زیتون– کتاب «چه کسی از جانب اسلام سخن می گوید» با ترجمه ی «فـرهاد مهدوی» برای انتشار به صورت رایگان در اختیار زیتون قرار گرفته است. آنچه در ادامه می آید مقدمه ی مترجم کتاب بر این کتاب است. متن کامل کتاب را به صورت پی دی اف از «اینجا» می توانید دریافت کنید.
***
مقدمه مترجم
ترجمه ی کتا ِب «چه کسی از جانب اسلام سخن می گوید؟» پیش روی شماست. کتاب حاضر در حد خود – حد اقل از بابت در اختیار گذاشتن انبوهی از نظرسنجی ها و ارائه ی آمار – می تواند با سایر کتابها متفاوت بوده باشد. این کتاب توسط موسسه ی گالوپ – بزرگترین و معتبرترین مرکز نظرسنجی و آمارگیری جهان در رابطه با افکار عمومی، فراهم آمده، و محصول چند سال مطالعات تحقیقاتی این موسسه می باشد. گالوپ برای ارائه ی کتا ِب «چه کسی از جانب اسلام سخن می گوید؟»، بین سال های ٢٠٠١ تا ٢٠٠٧، ده ها هزار ساعت وقت صرف کرده و با ساکنان بیش از ٣۵ کشور جهان که غالبا مسلمان اند و یا میزان قابل توجهی از جمعیتشان مسلمان است، چهره به چهره مصاحبه هایی را انجام داده است.
کتاب در مجموع موضوعاتی را مورد توجه و بررسی قرار می دهد که بیش از ٩٠ در صد قریب یک میلیارد و پانصد میلیون مسلمان را نمایندگی می کند. به گفته ی گالوپ، این بزرگ ترین و جامع ترین تحقیقی است که تا امروز در باره ی مسلمانان معاصر در جهان صورت گرفته و از نظر آماری با احتساب کمتر از ٣ در صد اشتباه، معتبر می باشد. اسقف اعظم، دزموند توتو، برندهی جایزه صلح نوبل، تالیف این کتاب را «به خصوص در روزهایی که بیش از پیش مملو از کینه توزی و خصومت» شده «به جا و به موقع» می داند. آری، «به جا و به موقع» بودن تولید کتاب «چه کسی از جانب اسلام سخن می گوید؟» به اغلب احتمال به خاطر یافته ها و اطلاعات مستقیم و دست اولی است که نویسندگان و متنخصصین گالوپ از طریق این کتاب در اختیار گذاشته اند. بدیهی است که دانایی، زمانی دانایی است که منوط و متکی به دادهها و اطلاعاتی واقعی و معتبر باشد، و همین داده ها و اطلاعات واقعی است که میتواند تحلیل ها، تصمیم گیری ها و سمت و سوی حرکت ما را به طور کامل تغییر دهد. در دنیای امروز یکی از شاخص های ارزیابی رشد و پیشرفت، داشتن نظام و فرآیند کمی و کیفی فعالیت های آماری و اطلاعات است. در واقع نقش و وظیفه آمار و اطلاعات همچون چراغی است برای روشن کردن نقاط تاریک در تحلیل پدیده ها و نهایتا تصمیم گیری های عاری از ابهام. چه بسیار اتفاق افتاده که به دلیل فقدان اطلاعات و آمار قابل اتکاء پیرامون پدیده ای، از اساس در باره ی شناخت آن پدیده و داوری نسبت به آن به کج راهه رفته و هزینه های جبران ناپذیری را متحمل شده ایم.
مثلا همین حالا و در روزگار ما بعد از حوادث ناگوار و خونینی که در جهان روی داده، مدیای امپریالیستی تبلیغات مغرضانه ی را به راه انداخته و از جمله چنین وانمود می شود که تمام مشکلات جوامع بشری، از عقب ماندگی و تروریسم گرفته تا قتل های ناموسی، فقدان رشد و توسعه ی سیاسی – اقتصادی، عدم همزیستی مدنی میان ملت ها، تضاد شرق و غرب، جنگ تمدن ها، فقر و گرسنگی روزافزون، مشکل گرمایش زمین، بی سوادی، بنیادگرایی، فقدان دموکراسی، همه ی این ها و بیشتر از این ها، از وجود مذهب ناشی شده و یا به خاطر آئین اسلام بوده است. بر اساس چنین تحلیلی غیر واقعی و فاقد اعتبار، طبیعی است که بلافاصله به این نتیجه گیری نادرست رسید که آری درمان همه ی دردهای جوامع بشری دست شستن از دین، و ردّ و نفی جدّی تمام مذاهب آسمانی و بشری است! حکمی که با کمی اتکا به عقل متعارف و اندکی توجه به مشکلات جوامع کمتر مذهبی، بطلان آن به روشنی برملا خواهد شد. می توان فهمید که برداشت ها و روایت های عقب مانده و طبقاتی از مذهب، و یا عملکرد دولت های مرتجع و گروه های افراطی مذهبی، تاثیرات مخربی در زندگی عمومی مردم و جوامع به جا گذاشته است، در این زمینه بحثی نیست، اما این که گمان کنیم – چنان که ریچارد داوکینکز گمان می کند – که «مذهب ریشه ی همه ی شرارت ها» و علت اصلی همه ی مشکلات است، آنگاه به همان کج راه های لغزیده ایم که قدرت های اول جهان یا همان هایی که خودشان حداقل شرط خارجی مشکلات هستند، می کوشند ما را به آن سمت سوق دهند. در حالی که موسسه ی گالوپ در همین کتاب بر اساس نتایج انبوهی از نظرسنجی ها، نمونه گیری ها و ارائه ی آمار و ارقام گسترده ی جهانی نشان داده که این تبلیغات و پروژه ی ضدیت با مذهب، به غایت مغرضانه بوده، واقعیت ندارد و عمدتا در خدمت اسلام هراسی و مذهب ستیزی است. یافته های بسیار گسترده و «شگفت انگیز»ی در کتاب حاضر آمده که تبلیغات مسموم مذهب ستیزان را رد می کند، تبلیغاتی که می کوشد تا وانمود سازد که مقصر و مسئول همه ی ترورها و فعالیت های تروریستی در جهان مسلمان ها هستند!
گالوپ در این کتاب از جمله می گوید که اکثریت قریب به اتفاق حملات تروریستی در خاک ایالات متحده طی ١۵ سال گذشته، فقط توسط گروه های تروریستی مسیحی صورت گرفته است. در حملات دهه ی ١٩٨٠ در لبنان نیز تنها ٨ تن مسلمان و ٣ مسیحی جزء مهاجمان بودند و ٢٧ تن نیز افراد غیر مذهبی و به
گفته ی گالوپ کمونیست بودند. همچنین در برابر این ادعای ناروا و این تنفر پراکنی که مذهب عامل تروریسم است نیز موسسه ی گالوپ تاکید می کند که «پیش از حمله ی آمریکا به عراق، مطلقا تهاجم ترویستی انتحاری در تاریخ عراق وجود نداشت.» و افراد مذهبی تر، بیشترین ارزش را برای دموکراسی قائل اند.
موضوع دیگر مربوط به سیاست های دوگانه و جانبدارانه ی آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی با سیاست های اشغالگرانه و سرکوبگرانه ی اسرائیل است که متاسفانه به سهم خود تروریسم جهانی را نیز تغذیه می کند. در کتاب آمده است که «وقتی اسرائیل، فلسطینی ها را می کوبد، جامعه ی جهانی و سازمان ملل، روی می گردانند و نادیده می گیرند یا سکوت می کنند، اما وقتی فلسطینی ها جواب می دهند، آنگاه به عنوان عملیات تروریستی از طرف آمریکا، سازمان ملل و دیگر دوستان اسرائیل محکوم می شود.» جالب است بدانید که موضوع قتل های ناموسی از دیگر مسائل مطرح در کتاب حاضر است. گالوپ می گوید وسیعا تصور می شود که قتل های ناموسی ناشی از تعصب و غیرت دینی است. اما برای مثال بررسی ها نشان می دهد که ۶٩ درصد مردانی که از جمله در اردن مرتکب قتل ناموسی شده اند، پایبندی های دینی نداشته، نماز روزانه نمی خواندند و ۵۵.۵ درصد آنها نیز روزه نمی گرفتند. همچنین رفتار غیر انسانی و وحشیانه ای که علیه دختران خردسال اعمال م یشود و آن را ختنه ی زنان می نامند از جمله تحقیقاتی است که گالوپ در این کتاب مهم به آن پرداخته است. به نوشته ی نویسندگان کتاب، سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که عمل ختنه ی زنان، سالانه بر روی یکصد تا یکصد و چهل میلیون دختر در جوامع اسلامی و غیر اسلامی، اعمال می گردد. بنا به گفته ی یونیسف، صندوق کودکان سازمان ملل، حداقل ٩٠ درصد زنان در مصر، مالی، گینه و سودان ختنه شده اند، در حالی که تقریبا هیچ زنی در عراق، ایران و عربستان سعودی ختنه نشده است. و این نشان می دهد که ختنه ی زنان اساسا ربطی به مذهب و اسلام ندارد. باری، داده ها و اطلاعات درست از واقعیات، می تواند ادراک ما، نگاه ما، تحلیل ها و رویکرد ما را نسبت به جهان پیرامون تصحیح کرده و دگرگون کند. و زمینه ها را برای زندگی کم تنش و نزدیکتر ملت های مختلف فراهم آورد. از همین روست که خانم کارن آرمسترانگ نویسنده ی کتاب «تاریخ خدا» می گوید «داه های ارائه شده در کتاب چه کسی از جانب اسلام سخن میگوید؟ نه تنها جالب است بلکه ضروری و صرفنظر ناکردنی است. این کتاب می بایستی توسط سیاستمداران، ژورنالیست ها، گویندگان، آموزگاران، دانشجویان و روشنفکران خوانده شود.»
گفتنی است که کتاب «چه کسی از جانب اسلام سخن می گوید؟» به این
پرسش مشخص که در عنوان و نام آن آمده، با صراحت پاسخ نمی دهد و به اصطلاح از سخنگوی واقعی اسلام نام نمی برد، اما از داده های عظیم و اطلاعات مکفی و مستندی که در کتاب آمده به وضوح می توان دریافت که قطعا افراطی ها و
تندروها، و مرتجعین ماقبل تاریخ مانند داعش و طالبان و امثالهم و بسا دولت های ناهمخوان با روزگار تمدن بشری، هیچ ارتباطی با اسلام ندارند و نمی توانند سخنگوی اسلام بوده و اسلام را نمایندگی کنند.
گالوپ شیوه ها و مکانیسم نظرسنجی، تهیه ی آمار و نمونه گیری های تحقیقی و پژوهشی خود را نیز با جزئیات برای خوانندگان توضیح داده است. این توضیحات در تنظیم و چیدمان کنونی کتاب با عناوین پیوست الف و پیوست ب در پایان کتاب و قبل از یادداشت ها و پانویس ها آمده است. این پیوست ها که به دلیل اهمیتشان بهتر می بود که در ابتدای کتاب می آمد، به خصوص نشان می دهد که سبک کار گالوپ در زمینه ی انبوه نمونه گیری ها و اخذ نظرات و آراء پرسش شوندگان علمی بوده، و تا آنجا که امکان داشته به صورت میدانی تهیه شده و فقط با احتمال ٣ در صد اشتباه کاملا معتبر است.
به هر رو، جای خوشحالی است که این کتاب حالا به زبان فارسی نیز ترجمه شده و خوانندگان ارجمند فارسی زبان از طیف های مختلف نیز می توانند آن را بخوانند و مورد مطلعه قرار دهند. برای تهیه ی کتاب می توانید با ای میل آدرس مترجم نیز تماس بگیرید.
فـرهاد مهدوی – مترجم
متن کامل کتاب را از اینجا می توانید دریافت کنید
2 پاسخ
البته پیش از آنکه گالوپ دست به کار شود و با انجام نظرسنجی های پردامنه در کشورهای اسلامی به این نتیجه برسد که تروریسم ربط مستقیمی با اسلام ندارد، خیلی ها بر این باور بودند. اما درمورد نتیجه گیری کتاب که پس بالاخره “چه کسی از جانب اسلام سخن می گوید؟” و سکوت نویسندگان و تهیه کنندگان کتاب در این باره، اگر بخواهیم واقع بینانه داوری کنیم باید بگوییم که تا اطلاع ثانوی، این مفسران و رهبران دینی شیعه و سنی هستند که از جانب اسلام سخن می گویند. در ایران خودمان که سی و هشتمین سال به قدرت رسیدن اسلام سیاسی را تجربه میکنیم، این روحانیون به رهبری آیت الله خمینی بوده اند که از جانب اسلام سخن می گفته اند و کماکان هم می گویند. و این سخنگویی را با استفاده از همه وسایل، از جمله زور و پشتوانه توده یی، بر کرسی واقعیت نشاندند و تاکنون حفظ کرده اند. در کشورهای سنی هم مفسران و مفتی یان الازهر و دیگر مراکز دینی سخنگویان اسلام هستند. تردیدی نیست که این سخنگویان و رهبران دینی شیعه و سنی همگی نگاه سنتی به اسلام دارند و نگاه ها و تفاسیر نو و مدرن از اسلام را بر نمی تابند و بر آن مهر ارتداد می زنند. و بی گمان تا زمانی که اسلام در کلیت خود نوعی پروتستانتیسم را تجربه نکند و تفسیر اسلام مانند دیگر ادیان شخصی نشود و دین به امری شخصی وخصوصی و یک مقوم و مقوله اخلاقی تبدیل نشود، کاسه همین کاسه است و آش همین آش!
متاسفم براتون آخه چقدر توجیه
دیدگاهها بستهاند.