۱– داستان سند ۲۰۳۰ یونسکو که با سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی کلید خورد، سیل تهمتها و دروغها و خلاف واقعها با هدف تخریب دولت روحانی و وجههاش در ذهن بخشی از متدینین ناآگاه به راه افتاد. عمده تخریبها هم مبتنی بر آموزش «خودارضایی» و «همجنسبازی» به کودکان و «انهدام بنیاد خانواده و اخلاق» بود. بمباران و تهاجم حساب شده و برنامهریزی اصولگرایان برای پختن نانی از این دروغها و تهمتهای عجیب و غریب جدا از کارکردهای سیاسی زودگذر، بیان کننده امر دیگری است که باید بدان بیش از پیش توجه و عنایت داشت.
۲- در ایام ماه رمضان و مطرح شدن بحث عدم پخش شاهکار «ربنا»ی شجریان از صدا و سیمایی در اختیار اصولگرایان، یک روحانی اهل منبر و محراب به نام «عباس ذوالقدری» در توییترش چنین نوشت: «مسجدی که من امام جماعتشم تا پارسال ربنای شجریان پخش می کردیم، اما امسال اجازه ندادم. در مورد هنجارشکنی های شجریان صحبت کردم مردم قانع شدند.» از وی محترمانه پرسیدم یکی از هنجارشکنیهای وی را برشمرد، چنین پاسخ داد: «اگر با احکام شرع آشنا باشید حتما می دونید که بغل کردن زن نامحرم حرامه. عکس انداختن با یک زن بدنام. این فسقه».
۳– عزتالله ضرغامی، رییس اصولگرا و منصوب رهبر جمهوری اسلامی دو دوره صداوسیما، با کارنامهای روشن و یکی از نامزدهای احتمالی «جمنا»، چند روز پیش در اینستاگرامش درباره «مراقبت از ایجاد سوتفاهم و برداشتهای ناصواب» از «استیکر و ایموجی» در روابط دختر و پسر سخن رانده بود.
۴– در ایام انتخابات دوم خرداد ۷۶، بولتننویسهای انصار حزبالله و نشریات وابسته درباره آثاری که در دوران وزارت ارشاد خاتمی مجوز گرفته بودند، تمرکز اصلی خود را در یافتن جملاتی ناظر به امور جنسی میان زن و مرد قرار داده بودند و چون امروز تلاش میکردند تا ذهن بیاطلاعترین اقشار سنتی-مذهبی را درباره خاتمی تخریب و رقیب وی را پیروز انتخابات کنند.
۵– در نهادهای امنیتی و قضایی تحت تسلط مادامالعمر اصولگرایان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی، سالهاست که دست آویختن به حربه مسائل جنسی و روابط میان زن و مرد، یکی از حربهها برای مبارزه و بدنام کردن مخالفان جمهوری اسلامی است. نامههای بسیاری از کسانی که در دوران بازجویی های خود شرح این قبیل گفتگوها را میان بازجو و خود بازگو کرده اند، پرده از این موضوع برداشته است. انگهایی مانند «همجنسباز» «هوسباز» «بیبند و بار» «اهل فسق و فجور» به وفور به مخالفان ناتوان از دفاع و پاسخگویی نسبت داده شده است. نمونه بسیار مشهورش، بازجویی از همسر «سعید امامی» و طرح این مسائل است که با التماس و خواهش وی برای ادامه ندادن روبرو می شوند.
مرحوم سعیدی سیرجانی را که یکی از نخستین قربانیان قتلهای زنجیرهای بود با همین عناوین ضداخلاقی «لواط کار و همجنس باز» در اطلاعیه وزارت اطلاعات تخریب کردند.
یا در دوران جنبش سبز، اتهام عجیب و غریب رابطه نامشروع یکی از روشنفکران دینی با یکی از فعالان سیاسی توسط رسانههای نهادهای امنیتی تحت تسلط اصولگرایان ساخته و منتشر شد. همچنین دستگیری داماد عبدالکریم سروش و شکنجهاش برای اعتراف به روابط نامشروع همسرش (دختر عبدالکریم سروش) در نامه وی علنی شد.
مواردی ازین دست که نهادهای امنیتی و قضایی اصولگرا برای تخریب مخالف دست به ساختن و انتشار دروغهای جنسی و غیراخلاقی میزنند بسیار بدیهی و آشکار است. تجربه شخصی نگارنده ازین دست مکالمات و برخوردها (از همان دقایق نخست دستگیری و در طول تمام دوران بازجویی) جای هیچ شکی باقی نمیگذارد که سیاستی غیراخلاقی بر کل نهادهای امنیتی و قضایی تحت سیطره اصولگرایان حاکم است که تصور میکنند جز از طریق تلاش برای تخریب مخالفان با اتهامات واهی و پوچ غیراخلاقی راه به جایی نمیبرند.
ذهنیت جنسی و شهوانی و شهوتمدار مسئولین امنیتی و قضایی تا آنجا به وخامت گراییده که محمدجعفر منتظری رییس دیوان عدالت اداری پیشین در فهم جملهای از مرحوم عباس کیارستمی درباره دوران جنگ تحمیلی چنان به خطا رفته بود که میتوان آنرا تنها از ذهن یک بیمار جنسی انتظار داشت.
اوج این خباثت اخلاقی و سیاسی در جنایت زندان کهریزک و تجاوز جنسی به زندانیان بود که در نامه شیخ مهدی کروبی به اکبر هاشمی رفسنجانی علنی شد.
۶-در کنار نهادهای سرکوب، نهاد تبلیغی صدا و سیمای تحت تسلط اصولگرایان نیز، اجرا کننده همان سیاستهای «جنسی محور» نهادهای امنیتی است. انتشار اتهام عجیب و دروغ محض و آشکار «تجاوز به یک خبرنگار زن در خیابانهای لندن در برابر چشمان فرزندش» یکی از هزاران اتهام کذب و دروغینی است که از این تریبون سراسری نثار منتقدان و مخالفان می شود. علاوه بر این وظیفه، در بخش تبلیغات دینی و اجتماعی، این رسانه جولانگاه سخیفترین و منزجر کنندهترین سخنان درباره روابط زن و مرد در چارچوب «روابط زناشویی» شده است.
سخنرانانی مانند محسن قرائتی، احمد مجتهدی تهرانی، دهنوی، راشد یزدی، و…ساعتهای متمادی در صدا و سیما با ادعای استناد به احادیث و روایات غیرمستند، اراجیفی درباره روابط زن و شوهر مطرح میکنند که با هیچ معیاری قابل درک و پذیرش نیست. همچنین در توصیف «بهشت» چنان از حوریان و زنان و کنیزکان سخنان سخیف و عجیب میرانند که جز نشانی از بیماری جنسی گوینده امر دیگری نیست.
همچنین خطبههای نماز جمعه که تحت تسلط اصولگرایان است، محلی مناسب برای پرداختن صرف به «قوه شهویه» و مصادیق آن از قبیل حجاب زنان، مهمانیهای مختلط، روابط جنسی خارج از خانواده، ازدواج موقت و… است. نمونهای از تفکرات حاکم بر امامان جماعت مساجد در سراسر کشور که در اختیار این گروه سیاسی است، در گفتگوی توییتری نگارنده با یکی ازیشان نشان می دهد تا چه اندازه نگاه «شهوت محور» بر این مجموعه ها حاکم و مستولی است.
افلاطون در تقسیمبندیاش از قوای نفس، به سه قوه باور داشت: قوه عقلیه، قوه غضبیه و قوه شهویه. نیاز و تمرکز و ترویج و تبلیغ و پرداختن افراطی اصولگرایان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی بر «قوه شهویه» و خلاصه کردن تمام مسائل فرهنگی به این وجه از وجوه انسان و انسانشناسی یک بُعدی، و همچنین دست یازیدن به حربه کهنه و پوسیده فساد اخلاقی برای تخریب مخالفان سیاسی که از قضا جزو نیکترین انسانهای ایران هستند، جای بسی تأسف و درنگ دارد. در حالیکه بنا به اطلاعات و اخبار به بیرون درزکرده از وضعیت روابط خانوادگی و جنسی مقامات جمهوری اسلامی که از قضا بیشتر جزو اصولگرایان و البته بر صدر و بدنه نهادهای انقلابی و امنیتی و قضایی هستند، نشانگر وخامت اوضاع است. نمونه مشهور سردار (ز) یکی از دهها مورد است.
اینها همه در حالی است که بنا به آمارهای رسمی نهادهای جمهوری اسلامی بخش عمدهای از طلاقها و درگیرهای خانوادگی، به دلیل عدم آموزش مسائل جنسی (که غریزهای طبیعی و خدادادایست) به جوانان و زوجهای جوان است. همچنین تغییر الگوی انتقال ویروس اچ آی وی از معتادان به روابط پرخطر جنسی جوانان در کنار حجم بالای خروج از کشور برای آزادی های جنسی که مضرات فرهنگی و اقتصادی مضاعفی به بار می آورد، تنها بخشهای کوچکی ازین سیاست «جنسیزدگی» است.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…