چند روزی از تأیید نتیجه انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان نگذشته، خبری تأسفبرانگیز در شبکههای اجتماعی پیچیده است: وزارت اطلاعات روحانی مانع برگزاری مراسم بزرگداشت زندهیاد مهندس عزتالله سحابی، دختر فرهیخته و مظلوماش هاله، و شهید آزاده هدی صابر شده است.*
مراسم بزرگداشت این سه مشعل ایراندوستی، قرار بود در تالار انجمن اسلامی مهندسین برگزار شود؛ اما اجازه نیافت. نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ـ و بهطور مشخص وزارت اطلاعات ـ با انجام مراسم در دفتر جمعیت زنان انقلاب اسلامی ـ متعلق به خانم اعظم طالقانی ـ نیز مخالفت کردند. همچنانکه حتی تاکید کردند فراخوانی برای برگزاری مراسم در جایی دیگر نیز صورت نگیرد.
ممانعت از برگزاری مراسم مزبور در شرایطی که تب و تاب رویدادهای سیاسی مرتبط با انتخابات، فروکش کرده، قابل فهم نیست. آنهم در شرایطی که دولت روحانی پیروز انتخابات شده، و ضمن اینکه قرار نبوده مراسم گرامیداشت مزبور، گسترده باشد یا تبدیل به میتینگی سیاسی شود.
وزارت اطلاعات روحانی درحالی با توصیه و تهدید، مانع انجام این مراسم شده که بسیاری از نیروهای ملی ـ مذهبی در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر از تداوم راهبردی دولت روحانی حمایت کرده بودند.
پرسشبرانگیز اینکه روحانی در مقدمه «برنامه دولت دوازدهم» خود ـ که در اوج تبلیغات انتخاباتی منتشر شد ـ نوشته بود: «جناحهای سیاسی همواره مشغول تلاش برای حذف یکدیگر بودهاند و امروز باید از این رویه دست بشوییم. کوشش برای حذف جریان موسوم به ملی ـ مذهبی به سرانجام نرسید و محمد مصدق هنوز شخصیت مورد احترام آحاد جامعه است.»
روحانی در برنامهاش افزوده بود: «ما در آستانه قرن جدید باید دست از تلاش برای حذفکردن یکدیگر برداریم؛ بپذیریم که جامعه ایران متکثر است و هیچ گروهی را نمیتوان حذف کرد. همه باید در چارچوب حقوق شهروندی و با حاکمیت قانون زندگی کنند و اجازه مشارکت در زندگی سیاسی و اجتماعی داشته باشند. بیایید همه با هم بسازیم تا ایرانمان را بسازیم. نیروی خود را بهجای آنکه صرف حذف یکدیگر کنیم، صرف سازندگی ایران نماییم.»
باورکردنی نیست؛ رییسجمهور در برنامه خود چنین تاکیداتی دارد و زیرمجموعه امنیتی او، بهگونهای یکسر متفاوت عمل میکند.
انتظار از روحانی آن است که رفع حصر رهبران جنبش سبز را بهطور جدی و قاطع در دستور کار خود قرار دهد و پیگیرد؛ توقع از رییسجمهور همچنین آن است که امکان فعالیت آزاد و امن تمام جمعیتهای سیاسی (ازجمله شورای فعالان ملی ـ مذهبی، نهضت آزادی ایران، جبهه ملی ایران، کانون نویسندگان ایران و جبهه مشارکت) را فراهم آوزد؛ اما ظاهرا باید به این حداقل بسنده کرد که دستکم زیرمجموعه امنیتی دولت وی، مانع برگزاری مراسم ختم و بزرگداشت سه کنشگر سیاسی و اجتماعی نشود.
نگاه بدبینانه به رخداد میتواند این باشد که روحانی وعدهی باطل داده و ادعایی دروغین مطرح کرده و فریبکارانه در انتخابات سخن گفته است؛ نگارنده با چنین ارزیابی همدل نیست. اما این خواست و پرسش متوجه روحانی است که چرا او کنترل و احاطهی لازم را بر عملکرد وزارت اطلاعات خود دارا نیست.
سختگیری و قاطعیت روحانی در مواجهه با بدنه امنیتی وزارت اطلاعات ـ که بخش مهمی از آنان، یادگار دولت احمدینژاد هستند ـ و تلاش رییسجمهور برای همسوسازی خروجی وزارت اطلاعات با برنامهها و وعدههایش، کف انتظار بدنه اجتماعی حامی اوست.
هرچند دست روحانی برای انتخاب وزیر اطلاعات ـ همچون برخی دیگر از وزارتخانهها ـ باز و آزاد نیست، اما او میتواند به بازخواست خروجی وزارت اطلاعات و نقد کارنامه وزیر بنشیند؛ البته اگر امکان تغییر وزیر اطلاعات و جانشین ساختن گزینهای بهتر، ممکن نیست.
برای چهار سال دوم، انتظار حامیان روحانی در جامعه مدنی از رییسجمهور، ترمیم کابینه و همکاران اصلی است. حضور مجدد کسی چون مصطفی پورمحمدی بر صدر وزارت دادگستری در دولت دوم روحانی؛ ادامه کار وزرا و استاندارانی که همدلی با ارکان جامعه مدنی ندارند (وزیر کار، یک نمونه برجسته است؛ کسی که متاسفانه مانع و مزاحمی جدی برای بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران و نیز انجمنهای صنفی و سندیکاهای کارگری محسوب میشود)؛ و حتی تداوم حضور وزرای پا به سن گذاشته یا فاقد مقبولیت در زیرمجموعه انسانی و کاری خود؛ جملگی قابل توجیه نیست.
کاش روحانی به ترتیبی، اقدام غیرقانونی و رفتار غیرانسانی و حتی خطای امنیتی وزارت اطلاعات را در جلوگیری از مراسم بزرگداشت سه چهره شاخص نیروهای ملی ـ مذهبی ایران (مهندس سحابی، دختر مظلوماش هاله سحابی، و شهید مانا، هدی صابر) جبران کند.
همچنان که روحانی خود در برنامه دولت دوازدهماش گفته، برخوردهای حذفی در چهار دهه گذشته نتوانسته از جایگاه اجتماعی نیروهای ملی ـ مذهبی یا محبوبیت پیشوای نهضت ملی ایران، دکتر محمد مصدق بکاهد؛ رفتارهای محدودیتزای وزارت اطلاعات نیز نخواهد توانست منش و روش سیاسی سحابیها و صابر را از ذهن و ضمیر کنشگران جامعه مدنی ایران پاک کند.
*پینوشت:
هفته گذشته، روزنامه اطلاعات در آستانهی دهم خرداد، و در آگهی کوچک و مختصری، مزین به تصویر مهندس سحابی و شهید هاله سحابی، و و با امضای «خانواده مرحوم سحابی»، اطلاعرسانی کرد که «با عرض تسلیت و بزرگداشت سالگرد درگذشت مرحوم مهندس عزتالله سحابی و دختر آزادهاش مرحومه هاله سحابی، به اطلاع میرساند بهدلیل فراهم نبودن امکانات لازم، امسال مراسم سالگرد برگزار نخواهد شد. امید آنکه در سالهای بعد زمینههای لازم برای برگزاری مراسم بزرگداشت آن مرحومان فراهم گردد؛ انشاالله.»
3 پاسخ
همانطورکه نام دکتر محمد مصدق در تاریخ ایران و جهان ماندگار ماند.
نام دکتر و مهندس سحابی و دخت گرامی ایشان هاله صحابی و هدی صابرهم از یادها نخواهد رفت . یادشان گرامی و راهشان پررهروباد.
این جناب روحانی که ما از ترس مار غاشیه به او پناه بردیم قدرت مقابله به نایب البته برحق امام عصر را ندارد بویژه که نظام مقدس روزهای پر از ترس و وحشتی را میگذراند ، روزگاری که هیچ برگ انجیری هم برای پوشاندن عورتش موجود نیست !
یک راهش هم اینست که خود را بجای طرف مقابل تصور کنیم.
کار دولت و حاکمیت را ابدا تائید نمی کنم. اما متاسفانه در میان نجابت و صداقت خانواده سحابی یزرگ که نمونه ی نجابت تاریخ اسلام و ایران اند، کسانی از مراسم آنها سوء استفاده کرده و میتینگ سیاسی با شعارهای ساختار شکنانه می دهند.
اگر فکری به حال این سوءاستفاده بتوان کرد، شاید بتوان آن ظلم فاحش را قدری تقلیل داد.
دیدگاهها بستهاند.