اصلاح‌طلبان بی لکنت از روحانی انتقاد کنند!

رضا علیجانی

اگر کابینه‌ای که امروز روحانی اعلام کرد قبل از انتخابات اخیر ریاست جمهوری و وعده ها و شعارهایش معرفی می شد و اگر این ترکیب به مجلس قبلی پیشنهاد می گردید، می توانستیم به آن نمره قبولی بدهیم. اما با سخنان فرااعتدالی حسن روحانی در دوره انتخابات و با مجلسی که با دولت همسوتر از قبل است، نفرات پیشنهادی کمتر از حد انتظار است.
منطق و رویکرد «اعتدالی» در ایران یعنی ایجاد توازن و تعادل بین خواست و مطالبات جمهور مردم با تناسب قوای درون قدرت و وزنه سنگین بخش ولایی آن. در شرایط کنونی اما ترکیب پیشنهادی به سمت تبادل و رضایت سمت ولایی نزدیک تر است تا به سوی مطالبات مردمی و وعده های داده شده.

وزارت زنان
انتظار این بود که در دولت جدید وزرای زن نیز حضور داشته باشند. در درون ساخت قدرت و همچنین هسته عقیدتی سنتی آن مخالفت و مقاومت فوق العاده ای در این رابطه وجود ندارد. در انتخابات ۸۸ همه نامزدهای ریاست جمهوری، از طیف های مختلف درون قدرت، وعده وزارت به زنان دادند. و از قضا تنها کسی که چنین وعده ای نداد اولین وزیر زن را به کابینه برد. بنابر این این تابو شکسته شده است. این سئوال مهم اینک در ذهن نیمی از جمعیت کشور(علیرغم همه صلاحیت هایی که در عرصه تحصیلات عالیه در دانشگاه ها و نیز بسیاری از مدیریت های خرد و کلان از خود نشان داده اند) و نیز طرفداران رفع تبعیض از زنان، شکل گرفته است که حسن روحانی رعایت چه افکار و افرادی را می کند و چرا؟ حسن روحانی در دور دوم ریاست جمهوری اش دیگر امکان انتخاب مجدد ندارد بنابراین چرا چنین دست به عصا راه می رود؟ این عقب نشینی به جز سرنهادن به سخنان و پیغامهای پنهان و سایه سنگین معدود مراجع و روحانیون به غایت ارتجاعی که از معدل ساخت قدرت نیز عقب ترند چه فایده ای برای روحانی دارد؟ آیا روحانی که گفته می شود نیم نگاهی به رهبری آینده دارد بدین خاطر به این نیروی نهان و پنهان باج می دهد که خوشبینی آنها را جلب کند؟ به نظر نمی رسد این افراد در هنگام انتقال رهبری نیز از وزن چندانی در جامعه سیاسی کشور و نیز مجلس خبرگان و نهادهای پشت صحنه ای چون نیروهای نظامی- امنیتی بهره مند باشند.
اینک روحانی نه تنها وزارتی به زنان نداده بلکه جابه جایی احتمالی در معاونت های زنانش نیز درونمایه ای از محافظه کاری و رعایت حساسیت های نهاد بالادستی قدرت را نشان می دهد.

حضور پر رنگ تر هموطنان سنی
همچنین انتظار می رفت اقلیت موثر در پیروزی حسن روحانی در ریاست جمهوری یعنی هموظنان اهل سنت نیز حضور پر رنگ تری در دولت و یا معاونت ها و … داشته باشند. نحوه برخورد به شدت مسئله دار و نگران کننده با مولوی عبدالحمید در مراسم تحلیف نشان داد که در این حوزه نیز دولت روحانی نمی خواهد در سطح رای بیش از ۲۴ میلیونی اخیرش و مجلس همسوتر با خود بهره ببرد. هر چند در این حوزه حساسیت های ارتجاعی و فرقه ای بسیار بیشتر از مسئله زنان است اما نیاز به همبستگی ملی با کسب رضایت این اقلیت پرشمار و موثر نیز نیمه دیگری از معادله سیاست و قدرت در ایران را تشکیل می دهد. جدا از اینکه «حق» و حقوق اهل سنت مانند دیگر اقلیت های مذهبی و زبانی و قومی و … در ایران فراتر از «نیاز» به رای یا رضایت سیاسی آنان است.

دیگر توقعات از یک دولت اعتدالی
توقع از روحانی این بود که وزیر کشورش را به علت نقش بسیار موثری که در چینش و مدیریت سطوح گسترده اجرایی در استانها و شهرستانها دارد تغییر دهد. اما بازاو چنین نکرده است. این در حالی است که علی لاریجانی نیز به صراحت از تریبون رسمی مجلس هر گونه تبادل بارئیس جمهور در انتخاب کابینه را تکذیب کرده است.
چهار سال است صدای اعتراض بدنه وسیعی از اصلاح طلبان در شهرستانهای مختلف از مسئولان محلی دولت که عملکردی آشکارا در مقابل سیاستهای رسمی دولت دارند بلند است. هاشمی رفسنجانی نیز این انتقاد را به روحانی منتقل و متذکر شده بود. وجه تراژیک ماجرا تا آنجاست که گفته می شود در صندوق رای پرسنل برخی از استانداری ها رای رقیب روحانی بسیار بیشتر از وی بوده است!
انتظار می رفت حسن روحانی وزرای قوی تری برای آموزش و پرورشِ، کار، وزرای اقتصادی و … انتخاب کند. در این حوزه ها نیز خبرها ازمعکوس شدن توانمندی هاست. به خصوص در آموزش و پرورش به علت ساخت و بافت بسیار محافظه کار مدیران این وزارتخانه تا کسی از بیرون وزیر نشود نمی تواند تحولی ایجاد کند.
در حوزه ارتباطات نیز که دولت با ناپرهیزی وزیر کاملا جوانی را پیشنهاد کرده و برای اولین بار یک متولد پس از انقلاب در این سطح از مدیریت حضور می یابد اما در این جا نیز خبرها و شنیده ها خوشحالی اولیه را بی رنگ کرده و بر نگرانی ها می افزاید. سابقه اطلاعاتی وزیر پیشنهادی و برعهده داشتن مسئولیت شنود وزارت اطلاعات در دولت احمدی نژاد (و در روزهای اخیر شایعات البته تایید نشده ای از بازجو بودن وی در دوره جنبش سبز)، این دلواپسی را به وجود می آورد که نکند یکی از دستاوردهای مثبت دولت روحانی یعنی حفظ نسبی فضای مجازی و مقاومت در برابر فشارهای جریان مقابل که خواهان فیلتر کردن هرچه بیشتر این کانالهای ارتباطی هستند نیز بر باد رود. در این باره باید منتظر روشنگری های متقابل داخل مجلس در هنگام بررسی وزرا باقی ماند.
در رابطه با تغییر پورمحمدی علیرغم اینکه فرد پیشنهادی نیز در پیشینه اش در دادگاه انقلاب چندان خوش سابقه نیست (البته عملکردش در مسئولیت هایش در دادگستری مقداری متفاوت است)، به صورت نمادین و به عنوان تغییر یکی از شرکای جنایت ۶۷ می تواند قدمی مثبت تلقی شود. همچنان که معرفی یک ارتشی برای وزارت دفاع نیز (به هر دلیل امنیتی- اقتصادی که در تغییر وزیر سپاهی اتفاق افتاده باشد)، می تواند قدمی مثبت ارزیابی شود.
تغییر وزیر مسن صنعت و جابه جایی اش با وزیری کم سن و سال تر که سابقه وزارت دارد (هر چند قدرت مدیریتش در حد وزیر قبل نباشد)، نیز گامی مثبت تلقی می گردد هر چند معدل سنی دولت پایین نیامده است.
ثبات وزرای خارجه و نفت نیز نشان از تداوم سیاست های قبلی دارد یعنی تلاش برای گسترش ارتباط اقتصادی با جهان بدون همکاری موثر راس هرم برای اصلاح وضعیت سیاست خارجی. بگذریم از اینکه سیاست منطقه ای کشور نیز عموما خارج از نهاد رسمی و توسط سپاه و سپاه قدس با اتکاء به رهبر طراحی و اجرا می شود.
سرنوشت وزارت علوم هنوز روشن نشده و این خود آشکارا نشانگر سختی کار برای حسن روحانی برای انتخاب وزراست.

تکذیب رهبر و رئیس مجلس و مسئولیت شخص رئیس جمهور
بیانیه سایت رهبر نظام ضمن آنکه مرزهای قانون را در می نوردد و با صراحت از دخالت رهبر در انتخاب چند وزیر نام می برد اما از سویی دخالت وی در کل فهرست را تکذیب می کند. این اطلاعیه می توانست پاتکی در برابر خبری باشد که اعلام شده بود روحانی همه فهرست را با رهبر در میان گذاشته است. این اقدام منفی روحانی می توانست شمشیر دو دمی باشد که از یکسو دخالتهای آشکار و پنهان رهبر (که گفته می شود علیرغم برخی تکذیب ها حتی در حد معاون وزیران نیز گسترده است) را علنی کند؛ ولی از سویی نیز به یک رویه منفی که از دوره هاشمی شروع شده بود دوام و گسترشی مخرب می داد و مجلس را نیز عملا مسلوب الاختیار می کرد که به درستی با اعتراض علی مطهری روبرو شد.
تکذیب رهبر و رئیس مجلس در دخالت در فهرست وزرا شاید از جنبه ای هم یادآور این مسئله است که علیرغم همه پیچیدگی های ساخت قدرت در ایران ولی میدان مانور برای رئیس جمهور نیز چندان بسته نیست و در واقع مسئول اصلی چینش وزرا شخص رئیس جمهور است. این امری است که نباید پشت دخالتهای البته واقعی این و آن نهاد قدرتمند پنهان بماند و به شکل زیرکانه ای مورد انکار قرار گیرد.

وظیفه مجلس و فراکسیون امید
حال وظیفه مجلس و به خصوص فراکسیون امید این است که عقب نشینی و احتیاط های بیش از حد انتظار روحانی را مورد نقد قرار دهد. رای منفی دادن به برخی وزرا هم به نفع روحانی و «کمک»ی به وی در ایجاد توازن قواست و هم «هشدار»ی به او که همه چیز را در حلقه بسته دوستان و همکاران قدیمی اش (آن چنان که در بخش مهمی از چینش وزرای پیشنهادی اش مشاهده می شود)، نبیند و نیز «تذکر»ی به وی که اگر چه دور دوم دولت اوست اما برای اصلاح طلبان(و برخی تحول خواهانی) که حامی اصلی وی بوده اند و نیز به خصوص بار همه ستادهایش را به دوش کشیده اند، پایان داستان نیست. آنها به انتخابات ۱۴۰۰ و نامزد شاید اختصاصی خودشان هم فکر می کنند.
جریان افراطی با پشتوانه راس هرم سیاسی، بدنبال شکست و بی دستاورد کردن دولت روحانی و تسخیر دولت در انتخابات بعد است. مخالفت های آن ها البته وجه دیگری نیز دارد و آن سرجای خود نشاندن روحانی و دور کردن این تصور از ذهن اوست که شکست رئیسی یکی از مهمترین گزینه های آنها برای رهبری بعدی، و پیروزی با رای بالاتر روحانی در انتخابات اخیر و تجربه دو دوره مدیریت اجرایی برای وی می تواند امتیازی برای تقویت امکان رهبر شدنش در دوران انتقالی بعدی باشد.
برخی ناظران سیاسی امتیاز دهی های روحانی به جریان افراطی و نظامی – امنیتی پشت صحنه آن از یکسو و افراد و نهادهای مذهبی به شدت ارتجاعی از سوی دیگر را سیاستی با نیم نگاهی به رهبری آینده ارزیابی می کنند.

اینک اصلاح‌طلبان باید دلواپس باشند!
هر چند خود روحانی از ترس رای نیاوردن در انتخابات گذشته سخنانی فراتر از سطح اعتدالی و در مسیر اصلاح طلبی مطرح کرد اما نباید از پیچیدگی های شخصی و شخصیتی وی در این گونه برخوردها (که چندان ارتباطی با سیاست ورزی با پرنسیب و اخلاقی ندارد) نیز غافل بود. گله گی و اعتراض صریح خانواده هاشمی به بی معرفتی و بی مرامی وی در مراسم تنفیذ نشانی از وجود چنین تحلیل و تلقی ای از وی در لایه های مختلف قدرت است. این تحلیل در گذشته حتی پررنگ تر از امروز نیز بوده است.
حال اگر از افزایش سرعت و سطح سخنان روحانی در انتخابات صرف نظر کنیم و وی را همچنان در سطح اعتدالی و توقعات متناسب با آن در نظر بگیریم نحوه انتخاب کابینه وی از همین سطح نیز پایین تر است. اگر روحانی نیم نگاهی به رهبری دارد و اگر روحانی فکر می کند دیگر نیازی به رای مردم ندارد و اگر چک سفید قابل انتقاد اصلاح طلبان در گذشته به روحانی وی را بدعادت کرده است؛ اما آینده سیاسی اصلاح طلبان حکم می کند آنها در رویه برخورد خود با روحانی دقت بیشتری به خرج دهند. اظهار نگرانی عبدالله نوری و معدودی از اصلاح طلبان از ترکیب احتمالی کابینه و بالاخره تذکر پوشیده و ملایم خاتمی حکایت از نارضایتی اصلاح طلبان از رویه کنونی روحانی دارد.
قرار استراتژیک اصلاح طلبان (و بعضی تحول خواهان)، «حمایت انتقادی» از روحانی و نه حمایت مطلق از وی بوده است. براین اساس به نظر می رسد این بخش از نیروهای سیاسی ایران باید در وضعیت پیش رو هرجا که در رفتار روحانی و عملکرد دولتش نقطه قابل نقدی می بینند بی لکنت زبان انتقاد کنند. اگر در گذشته در بخش مهمی از این جریان تمایلی به لاپوشانی و توجیه ودلیل تراشی برای نقطه ضعف ها وجود داشت امروزه باید تجدید نظری اساسی در این رویکرد صورت بگیرد.
پرواضح است که پر رنگ تر شدن بخش انتقادی در سیاست حمایتی- انتقادی مواجهه با دولت روحانی به معنای برهم زدن صف بندی سیاسی موجود در کشور نیست. اما نباید از ترس سوءاستفاده جریان افراطی دچار خطای راهبردی برخورد صرفا حمایتی و کمتر انتقادی شد. نحوه مواجهه طیف اصلاح طلب با فیشهای حقوقی و حتی با وقایعی در حد سلفی گرفتن اخیر بعضی از نمایندگان نشان داد که می توان امیدواربود که طیف گسترده اصلاح طلبی می تواند با نقد جبهه خود شفاف تر و قوی تر برخورد کند تا برخوردی که جریان محافظه کار با مواضع و رفتار باند سپاهی- امنیتی پشت جبهه محافظه کاران در انتخابات اخیر و تصمیم های غلط این باند (از جمله در همنشین کردن رئیسی با تتلو) داشت.

عملکرد معمولا ضعیف‌تر دولت ها در دور دوم
معمولا دور دوم دولت ها در جمهوری اسلامی ضیعف تر و خسته تر و کندتر از دولتهای اول عمل می کرده است، هر چند با توجه به انگیزه های شخصی روحانی برای آینده سیاسی خود انتظار این بود و هست که وی برخورد متفاوتی داشته باشد. حال علیرغم این سنت، روحانی اگر پس از نشست با سران سپاه دست به عقب نشینی و دادن امتیازاتی کرده است به این قصد و نیت که آنها کارشکنی کمتری برای دولت دومش داشته باشند (و یا فرضا از میزان مخالفت شان با رهبری وی برای آینده کاسته شود)، خطایی استراتژیک مرتکب شده است. مرور رسانه های مرتبط با این نهاد مبسوط الید و درونمایه مواضع و سخنان این طیف نشان چندانی از کوتاه آمدن و همراهی شان با حسن روحانی ندارد. آنها هم چنان روحانی را بدنبال پروژه ناتمام هاشمی می دانند که می خواهد رهبری را شورایی کند و خودش نیز وارد آن شورا شود و حتی بالاتر اینکه، مقدمات حذف این نهاد را فراهم آورد!

بیت قدرت، جریان افراطی و مصلحت نظام
راس هرم سیاسی با قدرت تمام پشت جریان افراطی است. شاید تنها جایی که وی ملایم تر حرکت می کند این است که گاه نیروهای نظامی – امنیتی همه مرزها و مصلحت های نظام را در کوبیدن رقیب خود در دولت درمی نوردند ولی رهبر نظام خط سرخش مصلحت نظام و حفظ آن است. در اینجا خطر اصلی امنیتی یکی حاد شدن تضادهای خارجی در حد خطر جنگ و دیگری فشار اقتصادی داخلی در حد شورش مردم است. روحانی در رفتار سیاسی بعد از انتخابات و چینش کابینه اش از این مصلحت (به جز گزینش یک ارتشی برای وزارت دفاع که آن نهاد نیز سرنخش دست رهبر است)، نیز بهره چندانی نبرده است. وزیر زن و حتی وزیر سنی و اصلاح وزارت کشور برای آرام کردن فضای داخلی و رشد همبستگی ملی می توانست حربه ای برای تقویت امنیت داخلی همراستا با شعارها و وعده های روحانی و نیز دکترین امنیت ملی وی باشد. سفت تر کردن کمربندهای داخلی و بسته نگه داشتن فضا به دکترین رهبر نزدیکتر است تا دکترین دولت. بدین ترتیب می توان جمعبندی کرد که روحانی در انتخاب وزرایش به سمت قدرت مسلط بیشتر میل کرده است تا به سمت مطالبات و وعده ها.

وظیفه جامعه مدنی
فعلا سالی که نکوست را باید از بهارش شناخت. معرفی کابینه هر چند ناامید کننده نیست ولی کمتر از حد توقع از حتی یک دولت اعتدالی با رئیس جمهوری است که با رای بالاتری انتخاب شده و مجلسی همسوتر دارد. اینک همانطور که مجلس می تواند با برخورد انتقادی و رای ندادن به چند وزیر ضعیف این مسیر را اصلاح کند، جامعه مدنی هم می تواند با تکرار مطالبات خود و سنجیدن عملکرد دولت با حقوق قانونی و مدنی و صنفی مردم و نیز با وعده های شخص رئیس جمهور در انتخابات اخیر به حسن روحانی فشار بیاورد تا عقب نشینی و به اصطلاح راست روی فعلی اش را کنترل کند و از مجلس که نمایندگانش همچنان نیازمند رای مردم هستند نیز بخواهد تا با نقد و اصلاح مستمر عملکرد دولت بدان شتابی رو به جلو دهند و مانع عقب گرد آن از سطح دولت قبلی شوند.
در پایان باید تاکید کرد که انتخاب کابینه تازه آغاز مسیری چهار ساله است نه آخر آن! چهار سال نیز در فضا و وضعیت سیاسی ایران و ساختار قدرت پیچیده اش زمان کمی نیست. خدا بداد دولت روحانی برسد با این وسعت مخالفت ها و کارشکنی ها و با این وضعیت شکننده و محافظه کار کابینه اش.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

7 پاسخ

  1. این راس هرم قدرت سیاسی چاره ای جز قرار گرفتن پشت جریان افراطی ندارد ، کسب مرجعیت اعلم به همت سپاه و وزارت اطلاعات دردی را دوا نکرد ، قاطبه مردم هم که دعاگو هستند ، بعید است که قاطبه بدنه سپاه و بسیج هم در دعاگویی همپای مردم نباشند چون ایرانی و مسلمان هستند . میماند علی و حوض جریان افراطی !!

  2. دوست عزیز من دشمن اصلاحات و خاتمی نیستم و از زمان دولت اول خاتمی که دقیقا با زمان دانشجویی من همزمان بود حامی ایشون و اصلاح بودم و فعالیت کردم و هزینه هایی هم دادم و هنوزم در پی تغییر و تحول هستم منتها صحبت من اینه آیا اصلاح طلبان بعد از کمک موثر و جدی و اصلی به رای آوری روحانی در طی چهارسال گذشته حمایت کافی و چشمگیری در مقابل حملات مخالفان ( در واقع دشمنان خونی ) انجام دادند یا بنا به هر دلیلی نتونستن یا نخواستن هزینه بدن چون باید در برابر رهبری و سپاه و امامان جمعه و صدا و سیما موضع می گرفتند … اما در انتخابات با هجمه های همه جانبه و عجیبی که توسط رهبری از همون عید کلید زده شد باز هم هیچ کدوم از اصلاح طلبان و حالا نمایندگانی که به اسم اصلاح طلبی وارد مجلس شدند از دولت دفاع نکردن و با توجه به سازماندهی گسترده ای که مخالفان داشتن در حمایت از رئیسی می کردند روحانی به درستی تشخیص داد که باید سطح بازی رو بالا ببره تا اون بخش ساکن و ساکت جامعه هم بیاد وسط تا با اختلاف بالای رای نشه در آرا مردم دست برد … اما نمی دونم چقدر رسانه ها رو تعقیب می کردی چون بعضی از اصلاح طلبان از مواضع روحانی و انتقادات او در انتخابات گله کردند پس روحانی مواضعی گرفت که به وضوح بالاتر از طراز اصلاح طلبان حکومتی بود … در مورد وزرای جدید و … بعدا صحبت می کنیم .

  3. اگر از روز اول شروع حصر فقط و فقط ۱۰نفر از این به اصطلاح اصلاح طلبان سر کوچه اختر جمع میشدن تا حالا بساط حصر جمع شده بود..نان اصلاح طلبان در گرو ادامه وضع موجوده مملکت است و خود نیز میدانند که نه برنامه ای برای بهبود اوضاع دارند و نه تخصصی و ایضا نه حال کار کردن.سهم سفره انقلابشان برسد فتوای طواف حرم ولی فقیه را هم صادر میکنند

  4. آقای روحانی بدون رای اصلاح طلبان در دور اول که رای نداشت بسیاری حتا رای هم نمیخواستن بدند دور دوم هم دقیقن بازم رای کافی نمی اورد شما فراموش نکن که بدون جهانگیری حتمن رای کمتری داشت روحانی شعار های اصلاح طلبانه داد و از خاستگاه اصوگرایی بسمت اصلاحات اومد شما رای شورای شهر تهران رو میتونی نمادی از رای اصلاح طلبان بدونی وگرنه شما بگید در کدوم انتخابات استانهای اهل تسنن به اصولگرایان رای دادن؟ روحانی بدون پشتوانه اصلاح طلبان حتا ممکن بود دور دوم بره شما افراد اعتدالی نزدیک به روحانی رو ببین واعظی نهاوندیان نوبخت آشنا و … اونا توی انتخابات کجا بودن ؟اما امروز همبن افراد تعیین کننده وزرا شدن تا جهانگیری اصلاح طلب بی شک اگه یک اصلاح طلب قوی امکان حضور داشت (عارف کاریزمایی نداره) همون موج شایدم بیشتر ایجاد میشد مثل ۸۸ اما تفاوت در اینه که الان روحانی خودش منتقد اکثریت شده با این کابینه به هیچ عنوان وعده های انتخاباتی با کابینه معرفی شده مطابقت نداره چندتا از شعارها:من از هر چه بگذرم از سند ۲۰۳۰ نمیگذرم وتا پایان دولت پیگیرم اما کمتر یک ماه کلن لغو شد یا وعده استفاده از زنان که نیمی از آرا بهش داده شد اما الان جایگاه همون ۳نفر زن چطور شده؟ آیا نباید بیشتر میشد؟خانم مولاوردی تنزل درجه پیدا کرده و ظاهرن تنبیه شده ای کاهش همین رو هم قبول نمیکرد یا وعده حساب کشی از رقیب و یا صدا سیما به کجا رسید ؟قرار بود اینترنتی ایجاد بشه که بتونه نیاز به صدا سیما رو کمتر کنه حالا با وزیر جدید مخابرات قرار این اتفاق بیفته ؟آیا این وزیر با این سابقه اش میتونه دربرابر مخالفان ایستادگی کنه ؟ تیم اقتصادی ضعیف تر نشده؟ بحث بر سر کارامدی وزیران هست نه گرایششون وقتی اکثریت به تغییر و اصلاح رای میده چه توجیحی داره که اصولگرایی که به خواست اکثریت باور نداره وارد کابینه بشه ؟آیا فرد قوی تری از رحمانی فضلی نبود؟این ژنرالی هست که میگی یا شاید وزیر اقتصادش ؟من خودم و دیگران رو تشویق رای به روحانی کردم طبق حرفش که گفت رای بالاتر کابینه بهتر و هموسوترمیشه و بعضی کارا رای بالاتر میخواد اما دقیقن عکس شده چون دور اول جز یکی دو نفر افراد قوی تری معرفی شدن اما مجلس رای نداد اما حالا افراد ضعیف بازم هستن مثل رحمانی اصولگرا و ربیعی اصلاح طلب.من که متاسفم به اسم اصلاح صلبی رای گرفته شد و حالا اصولگراها همه راضی هستن و حرفی نمیزنن مطمن باشید با وزیران ضعیف و غیر همسو روحانی خودشو از امکان تحقق وعده ها دور میکنه واقعن نا امید کننده ست مگه قراره همه کارها رو شخص روحانی انجام بده وقتی وزیرش ناتوان باشه مطالبات مردم چی میشه اصلاح امور با هیات ضعیفان؟که شما میگید شما ببین چطور بوده که شکست خوردگان پیشنهاد معاون اولی رو به باهنر می دادن ظاهرن اون روحانی انتخابات تموم شده

  5. آقایان اپوزیسیون خارج، آن دلسوزان و واقع گرایانشان، هم بروند داخل مثل یزدی و صباغیان و توسلی و زیبا کلام. و واقع گرایانه و مصلحانه کمک کنند برای بهبود وضع کشور و مردم، نه آنکه مرتب بر طبل طلبکاری بکوبند.
    یا بروند دنبال کاری که فایده ندارد، یعنی براندازی!

  6. آیا واقعا در دوره ی اول دولت روحانی اصلاح طلبان بعد از کمک به رای آوردن روحانی از او پشتیبانی کردند ؟ کدام شخصیت اصلاح طلب در طول چهارسال گذشته با شجاعت و جانفشانی آمد و از روحانی که هر روز و از تریبونهای مختلف از صدر تا ذیل شخصیتش و پیشینه اش و اقداماتش زیر آتش مخالفان بود حمایت کرد ؟ باز دم خود روحانی گرم که در طول چهارسال به تنهایی هم جواب رهبری را می داد هم جواب صادق خان و هم جواب سپاهیان را … مطمئن باشید اگر آقای خاتمی با این سطح از حملات مواجه می شد حتما سقوط می کرد اما روحانی نه تنها سقوط نکرد بلکه توانست نسبتا اقدامات مثبتی هم انجام دهد … و در انتخابات فعلی وقتی روحانی دید در مسیر حملات مخالفانش باز هم با حمایت رهبر کم مانده سیل او را ببرد باز هم با شجاعت خود آنقدر سطح بازی را بالا برد که مطمئنم خودش نقشی برابر به اندازه ی رای اصلاح طلبان داشت … آقای علیجانی فرمودید روحانی شعارهای فرااعتدالی و اصلاح طلبانه داد اما نه من معتقدم اصلاح طلبان هرگز به گرد پای روحانی هم نرسیدند … از این گذشته مگر روحانی در انتخابات مجلس با وجود رد صلاحیت گسترده از امید دم نزد و موقع انتخاب در صیانت از رای مردم ایستادگی نکرد ؟ کدام یک از همین نمایندگان فعلی اصلاح طلب مجلس در طی این یک سال مجلس دهم از روحانی حمایت کردند همین دکتر عارف که الان سهم اصلاح طلبان را از کابینه طلب می کند کی سینه سپر کرد و کی گروهی از نمایندگان را جمع کرد و بیانیه در حمایت از رئیس جمهور نوشت در مقابل تهاجمات ساعت به ساعت رقبا ؟ از این گذشته در کابینه ی فعلی باز تعداد اصلاح طلبان بیشتر است و ژنرال های دولت اصلاح طلبند پس همین افراد اگر در دولت خاتمی باشند مثل ربیعی و شریغتمداری و بی طرف و زنگنه و ظریف و حجتی و … اصلاح طلب خوب و قوی هستند حالا که در دولت روحانی هستند شدند چهره ی امنیتی و کمتر اصلاح طلب !! واقعا روحانی مظلومه … مهم اینه که روحانی با عملکرد خودش در دوره اول و انشاءالله در دور دوم رضایت مردم را جلب خواهد کرد و ثابت خواهد کرد اصلاح طلبی به اسم و عضو گروه بودن نیست بلکه در عمل واقعی به اصلاح امور است ….

    1. بیطرف هم اضافه شده است به کابینه. یکنفر دیگر از جناح اصلاح طلب.
      باید دید چقدر مشکلات مردم حل می شود؟
      اینهمه سر و صدا کردند، برای هیچ!

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که در بقای آن نقش دارند، بسیار چالش‌برانگیز است. آیا می‌توان پذیرفت که کسانی که به دلایل مختلف به نظام دیکتاتوری

ادامه »

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است که انسان‌هایی عاشق، اندیشمند و بیزار از خشونت و

ادامه »

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه

ادامه »