زیتون: حدود یک هفته دیگر تا پایان ماراتن انتخاب شهردار تهران در شورای شهر پنجم باقی مانده است. در جلسه اخیر شورا هفت نفر از میان ۲۴ نامزد ابتدایی، به عنوان کاندیداهای اصلی به دست گرفتن این پست انتخاب شدند؛ محمدعلی نجفی با ۲۱ رای، حسین مرعشی با ۲۰ رای، الهه کولایی با ۱۶ رای، محمدعلی افشانی با ۱۴ رای، حبیبالله بیطرف با ۱۲ رای، محمد شریعتمداری با ۱۱ رای و محسن مهرعلیزاده با ۹ رای؛ فهرستی که هم اعضای موجود و هم نامهای غایبش، با انتقادهایی روبه رو شد.
ارائه نشدن برنامه کاری کاندیداها پیش از قرار گرفتن در لیست، قرار گرفتن نام برخی مانند محمد ستاریفر در لیست ابتدایی، گنجاندن نام برخی که هیچ سابقه کاری برای مدیریت شهری ندارند از انتقادهای مطرح دراین زمینه بود. محمد ستاریفر رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی دولت محمد خاتمی پس از اعلام نام این ۷ نامزد و مشخص شدن باخت خود در رقابت، اعضای شورا را برای قرار دادن نامش در لیست ۲۴ نفره به باد انتقاد گرفت.
از آن سو نیز غیر علنی بودن فرایند گزینش کاندیداها، باعث شد تردیدهایی بابت توان شورای پنجم شهر تهران برای عملیسازی پروژه «شهرداری شیشهای» به وجود آید. این ابهامهازمانی بیشتر میشود که با وجود نامه انصراف حبیب الله بیطرف وزیر نیروی دولت اصلاحات و محمد شریعتمداری معاون اجرایی حسن روحانی، اعضای شورا همچنان بر باقی ماندن آنها در رقابتها تاکید میکنند.
با این حساب و با توجه به انبوه مشکلات شهرداری تهران در دوره محمد باقر قالیباف، آیا شورای این شهر میتواند کسی را جانشین او کند که توان کنار زدن چالشهای کنونی را داشته باشد و از میان این ابرچالشها، اولویتهای اصلی کلیددار ساختمان خیابان بهشت چه مواردی هستند؟ این پرسشهارا با محمد توسلی فعال سیاسی و نخستین شهردار تهران پس از استقرار جمهوری اسلامی مطرح کردیم.
گفتگوی «زیتون» با مبتکر طرح منطقه بندی جدید شهر تهران پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی را در زیر میخوانید:
آقای توسلی٬ به نظرتان اولویتهای شهردار آینده چه باید باشد؟
در شرایط کنونی شهردار منتخب و بطور کلی مدیریت شهری با چالشهای جدی روبرو خواهند بود. مشکل ساختار ناکارآمد، تورم نیروی انسانی، عدم شفافیت مالی، بدهیهای سنگین و مطالبات بر حق شهروندان برای کیفیت زندگی مناسب.
اولین اولویت شهردار آینده پس از انتخاب معاونین توانمند و هماهنگ، ساماندهی وضعیت موجود است. برای این منظور برنامهریزی برای شناخت وضعیت موجود سازمانی، مالی و پروژههای در دست اقدام ضروری است.
ارزیابی سلامت و توانمندی مدیران و کارکنان موجود در این مرحله از اهمیت خاصی برخوردار است تا مدیران جدید حتی المقدور از بین کارکنان سلامت و با تجربه موجود استفاده شوند. این تجربه در مدیریت شهرداری تهران بعد از انقلاب، به رغم شرایط پس از انقلاب و خوشنام نبودن کارکنان شهرداری، آثار بسیار مثبتی در جلب مشارکت کارکنان در مدیریت شهری در پی داشت. در آن شرایط فقط حدود ده نفر در سطح معاونین و یک یا دو مدیرکل از خارج شهرداری استفاده شد و سایر مدیریتها به کارکنان خود شهرداری واگذار شد. کوچک و چابک سازی سازمانی و نیروی انسان و واگذاری خدمات به بخش خصوصی در این مرحله میتواند مورد توجه ویژه قرار گیرد.
اولویت بعدی برنامهریزی برای پاسخ به نیازهای راهبردی شهروندان در خصوص ارتقای کیفیت زندگی، محیط زیست، ایمنی، رفاه هماهنگ با سیاستها و برنامههای شورای شهر است. در شرایط کنونی که شورای شهر فاقد نیروی کارشناسی موظف برای تهیه چنین برنامههای مطالعه شدهای است، مدیریت شهرداری میتواند با هماهنگی برنامههای پیشنهادی خود را تهیه و پس از بررسی و تصویب شورای شهر مورد عمل قرار دهد.
جزئیات کارشناسی برنامهها در هر مورد نیاز به بحثهای مفصل تری است که خارج از ظرفیت این گفتگو است.
اما الویت مهم بعدی پس از ساماندهی وضعیت موجود، اصلاح ساختار قانونی و حقوقی وضعیت کنونی شورا و مدیریت شهری است تا شورای شهر و مدیریت اجرایی شهری در جایگاه طبیعی خود قرار گیرند تا بتوانند به وظایف خود که خدمت رسانی به شهروندان است به خوبی عمل کنند. تجربه کشورهای توسعه یافته و حتی کشورهای در حال توسعه نشان میدهد که اداره امور مردم در شهرها و روستاها باید بطور کامل در اختیار خود مردم قرار گیرد و دولت فقط در سطح مسائل ملی و ستادی و نظارت قانونی عمل کند.
وضعیت کنونی که بر شهرداری حاکم است چه میزان با شرایط مطلوب برای اداره یک شهر همخوانی دارد؟
وضعیت کنونی کشور با شرایط مطلوب فاصله زیادی دارد. بعد از انقلاب بر اساس چنین ضرورتی از همان اسفند ماه ۵۷ برای ایجاد چنین تحولی در مدیریت شهری مطالعاتی انجام شد و هماهنگ با وزارت کشور و دولت موقت٬ قانون مدیریت واحد شهری در مهر ماه سال ۵۸ به تصویب شورای انقلاب رسید و همزمان ساختار تقسیمات شهری نیز بر اساس مطالعات علمی اصلاح شد. بر این اساس ۱۲ منطقه موجود به ۲۰ منطقه شهری (تا شرق مسیل کن که داخل محدوده بود) و هر منطقه به تعدادی ناحیه شهری و محلات شهری (۳۴۱ محله) با ضوابط خاص تقسیم شد. بر این اساس قرار بود بر اساس انتخابات ذر محلات شهری، شورای مناطق و شورای شهر بصورت پارلمان شهری تشکیل شود و مردم بتوانند اداره کل امور شهری را در اختیار بگیرند.
تقویت روحیه شهروندی و احساس مشارکت همگانی و قانونمند در مدیریت شهری مهمترین نیاز فرهنگی است
نه تنها اجرای این مطالعات، به ویژه بعد از رخدادهای خرداد ۶۰، متوقف شد بلکه قانون مصوب مجلس اول که شوراها با اختیارات محدود، به رغم صراحت اصول شوراها در فصل هفتم قانون اساسی، تهیه شده بود هم تا سال ۱۳۷۷اجرا نشد. تا اینکه به همت آقای خاتمی در دولت اصلاحات اولین انتخابات شوراها انجام شد.
با توجه به تجربه چهار دوره شوراها و پیامدهای مشکلات مدیریت شهرها به ویژه کلانشهرها از جمله تهران٬ وزارت کشور دولت یازدهم در سال ۱۳۹۳ لایحه مدیریت شهری را در دستور کار قرار داد و این لایحه در فرایند کار کارشناسی در دست اقدام نهایی شدن و ارسال به مجلس برای اجرایی شدن است.
بر این اساس، اولویت اصلی شهردار آینده و شورای شهر پنجم تعامل با دولت و مجلس و پیگیری ویرایش و رفع نواقص لایحه مذکور خواهد بود تا با اصلاح ساختار مدیریتی شهری٬ امکان ارایه خدمات به شهروندان و پاسخ به مطالبات بر حق مردم برای بهرهمندی از زندگی با کیفیت قابل قبول، امکان پذیر شود.
بحثهای زیادی درباره «شهرداری شیشهای» و نظارت بر عملکرد این نهاد مطرح است. چقدر به این امر خوشبین هستید؟ و چه الزاماتی دارد؟
یکی از مشکلات مدیریت شهری عدم شفافیت گردش مالی بوده است. نه تنها شهروندان گزارش شفاف مالی از مدیریت شهری دریافت نکردهاند، بلکه شورای شهر نیز که مسوولیت قانونی نظارت بر عملکرد شهرداری را بر عهده دارند نتوانستهاند در جریان کامل عملکرد مالی شهرداری قرار گیرند.
این واقعیت در اعتراضهای اعضای شوراهای شهری مشهود است. راهکار اساسی برای رفع این مشکل در مرحله اول در چارچوب قانون موجود مدیریت شهری، انتخاب شهرداری سلامت و کارآمد است که خود بر این شفافیت باور داشته باشد و بطور منظم به شورای شهر و شهروندان گزارش عملکرد مالی خود را ارایه کند.
با این حال راهکار اساسی، اصلاح ساختار مدیریت شهری است که شوراها با سازمان و اختیارات لازم در جایگاه سیاستگذاری و برنامهریزی قرار گیرند تا بتوانند بر عملکرد مدیریت اجرایی شهر نظارت کنند و خود در مقابل شهروندان پاسخگو باشند.
به نظر شما مهمترین نیازهای فرهنگی شهر تهران که شهردار باید آن را فراهم کند چیست؟
تقویت روحیه شهروندی و احساس مشارکت همگانی و قانونمند در مدیریت شهری مهمترین نیاز فرهنگی است. زیرا در این شرایط است که زمینه همکاری و تعامل مردم با مدیریت شهری فراهم میشود و مدیریت شهری میتواند با همکاری مردم گامهای بلندی را در جهت تامین مطالبات انباشته شده شهروندان بردارد. با تحولی که در خلق و خوی مردم بعد از انقلاب به وجود آمده بود و زمینههایی که برای جلب مشارکت مردم در مدیریت شهری فراهم کرده بودیم در آن شرایط اقدامات بزرگی انجام شد که به لحاظ کارشناسی در شرایط عادی غیر ممکن به نظر میرسد. نمونهها ی این تجربه قبلا طی یادداشتهایی منتشر شده است.
با توجه به تجربه شهرداران قبلی پابتخت٬ از دید شما بهتر است شهردار بعدی یک متخصص امور شهری باشد یا یک چهره سیاسی؟
با توجه به مسائل و مشکلات کنونی کلانشهرها؛ شهردار تهران در وهله اول باید مدیری قوی و با تجربه در مدیریت دیگر نهادهای کشور باشد تا بتواند ضمن ساماندهی وضعیت موجود شهرداری، توان تعامل با سایر نهادهای دولت و مجلس را برای پیگیری بررسی و تصویب لایحه مدیریت واحد شهری را داشته باشد. البته داشتن تخصص و تجربه در امور شهری امتیاز و نقطه قوت شهردار خواهد بود٬ اما همواره مدیر قوی میتواند از نیروهای کارشناسی در حوزههای مختلف برای تصمیم گیری استفاده کند.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…