زیتون– علی رازینی در گفتوگویی با تسنیم به ذکر خاطراتی از آن دوره و دلایل مخالفتهای آیتالله منتظری با اعدامها پرداخت.
او در بخشی از این گفتوگو درباره دلایل مخالفت آیت الله منتظری گفت «یکی از بهانهها این بود که مثلا گروهی از زندانیان که حکمهای یکساله داشتند و دوره محکومیت آنها نیز تمام شده بود». او در این مصاحبه البته نقش خود در ماجرای اعدامها را انکار میکند و میگوید «مسوولان دخیل در این قضیه اعدامهای ۶۷ آقایان نیری، رییسی، ریشهری، اشراقی و پورمحمدی بودند که از آنها باید سؤال شود. زیرا ما در متن قضیه نبودیم.»
به گفته رازینی عدم آزادی این افراد به دلیل «ارتباط با منافقین» بود و دلیل لاجوردی برای مخالفت با آزادی این افراد این بود که «اگر اینها را رها کنیم فردا باید دوباره با صرف هزینه اینها را در خانههای تیمی دستگیر کنیم. بنده آمدم مشخصا با این ۱۰۰۰ نفر مصاحبه کردم. تعدادی از اینها فعالیت گروهی داشتند مثلا در همان زمان که در زندان هم بودند اعلامیه پخش میکردند و زندانیان را تحریک میکردند.»
رییس سابق دادگاه ویژه روحانیت ادامه داد: «ما گفتیم اینهایی که چنین اقداماتی در زندان انجام دادهاند را دوباره بازجویی کنیم تا به اقدامات داخل زندان خود اعتراف کنند تا دلیل منطقی برای تجدید محاکمه آنها داشته باشیم. بنابراین پس از بررسیهای دقیق و گزارشهای مکتوب با کیفرخواستهایی که برای آنها تهیه شد دوباره دادگاه برگزار کردیم و دادگاه دوباره رای داد و کسانی که جرمشان محرز شد به حبسهای اضافه ۳ سال، ۵ سال و … محکوم شدند. تعدادی دیگر نیز با تعهد گرفتن از آنها رها شدند و یک تعدادی بودند که در دست بررسی بودند.»
رازینی افزود: «از جمله اقدامات بنده این بود که به متصدیان امور دستور داده بودم برای جلوگیری از بهانه دادن دست آقایان، شما به هیچ عنوان رفتار خشونتآمیزی با متهمان نداشته باشید. بگذارید که زندانبانی در روال خودش قرار گیرد در صورت اثبات جرم، ما به شکل قانونی آنها را مجازات میکنیم به همین دلیل بنده مطمئن بودم که شایعات مطرح شده مبنی بر شکستن فک و یا مواردی مشابه کاملا کذب و بی اساس است.»
دادستان سابق تهران در مورد نحوی برخورد با اعضای سازمان مجاهدین در سالهای آغازین دهه شصت گفت: «امام در این زمینه کاری انجام دادند که هیچ کدام از فقهای گذشته در طول تاریخ انجام نداده بودند مانند حضرت علی که در برههای از زندگیشان درباره نوع قضاوت خودشان نظر میدهند. بالاخره حضرت علی در جنگهای خوارج و صفین و جنگهای دیگر اعمالی انجام داده بودند که در این باره کتابهایی نوشته شده است.» به گفته رازینی آیتالله خمینی قاطع بود و ملاحظه کاری در حکم خدا نداشت چون حکم خدا این است که محارب باید اعدام شود.
رییس فعلی شعبهه ۴۱ دیوان عالی کشور در ادامه به رویکرد قضایی جمهوری اسلامی بعد از ۳۰ شهریور سال ۶۰، پرداخت و گفت: «البته شبهاتی که در زمینه این پروندهها و روند رسیدگی به آنها مطرح میشود، به پروندهای خاص که همان پرونده اعدام سال ۶۷ است محدود میشود که این شبهات نیز اشتباه است. زیرا ما برای رسیدگی به پروندههای مرتبط با گروهکهایی که دست به عملیات مسلحانه ضد نظام زده بودند مراحل رسیدگی را با دقت طی میکردیم و مانند دیگر کشورهایی که در آنها انقلاب شده بود، نبودیم که پس از پیروزیشان به قتل عامهای گسترده دست بزنیم.دفاعیات آنها را گوش کردیم و پس از بررسی این که مجازات آنها در چه حدی است برای آنها حکم صادر کردیم و تمام افرادی که در رسیدگی به پروندهها مانند دادستان، دادیار، مجریان احکام به کار خود افتخار میکنند و این ادعا که میگویند این کارها به صورت مخفیانه انجام شده، قطعا اشتباه است.»
رازینی در ادامه مدعی شد که «بنده و دوستان خودمان که درجمع ۲۰ قاضی در کشور هستیم، کاری انجام دادیم که امنیت همان زمان و سالهای بعد را تضمین کردیم و از آن پس تضمین کردیم» و ادامه داد که به دلیل اینکه مرحوم منتظری فشار آورده بود به شورای عالی قضایی که شهید لاجرودی را عوض کنند و فرد دیگری را جایگزین کنند. آقایان هم تحت فشار ایشان که آن زمان قائم مقام رهبری بود و هنوز عزل نشده بود خواسته وی را اجابت کردند و شهید لاجوردی را عزل ولی فرد مورد نظر منتظری را جایگزین نکردند. بنده را جای شهید لاجوردی به عنوان دادستان تهران منصوب کردند.
دادستان سابق تهران در این مصاحبه به ماجرای ترور خودش و نحوه برخورد با محکومان دستگیر شده این ماجرا هم اشاره کرده و گفته است:« پس از دستگیری عوامل ترور بنده٬ نوه آیتالله میلانی و عامل ترور من به اعدام محکوم شدند که گروهی از علما معتقد بودند که ترور شخصی از بیت آیتالله میلانی در تاریخ وجهه خوبی باقی نمیگذارد و پیشنهاد عفو این فرد را دادند که از طرف مقام معظم رهبری موافقت شد و به جای اعدام به آنها حبسهای سنگین دادند که پس از چند سال آقای میلانی به دلیل بیماری سکته و فوت کرد و عامل ترور بنده نیز که به بهانه مرخصی از زندان آزاد شده بود فرار کرد و نتوانستند او را دستگیر کنند.»
2 پاسخ
اگر مدعی است که در حاشیه بوده، پس بهتر است سخنان آقای منتظری را گوش کند، تا بفهمد چه خبر بوده.
آن نواری که به خاطر آن پسر منتظری را زندان می برند، واقعیاتی فاجعه آمیز را گزارش می کند. ذیل آن گفتار هائی از شاهدان عینی که از جمله در سخنان مهدی خزعلی نیز هست، ابعاد آنرا بیشتر می گشاید.
ظلم و جنایت بد است، از مدعیان حق و عدالت و اسلامیت، بسیار بدتر!
ولی در مورد دلیل عفو نوه ایت الله میلانی شایعات دیگری در جامعه شیوع داشت که با توجه به برخورد نظام مقدس با مراجع تقلید بیشتر پذیرفتنی است تا نگرانی از وجهه نظام در تاریخ !!
دیدگاهها بستهاند.