراض آن قوم منتهی شد، ناشی از برانگیخته شدن و به قدرت رسیدن شقیترین شهروندان شمرده است.(۱) شقاوت که مقابل سعادت است، دلالت بر شدت عمل بهجای مساعدت و قساوت بهجای رحمت میکند.
اینک ملت ما در آستانه برانگیخته و بر کشیده شدن فردی به ریاست جمهوری هستند که از عنفوان جوانی در ۲۰ سالگی از مدرسه حقانی قم به مقام دادستانی انقلاب کرج و همدان بر نردبان قدرت قضایی گام گذاشته و ( به شهادت مرحوم منتظری) در پُست معاونت و دادستانی انقلاب تهران در دهه ۶۴ تا ۷۳ کارنامه درخشانی مزیّن به خون چندین هزار زندانی سیاسی، از جمله در سال ۶۷ به گردن دارد که با مُهر دادستانی ویژه روحانیت در سال ۹۳ مزیّن گشته است.
چنین خوشخدمتیهایی بوده است که او را در دهه ۷۳ تا ۸۳ به ریاست سازمان بازرسی کل کشور و در دهه ۸۳ تا ۹۳ به معاونت اول رئیس قوه قضائیه رسانده و اینک برای گام گذاشتن به پله آخر آمادگی اجرایی برای رهبری!، پس از غسل تطهیر در آبروی آستان قدس رضوی، برآناند تا غسل دیگری برای شستشوی آثار خونهای ریخته شده، با انتخاباتی نمایشی برگزار کنند تا مُهر تأییدی از ملت بر آن جنایات و شقاوتهای بیش از سه دهه زده شود.
این مقدمهچینی داخلی با دیدار نماینده ویژه پوتین، سفیر روسیه، مفتی اعظم تاتارستان و هیئتی در قالب «سرمایهگذاری مشترک و تبادل دانش فنی!» آن هم با تولیّت آستان قدس رضوی! حمایت همسایه مهربان شمالی را که هنرهایی در هَک کردن انتخابات آمریکا و فرانسه از او نقل شده، و گویا شعار «سفارت روسیه لانه جاسوسیه» در مراسم تشییع جنازه هاشمی رفسنجانی نیز موجبات نگرانیاش را فراهم ساخته، از کاندیدای جناح تندرو نشان میدهد.
از طرفی مناظره تلویزیونی گلهای سرسبد شورای نگهبان و افشاگریهای دو جناح علیه یکدیگر، ورشکستگی کامل و عمق فساد فراگیر نظام ولایت مطلقه فقیه را از زبان برگزیدگانش بیش از پیش آشکار کرد و نشان داد فساد سیستماتیک در عالیترین سطوح حکومتی، نتیجه طبیعی استبداد سیستماتیک در نظام ولایت فقیه و ساز و کارهای وابسته به آن است، و اینک در فرصت کوتاه انتخابات و به لطف حضور مردم در صحنه است که پرده از گوشهای از این مفاسد و اسرار پشت پرده نظام ولایی کنار میرود.
در اسطوره تاریخی دیگری از همان کتاب، به مردمی که با سکوت و بیتفاوتی خود به مفسدان میدان دادند، ابلاغ کرده است مادام که چنیناند، «همواره کسی بر آنها برانگیخته و مسلط خواهد شد که شکنجه سختی را به آنان بچشاند».(۲) سکوت در برابر این شقاوتها و رأی دادن به عاملان آن در این زمان نیز اخلاقاً مشارکت با آنان در چنان ستمی محسوب میشود.
در این مسیر و برای مقابله با فساد ناشی از استبداد دینی، که به قول روحانی روشنفکر دوران مشروطیت میرزا حسین نائینی، خلاص شدن از آن سختتر از هر نوع استبدادی است، دو راه بیشتر وجود ندارد؛ ۱- براندازی مسلحانه با انقلاب یا اتکاء به بیگانگان، ۲- انتقال تدریجی قدرت به ملت، که این دومی جز با تمرین دموکراسی و تربیت نفوس و تحوّل زیربنایی عملی نمیشود.
انقلاب خودمان و تجربه همسایگان در این سه دهه نشان داده است که هیچ راه میانبری برای ملتها جز اصلاحات تدریجی وجود ندارد و تحریم انتخابات در کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای جنوبی هیچ حاصلی برای ملتها، جز تحکیم حاکمان، به بار نیاورده است. به گفته معروف شادروان شریعتی: «هر انقلابی قبل از آگاهی فاجعه است».
تردیدی نیست که رییسجمهور فعلی نیز محصول و برآمده نظام ولایت فقیه است و هیچ انتظاری از ایشان در چهارچوب نظام فعلی در نفی ولایت فقیه نمیرود، اما عملکرد ۴ ساله دولت روحانی در ترمیم برخی از خسارتهای عظیم داخلی و خارجی دوران احمدی نژاد، با توجه به اختیارات محدود و تنگناهای بسیاری که رئیسجمهور در نظام ولایت فقیه دارد، در مقایسه با مدّعیان قابل مقایسه نیست و مهار هرچند محدود سیل مخرّب تحریمهای خارجی و خطر جنگی مشابه آنچه در لیبی و عراق و سوریه اتفاق افتاد، با همکاری و به همّت کارشناسانی متعهّد و متخصص کار آسانی نبوده است.
نگاهی واقعبینانه به کارنامه ۴ ساله دولت تدبیر و امید، با همه کاستیها و کمبودهای ذاتی و عارضی آن، در مقایسه با اَخلاف احمدی نژادها که با دستِ درازتری از آستین استبداد داخلی و استیلای خارجی بیرون آمدهاند، مصلحان و مشفقان ملت را قانع میسازد که در این مقطع تاریخی برای خنثی کردن خوابی که دشمنان دموکراسی و حاکمیت واقعی ملت ما دیدهاند، متفقاً در انتخابات شرکت کرده و مانع پیروزی شقاوت گردند. برای رسیدن به آزادی و امنیت راه درازی در پیش است و سنگرهای زیادی باید فتح گردد، مطلق گرایی و شعار تحریمی همه یا هیچ! راهی به مقصود نمیبرد، به سخن حکیمانه پیامبر اسلام: «چیزی را که کل آن به دست نمیآید، به کل هم نباید ترک کرد.»(۳)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- شمس ۱۱ و ۱۲- کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا، إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا
۲- اعراف ۱۶۷- وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَهِ مَنْ یَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ….
۳- ما لایُدرَکُ کُلّه، لایُترَک کُلُّه
5 پاسخ
حالا که هر سخنی را درج می کنید: خانواده خوبند؟ حال شما خوب است؟ کسالتی نیست؟!
خیلی ممنون، محبت کردین!
بعد از درج دیر هنگام کامنت بنده، درج اعتراضات بعدی حقیر، آنهم همه ی آنها، زیبنده نیست! هست؟
اگر این کار شما همان سانسور مذموم نیست، پس چیست؟! ۲۴ ساعت گذشت. پاسخی هم دارید؟
آیا انتقاد از ایشان خط قرمز شماست؟ که بررسی طول کشیده؟! یا من جسارتی کرده ام ؟ یا مامور ممیزی خوابش برده؟
باز خوردم به دیوار بررسی؟!
چند سوال و اشکال:
۱. آیا قرانی که کلام خداست، “و ما هو بالهزل” است، را می توان اسطوره پرداز بدانیم؟ البته ممکن است ما جائی از قران را نفهمیم. طبیعی است، چون: ” آیات بینات فی صدور الذین اوتوا العلم ” است. و نه همه کس.
۲. اینکه انتخاب بخشی از حاکمیت برای رئیس جمهوری ” رئیسی ” است، درست، اما چگونه این را به کل “ملت” می توان نسبت داد؟ بنظر می رسد جناب بازرگان با عجله نوشته را ارسال کرده و مروری نکرده اند!
۳. چگونه و به چه دلیل، مراسم و پروسه انتخابات فعلی را ” انتخاباتی نمایشی” خوانده اند؟!
۴. مرقوم کرده اند، “در اسطوره ی تاریخی دیگری…” گویا این که حقایق قرانی را اساطیر خواندن، در قران به مخالفین نسبت داده شده و نه مومنین! ” ان هذا الا اساطیر الاولین”. ؟!
۵. سیاه و سفید کردن دینی و یا بقول شما “اسطوره ای”، و سیاه نمائی، بخصوص در دعواهای سیاسی اقوام و ملل، و یکی را مظهر شقاوت و یکی را مظهر عدالت کردن، یکی را علی ع کردن و رقیب را خارجی و خوارجی کردن، شیوه ی حاکمیت مذهبی عقب افتاده و سوء استفاده کننده از دین و مضامین دینی است. به رنگ و چاله حاکمان و ظالمان و جاهلان در نیائیم و نیفتیم.
دیدگاهها بستهاند.