۱- آیت الله ناصر مکارم شیرازی تأکید میکند شیعیان باید هویت شیعه بودن خود را که یکی از ارکان آن نصب حاکم از سوی خدا است، با تمام وجود و استفاده از همه امکانات به صورت رسمی و بین المللی همیشه حفظ کنند و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به همین جهت مذهب رسمی این جمهوری را تشیع اثنی عشری اعلام کرده است.
این اصرار ایشان، صاحب این قلم را به یاد یکی از دیدارها و گفتگوهایی انداخت که وی تا چند سال پس از پیروزی انقلاب هر چند وقت یکبار با آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران داشته است. در یکی از این دیدارها ایشان در باب «هویت شیعه بودن» سخنانی به من گفتند که به کلی نقطه مقابل آن نظرها است که امروز آقای مکارم شیرازی و همفکران ایشان آنها را تبلیغ میکنند.
۲- چند ماه پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ اعلام شد که کنفرانس سالانه وزرای خارجه کشورهای اسلامی در کشور مراکش برگزار خواهد شد. در آن ماهها چون روابط ایران و مراکش به سبب میزبانی چند هفتهای سلطان مراکش از شاه فراری ایران تا حدودی تیره بود، دکتر ابراهیم یزدی که وزیر خارجه دولت موقت بود و نمیخواست شخصا در آن کنفرانس شرکت کند به من پیشنهاد کرد همراه چند نفر از وزارت خارجه و به اتفاق آقای دکتر کمال خرازی به صورت یک هیأت ایرانی در آن کنفرانس شرکت کنیم و ما هم رفتیم. در آن کنفرانس ضمن سخنرانیها و گفتگوهایی که داشتیم چند تن از وزرای خارجه کشورهای اسلامی یک پیشنهاد به من ارائه کردند و خواستند آن را پس از بازگشت از مراکش با رهبران انقلاب در ایران در میان بگذارم.
پس از بازگشت، من جهت ارائه گزارش سفر خدمت آیت الله خمینی رفتم و آن پیشنهاد را به ایشان ارائه کردم. پیشنهاد این بود:
«انقلاب ایران متعلق به همه جهان اسلام است و نه فقط شما شیعیان ایران. به همین جهت بسیار مناسب است که شما ایرانیان در قانون اساسی خودتان روی تشیع تأکید نکنید و مثلا در آن ننویسید مذهب رسمی جمهوری اسلامی ایران مذهب شیعه است. بگذارید انقلاب شما و کشور شما و حکومت شما رنگ و بوی یک مذهب خاص را به خود نگیرد».
وقتی این پیشنهاد را به آیت الله خمینی گفتم، ایشان در پاسخ من گفتند: اگر آنها خودشان را اهل سنت، شافعی، مالکی، حنبلی، حنفی و… ننامند و فقط بگویند ما مسلمان هستیم ما هم خود را شیعه نمینامیم و فقط میگوئیم مسلمان هستیم و در قانون اساسی هم مذهب شیعه را مذهب رسمی کشور اعلام نمیکنیم، اما تا آنها این نامها را بر خود میگذارند ما هم ناچاریم بگوییم ما شیعه هستیم.
کجا بودیم و از کجا سر در آوردهایم!
منبع: وبسایت شخصی نویسنده
2 پاسخ
ما با مکارم کاری نداریم و میخواهیم فراموشش کنیم، ولی ایشان با پولهایی که از ولی امر مسلمین جهان و حاکم برگزیده خدا (!) میگیرد دست بردار نیست!
آقای مجتهد شبستری کجا بوده و از کجا سر در آورده؟!
دغدغه ی حقیقت چقدر خوبست. اما سرگشتگی و گیجی و شک و تردید هم ، در آمدن می خواهد.
مکارم را فراموش کنید. خود را دریابیم.
دیدگاهها بستهاند.