زیتون-احسان مهرابی: تمدید سه ساله حکم فرمانده سپاه پاسداران و معرفی نشدن رییس و اعضای جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام٬ نشان از یک بحران جانشینی در نهادهای زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی دارد که پیش از این سابقه نداشته است.
تمدید حکم محمد علی جعفری برای سه سال، برخلاف روال معمول رهبر جمهوری اسلامی است که به منصوبانش دو حکم پنج ساله میدهد.
آیت الله خامنهای درباره تمدید حکم اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی، نیز برخلاف روال معمول خود عمل کرد و حکم او یک بار سه سال و یک بار یک سال تمدید شد. حوادث سال ۸۸ و همچنین شایعات درباره فساد اقتصادی احمدی مقدم میتوانست از جمله دلایل این اقدام غیر متعارف باشد.
اینک پس از انتخاب دوباره حسن روحانی به ریاست جمهوری و درگیریهای سپاه پاسداران و دولت، شاید آیت الله خامنهای نخواسته آرایش فضای سیاسی کشور را تغییر دهد.
شرایط منطقه نیز میتواند تا حدودی در این تمدید حکم نقش داشته باشد اما معمولا در اینگونه موارد شرایط داخلی تاثیر بیشتری دارد. از سوی دیگر نیروی قدس سپاه پاسداران عملا به یک واحد مستقل تبدیل شده که تغییرات سپاه چندان در آن تاثیری ندارد.
سپاه پاسداران اینک با بحران جانشینی نیز مواجه است. برخی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، در دوره جنگ با عراق یا سالهای پس از آن کشته شدهاند، برخی از آنها از جمله مرتضی قربانی و علی فضلی نیز با انتصاب به سمتهای رده دوم تحقیر شدهاند.
مرتضی قربانی پس از حمایت از محمد خاتمی درسال ۷۶ دیگر سمت درخور اعتنایی در سپاه پاسداران نگرفت. علی فضلی نیز با وجود حمایت تمام قد از آیت الله خامنهای جانشین فرمانده بسیج است. نهادی که سوابق محمدرضا نقدی و غلامحسین غیب پرور فرماندهان سابق و فعلی آن، بسیار کمتر از فضلی است.
از سوی دیگر بعید است که آیت الله خامنهای بخواهد فرمانده بعدی سپاه پاسداران را از میان سرلشگرهای باقی مانده در این نهاد یعنی غلامعلی رشید، قاسم سلیمانی و مصطفی ایزدی انتخاب کند.
ممکن است، فرمانده بعدی سپاه پاسداران سرلشگر نباشد، مگر اینکه آیت الله خامنهای بخواهد در سه سال آینده از میان فرماندهان موجود فردی را ارتقا داده و به فرماندهی این نهاد منصوب کند.
قبایی تنها در قامت هاشمی رفسنجانی
به تقلید از جمله مشهور مهندس مهدی بازرگان مبنی بر اینکه ولایت فقیه تنها «قبایی است که فقط به قامت آیت الله خمینی دوخته شده است»، گویا قبای ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز تنها به قامت اکبر هاشمی رفسنجانی دوخته شده بود.
با گذشت بیش از چهار ماه از پایان دوره مسئولیت رییس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام٬ هنوز اعضای جدید تعیین نشدهاند.
شاید رهبر جمهوری اسلامی انتصاب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام را به بعد از استقرار کامل دولت دوم حسن روحانی موکول کرده است.
انتصاب محمد علی موحدی کرمانی که مدتی ریاست موقت مجمع بود میتوانست حساسیت کمتری را نسبت به دیگر گزینهها برانگیزد. بهبودی وضعیت محمود هاشمی شاهرودی نیز ظن انتصاب او به این سمت را بیشتر میکند.
دیگر چهرههای مسن نیز همچنان جزو گزینههای مطرح هستند اما آیت الله خامنهای از مدتها پیش دل به جوانها بسته است. انتصاب هر یک از روحانیون جوان به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام اما میتواند بحث برانگیز باشد و همین موضوع شاید تصمیم گیری برای رهبر جمهوری اسلامی را سخت کرده است.
صدا و سیما، نماد بحران جانشینی
پیش از بحران جانشینی درسپاه پاسداران و مجمع تشخیص مصلحت نظام، صدا و سیما نیز بحران جانشینی را تجربه کرد.
در یک اتفاق غیر متعارف ریاست محمد سرافراز بر سازمان صدا و سیما بیش از ۱۸ ماه طول نکشید و او استعفا داد. انتصاب فردی غیر سیاسی و از مدیران بخش فنی به ریاست سازمان صدا و سیما نیز نشان از بحران جانشینی در این سازمان داشت. آیت الله خامنهای پیش از این با ترجیح عزت الله ضرغامی به چهرههایی چون علی آقا محمدی و عبدالرضا رحمانی فضلی ثابت کرده بود که تنها سربازی فرمانبردار میخواهد، با این حال پیش بینی او درباره فرمانبرداری محمد سرافراز درست درنیامد و او در اتفاقی غیر متعارف استعفا داد.
ریاست علی عسگری بر صدا و سیما به قدری نشان از بحران جانشینی داشت که رهبر جمهوری اسلامی حتی در حکم انتصاب، او را به حکم سابق ارجاع داد و نوشت که «آنچه باید توصیه شود، در حکم اینجانب به جناب آقای سرافراز به تفصیل آمده است».
این بحران جانشینی دو سال دیگر شامل قوه قضاییه نیز خواهد شد. شورای نگهبان تنها جایی است که ریاستاش عملا مادام العمر شده و رهبر جمهوری اسلامی فعلا دغدغهای برای آن ندارد.
آیت الله خامنهای اگر چه در حذف اکثر یاران آیت الله خمینی از حاکمیت موفق بوده اما نتوانسته برای آنان جانشینان درخور اعتنایی تربیت کند که حداقل به کار نهادهای زیر نظرش بیایند.
معدود جانشینان تربیت شده از سوی او از جمله صادق لاریجانی نیز هر چند در بزنگاهها به نفع آیت الله خامنهای به میدان آمدهاند و به مخالفان تشر زدهاند، اما تشرهایشان حتی با وجود قدرت قضایی چندان جدی گرفته نشده است.
رهبر جمهوری اسلامی سالها است که به «رویشهای انقلاب اسلامی» دل بسته و نگرانی از «ریزش»ها ندارد٬ اما گویا «رویشهای» انقلاب هنوز در نهالی باقی ماندهاند و حتی در طراز مدیران خود جمهوری اسلامی نیز نیستند.
2 پاسخ
وقتی تحلیلی می خوانی و ته آن چیزی گیرت نمی اید، ننوشتن آن مفیدتر است.
فرد جامع شرایط ولایتمداری اندک است ، فردی که باور کند خداوند آخوندی را قیم نه تنها مردم ایران ، بلکه قیم خلق خدا قرار داده است و برای رضای این قیم هم دست به هر کاری بزند !
دیدگاهها بستهاند.