زیتون-سینا پاکزاد: حمله یک سرباز به همخدمتیهای خود در منطقه شوراباد کهریزک پایان خونین و تراژیکی داشت. حملهای که در آن ۲ نفر کشته و ۱۴ نفر دیگر زخمی شدهاند.
سرباز حملهکننده خود با شلیک گلوله نیروهایی که میخواستند او را متوقف کنند از پای درآمد. علت حمله این سرباز هنوز مشخص نیست و بازپرس ویژه قتل دادسرای نظامی تهران قرار است ضمن بررسیهای میدانی و معاینات محلی٬ گزارشهای تکمیلی را در اینباره تهیه کند. با این حال انجام چنین حملهای در نوع خود بی سابقه نیست و نمونههای آن در سالهای اخیر مشاهده شده است.
توالی تراژدی
کمتر از یک ماه پیش بود که حمله یک سرباز به همخدمتیهایش در منطقه آبیک قزوین به کشته و زخمی شدن ۸ نفر منجر شد. ضارب بلافاصله پس از حمله اقدام به خودزنی کرده و در اثر شدت جراحات به بیمارستان منتقل شده بود. ابتدا این شایعه مطرح بود که سوء قصد این سرباز به جان سایر سربازها ناشی از خشم و استیصال پس از رد شدن تقاضای انتقالیاش بوده است اما نیروی زمینی ارتش با انتشار بیانیهای این ادعا را رد کرده و گفته بود:«این حادثه در اثر سهل انگاری صورت گرفته و حتی درگیری هم در کار نبوده است.»
در عین حال امیرعلی سامانی رییس بازرسی نیروی زمینی ارتش اذعان کرده بود که ضارب احتمالا دچار جنون آنی (سایکوز گذرا) شده و با اسلحه در اختیار در اقدامی ناگهانی به سمت سربازان حاضر در آسایشگاه پاسدارخانه و همخدمتیهای خود که در حال استراحت بودند تیراندازی و بلافاصله نیز اقدام به خودزنی کرده است.
نظیر همین اتفاق در ۵ مهرماه سال ۱۳۹۴ در صبحگاه زندان آباده شیراز افتاده بود و یک سرباز وظیفه با گشودن آتش به روی سایر سربازان باعث مرگ ۵ نفر شده بود. در آن واقعه هم علت حمله را مشکلات روانی سرباز عنوان کرده بودند و سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس گفته بود که سرباز خاطی به علت مشکلات روحی و خانوادگی و همچنین بروز برخی اختلاف سلیقه و تشنجات با گروهی از سربازان، متأسفانه دست به این کار زده است.
اجباری که خشونت میآفریند
مشکلات روحی و روانی یا جنون آنی که در تشریح انگیزه حمله سربازها به همسنگرهایشان از سوی مقامهای نظامی به کار برده میشود تنها یک جنبه از مجموعه دلایل برای چنین جنایتهایی است. استرس و فشار ناشی از محیط و احساس تحقیر اجتماعی به واسطه مجموعه مناسبات حاکم در سربازی را میتوان عوامل مهمتری در شکلگیری حس انتقامجویی میان برخی از سربازها دانست.
در مجموع این اجباری بودن سیستم سربازگیری در ایران است که از دید برخی کارشناسان مسائل اجتماعی٬ باعث بروز آسیبهایی از جنس تیراندازی دیوانهوار در پادگانها است. آمار بالای فرار از سربازی در دوران خدمت یا انبوه خبرهای مربوط به جعل مدرک توسط افراد برای گرفتن معافیت سربازی خود گویای عدم رغبت بسیاری از مشمولان سربازی جهت ورود به فضاهای نظامی است. فضاهایی که در آن انضباط الزاما حرف اول را نمیزد بلکه پایین بودن کیفیت زندگی٬ تحمیل پوشش و نوعی تحقیر اجتماعی است که باعث بیزاری و بی رغبتی اغلب جوانان برای پیوستن به نظام وظیفه است.
راهی که سایر کشورها برای کاهش آسیبهای سربازی رفتهاند چندان پیچیده نیست و تجربههای موفق جهانی در این زمینه آنقدر قابل توجه است که مدل ساخت ارتش کارآمد را در مجموع تغییر داده است
ایران در حال حاضر یکی از معدود کشورهای جهان است که به رغم رویارویی با مصائب و مشکلات نظام سربازی اجبازی هنوز آن را اعمال میکند. در بین کشورهای منطقه هم حتی دیگر سربازی اجباری یک مدل قدیمی و ناکارآمد محسوب میشود و برای مثال افغانستان، عراق، عربستان، عمان، قطر، امارات متحده، پاکستان و بحرین سربازی اجباری را لغو کردهاند. اصرار ایران به حفظ مدل سربازی اجباری٬ احتمالا بیش از همه به دلیل احساس نگرانی ناشی از ناامنی و خطر مواجهه با حمله خارجی است اما علاوه بر آن برخی عوامل دیگر نیز در حفظ این مدل دخیل هستند.
دو سال خدمت سربازی باعث خواهد شد که بین سن تحصیل و سن اشتغال وقفه ایجاد شود و در نتیجه مطالبه شغلی جوانان به تعویق بیفتد. در سالهای اخیر بسیاری از جوانان در سن خدمت سربازی برای آن که راهی پادگانها نشوند تصمیم به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر دانشگاهی میگیرند و دولت به جای آن که در قبال اشتغال آنها پاسخگو باشد از آنها برای ادامه تحصیل در دانشگاهها پول دریافت میکند.
چرخه معیوب توسعه
راهی که سایر کشورها برای کاهش آسیبهای سربازی رفتهاند چندان پیچیده نیست و تجربههای موفق جهانی در این زمینه آنقدر قابل توجه است که مدل ساخت ارتش کارآمد را در مجموع تغییر داده است. استفاده روزافزون از تکنولوژی و کاهش وابستگی به نیروی زمینی و سربازهای کم مهارت از جمله اهدافی است که کشورها برای تقویت نیروی نظامی خود به دنبال آن هستند.
مهمترین مزیت یک ارتش حرفهای این است که افراد به اراده خود وارد نیروهای نظامی میشوند و سربازی را به عنوان یک شغل میپذیرند و با نشان دادن قابلیتهای خود در جهت ارتقای شغلیشان قدم برمیدارند. طرحهای سربازگیری حرفهای معمولا به این شکل است که افراد به مدت ۵ سال به عنوان سرباز استخدام می شوند و حقوق مکفی دریافت می کنند و پس از این مدت، در صورت تمایل دو طرف، امکان استخدام رسمی آنها به عنوان کادر و درجهدار در نیروهای مسلح فراهم می شود.
در نتیجه سلسله مراتب فعالیت نظامی به آنجا اجازه پیشرفت میدهد و سربازی را نه یک وقفه در روند زندگی خود بلکه پله ترقی خود میبینند. از دید اجتماعی هم سرمایه انسانی پایه اصلی توسعه در دوران مدرن محسوب میشود و کشورهایی که این سرمایه را در روند پیشرفتشان بیشتر مدنظر قرار دهند راه را برای توسعه هموارتر میکنند. پییر بوردیو اندیشمند فرانسوی در همین رابطه میگوید که «انسان پایه اصلی توسعه است٬ لیکن انسان بصیر و ماهر با فرد عادی متفاوت است توسعهنیافتگی و بیسوادی لازم و ملزوم یکدیگر هستند.» بنابراین چندان دشوار نیست پی بردن به این که اجبار افراد به سربازی نه تنها به سرمایه انسانی جامعه اضافه نمیکند بلکه با پررنگ کردن حس تبعیض و فشار و تحقیر از پتانسیل بالایی برای بروز اتفاقهایی از جنس ماجرای کهریزک و آبیک و فارس برخوردار است.
2 پاسخ
مشکل سربازی اگر یکساله شود، خوب می شود.
از اینجوری رفتارها در ارتش اکثر کشور ها و نیز بیرون ارتش رخ می دهد. سربازان هم مثل بقیه ی مردم و بقیه ی نظامیان دنیا، گاهی مشکلات به آنها فشار می آورد و به دیگران آسیب می رسانند.
یکی از شاهکارهای نظام ولایی هم این است که به فارغ التحصیلان دانشگاه درجه ستوانی میدهند ولی حقوق این درجه را نمیدهند ، در دوران ستم شاهی نه تنها حقوق درجه را میدادند بلکه دو بار هم در طول خدمت پول لباس میدادند که جمع آن معادل دو ماه و نیم حقوق بود !
بگو مرگ بر شاه !!
دیدگاهها بستهاند.