۱.حصر غیرقانونی است زیرا تنها مرجع صلاحیتدار قانونی که میتواند حقوق شهروندان را سلب یا محدود کند، دادگاه صالح است. هیچ مرجع دیگری حتی رهبر نمیتواند شهروندان را از حقوق خود محروم نماید.
۲.حصر غیراخلاقی است زیرا بزرگترین اتهام محصوران به تصریح رهبر آن است که چرا اعتراضات خود را به روند انتخابات ۸۸ از طرق قانونی دنبال نکردند. این در حالی است که برپایی اجتماعات خیابانی حقی است که قانون اساسی آن را به رسمیت شناخته است و اقدامی غیرقانونی به شمار نمیرود. اما حصر بدون حکم دادگاه یقیناً رفتاری غیرقانونی است و نمیتوان کسی را به جرم عمل غیرقانونی (چه رسد به قانونی) بدون حکم دادگاه بازداشت خانگی کرد. استفاده از معیارهای دوگانه غیراخلاقی است.
۳.حصر غیرانسانی است، زیرا سن این بزرگواران در حدیست که بازداشت خانگی سلامت آنان را به خطر میاندازد. حصر آنان در حقیقت “حبس ابد با اعمال شاقه” است. تنهایی، منع دیدار بستگان و دوستان و عدم استفاده از مرخصی و دیگر تسهیلات مخصوص زندانیان عادی، چه رسد به زندانیان سیاسی، آنهم برای افراد بالای ۷۰ سال اقدامی غیرانسانی بشمار میرود.
۴.حصر غیرسیاسی است زیرا باخت_باخت است و دست کم تداومش جز زیان برای میهن و مردم و آیین نتیجه ندارد. بههمین دلیل بسیاری از کسانی که هفت سال پیش از حصر برای حفظ آرامش جامعه دفاع میکردند، با تداوم حصر موافق نیستند،بویژه با توجه به احتمال وقوع اتفاقات ناگوار که میتواند جامعه را دستخوش تلاطمات پیشبینی ناپذیر و مخاطرهآمیز کند و ضربهای سنگین به نظام وارد آورد.
۵.حصر غیراسلامی است زیرا در فرهنگ و فقه و تاریخ اسلامی استقلال قضا دست کم از لحاظ نظری پذیرفته شده است. قابل قبول نیست که حاکم بهجای قاضی برای کسی مجازات تعیین کند.
۶.حصر غیرملی است زیرا به آبرو و اعتبار ملت ما در منطقه و جهان آسیب رسانده و چهرهای نامناسب از ایران ترسیم کرده است و تداوم آن در امر توسعه همه جانبه میهن از جمله در زمینه اقتصادی آثار منفی دارد.
همچنین حصر غیرملی است زیرا اکثریت قاطع ملت رفع آنرا میخواهند. اگر کسی تردید دارد انجام یک نظرسنجی علمی و مورد توافق طرفین نظر مردم را معلوم میکند که چند درصد آنها خواهان شکستن حصرند.
۷.حصر غیردموکراتیک است چرا که مستبدان منطقه میتوانند و توانستهاند با استناد به رفتار غیرقانونی جمهوری اسلامی با نخست وزیر و رئیسمجلس ایران، راه سرکوب اپوزیسیون قانونی و مسالمتخواه خود را هموارسازند.
۸.حصر غیرموجه است تا آن حد که صدا و سیما و امپراطوری رسانهای سپاه هرگاه به بازداشت خانگی رهبران مخالف در کشورهای منطقه میرسند، بهجای “حصر” یا “بازداشت خانگی” از واژه “اقامت اجباری در خانه” استفاده میکنند مبادا ذهن ایرانیان، ناخودآگاه رفتار حاکمیت با میرحسین و آقای کروبی و خانم رهنورد را زنده کند و ایرانیان آنرا با عمل فلان حاکم مستبد و مرتجع منطقه یکسان بخوانند.
۹. تداوم حصر منطق ندارد. زیرا تنها دلیل معدود حامیان بازداشت خانگی آن است که اگر حصر رفع شود، تضمینی نیست که آقایان موسوی و کروبی مردم را به اجتماعات خیابانی دعوت نکنند.
این ادعا در حالی مطرح میشود که آنان خود خوب میدانند که بهدلایل مختلف چنین وضعیتی رخ نخواهد داد:
الف. اصلاحطلبان بر خلاف سال های ۸۸ به بعد بهطور گسترده در دولت و مجلس و شوراها حاضرند و بخش گستردهای از بار اداره کشور را بردوش دارند و دلیل و ضرورتی نمیبینند که مردم را به اعتراض خیابانی دعوت کنند.
ب. مردم توانستهاند سلامت انتخابات را تاحدود زیادی کسب کنند و نیاز احساس نمیکنند که به اعتراضهای خیابانی روآورند.
پ. احمدینژاد و حامیانش شکست خوردهاند و دستشان از حکومت کوتاه شده است. کسانی که بهنام دفاع از او این همه بگیروببند و محدودیت ایجاد کردند، شرمندهاند که امروز معجزه هزاره سوم و نزدیکانش از سقوط نظام دم میزنند، صدر تا ذیل حکومت را به افشاگری تهدید میکنند و نان قوه قضاییه را حرام میخوانند. آنان و نیز بسیاری از رای دهندگان به احمدینژاد شاهد صحت هشدارهای میر عزیز و شیخ گرامی ما هستند. در چنین اوضاعی مردم معترض لزومی به سرازیرشدن به خیابانها برای افشاگری نمیبینند.
ت. فضای مجازی برقراری ارتباط سریع مردم با یکدیگر را در گستردهترین شکل ممکن و نیاز به تشکیل اجتماعات اعتراضی را برای دیده شدن و رساندن پیام به حاکمان منتفی کرده است. ازین حقیقت رهبر نیز آگاه است.
منبع: کانال تلگرام نویسنده
یک پاسخ
عزیز برادر ، لااقل به هشدارهای عزیزان محصور اشاره نمیکردی ، بصیرت سرمایه بزرگان است !
دیدگاهها بستهاند.