زیتون: روی کار آمدن دولت دانلد ترامپ به عنوان رییس جمهوری آمریکا، نگرانیهای فراوانی را بابت زیر پا گذاشته شدن توافق هستهای از سوی این کشور برانگیخته است.
بارها ابزار انزجار ترامپ از «برجام» و وعده او برای لغو این توافق از دلایل بروز این نگرانی در میان مسوولان جمهوری اسلامی است.وعده خروج یک طرفه ایالات متحده از برجام البته کم کم و با آشنایی بیشتر ترامپ با هزینههای احتمالی این حرکت، جایش را به سیاست وادار کردن ایران برای خروج از توافق داده است.
تصویب قوانین تحریمی علیه سپاه پاسداران و گره زدن آزمایش موشکی جمهوری اسلامی با توافق هستهای از جمله حرکات دولت آمریکا با هدف ناامید کردن ایران از تداوم اجرای برجام بوده است.جمهوری اسلامی نیز از آن سو با خواندن دست حریف سرسخت خود، بارها تاکید کرده به هیچ روی برای خروج از برجام پیشقدم نخواهد شد.ایران، تصویب طرحهای تحریمی علیه خود در آمریکا را نقض روح و جسم برجام خوانده و ایالات متحده را به انجام حرکات تلافی جویانه تهدید کرده است.
علی اکبرصالحی رییس سازمان انرژی اتمی در آخرین موضعگیری خود تاکید کرده که اگر «آمریکا (در اجرای برجام) بدعهدی کند، ۵+۱ به ۷+۱ تبدیل خواهد شد؛ به این معنا که ایران و دیگر کشورهای حاضر در این عرصه در یک سمت قرار خواهند گرفت و آمریکا در میدان تنها خواهد ماند.»
دست آمریکا برای خروج از برجام و البته ترغیب جمهوری اسلامی به کنار گذاشتن توافق هستهای چقدر باز است؟ آیا آن طور که مقامهای جمهوری اسلامی مدعی هستند، طرف اروپایی توافق، در فشار ایالات متحده بر ایران، جانب جمهوری اسلامی را خواهند گرفت؟ نگرانی دولت ترامپ بابت اجرای موفق برجام چیست و جمهوری اسلامی چگونه میتواند به این نگرانیها پاسخ دهد؟
این پرسشها را با جلیل روشندل، کارشناس روابط بین الملل و استاد دانشگاه کارولاینای شمالی مطرح کردیم که متن این گفتگو را در ادامه میخوانید:
آقای روشندل٬ آیا آن طور که در گزارشها مطرح شده، اولویت آمریکا هدایت جمهوری اسلامی به سمت خروج خودخواسته از برجام است؟
برجام، توافقی است که برای تمام امضا کنندگان آن، الزام آور است و در صورتی که هر کدام از اعضا برای خروج از آن، تصمیم بگیرند، هم باید پذیرای هزینههای سیاسی آن باشند و هم پذیرای از دست دادن منافع اقتصادی حاصل از برجام.
نکته این است که بر خلاف ایران، هیچ منفعت اقتصادی از برجام متوجه آمریکا نیست و بر خلاف اوباما، رییس جمهور فعلی این کشور فکر میکند که امتیازهای بیش از حدی به ایران داده شده است. در کنار آن، از نظر ترامپ، ایران انتظارات آمریکا در زمینههای تروریسم، برنامههای توسعه تسلیحات موشکی و حقوق بشر را برآورده نکرده است.
از سوی دیگر هم شرایط توافق برجام، مانند پیمانهایی از قبیل پیمان زیست محیطی پاریس نیست که آمریکا بتواند به طور یکجانبه از آن خارج شود؛ چون هزینههای سیاسی خروج از برجام بر دوش آمریکا میافتد و اینطور به نظر میرسد که یک پیمان منع تسلیحات اتمی را باطل کرده است.
پس آمریکا در صدد شرایطی است که با نقض فاحش برجام از سوی طرف ایرانی و بزرگ کردن آن، جمهوری اسلامی را به عنوان متهم اصلی وفادار نبودن به توافق و کنار گذاشتن آن معرفی کند.
برنامه بعدی آمریکا، طرح احتمالی انجام مجدد مذاکرات هستهای است که نیت این دولت در این زمینه نیز محل تردید است؛ چرا که ترامپ بر اساس شواهد با اصل انجام توافق هستهای با جمهوری اسلامی در هر شرایطی موافق نیست و یا شرایطی را در نظر دارد که مورد پذیرش ایران نخواهد بود.
چه مقدار از این مخالفت دولت ترامپ با برجام جنبههای ایدئولوژیک دارد؟ آیا همان طور که در جمهوری اسلامی، بخشهایی از قدرت، با توجیههای ایدئولوژیک با برجام مخالفت میکنند، ممکن است بخشهایی از دلایل دولت آمریکا برای دشمنی با برجام، ماهیت ایدئولوژیک داشته باشد؟
در هر دو سوی ایران و امریکا، انگیزههای ایدئولوژیک برای ستیز با طرفه مقابل وجود دارد. هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات از زمان گروگانگیری مقامهای سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ در تهران، نتوانستند خشم خود را بابت این امر بعد از سالها کاهش دهند.
از دیگر سو هم خشم جمهوری اسلامی از هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایرانی از سوی آمریکا به یک خشم تمام عیار تبدیل شد. این کینه دو طرفه در گذر زمان، سویههای ایدئولوژیکی پیدا کرد. در طرف ایرانی، احساس ناتوانی از کنترل جامعه مدنی ایران، پس از بازتر شدن فضای رابطه با آمریکا، آن طور که تمامیتخواهان میطلبند، پایههای ترس ایدئولوژیک حکومت این کشور را تشکیل میدهند.
در آن سوی میدان هم، نگرانی بابت گسترش ایدئولوژی اسلامی در خاورمیانه از انگیزههای اصلی تقابل دستگاه سیاست خارجی آمریکا با ایران است. در حالی که اگر جمهوری اسلامی، مقداری شدت حمایت خود از گفتمان اسلامگرایی را در منطقه کاهش دهد، چندان با منافع آمریکا در خاورمیانه در تعارض نخواهد بود.
این وسط، باز کردن حساب ویژه روی اتحادیه اروپا میتواند خطای فاحش جمهوری اسلامی باشد. اروپا از خلال رابطه با ایران، یک سری منافع کوتاه و میان مدت از جمله همین قراردادهای تجاری را دارد. برای محفوظ ماندن این منافع هم، اروپا تا حدی به آمریکا دست کم برای امنیت برجام، فشار خواهد آورد اما ایران نباید فکر کند که میتواند از اتحادیه اروپا به عنوان کارت سبز دائمی در برابر ترامپ استفاده کند.
برای نمونه وقتی به درگیریهای خاورمیانه میرسیم، اروپا به راحتی از منافع اسرائیل حمایت خواهد کرد. بنابراین، در هر دو طرف، نگرش ایدئولوژیک هست اما در داخل آمریکا، علیرغم وجود سیستم دو حزبی، روال عقلگرایانهای حاکم است که اجازه نمیدهد منافع ملی، تحت الشعاع نگاه ایدئولوژیک این یا آن حزب قرار گیرد.
اگر آمریکاییها در نهایت به این نتیجه برسند که با تحریمهای تسلیحاتی و اقتصادی سفت و سخت، هم میتوانند از هستهای شدن ایران و هم از دست اندازی این کشور در خاورمیانه جلوگیری کنند، ضرورتی نخواهد داشت که هزینههای خروج از برجام را را بپذیرند.
گفتید که آمریکا در کنار پیگیری سیاست بیرون راندن ایران از برجام، تلاش میکند مذاکرات هستهای را از ابتدا با شرایطی جدید و برای اعمال محدودیتهای بیشتر آغاز کند. اولاً در مناسبات سیاسی داخلی آمریکا و بعد در مناسبات این کشور با دیگر دولتهای درگیر در برجام، این امکان هست که ایالات متحده به هدف خود دست یابد؟
کار سادهای نیست. در هفت ماهی که از عمر ریاست جمهوری ترامپ گذشته٬ بارها دیدیم که او خواستههای دیگری را در سطح جهانی مطرح کرده اما نتوانسته آنها را عملی کند. خواست آغاز مجدد مذاکرات هستهای ذهنیت رییس جمهور امریکا و گروه مشاوران اوست که احتمالاً خیلی به قواعد بین المللی توجه ندارند یا اهمیت نمیدهند.
سیاست تا زمانی که به جنگ کشیده نشده همیشه عرصه معامله و داد و ستد است. این را تیم وزیر خارجه ایران در طول مذاکرات هستهای به خوبی نشان داده است
آوردن مجدد ایران پای میز مذاکره نیازمند یک تخلف جدی از سوی جمهوری اسلامی است. مثلاً اگر تندروهای داخلی تصمیم بگیرند که آزمایشهای هستهای مخفیانه بکنند میتوانیم چنین احتمالی را مطرح کنیم٬ اما با استفاده از آزمایشهای موشکی علنی ایران، ایالات متحده نمیتواند خواستار آغاز بازی از ابتدا شود. چرا که ایران از آزمایشهای موشکی در قطعنامه ۲۲۳۱، به صورت قطعی نهی نشده است.
با اینکه به تازگی قدرتهای اروپایی در کنار آمریکا از آزمایش موشکهای بالیستیک ایران، اعلام نگرانی کردهاند، معتقد هستید که ایالات متحده نمیتواند از این حربه برای بر هم زدن برجام استفاده کند؟
آمریکا میتواند این مسئله را به شورای امنیت سازمان ملل بکشاند. اما با توجه به حضور روسیه و چین که حتی اگر رای منفی ندهند، احتمالاً در برابر قطعنامه رای ممتنع خواهند داد؛ آمریکا مایل است به جای این کار، با طرحی مشخص و البته با اجماعی کلی، پروژه خود را جلو ببرد.
در این صورت، آمریکا به صورت بالقوه میتواند حتی از گزینه نظامی کم دامنه هم علیه ایران استفاده کند که به نظر من این دولت به دلیل هزینههای گزاف این کار، مایل به چنین طرحی نیست.
همان طور که گفتید اروپا و آمریکا در بیانیهای ایران را بخاطر فعالی موشکهای بالیستیک به شده سرزنش کردهاند. میدانیم که یکی از انگیزههای آمریکا برای چنین کاری، تحت تاثیر قرار دادن برجام است. جمهوری اسلامی برای حفاظت از برجام، حاضر خواهد بود از برنامههای توسعه دفاع موشکی خود صرف نظر کند؟
در اینجا مکانیسمهای چانه زنی و مذاکره حرف اول را میزند. به نظر من در این موضع، ترامپ از ایران هوشمندانهتر عمل کرده است. چرا که مدام با نگاهی کاسب کارانه از امکان مذاکره مجدد حرف میزند. ایران اما مدام از مقاومت در برابر خواست آمریکا و ادامه سیاست موشکی صحبت میکند. توسعه بیشتر پروژههای موشکی میتواند به افزایش تنشها کمک کند.
در عین حال اختلاف آمریکا و ایران بر سر فعالیتهای موشکی اتفاقاً نقطه مناسبی است برای آنکه جمهوری اسلامی با پیش کشیدن منافع اقتصادی که تا به حال از سوی ایالات متحده محقق نشده با این کشور سر میز مذاکره بنشیند. زمینههای این کار هم میتواند مانند دفعات قبل به صورت محرمانه و یا از طریق کشورهای واسطه فراهم شود.
سیاست تا زمانی که به جنگ کشیده نشده همیشه عرصه معامله و داد و ستد است. این را تیم وزیر خارجه ایران، محمد جواد ظریف در طول مذاکرات هستهای به خوبی نشان داده است٬ اما به نظر نمیرسد با توجه به مواضع قاطعانه بیشتر مقامها، دست وزیر خارجه برای این کار در شرایط فعلی باز باشد.
از نظر داخلی میدانیم که برجام در آمریکا نه یک مصوبه قانونی که تنها دستور اجرایی رییس جمهور پیشین است. آیا ترامپ در مناسبات داخلی این اجازه را دارد که از برجام کنار بکشد؟
اینجا قضیه برای ترامپ پیچیدهتر است. چرا که برجام، دستکم مانند پیمان زیست محیطی پاریس که آمریکا به صورت یک طرفه از آن کنار رفت، دارای بار مالی نیست. در معاهده پاریس، آمریکا موظف بود برای جلوگیری از گسترش گازهای گلخانهای از بودجه دولت آمریکا پول بپردازد. این مساله، خروج ترامپ از پیمان پاریس را در داخل این کشور با حاشیههایی روبه رو خواهد کرد.
همان گونه که گفتم، برجام فینفسه برای آمریکا، اگر چه سود اقتصادی ندارد اما بار مالی هم در پی نخواهد داشت. شرکتهای آمریکا تنها به دلیل قوانین داخلی، از معامله با ایران محروم هستند که این موضوع، به برجام ارتباطی ندارد. از آن سو، باز آن طور که اشاره شد، خروج یک طرفه آمریکا از برجام میتواند هزینههای سیاسی از جمله ضعیفتر شدن امکان ایجاد اتحاد بین المللی علیه ایران را در پی داشته باشد. بنابراین در این حوزه هم ترامپ با محدودیتهایی رو به رو است.
در مقابل، به تازگی آمریکا وابستگان نهادهای نظامی مانند سپاه را به دلیل آزمایش موشکی این کشور، تحریم کرد. در برابر اقدامهای آمریکا که اجرای برجام را با دشواری رو به رو میکند، ایران آیا گزینهای برای مقابله به مثل دارد؟
ایران بارها تهدید به مقابله به مثل کرده است اما این تهدیدها خیلی بیفایده به نظر میرسد. چرا که جمهوری اسلامی نه واردات چندانی از آمریکا دارد و نه شرکتهای آمریکایی نقش خاصی در اقتصاد ایران بازی میکنند. اگر چنین بود میتوانستیم تصور بکنیم جمهوری اسلامی با قطع کردن دست آنها از اقتصاد خود، به آمریکا فشار وارد کرده است؛ ولی در حال حاضر چنین اهرمی در دست ایران نیست
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…