زیتون-سینا پاکزاد: هفته گذشته خبرنگاران «خبرگزاری آنا» متعلق به دانشگاه آزاد بهطور شبانه از فعالیت در این مجموعه کنار گذاشته شدند. با بسیاری از آنها تماس تلفنی برقرار و گفته شد لازم نیست فردا بر سر کار حاضر شوند. چند هفته پیش از آن نیز در یک روند یک ماهه برای روزنامه فرهیختگان همین اتفاق افتاده بود.
در مدیریتهای دانشگاه آزاد نیز همین رویکرد اتخاذ شده و از چند ماه پیش روند عزل یک چهره نزدیک به اعتدالگرایان و نصب یک فرد نزدیک به اصولگرایان و رقبای انتخاباتی حسن روحانی در این مجموعه کلید خورد. همان پدیدهای که برخی رسانهها از آن بهعنوان «هاشمیزدایی» یاد میکنند.
نبض عزل و نصبها دست تندروهاست یا اعتدالگرایان؟
تحولخواهان سالها پیش هم چنین تجاربی را از سر گذراندهاند. زمانی که در سال ۸۴ دولت بهدست محمود احمدینژاد افتاد و غلامعلی حداد عادل رییس مجلس بود٬ نظیر همین اتفاقات در سطح گستردهتر رخ داد. همه پستها و مناصب بالای مدیریتی تا ردههای میانی و پایینتر در اختیار هواداران و دلبستگان به اردوگاه اصولگرایان قرار گرفت و اصلاحطلبان خانهنشین شدند.
رویدادهای سال ۸۸ هم باعث شد که تصفیه نیروهای تحولخواه و میانهرو با کمترین رودربایستی صورت بگیرد.
اکنون اما شرایط تفاوتهایی با آن دوران دارد. پس از درگذشت آیتالله هاشمی و شکست تندروها به نمایندگی ابراهیم رییسی و محمدباقر قالیباف در انتخابات٬ بخشی از امکانات در دست میانهروها و اصلاحطلبان باقی مانده است. هر چند نمیتوان نقش کانونهای قدرتی همچون سپاه را نادیده گرفت اما به هر روی دولت و مجلس، شهرداری و شورای شهر نهادهایی هستند که میتوانند برای پیشبرد اهداف یک جریان کارآمد باشند.
در حال حاضر کاندیدای شکست خورده انتخابات دفتر کارش را به میعادگاه مخالفانِ دولت و اصلاحطلبان بدل کرده اما حالوهوای دفتر کار میانهروها و اصلاحطلبانِ بهمسئولیت رسیده در سالهای اخیر هنوز هم هواداران را سر ذوق نیاورده است
با این وجود در حالی که جناح شکست خورده در انتخابات مشغول چینش نیروهای ارشد و میانیاش در مجموعههای تحت امر خود است در اینسوی میدان کمتر خبری از این دست شنیده میشود. طرفه آنکه نیروهایی که در شمار هواداران، دلبستگان، فعالان سیاسی و یا رسانهای نزدیک به میانهروها محسوب هستند از کار بیکار میشوند که نمونهاش در هفتههای اخیر در خبرگزاری آنا و روزنامه فرهیختگان اتفاق افتاد و یا در سطحی دیگر رییس دانشگاه آزاد نیز تغییر یافت و فرهاد رهبر از حامیان ابراهیم رییسی در انتخابات سکاندار این دانشگاه شد. بسیاری این اقدامات را نوعی دهنکجی به آرای مردم در انتخابات تلقی میکنند.
ابراز ناراحتی و تاسف از اینکه فلان شخصیت ارزشمند کنار گذاشته شده و یا روزنامهنگاران و خبرنگارانی از کار بیکار شدهاند، یا فعالی سیاسی به حاشیه رانده شده برای صفحه رسانهها خوب است اما کسانی که دارای مسوولیت هستند وظیفهشان واکنش عملی به این اقدامات است. گویا بخشی از نیروهای اصلاحطلب و میانهرو تنها زمانی دست بهکار اعتراض میشوند که خطر عزل و برکناری به خودشان برسد.
افراطیون دست به مهره شدهاند
این روزها بحث انتخاب وزرای دولت دوازدهم گرم است، نمایندگانی چون علی مطهری، محمود صادقی، غلامرضا حیدری و… از روش حسن روحانی برای هماهنگی اسامی وزرا با آیتالله خامنهای انتقاد میکنند. موضوع انتخاب شهردار نیز داغ است. همچنان که انتقاد از روند غیرشفاف بستن لیست شورای شهر ادامه دارد، انتخاب شهردار نیز حاشیهساز شده است؛ از طرح نام فردی بهعنوان نامزد شهرداری که در دستگاه قالیباف مشغول بوده گرفته تا طرح نام افرادی که اساسا تمایلی به نامزدی نداشتند. بهتازگی نیز میان فعالیت سیاسی و هوش اقتصادی با ژن رابطهای کشف شده و بحثها پیرامون این موضوع جذاب و داغ شده است.
در این بین اما صحبتی از برنامه و دستور کاری که به تعبیر اصلاحطلبان جلوی «هاشمیزدایی» را بگیرد و یا اینکه کدام جریان متولی حمایت از راندهشدگان از مجموعههای خبریای هستند که بهتازگی در اختیار افراطیون قرار گرفته به میان نیامده است. افراطیون با استفاده از امکاناتی که در اختیار دارند مشغول مهرهچینیاند و در مقابل مهرههای تحولخواه را نیز کنار میگذارند. آنان دست بهکار شدهاند تا روحیه بدنه شکستخوردهشان را احیا کنند. در عین حال برخی اخبار و حواشی این گمانه را بهوجود میآورد که در بین اصلاحطلبان و اعتدالگرایان برخی دست بهکار شدهاند تا روحیه بدنه پیروزشان را بگیرند.
در حال حاضر کاندیدای شکست خورده انتخابات دفتر کارش را به میعادگاه مخالفانِ دولت و اصلاحطلبان بدل کرده اما حالوهوای دفتر کار میانهروها و اصلاحطلبانِ بهمسئولیت رسیده در سالهای اخیر هنوز هم هواداران را سر ذوق نیاورده است. دوران پیروزیها و شکستها فانی است و عوامل پیروزی آینده از همین حالا شکل میگیرند. اکنون و پس از پیروزیهای اخیر در میادین انتخاباتی، انتخاب با جریانهای تحولخواه است که ریسمانشان را به ریسمانی محکم و قابل اعتماد تبدیل کنند و یا همانطور که جناح تندرو بهشدت مشغول زدودن نشانههای اصلاحطلبی و مقابله با اعتدالگرایی است در اینسو نیز کسانی بدون مزاحمت مشغول اعتمادزدایی از جریان تحولخواه باشند.