زیتون-نازنین نامدار: دستور کار مخالفان دولت مشخص و لایتغیر است. فرقی نمیکند مردم به حاکمیت کدام رویکرد رای دادهاند، شرایط منطقه چگونه است و یا کشور در تبوتاب مواجهه با حملهای تروریستی باشد. در هر صورت چهرههای منتقد و مخالف دولت و رسانههای زیر نظرشان بهطور مستمر با آتش تهیهای که اتفاقا بخش عمدهای از آن از جانب دستگاههای رسمی و مسوولان غیردولتی مهیا میشود٬مشغول زیر ضرب گرفتنِ دولتند.
برای بسیاری از مردم تعجبآور بود که درست در ساعاتی که جامعه همچنان درگیر التهاب دو عملیات تروریستی در تهران بود و در بُهت و نگرانی بهسر میبرد٬ رهبری نظام بهجای ایراد سخنانی وحدتبخش و ارسال پیام آرامش به جامعه٫ علیه دولت و ریسجمهور موضع بگیرد. این نخستین سخنرانی نبود که در ماههای اخیر برای دولت حسن روحانی حاشیهساز شده و باعث شده بخش مهمی از انرژی مسوولان اجرایی صرف فشارهای حاصل از این حاشیهها شود.
آیتالله خامنهای در سخنرانی روز چهاردهم خرداد ماه ضمن کنایههایی به عملکرد حسن روحانی در مناظرهها گفته بود انتخابات تمام شده است. با وجود این موضع اما بهنظر میرسد انتخابات و یا دستکم واکنش انتقادی به نتیجه انتخابات برای وی و نیروهای زیر نظرش تمام نشده است. او در سالروز درگذشت آیتالله خمینی گفته بود:«در تبلیغات، در مناظرات، حرفهایی زده شد، گاهی بداخلاقیهایی شد، برخی از دستگاههای گوناگون کشور مورد اتهام قرار گرفتند؛ اینها کارهای خوبی نبود؛ گذشته، گذشته است؛ بایستی اینها ادامه پیدا نکند. همه توجه داشته باشند: به آنچه در انتخابات انجام گرفت، با چشم اغماض نگاه کنند؛ تکرار نکنند؛ یعنی ملت -چه آن گروهی که نامزد آنها رأی آورده است، چه آن گروهی که نامزد آنها رأی نیاورده است- باید از خودشان ظرفیت نشان بدهند.»
طرح این گلایه از مناظرهها در تریبون عمومی در حالی است که وی یکبار پیش از مناظره سومِ نامزدها به حسن روحانی بهخاطر سخنرانیهای انتخاباتیاش تذکر جدی داده بود و پس از انتخابات نیز انتقاداتش را به محتوای مواضع حسن روحانی و اسحاق جهانگیری بهطور مستقیم به این دو اعلام کرده است. بنابراین بهنظر میرسد قصد آیتالله خامنهای از ایراد این انتقادات در سخنرانیهایش تنها انذار و تذکر به رئیسجمهور، معاون اول وی و دیگر مسوولان دولتی نیست بلکه او با این کار راه را برای بیشتر شدن فشار منتقدان و دستگاههای غیردولتی بر دولت هموار میسازد.
او در گرماگرم تبلیغات انتخاباتی با وجود آنکه میتوانست نظرش درباره سند۲۰۳۰ را در جلسهای خصوصی به دولت اعلام کند و یا طرح آن در سخنرانی عمومی را به بعد از انتخابات موکول کند٬ دقیقا برخلاف این رویه عمل کرد و دستاویز قابل توجهی به رقبای حسن روحانی داد. دستاویزی که هنوز هم تمامی مخالفان دولت و بهویژه تریبونهای نماز جمعه، مسوولان قضائی و… که عمدهشان چهرههایی انتصابی و زیر مجموعه دستگاه رهبری محسوب میشوند٬ با استفاده از آن دولت را متهم میکنند.
دعوت عمومی به کارشکنی
رهبر جمهوری اسلامی به این میزان از فشار بر دولت نیز قانع نشده و روز چهارشنبه در دیدار با «دانشجویان» که اکثریتشان را بدنه مخالفان و منتقدان دولت تشکیل میدادند سخنانی علیه دولت بیان کرد که باعث مسرت آنان شد. او به حامیاناش توصیه کرد:«آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریت کند، آنجا آتشبهاختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.
گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند… اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، میشود مساله اصلی؛ نامهنگاری میکنند! (خنده حضار) پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مساله اصلی را از مساله فرعی تشخیص نمیدهد و یک مساله اصلاً بیاعتبار بیاهمیت فرعی را بهعنوان یک مساله اصلی، درشت میکنند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا جای همان آتشبهاختیاری است که عرض کردم. (خنده حضار)»
حالا از روز چهارشنبه مخالفان دولت همزمان با کنایههایی که بابت عملیات داعش در تهران روانه دولت میکنند مشغول تفسیر سطح و میزان و چگونگی آتش بهاختیاریشان هستند. آیتالله خامنهای در چند دهه اخیر نشان داده که میتواند در مرکز یک نظام بنشیند، قدرت را در اختیار داشته باشد اما همزمان در قامت اپوزیسیون نیز عمل کرده و هیچ مشکل و قصوری در کشور را گردن نگیرد. چنانکه او در سخنرانی اخیرش نیز نشان داده هرگونه کوتاهی و ناکارآمدی در کشور را نه متوجه خود میداند و نه نتیجه عملکرد دستگاههای زیر نظر خود، چنانکه گفته است: «بعضیها زمزمه میکنند نظام ناکارآمد است؛ چرا؟ چون فلان وزارتخانه بد عمل کرده…»
با این وصف آشکار است که موضع آیتالله خامنهای در مقابل دولت دوازدهم که حسن روحانی در راس آن قرار دارد چیست. او در مرکز قدرت نشسته و علیه بخش انتخاباتی قدرت فرمان حمله صادر میکند.
سرنوشت روسای جمهور قبلی در انتظار روحانی است؟
نظر متداولی است که گفته میشود تمامی روسای جمهور ایران به غیر از آیتالله خامنهای بعد از پایان ریاستجمهوریشان مورد غضب حکومت قرار گرفته و به حاشیه رانده شدهاند. مواضع اخیری که از سوی رهبر ایران علیه دولت اتخاذ شده و با ایما و اشاره حسن روحانی را هدف قرار میدهد شاید بیانگر همین سرنوشت برای او نیز باشد.
با این وجود روحانی با نگاهی به تاریخ معاصر ایران و سرنوشت روسای جمهور قبلی میتواند این مسیر را قطع کند. شاید یکی از راهکارهای دستیابی به این هدف علاوه بر جدیت در تحقق وعدهها و عمل به خواستههای اقتصادی شهروندان٬ صیانت از جامعه مدنی و تلاش برای قدرتمند شدنش باشد. عاملی که میتواند پاسدار جمهوریت و حافظ منتخبانِ ملت در برابر کانونهای قدرت و ضددموکراسی باشد.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…