لحظهای رویایی بود. دونالد ترامپ در ریاض، رو به نمایندگان بیش از ۵۰ کشور مسلمان ایستاد و آنان را به منزویکردن کشوری فراخواند که ترور را در جهان گسترش میدهد.
منظور او عربستان سعودی، لیبی، الجزایر یا پاکستان نبود؛ کشورهایی که تروریستهای حملات نیوریورک، لندن، پاریس یا منچستر، ارتباطی با آنها داشته و یا در آنجا تندرو شده بودند.
او منظورش ایران بود، سرزمینی که دو روز قبل [از انتشار این مقاله] شهروندانش یک رئیسجمهور میانهرو را انتخاب کرده بودند؛ در روندی غیر دموکراتیک اما نسبتا آزاد. و همین شنبه گذشته در خیابانها جشن میگرفتند.
«تهدید بزرگ جهانی» آنگونه که ترامپ میبیند، ایران است؛ کشوری که بدون تردید در لبنان، یمن و پیش از همه در سوریه خرابکاری میکند. در سوریه مخصوصا دخالت ایران یک فاجعه است و با پشتیبانی اوست که رژیم اسد در قدرت مانده و میتواند شهروندانش را قتلعام کند. اما امریکا و ایران، و آنچه ماجرا را پیچیده میکند، مبارزهی ایران و آمریکا در عراق علیه «دولت اسلامی» است.
و نیز حقیقت این است که خط اول ترور اسلامی در کشورهایی بهوجود آمد که نمایندگان آنها در ریاض با افتخار برای ترامپ دست میزدند.اسلام بنیادگرایی که در «پادشاهی بینظیر عربستان سعودی» ( به تعبیر ترامپ) ترویج میشود، زمین حاصلخیزی برای تندروی در سراسر جهان است. رهبر فعلی القاعده در کنار عبدالفتاح السیسی ( به تعبیر ترامپ «مرد فوقالعاده») در تلاش است تراز جدیدی از تندوری را برای سرکوب کسانی بهکار گیرد که در مقابل کودتای ارتش ایستادند. گروه «مقاتله اسلامی لیبی»، نزدیک به القاعده، در جنگ با معمر القذافی بهوجود آمد.
ریشهی تندرویهای اسلامی در حکومتهای خودکامه ( اتوکراسی) خاورمیانه قرار دارد؛ در فقر، استبداد و عدم اطمینان به آینده. [ این تندروی] از آنجا خود را به اروپا گسترش میدهد و به جوان بریتانیایی، فرانسوی و آلمانی سرایت میکند و بیش از همه به کسانی با سابقهی مهاجرت، احساس حقارت و انگیزههای دینی. ابتدا القاعده بود و حالا داعش و شاید در آینده یک سازماندیگر.
تنها یک «ائتلاف ضد ترور» برای مقابله با این پدیده کافی نیست، بلکه یک مبارزه در مقابل طرز زندگی در کشورهای عربی که ترامپ از آنها با عنوان «دوستان و متحدان بینظیر» نام برد، نیز لازم است.
از طرف دیگر، این هدف اصلی او نیست. رئیسجمهور [ترامپ] میانهی خوبی با خودکامگان دارد. وقتی آنها با خرید اسلحه در آمریکا شغل ایجاد میکنند، او ذوقزده میشود. او از اینکه آنها قصرهایشان را مانند برج ترامپ در نیویورک مبله کردهاند، احساس رضایت میکند. حاکمان منطقه واقعا میتوانند این را تنها یک مجوز برای سرکوب بیشتر بدانند. برای آنها«مبارزه با ترور»،بهخودیخود، بهمعنای مبارزه با منتقدانشان است.
اینکه ترامپ مخصوصا ایران را «تهدید اصلی» جا میزند، دولتهای سنی را خوشحال میکند، و پیش از همهی آنها عربستان سعودی را. پادشاهی [عربستان] در میدان رقابتی طولانی مدت با تهران برای استیلای بر منطقه است. حاکمان ریاض، از هیچچیز بیش از توافق هستهای باراک اوباما [با ایران] متنفر نیستند. اینکه ترامپ حالا به طرز معناداری جانب عربستان سعودی را میگیرد، نه تنها احمقانه، بلکه خطرناک است.
منازعه میان شیعه و سنی، یک «جنگ خاورمیانه» جدید است که بعضی آنرا «جنگ سی ساله (۱۶۱۸-۱۶۴۸] » زمان ما میدانند. این منازعه استعداد آنرا دارد که کل منطقه را از تعادل خارج کند. همین حالا هم یمن و سوریه محل جنگهای نمایندگان سنیها و شیعهها هستند. اگر درگیری میان ایران و آمریکا تشدید شود، عراق یکسره فرو میپاشد. و دقیقا همین آشوب در عراق بود که از میان آن «دولت اسلامی» [داعش] سربرآورد.
دشمنی سنی-شیعی یک خطر متحرک است که اروپا نبایستی بگذارد به میان آن کشیده شود. به این سوال نمیشود پاسخ داد که «ایران یا عربستان سعودی، کدامیک شریک بهتری است؟» . جامعهی ایران نسبتا مدرن است اما رژیم آن بهشدت بسته است؛ قدرت نظامی در اختیار پاسداران انقلابی است و نه رئیسجمهوری میانهرو. و برعکس، در عربستان سعودی رژیم یک مدرنسازی محتاطانه را پیش میبرد اما از دستگاههای مذهبی و شهروندان سنتی بیمناک است.
با هر دو دولت باید گفتوگو کرد و آنان را به تعامل تشویق کرد؛ اما [هیچکدام] شریک واقعی نمیتوانند باشند. علاوه بر این، نباید برای آنان اسلحه فرستاد، حتی اگر بعضی از سیاستمداران حزبهای «اتحادیه دموکرات مسیحی CDU» و «اتحادیه سوسیال مسیحی CSU، متاسفانه، به اینکار علاقمند باشند. زیرا بهای تمام شدهی آن خیلی بیشتر از میلیاردهایی خواهد شد که ترامپ در ریاض برای کارخانههای اسلحهسازی پارو کرد.
***
نویسنده: جولاینه فون میتلاشتات | اشپیگل
ترجمه از آلمانی: طاها پارسا | زیتون
لینک مطلب اصلی در اشپیگل:
http://www.spiegel.de/spiegel/donald-trum-hetzt-gegen-iran-a-1149577.html
یک پاسخ
متاسفانه صدای عاقلان و منصفان در منازعه ی غرب و شرق، سود جوئی ها و سوء تفاهم ها بسیار ضعیف و نا توان است.
آیا وضع موجود حاصل کم کاری روشنفکران و فرهیختگان جوامع غربی و اندیشمندان جوامع مسلمان نیست؟
اگر این فتنه ی عربستانی بیش از این توسعه یابد، جهالت ترامپی چاشنی آن گردد، سکوت و منفعت گرائی لیبرالیسم غربی میدان را برای آن باز کند، آنوقت جانیان و احمقان و فاسدان حاکم خواهند شد و آتشی به پا خواهند کرد که نگو و نپرس.
آی انسانهای آگاه و دردمند بجنبید، لا اقل بیانیه ای، مثل استاد محمد مهدی جعفری،…
دیدگاهها بستهاند.