انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، همچون انتخابات سال ۹۲، مسائلی را آشکار ساخت و پرده هایی را درید که از پس آن، حقایق بسیاری برای همگان و بخصوص برای اصلاح طلبان و نیز دلبستگان به راه سبز، هویدا گشت. هر چه از سال ۹۲ به امروز پیش می آییم، بسی بیشتر از گذشته، به حقانیتِ ادعاها و آرمان های راه سبزِ ۸۸ پی می بریم و نتیجه بازیِ پرمناقشه و پر حادثه ی تیم «مقاومت و صلح» در برابر تیم «هجوم و خشونت» را به سود «مقاومت و صلح» می بینیم و اسرار مگوی و رازهای نهفته و خط قرمزهای جریان اقتدارگرا را رسوا شده می یابیم.
رسوایی اول. از پیش از انتخابات ۸۸ و در جریان تبلیغاتِ انتخاباتی و مناظرات، و نیز پس از برنده اعلام شدنِ احمدی نژاد در سال ۸۸، اصلاح طلبان و رهبرانِ معترض به نتایج، همواره بر خودرایی، قانونگریزی، دروغ پردازی، عدم تعادل روانی و تنش زاییِ جریان احمدی نژادیسم تاکید داشتند اما گوش شنوایی نبود، تا زمانی که احمدی نژاد در دو سال آخر ریاست خود، خود را از اصولگرایان جدا کرد و طوری تک روی کرد که صدای اصولگرایان در آمد، و شگفتا که همان انتقاداتی که میرحسین موسوی و مهدی کروبی و دیگر منتقدان درباره او مطرح می کردند و «تخریبگر» نامیده می شدند عینا بر زبان اصولگرایان جاری شد و آنها، بسیار بیش از اصلاح طلبان، به احمدی نژاد تاختند! نفس این مساله، چه چیزی را ثابت می کند جز حقانیت سخن و انتقادات رهبران سبز؟
رسوایی دوم. گل دوم اصلاح طلبان و جریان معترض سال ۸۸، با حمایت و آبیاری نهال تدبیر و امید و پیروزی قاطع این تفکر در انتخابات ۹۶، بر تور دروازه اقتدارگرایان نشست و همین، حاکی از ضعف پایگاه اصولگرایان در جامعه ایران بود؛ اصولگرایانِ اقتدارگرا که به جای تفکر و تحلیل انتقادی مساله، دست به دامن یارانه و خوانندگان مبتذل می شوند تا شاید اندکی آبروی سیاسی برای خویش بخرند.
رسوایی سوم. از فردای اعلام نتایج انتخابات ۹۶، جریان اصولگرا از طیف های مختلف، زمزمه تخلفات گسترده انتخاباتی و برخی نیز مدعای تقلب در انتخابات را سر دادند. از جمله موحدی کرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، که به تازگی چنین ادعایی نموده است. وی با تاکید بر اینکه رئیسی ۱۶ میلیون رای حلال داشت، خواست تا شورای نگهبان موارد تخلف انتخابات را بشناسد و به مردم معرفی کند. موحدیکرمانی، در گردهمایی جبهه مردمی نیروهای انقلاب که اخیرا برگزار شد، گفت که تمام تلاش شان بر این بود که اصلح را تشخیص دهند و برای خدا اصلح را شناسایی کرده و به او رأی داده و تبلیغ کردند. او حمایت جامعتین از رئیسی را توفیقی دانسته است که نصیب کمتر نامزدی میشود. به گفته موحدی کرمانی، تخلفات انتخاباتی در حدی نیست که در نتیجه کلی انتخابات اثر بگذارد اما ممکن است با بازبینی و بررسی مجدد تخلفات و گزارشات ارسالی به شورای نگهبان رای رئیسی از ۱۶ به ۱۹ و روحانی نیز از ۲۳ به ۲۱ میلیونن رای برسد. هرچند که او در ادامه تایید کرد که حسن روحانی رییس جمهوری است و بحثی در این مورد وجود ندارد.
اظهار نظرهایی از این دست و حتی سخنانی که ادعای تقلب اساسی در انتخابات را طرح می کند هر فعال و تحلیلگر سیاسی بی غرض را به شگفتی وا می دارد. تا پیش از آن، از سال ۸۸ به این سو، سخن از تقلب در انتخابات، خط قرمز نظام محسوب می شد و کسی جرات نداشت از این مساله دم بزند و اگز سخنی هم بطور رسمی مطرح می شد به راحتی، مصداق عنوان مجرمانه «تشویش اذهان عمومی» و یا «تبلیغ علیه نظام» قرار می گرفت و یا به دشنام «فتنه گر» مفتخر می گردید اما چگونه است که امروز، با همین سهولت، بسیاری از اصولگرایان از تخلف و تقلب سخن می گویند؟!! اگر سال ۸۸ گفتند که نظام اسلامی امانت دارِ رای ملت است و تقلب، در این نظام راه ندارد چگونه است که امروز، تقلب و تخلف در این نظام راه یافته است؟! آیا همین ادعاهای مبتنی بر «معیار دوگانه»، خود حاکی از نابجا بودن برخورد قهرامیزِ اقتدارگرایان با معترضان به نتایج انتخابات ۸۸ نیست؟
رسوایی چهارم. جشن پیروزی قاطعانه اصلاحات در انتخابات ۹۶، با برگزاری همایش ها و تجمعات خیابانی باشکوه و کم نظیر پایان یافت اما در تمام این راهپیمایی ها و تجمعات باشکوه و عظیم که با شعارهای غیرمجاز!(از نظر اقتدارگرایان) مانند “یا حسین میر حسین” و یا “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، همراه بود، نه تنها تقریبا هیچ آشوب و اغتشاش و خشونتی مشاهده نشد بلکه خودِ مردم حامی اصلاحات، با شعور و درایت برخواسته از این آموزه های این جنبش، به برقراری نظم و امنیتِ تجمعات و صیانت از قانون کمر همت بستند و بدون حضور قوای قهریه نظام، خود، پلیس خویش بودند. آیا این همه درایت، نظم و صلح طلبی، مُهر بطلانی نیست بر اتهام «اغتشاش گری» که ۸ سال تمام است که از سوی اقتدارگرایان، به حامیان اصلاحات نسبت داده می شود؟ جریان تمامیت خواه، با تمامی ابزارهای خود، از رسانه ملی گرفته تا تریبون های نماز جمعه و کارشناس- نماهای حاضر در میزگردهای تحلیل «فتنه» و روزنامه های وابسته به نهادهای امنیتی، هرچه در توان داشتند بکار بستند تا با مستندسازی، منتاژ، فتوشاپ، و استفاده از تمامی فناوری های جعل واقعیت، القاء کنند که معترضان به نتایج انتخابات، هدف شان به آتش کشیدن اموال عمومی و شکستن شیشه های مغازه ها و مزاحمت برای مردم و نوامیس آنها بوده است. اما انتخابات ۹۶ ثابت کرد که اکثریت غالب جریان معترض در سال ۸۸ نه تنها اغتشاشگر نبودند بلکه اگر با آنها با انصاف و طبق حقوق شان در قانون اساسی برخورد می شد هیچ یک از حوادث دردناک آن سال روی نمی داد.
نتیجه مسابقه پر فراز و نشیب و پرخطر حامیان اصلاحات، در برابر رقیب مجهز خویش، تا کنون چهار بر صفر به نفع جنبش سبز و حامیان اصلاحات بوده است و اکنون جریان اصولگرایی مادامی که در درون خود، دست به «اصلاحات»! نزند، دیر یا زود، بطور کامل از دور مسابقات سیاسی دموکراتیک در ایران جذف خواهد شد. طنز ماجرا همینجاست که اصولگرایان، برای بازگشت دموکراتیک به عرصه سیاست، چاره ای ندارند جز اینکه در درون خویش «اصلاحات» کنند!!
و ای کاش، این پیروزی ها برای اصلاحات، و عبرت ها برای اصولگرایان، آن همه قربانی بی گناه نمی داشت!