زیتون ـ مهسا محمدی: با برگزاری بخشی از مسابقات لیگ جهانی والیبال مردان در ایران٬ دوباره بحث بر سر ورود زنان به ورزشگاه بالا گرفت. برخورداری از حق ورود به ورزشگاه برای تماشای مسابقات ورزشی مردان، از اوایل دهه ۸۰ تبدیل به یکی از خواستههای پرحاشیه و جنجال برانگیز زنان در ایران شد. برخی از مخالفان اساسا آن را «حق» نمیدانند و گروهی به «اولویت» آن بر سایر حقوق قابل پیگیری زنان تردید دارند.
ورود کج دار و مریز زنان به ورزشگاه
پیش از موعد برگزاری مسابقه والیبال بین تیم های ایران و بلژیک در روز ۱۹ خرداد٬ زنانی که خواهان ورود به ورزشگاه بودند تلاش کردند که مانند مردان به صورت آنلاین بلیط تهیه کنند اما از همان دقایق ابتدایی گشایش سایت، متقاضیان با پیام مشابهی با این محتوی که سهمیه زنان به اتمام رسیده٬ مواجه شدند.
این روال دور از ذهنی نبود و در سالهای پیش از این نیز فدراسیون والیبال برای از دست ندادن سهم میزبانی به دلیل عدم رعایت برابری جنسیتی، وانمود به فروش بلیط کرده بود و عملا بلیطی به زنان فروخته نمیشد و در نهایت تعداد محدودی از زنان، حدود ۱۰ نفر به صورت گزینشی و نمایشی وارد سالن میشدند تا در فیلم و عکسهای تهیه شده از مسابقه برای اثبات ادعای حضور زنان داشته باشند.
امسال اما موضوع کمی متفاوت بود. در عکسهای منتشر شده حدود ۳۰۰ زن در ورزشگاه بودند و حضور رسمی و پذیرفته شده این تعداد در طی سالهای اخیر بیسابقه بود.
فردای روز برگزاری مسابقه، طیبه سیاووشی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت که از ۳۰۰ زن حاضر در ورزشگاه، تعداد کمی از طریق سایت بلیط خریده بودند و مابقی مدعوین بودند. این نماینده با تاکید به اینکه میداند زنانی که امکان حضور در بازی روز گذشته ایران و بلژیک را پیدا نکردند، از این موضوع ناراحت هستند، حضور تعدادی از زنان در ورزشگاه آزادی را «مقدمه تجربه و اولین» خوبی دانست و قول داد که برای گشایش راه ورود زنان به ورزشگاه تلاش کند.
البته این حق ورود زنان به ورزشگاه لااقل برای تماشای والیبال و بسکتبال «اولین » نیست و تا پیش از تابستان ۹۳ زنان حق ورود به ورزشگاه برای تماشای این بازیها را داشتند و همیشه بحث بر سر سایر ورزشهای پرطرفدار از جمله فوتبال بود.
ورود به ورزشگاه برای تماشای فوتبال با وجود طرفداران پروپاقرصی که همیشه در میان زنان داشته، یکی از خط قرمزها محسوب میشد و برخوردهای قهری با کسانی که سعی میکردند با لباس مبدل و یا به هر شکل دیگری خود را به ورزشگاه برسانند، شکل میگرفت.
با بالا گرفتن بحث بر سر والیبال و همزمان شدن آن با دیدار فوتبالیستها با رییس جمهور، مسعود شجاعی بازیکن تیم ملی فوتبال از رییسجمهور خواست تا شرایطی فراهم شود که زنان نیز بتوانند از نزدیک فوتبال را تماشا کنند.
از بند (م) تا آتش به اختیار
این تحرکات و افزایش خواست عمومی برای ورود زنان به ورزشگاهها و فعالیت همزمان فعالان حقوق زنان در شبکههای مجازی منجر به واکنش مخالفان شد به طوری که در نماز جمعه روز ۲۶ خرداد جمعی از «دانشجویان حزب الله» با امضای طوماری خواهان منع ورود زنان به ورزشگاهها شدند.
این مخالفان که رییس قوه قضاییه را مخاطب قرار داده بودند، ورود زنان به ورزشگاه را غیرشرعی خواندند و به دلیل حضور تعدادی از زنان در مسابقه والیبال٬ خواهان محاکمه وزیر ورزش شدند و در پایان تهدید کردند که اگر به خواسته آنان ترتیب اثر داده نشود بر اساس «بند (م) وصیت نامه امام راحل و امر آتش به اختیار امام خامنه ای» عمل میکنند.
در بند (م) وصیت نامه آیت الله خمینی آمده است که وقتی دستگاهها اختلال دارند، حزب الله مکلف به جلوگیری است. فرمان آتش به اختیار آیت الله خامنهای نیز اشاره به سخنرانی چند روز گذشته وی دارد که گفته بود وقتی دستگاهها اختلال دارند، افسران جنگ نرم آتش به اختیارند.
واکنشها به این کار دانشجویان حزباللهی متفاوت و کمی دور از انتظار بود. خبرگزاری فارس با انتشار اسکرینشاتهایی از این بنر در خبرهای داخلی و مطبوعات نزدیک به دولت در توییتر خود نوشت که رسانههای دنیا مشغول تحلیل مصوبه جدید سنا و عبور آمریکا از برجام هستند و رسانههای دولت ایران مشغول بازتاب ممنوعیت ورودبانوان. علی قلهکی دبیر سیاسی روزنامه افکار نیز در توئیتر خود در ماهیت کسانی که این کار را کردند تشکیک کرده و نوشت که «هر موقع دولت به مشکلی برمیخوره، یه عده ای _ مثلا حزب اللهی _ با این کارها کمک می کنن دولت نفس راحت بکشه پشت این اقدامات، افراد آشنایی! هستن». اما واکنش انکارآمیز و منفی همقطاران امضا کنندگان بنر تنها واکنش به این مسئله نبود.
اجرای فرمان «آتش به اختیار» رهبرجمهوری اسلامی که امضاکنندگان در پای نامه وعده آن را داده بودند یکی از نگرانیهای هواردارن دولت و برخی از منتقدین در روزهای اخیر بوده است.
در همین راستا و در واکنش به این بنر٬ رسید عباس صالحی معاون وزیر فرهنک و ارشاد در صفحه توییتر خود نوشت:«سوءاستفاده از آتش به اختیار را باید جدی گرفت. در مواردی کفن پوشی، تهدید به اقدام جزایی مستقیم و…دیده می شود. قوه قضاییه نادیده نینگارد.»
در حال حاضر با آنکه به نظر میرسد در بدنه دولت و بخشی از مجلس مخالفتی با این مساله وجود ندارد، اما اعمال نظر نیروهای دیگر موثر در معادلات داخلی ایران از مراجع گرفته تا نیروهای تندرو٬ یکی از سدهای اصلی بر سر راه تحقق کامل این خواسته زنان است.
سیاستی که پیش از این دولت برای حل این مساله در پیش گرفته بود به گفته محمود گودرزی، وزیر پیشین دولت روحانی٬ پیش بردن برنامه ها و تلاش برای بازگرداندن زنان به وزشگاه در سکوت بود.
گودرزی پیش از این به شرق گفته بود که تجربه ثابت کرده صحبتکردن در رسانهها درباره ورود زنان به ورزشگاه کار را بهتر که نمیکند هیچ، بلکه بعضا بعضی از زحمتهای کشیدهشده را هم بر باد میدهد.
حال باید دید این حرکت با چراغ خاموش و در سکوت دولت در برابر فرمان آتش به اختیار پرسرو صدای مخالفان به چه مسیری خواهد افتاد؟ آیا درب وزشگاهها را به روی زنان خواهد گشود یا نه و در صورت تحقق این وعده در برابر آتش گشوده خودسرها چه خواهد کرد
2 پاسخ
محمدجان، برادر من ! شما چرا ؟ ریشه مسئله را رها کردیدو به مخاطبان ایراد میگیرید؟!
رهبر چرا باید آنگونه سخن بگوید که (به نظر شما) سؤاستفاده شود ؟ مگر ایشان شهروند معمولی است؟ فرمانده نیروهای مسلح، صاحب اختیار قوای سه گانه، رسانه های ملی و بنیادها و نهادهایی با امکانات گسترده در اختیار وی، ولی امر مطلق با اختیارات نامحدود، حرف را باید سنجیده بزند. چرا باید این همه حرف بزند؟
ایشان با توضیح و تفصیل به «واحدهای … جهادی» فرمان «آتش به اختیار» دادند آنهم با تشخیص خودشان ! حرف روشن و سرراست را که مردم می فهمند. بار اولشان هم نیست .
اگر بفرمایش شما منظورشان چیز دیگری بود (که نبود) بایدفوری حرفشان را اصلاح میکردند که نکردند. شما چرا طور دیگری وانمود می کنید؟ کی باور میکند؟ خواهید دید که مخاطبا ایشان چه خواهند کرد، این آغازش است.
قربان شما، چه جای اینگونه حرفها است؟ چرا باید یک آدم را چنان مطلق کنیم که کار به اینجا برسد؟
بندگان خدا ! با صراحت بگویید که ایشان حرف درستی نزده . با آن حرفهایی که آقای خمینی پیش از پیروزی انقلاب درباره ولایت فقیه زد، (آن طور که در قانون اساسی نوشته شده) ایشان از اول هم شرط ولایت فقیه را نداشت . پیش از خامنه ای خود آقای خمینی از ولایت ساقط شده بود. برگردید مطالعه کنید. طوری که جواب خدا را بدهید.
چرا مسئول رفتار دور از تدبیر و خلاف خرد ایشان میشوید؟ بعد هم میگویید ما شیعه علوی هستیم !
آقایان خامنه ای و رفسنجانی و بهشتی و شرکایشان باهم این بنا را نهادند. اینگونه واحدها و نهادها سوابق عملیاتی دارند. تاکنون هم با نامهای حزب الهی و بسیجی و انصار و …، همین داستان بود. این بار دیگر ایشان علنی دستور داد. خود روحانی این کاره بود. خامنه ای را بهتر از شما می شناسد. با هم و با رفسنجانی و دیگران از این دستورها بفراوانی دادند.
شما توقع دارید همه از این حرف بغیر از معنایی که دارد برداشت و تفسیر کنند ؟
اینگونه مخاطبان با اینگونه دستورها کشتارها کردند، به اجتماع های با مجوز حمله ها کردند، به سفارتخانه هایی حمله کردند، و …. ! این که موضوع تازه ای نیست.
آنانیکه حرف از آتش به اختیـار رهبری میزننــد، اول بایــد فرمایشــات رهبــری را دراین زمینــه بفهمنــد، ضمن اینکه اینــان نیـز اگر ریگی درکفش شان نیست بایـد بایـد به عقــل خود مراجعــه نماینــد،
آیا اسلامیکه سالهاست ما ایرانی ها با آن زندگی میکنیم مثـل اسلام طالبان ویا داعش و غیــره… است؟!
آیا این آقایانیکه میخواهنــد جامعــه را عبـوس کننــد هیــچ فکر کرده انـد که با اعمال خود چــه ضرباتی به خود اسـلام میزننــد…؟
آیا اینـان روش متغیـر را خودشان لمس نکرده ونمی بیننــد که افراد منظور همان حزب الهی هاست که چگونـه طرز لباس پوشیــدنشان (مردان وزنان) تغئیــرکرده نسبت به روزهای آغازین انقلاب…؟
دیدگاهها بستهاند.