زیتون– ۲۸ نفر از پژوهشگران در نامهای سرگشاده خطاب به رییس جمهوری خواستار توجه او به مسایل بنیادیتر کشور شدند.
امضا کنندگان این نامه به عنوان افرادی که با امید اصلاح و بهبود امور مملکت به حسن روحانی و برنامههای او رای دادهاند٬ از منتخب دوازدهم ملت خواستند تا از فضای انتخاباتی عبور کند. آنها مشخصا از رییس جمهوری خواستهاند تا به جای مسایلی مانند سند ۲۰۳۰ یونسکو٬ پخش ربنای شجریان و ورود زنان به ورزشگاهها٬ مسایلی مانند بحران بیکاری٬ بحران آب٬ بحران بانکها و صندوقهای بازنشستگی را مد نظر قرار دهد.
این جمع از پژوهشگران ایرانی ضمن تایید این نکته که «حل ریشهای این بحرانها» نیاز به زمانی بیشتر از عمر یک دولت دارد؛ خواستهاند تا این دولت حداقل برنامهای برای رفع این معضلات تهیه و حداقل هر شش ماه یکبار به مردم در این خصوص گزارش ارائه دهد.
متن کامل این نامه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است:
بنام خدا
جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با عرض سلام
احتراما باستحضار میرساند ، ما جمعی از شهروندان و هموطنان شما که با امید به اصلاح و بهبود امور مملکت به حضرتعالی و برنامه هایتان رای دادیم ، با ملاحظه و پی گیری رویکرد حضرتعالی پس ازانتخابات و مسائل رویداده در یکماه اخیرضروری دیدیم این نامه سرگشاده را خطاب به حضرتعالی منتشر کنیم و طی آن از شما استدعا نماییم :
۱- بسرعت از فضای انتخاباتی عبور کنید و شعارها و رویکرد انتخابانی را پشت سر گذارید. آن رویکرد با موفقیت به نتیجه مورد نظر حضرتعالی و رای دهندگان به شما منجر شد. اینک شرایط نوینی پیش روست و رویکردی متناسب با این شرایط نوین لازم است.
بطور مشخص از شما تقاضا داریم مسائل غیر ضروری مانند سند ۲۰۳۰ ، ربنای استاد شجریان ، مجوز ورود خانمها به استادیوم ها و …. را ، اگرچه در جای خود مهم و ارزشمند هستند ، را به سطوح پایینتر مدیریتی وانهید و به بحرانهای فراگیر مملکت که سرنوشت نسل حاضر و فرزندانمان را مورد تهدید قرارداده است توجه فرموده و تمام توان خود و دولت را معطوف به آنها بفرمایید. از نظر ما هدف مخالفان شما از جمله تحلیل بردن توان شما و دولت از طریق درگیر کردن شما در اینگونه بحران های ساختگی و غیر واقعی و فرسایشی است که پایانی بر آنها متصور نیست. از قضا عدم ورود شما در مقام پاسخگویی به این چالشها موجب خاتمه یافتن آنها و عدم توفیق مخالفان خواهد شد.
۲- منابع و وقت مملکت بسیار باارزش و محدود است و می بایست با برنامه ریزی دقیق و با جزییات توسط دستگاههای اجرایی این منابع را صرف حل مصائب و بحرانهای واقعی و اصلی ِ گریبانگیر مملکت نمود. خوشبختانه در جمع مشاوران حضرتعالی به قدر کفایت کارشناسان برجسته و اندیشمندانی هستند که اولویت بحرانهای مملکت را به شما گزارش نمایند . بر اساس گزارش مشاور ارشد حضرتعالی ، جناب آقای دکتر نیلی ، پنج ابَرچالش پیش روی ایران در سالهای آتی و به درستی به شرح زیر شناسایی شده اند :
– بحران بیکاری
– بحران آب
– بحران محیط زیست و تغییرات اقلیمی
– بحران بانکها
– بحران صندوقهای باز نشستگی
بخوبی واقف هستیم که حل کامل بحرانهای یاد شده بسادگی و طی عمر یک دولت و حتی چند دولت میسر نیست و چنین انتظاری غیر واقع بینانه است . لیکن به منظور توقف و کاهش خسارات مصیبت بار هر یک از این بحرانها و اختصاص تمام توان دولت در مسیر حل آنها ، مشابه آنچه که با موفقیت در حل مشکل تورم انجام دادید ، از حضرتعالی و هیئت وزیران و از همه مهمتر سازمان مدیریت و برنامه ریزی تقاضا داریم ظرف مدت حد اکثر ۶ ماه برنامه اجرایی و عملی خود برای مقابله با بحرانهای یاد شده را با مشخص نمودن اهداف کمی و کیفی قابل پایش و کنترل به رای دهندگان به خود و به کلیه آحاد ملت ایران ارائه فرمایید و به ما نشان دهید که در حال حاضر کجا هستیم و بعد از ۴ سال در کجا خواهیم بود.
ما بدنبال آرمانهای دست نیافتنی مندرج در برنامه های توسعه نیستیم . نتایج حاصل از ۱۰ برنامه توسعه در طی متجاوز از ۶۰ سال حاکی از شکست مطلق نظام برنامه ریزی متمرکز به شکل سابق است. این رویه را متوقف فرمایید و طرحی نو در اندازید.
۳- استدعا داریم با ملت رو راست باشید و مشکلات مملکت را بی ملاحظه و بدون پرده پوشی با هموطنان خود که بارها آنها را ولی نعمتان خود نامیده اید ، درمیان گذارید. یقینا شما بدون مشارکت و همکاری عمومی قادر نخواهید بود قدمی در حل موفقیت امیز بحرانهای یاد شده بردارید و موفقیت دراین امر بدون آگاهی عمومی ازهمه جوانب پیدا و پنهان بحرانهای یاد شده امکان پذیر نخواهد بود . درغیر اینصورت انتظارات غیر واقعی و غیر قابل تامین ببار خواهد آورد.اجازه ندهید ما و شما روزی چشم باز کنیم و نظاره گر مصیبت های لاینحل و اضمحلال سرزمین و جامعه ایران باشیم .
در این راستا اگر نیاز به تغییراتی شگرف در باور ها ، در ارزیابی امکانات و ذخائر و منابع موجود مملکت ، در الگوی مصرف و صرفه جویی ، در شناخت نادرست از شرایط اقلیمی ، در زیر و رو کردن ساختار کشاورزی و تولید محصولات نامقرون به صرفه ، در به فراموشی سپردن آرمان بغایت ضد توسعه ای همچون خود کفایی ، دربه پایان رساندن اتلاف منابع کمیاب مملکت با ظاهر قانونی بنام یارانه و …… لازم است ، آنرا بی ملاحظه با مردم در میان گذارید واز مردم درحل مشکلات استمداد بطلبید. شرط موفقیت در این راه پاکدستی ، صداقت و جلودار بودن همه اعضائ کابینه و مدیران دولتی و عدم انتفاع آنها در برنامه های پیش رو است.
۴- تقاضا داریم پس از تنظیم و تهیه برنامه های حل بحران ، هر شش ماه یکبار گزارش پیشرفت هر یک از برنامه ها را بطور شفاف و مستند به آمار و ارقام صحیح و واقعی با مردم در میان گذارید و برنامه های اصلاحی و جبرانی خود را برای بازه های زمانی شش ماهه بعدی اعلام …
…
۵- در صورتی که از نظر نیروی کارشناسی در سطوح راهبردی برای حل بحرانها دچار کمبود کادر و نیروی انسانی می باشید به دریای بیکران ملت روی آورید و از دانش ، تجربه و تخصص بخش غیر دولتی استفاده فرمایید تا بدین ترتیب مشارکت عمومی و دلسوزانه در حل مشکلات مملکت حاصل گردد. اطمینان داشته باشید که ملت با آغوش باز همه توان خود را بیدریغ در اختیار رئیس جمهور منتخب خود خواهد گذاشت.
ریاست محترم جمهوری
ما بخوبی میتوانیم درک کنیم که شما با چه حجم عظیمی از مشکلات مواجهید و نیز بر محدودیتهای شما آگاه هستیم .حرکت شما در چهار سال اول ثمرات و نتایج بسیار قابل توجهی ببار آورد که شما و مجموعه دولت را شایسته قدردانی می نماید و ملت این قدردانی را با انتخاب مجدد شما نشان داد. مطمئنیم که حضرتعالی نیز متقابلا قدر و ارزش رایی که ملت به شما داده است را بخوبی می دانید واینرا از همین ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری خود نشان داده اید. لذا از شما تقاضا میکنیم کوششهای خود را تنها معطوف به بحرانهای عاجل مملکت نمایید و مطمئن باشید پشتیبانی ملت را بهمراه خود خواهید داشت و ما تا انتهای این راه سخت و پر پیچ و خم در کنار شما خواهیم ماند.
با آرزوی سلامتی و توفیق برای رئیس محترم جمهور
گروهی از پژوهشگران مسائل ایران
نام امضا کنندگان این بیانیه نزد «زیتون» محفوظ است.
4 پاسخ
این درخواست اساسا نادرست است. گویا این پژوهشگران هنوز از روی کار آمدن احمدینژاد درس نگرفتهاند.
اگر نگرش خاتمی به قدرت و اهمیت جامعه مدنی به خوبی در دوران اصلاحات در میان مردم نهادینه شده بود، هرگز احمدینژاد و تفکر حامی او چنین به قدرت نمیرسید.
الان هم تفکر رئیسی حداقل ۱۰میلیون رای دارد. دلیل همه اینها هم این است که به مسائل فکری و ریشهای در جامعه پرداخته نمیشود.
اینکه هنوز ۱۰ میلیون نفر در ایران هستند که میخواهند حاکم را خداوند برای آنان تعیین کند، خطر کمی نیست. این خطر از خطر کمیآبی بسیار خطرناکتر است.
درخواست کاملاً بجایی از سوی استادان و پژوهشگران دانشگاهی مطرح شده است، به ویژه آنجا که از رییس جمهوری خواسته شده که از فضا و شعارهای انتخاباتی عبور کرده و به مسایل اساسی کشور و مردم بپردازد. اما یک پرسش اساسی تر بجای خود باقی است: به فرض یقین که روحانی به این درخواست عمل کند، آیا هسته مرکزی قدرت و در راس آن رهبری و زیرمجموعه هایش نیز در این راستا عمل خواهند کرد؟ آیا آن ها اساساً اجازه می دهند که قطار دولت روی ریل اصلی خود قرار گیرد و حرکت کند، یا همچنان آن را به مسیرهای فرعی و بن بستی و احتمالا پرتگاهی می کشانند؟ به عبارت دیگر، آیا اراده سیاسی روحانی و تیم وی برای پرداختن به آن اهداف بنیادی ۵ گانه کفایت می کند؟ متاسفانه پاسخ تا اندازه زیادی روشن است.
بجای آیه یاس و منفی بافی، از نوبسندگان و پی گیران این نامه و محتوای آن باید حمایت و تائید و اقدام عملی کارگشا کرد.
ظاهرا مسائل ریشه ای میهن جز به دست امام عصر یا عزرائیل ، آنهم در صورتی که تن به اضافه کار بدهد ، حل شدنی نیست !
دیدگاهها بستهاند.