این یادداشت از میان نقاط قوت و ضعف پرشمار کمپین روحانی و لیستامید در انتخابات ۹۶ به چند مورد اشاره میکند:
«نقاط قوت»
۱- خود حسن روحانی:
مهمترین نقطهی قوت کمپین حسن روحانی در انتخابات ۹۶ خود او بود. روحانی به ویژه از مناظرهی دوم و در اجتماعات و سفرهای انتخاباتی دو هفتهی پایانی توانست با نمایش قوی و سخنان انگیزهبخش به رایدهندگان ضمن انتخاباتیتر کردن فضای سیاسی و افزایش مشارکت مردم در انتخابات، تفاوت معنیدارِ سیاستها و جهتگیریهایش با رقبایش را به مرددها نشان دهد و در هستهی حامیان اصلاحطلبی در ایران انگیزهی بیشتری برای بسیج رای به نفع خود ایجاد کند. در میان مدیران ستاد رسمی روحانی و اعضای کابینهاش تقریبا فقط خود او و اسحاق جهانگیری بودند که در کمپین ۹۶ قوی ظاهر شدند. منحنی رشد آراء روحانی بعد از دو مناظرهی پایانی و افزایش ششمیلیونی آن و رشد مشارکت در انتخابات نسبت به ۹۲ برای رئیس جمهورِ مستقری که کشور را در وضعیت رکود تورمی شدید تحویل گرفته بود و رقبایش وعدههای اقتصادی جذاب، فریبنده و غیرعملی میدادند، دستاوردی قابل توجه است. بعد از انقلاب ۵۷ هیچ رئیس جمهوری در دورهی دومش چنین افزایش رایی را تجربه نکرده و در مناظرهها و جمعیتگردانی در همایشهای انتخاباتی چنین مهارتی را از خود نشان نداده است. یکی از دلایل قویظاهر شدن روحانی در دورهی تبلیغات انتخاباتی فعالیت اتاق فکرهای باکیفیت و متعددی بود که او را تغذیه میکردند و گوش شنوا و آغوش باز او در برابر این پیشنهادات کارشناسانه از منابع متکثر. اسیر نشدن رئیس جمهور در حلقهی بستهای از مشاوران محدود و تداوم این بهرهگیری از منابع متنوع و پیشنهادات کارساز مستلزم گشودگی بیشتر دفتر رئیس جمهور و ایجاد سازوکارهایی برای تداوم انتقال چنین پیشنهاداتی به حسن روحانی است که متاسفانه در طول دورهی اول ریاست جمهوری او اتفاق نیفتاد و صرفا در ایام تبلیغات انتخاباتی محقق شد.
۲- حصول اجماع کامل روی روحانی و لیست امید:
برای اولین بار بعد از سال ۸۰ ائتلاف وسیع اصلاحطلبان و میانهروها از چند ماه پیش از انتخابات به اجماع کامل بر سر نامزد انتخاباتیاش – حسن روحانی – رسید و اسحاق جهانگیری هم در هماهنگی با خود نامزد اصلی – حسن روحانی – و صرفا به عنوان نامزد پیشتیبان و پوششی ثبت نام کرد و در نهایت به نفع روحانی کنار رفت. در دورههای پیشین بخش عمدهای از انرژی جبههی اصلاحجویان صرف حصول اجماع میشد و تا چند روز پیش از انتخابات ادامه مییافت، بعضا حتی تا روز انتخابات هم حاصل نمیشد و حاصل نشدنش در سال ۸۴ هزینههای سنگینی را به کشور تحمیل کرد. شعسا (شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) نیز علیرغم همهی انتقادات وارد به عملکردش در انتخاب «لیست امید» برای انتخابات شوراهای ۹۶، در دستیابی به لیست واحد کامیاب بود و زمینهساز پیروزی مطلق «لیست امید» در تهران و شهرهای بزرگ ایران شد. «اجماع کامل» دستاوردی مهم برای جبههی اصلاحطلبان است و ضرورتِ اصلاح ترکیب شعسا و دموکراتیک و شفافتر شدن فرآیند حصول اجماع در آن نباید موجب کمتوجهی به اهمیت و ضرورت اصل وجود این نهادِ اجماعساز شود.
۳- #تغییرات_ملموس:
در هفتههای ابتداییِ کمپین انتخاباتی حسن روحانی در فضای آنلاین و آفلاین، جز برجام، دستاوردهای ایجابی دولت روحانی مورد توجه گسترده نبود و اغلب انکار میشد. هشتگ #تغییرات_ملموس فضا را برگرداند و با بسیج انتشار هزاران توییت و مطلب توسط کاربران شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی، حامیان روحانی از لاک دفاعی خارج شدند، تغییرات ملموسِِ پرشمارِ در زندگی روزمره و تجربهی شهروندان در چهار سال اول روحانی مورد توجه عمومی قرار گرفت و حتی به تیتر یک روزنامهها تبدیل شد، در صفحات مشاهیرِ محبوب (از جواد ظریف تا ترانه علیدوستی) به کار رفت و نام یکی از همایشهای انتخاباتیِ موثر ستاد روحانی در تهران شد. هشتگهای #نیمه_راهیم، #برنمیگردیم، #امتداد_امید ، #تا۱۴۰۰باروحانی، #تهران_را_پس_بگیریم و #دوباره_ایران نیز با مشارکت هزاران شهروند در فضاسازی و کمپینِ جامعهمحور برای افزایش رای روحانی کامیاب بودند.
۴- طرح هزار میدان:
از جملهپدیدههای این انتخابات طرح #هزار_میدان بود که توانست با مدیریت تعدادی از جوانانِ اصلاحطلب از ابزار شبکههای اجتماعی آنلاین و یک ربات تلگرامی برای سازماندهیِ کمهزینه و تاثیرگذار ِ گفتگوهای چهرهبهچهره در هزار میدان کشور در چند شب ایامِ تبیلغات (از جمله نیمهی شعبان) استفاده کند. سازماندهی گفتگوهای چهرهبهچهره با شهروندان در خیابانها و میادین کشور توسط اصلاحطلبان در این ابعاد در انتخاباتهای پیشین صورت نگرفته بود و با توجه و سرمایهگذاری بیشترِ ستادهای انتخاباتی آتیِ اصلاحطلبان میتوان از این الگو برای کاهش ضعف اصلاحطلبان در تبلیغات میدانی و خیابانی بهره گرفت.
۵- ستادهای میدانیِ حزب اتحاد در تهران:
با وجود ضعفِ عمومی ستادهای حامی روحانی در تبلیغات خیابانی، خانهبهخانه و میدانی در سطح کشور در این انتخابات، ستادهای حزب اتحاد ملت در همهی مناطق شهر تهران توانستند با امکانات مالی بسیار محدود بار بخش عمدهای از تبلیغات ستادی و چهرهبهچهره برای روحانی و لیست امید در تهران را به دوش بکشند و حتی از خود ستاد روحانی در این زمینه قویتر ظاهر شوند. شایستهاست در انتخاباتهای بعدی ستادهای مرکزی نامزدهای ریاست جمهوری از ستادهای تاثیرگذارترِ احزابِ بانفوذتر (مثل اتحاد ملت در این انتخابات) پیشتیبانی بیشتری کنند، چراکه بعضا مدیران این ستادهای حزبی از خودِ مدیران ستاد رسمی نامزدها در سازماندهی تبلیغات انتخاباتی قویتر و باتجربهتر اند و حمایت مالی و تبلیغاتیِ بیشتر از این ستادها بهصرفهتر از احداثِ پرهزینهی ستادهای جدید و ناکارآمد است.
۶- شاخهی جوانان ستاد حسن روحانی:
بر خلاف اکثر بخشهای ستاد رسمی حسن روحانی که ناچابک و ضعیف ظاهر شدند، شاخهی جوانان این ستاد عملکردی تاثیرگذار و رایساز داشت. شاخهی جوانان به ویژه در برگزاری چند همایش انتخاباتی فضاساز در تهران (از جمله همایش «تغییرات ملموس» در سالن حجاب و همایش «سلام آزادی» در ورزشگاه آزادی) که به هستهی حامیان روحانی امید و انگیزهی بیشتری برای فعالیت در ایام تبلیغات میداد کامیاب بود. گزیدهی سخنرانیهای مشاهیر سیاسی و هنری در این همایشها و کلیپ خوشساخت «دوباره ایران» (که روی همخوانیِ پرشور ترانهی «دوباره ایران» توسط حاضران در همایشِ ورزشگاه آزادی ساخته و در چند کانال تلگرامی میلیونها بار دیده شد) در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی مخاطب غیرمستقیم چند میلیونی پیدا کردند.
۷- #اینستالایوروحانی۹۶:
یکی دیگر از نقاط قوت و پدیدههای کمپین روحانی در انتخابات ۹۶ استفادهی تاثیرگذار از پخش زندهی اینستاگرامی در تبلیغات انتخاباتی بود. این طرح با هشتگ #اینستالایوروحانی۹۶ و صحبتهای زندهی شهروندان در دفاع از رای به روحانی در اینستاگرام آغاز شد، با اینستالایوهای هر شب در اینستاگرام با حضور چهرهها و مشاهیر سیاسی اصلاحطلب به میزبانی «امتداد» (متعلق به حزب اتحاد ملت) تکامل پیدا کرد و با پخش زندهی سخنرانیهای انتخاباتی حسن روحانی در صفحهی اینستاگرامش که گاهی تا ۵۰ هزار نفر مخاطب زنده پیدا میکرد (چند برابر مخاطب حضوری همایشها) به رسانهای تاثیرگذار برای کمپین روحانی تبدیل شد و تا حدی خلاء رسانهی تصویری و تلویزیونی اصلاحطلبان را در ایام تبلیغات انتخاباتی جبران کرد. اصلاحطلبان و روحانی با تداوم استفاده از این ابزار میتوانند بعد از انتخابات هم ارتباط مستقیم و زنده و تصویری با مخاطبان پرشمارشان در شبکهی اینستاگرام را تقویت کنند.
۸- طرحهای «یک میلیون زنگ، یک میلیون رای» و «گفتگو در خیابان»:
این دو طرح با راهنماهای تفصیلی نمونهی خوبی از بهرهگیری از سازماندهی در فضای آنلاین برای تقویت تبلیغات خیابانی و تلفنیِ آفلاین بودند و بدون یک ریال هزینه، حجم و تاثیرِ تبلیغات چهرهبهچهرهو تلفنی شهروندانِ داوطلب به نفع روحانی را افزایش دادند.
۹- کانالهای تلگرامیِ «برای ایران رای میدهم» و «امتداد»:
در شرایطی که کانال تلگرامی رسمی ستاد روحانی دیر آغاز به کار کرد و تنها در دو هفتهی پایانی فعالیت تاثیرگذار داشت، تعدادی از کانالهای تلگرامی خارج از ستاد روحانی بارِ تولید محتوای مناسب برای توزیع در تلگرام و شبکههای اجتماعی را برعهده داشتند و در تغذیهی کانالهای حامی روحانی کامیاب بودند. از بین دهها کانال خبری و مردمی خودجوش و فعال، کانال «امتداد» در انتشار مصاحبه با فعالان سیاسی و تاثیرگذاری بر هستهی حامیان اصلاحطلب روحانی، انتشار گزیدههای ویدیویی از اینستالایوهای هر شب و تولید محتوای صوتی و تصویری برای کمپین روحانی موفق بود. کانال «برای ایران رای میدهم» نیز با تولید و انتشار حدود دو هزار پستِ تلگرامی بدون لوگو که در حدود بیست کانال پرمخاطب دیگر بازنشر میشدند در تولید و توزیع اقلام انتخاباتی نقشی تاثیرگذار ایفا کرد. در این کانال دهها ویدیوی کوتاه دربارهی دستاوردهای دولت روحانی، دهها انیمیشن خوشساخت که میلیونها بار دیده شدند، صدها نمودار و دادهنمایی و پوستر انتخاباتی، دهها فراخوان هشتگ (از جمله #تغییرات_ملموس،#نیمه_راهیم، #برنمیگردیم، #امتداد_امید و #دوباره_ایران) و طرح (از جمله «یک میلیون زنگ، یک میلیون رای»، «گفتگوهای خیابانی» و «هزارمیدان»)، دهها ویدیوی گزیده از سخنرانیهای روحانی (از جمله مثلا ۲۵ ویدیو از فرازهای کلیدی سخنان روحانی در هر مناظره که به سرعت در همان طول مناظره تولید و توزیع میشدند) و دهها متن و اقلام تبلیغاتی خلاقانه و تاثیرگذار منتشر شدند. این کانال تلگرامی که توسط تعدادی از جوانان اصلاحطلب اداره میشد بدون حاشیه و گاف و حتی یک ریال هزینه و صرفا با اتکا به کمکهای داوطلبانهی مردمی به یکی از تولیدکنندگان اصلی اقلام انتخاباتی تبدیل شد. کانالهای تلگرامیِ برخی از چهرههای اصلاحطلب (از جمله مصطفی تاجزاده) و فعالان سیاسی هم شبیه ستادهای انتخاباتی در توزیع اقلام انتخاباتی و شکلدهی به فضا نقش قابل توجهی ایفا کردند. پیام ویدیویی کارساز محمد خاتمی در حمایت از حسن روحانی نیز از طریق کانال خاتمیمدیا و دیگر کانالهای تلگرامی اصلاحطلب میلیونها بار دیده شد.
۱۰- فیلم تبلیغاتی روحانی:
فیلم تبلیغاتی «رئیسجمهور روحانی» که با کارگردانی محمدحسین مهدویان و همکاری حسین جمشیدی گوهری، سجاد پهلوانزاده ، حامد شکیبانیا و جواد توانا با حذفیاتی دو بار از تلویزیون پخش شد از نقاط قوت کمپین حسن روحانی بود. این فیلم انتخاباتی بر خلاف فیلمهای نامزدهای انتخاباتهای پیشین مبتنی بر مصاحبه و نمایشهای تبلیغاتی نبود و با استفادهی تاثیرگذار از آرشیو سخنرانیهای حسن روحانی و تصاویر دیدهنشده/کمتر دیدهشده از او به یک «مستند پرتره» و اثر هنری خوشساخت تبدیل شد و با تاکید بر مطالبات زنان و اقوام و جوانان از روحانی، پوشش دادن انتقادات به او، دادن تصویری شخصیتر از او با تاکید بر خندههایش و مرور مهمترین دستاوردهایش توانست در جلب رضایت اکثر مخاطبان و افزایش رای روحانی موثر واقع شود.
۱۱- افزایش چندصددرصدی رای روحانی در خارج از کشور:
بر خلاف دورههای پیشین که حتی لحاظ شدن آراء ایرانیان خارج از کشور در نتیجهی نهایی انتخابات مورد تردید بود،در انتخابات ۹۶ با فعالیت موثر کمپین «امید ایران» برای بسیج رای ایرانیان خارج از کشور، پیام ویدیویی جواد ظریف و اطمینانبخشیاش برای احتساب رای ایرانیان خارج از کشور و نیز حُسن عملکرد نمایندگیهای ایران در خارج از کشور برای افزایش تعداد صندوقهای اخذ رای (که تنها در آمریکا به نسبت انتخابات ۹۲، ۳۰ صندوق بیشتر شد) به رشد بیسابقهی تعداد آراء ایرانیان از کشور انجامید (تنها در آمریکا تعداد آراء روحانی نسبت به سال ۹۲ پنجبرابر شد). در انتخاباتهای بعدی با افزایش تعداد صندوقهای ثابت، افزودن صندوقهای سیار و ایجاد امکان رای پستی میتوان درصد مشارکت ایرانیان خارج از کشور را بیش از این هم افزایش داد.
«نقاط ضعف»
۱- تاخیر در شروع فرآیند انتخاب نامزدهای لیست امید توسط شعسا:
فرآیند پرچالش ارزیابی نامزدها برای انتخاب لیست امید بسیار دیر و عملا از ثبت نام نامزدها آغاز شد و زمان کم باقیمانده برای ارزیابیها به کیفیت این گزینش لطمه زد، بر شایعات و آسیبها و نارضایتیها از لیست نهایی افزود و فرصت لازم برای اقناع احزاب و تشکلهای اصلاحطلب و مدیریت تنشهای درونجبههای را از شعسا گرفت، تا جایی که تا چند روز پیش از انتخابات نیز پارهای از مناقشات اصلی برقرار بود و شعسا هم نتوانست اقدام موثری در قبال انتشار لیستهای موازی و جعلی کند. پیشنهادکردنی است در انتخابات مجلس و شورای بعدی این فرآیند حداقل از شش ماه پیش از انتخابات آغاز شود تا کیفیت و سنجیدگی بیشتر و حواشی و آسیبهای کمتری پیدا کند. از چند ماه پیش از انتخابات اصلاحطلبان میتوانند دو برابر ظرفیت لیستها برای لیست امید نامزد انتخاب کنند تا از جبههی اصلاحطلبان صرفا همانافراد برای ثبت نام در انتخابات تشویق شوند و در صورت رد صلاحیت بعضی از این نامزدها از نامزدهای جایگزین بعدی در لیست تکمیلی استفاده شود.
۲- شروط ناکافی برای نامزدهای ارزیابیشونده توسط شعسا:
برای ارزیابیشدن توسط شعسا برای ورود به لیست امید تنها کافی بود که پیشینهنامهتان را برای شعسا ارسال و فرمی ساده را پر کنید. در نتیجه تنها در تهران بیش از ۷۰۰ نامزد اصلاحطلب برای ورود به لیست امید رقابت کردند و همین تعداد زیاد نامزدها وقت و انرژی زیادی از شعسا گرفت و از کیفیت فرآیند انتخاب لیست امید کاست. افزودن شروط اولیهی منصفانه و کارآمدِ غربالگر برای شرکت در رقابتِ ورود به لیست امید (مثلا ارائه «معرفینامه»/«نامهی حمایت از نامزدی» از یکی از احزاب عضو شعسا یا سه عضو حقیقی شعسا) میتواند در انتخابات بعدی تعداد نامزدهای اولیه مورد بررسی شعسا را از همان ابتدا بکاهد و بر کیفیت نامزدهای ارزیابیشونده بیافزاید. افزون بر این اگر احزاب عضو شعسا پیش از خود شعسا بر سر نامزدهایی از حزبشان که میخواهند برای ورود به لیست امید معرفی کنند به تصمیم و توافق درونحزبی برسند و برای احتیاط تنها دو برابر این ظرفیت محدود از آن حزب در انتخابات ثبت نام کنند، از ابتدا نامزدهای مورد بررسی کمشمارتر میشود و وقت و انرژی زیادی از شعسا صرفهجویی میشود. در این انتخابات از بعضی از احزاب دهها نامزد در انتخابات ثبت نام کردند و کنارهگیریشان در نهایت حواشی و دلخوریهای شخصی فراوانی ایجاد کرد و به جای خود احزاب، این شعسا بود که انتخاب کرد از هر حزب چه نامزدهایی در لیست کوتاهشده قرار بگیرند. در نتیجه، بعضا نامزدهایی از هر حزب که از نظر رهبران و اعضای آن حزب برای حضور در لیست امید استحقاق بیشتری داشتند در لیستهای کوتاهشدهی ۱۶۰ نفره و ۴۲ نفره و لیست ۲۱ نفرهی نهایی قرار نگرفتند و نامزدهایی از آن حزب که در اولویت اعضای حزب محسوب نمیشدند به لیستهای کوتاهشده و لیست نهایی راه یافتند.
۳- اتکا به پیشینهنامهی مبتنی بر خوداظهاری نامزدها:
برای امتیازدهی به ۷۰۰ نامزد ورود به لیست امید در تهران، شعسا از پیشینهنامهی مبتنی بر خوداظهاری نامزدها استفاده کرد. اکتفا به این شیوهی ناکارآمد حتی برای استخدام در شرکتهای تجاری پیشرو هم شایع نیست و برای تکمیل آن از توصیهنامه، مصاحبهی پیشرفته و ارزشیابی مستقل و راستیآزمایی پیشینهنامهها نیز استفاده میشود. برای گزینش نیرو در دولتها و نامزدهای مورد حمایت احزاب در دموکراسیهای پیشرو از شیوههای تکاملیافته و کارآمدتری استفاده میشود که توسط شعسا به کار گرفته نشد و مصاحبه با نامزدهای لیستهای کوتاهشده هم صورتی نسبتا ساده داشت. در دورههای بعد با استفاده از تیمی چابک و آشنا با شیوههای نوین ارزشیابی نامزدها میتوان به میزان قابل توجهی کیفیت لیستهای کوتاهشده را قبل از قرار گرفتن در معرض رای اعضای شعسا بالا برد. همچنین برای سنجش محبوبیت و مقبولیت هر نامزد میتوان با استفاده از پلتفرمهای کمهزینهی آنلاین دید در میان چندصد/چندهزار فعال اصلاحطلب در سراسر کشور چند نفر به هر نامزد رای میدهند و تعداد این رأی را در امتیازدهی به هر نامزد لحاظ کرد. استفاده از این سازوکار یا نظرسنجی مانع حذف نامزدهایی میشود که سرمایهی اجتماعی و مقبولیت و حمایت بیشتری در جامعهی مدنی دارند.
۴- اطلاعرسانی ضعیف شعسا:
در مورد سازوکار انتخاب نامزدهای «لیست امید»، در بیانیهی شعسا که ششهفته بعد از انتخابات منتشر شد و نیز در مصاحبههای چند عضو شعسا (از جمله محمدرضا عارف، محمد نعیمیپور، حسین مرعشی و علی شکوریراد) توضیحات شفافسازانهی خوبی منتشر شد اما دیر بود. برای جلب اعتماد رایدهندگان مطلوبتر این بود که این توضیحات چند هفته پیش از انتخابات ارائه میشد، به تشنگی افکار عمومی پاسخ میداد و مانع شایعاتی میشد که برای شعسا و اصلاحطلبان کمهزینه نبود. مثلا در لیست امید هیچ نامزدی به خاطر آقازادگی حضور نداشت و بسیاری از چهرههای شناختهشده که مشهور به سلامت اقتصادی و التزام به اخلاق کار جمعی نبودند در لیست نهایی قرار نگرفتند، اما اطلاعرسانی و شفافسازی ناکافی و ضعف عملکرد هیات رئیسهی شعسا باعث شد به خاطر همین دو اتهام، اصلاحطلبان هزینهی تبلیغاتی قابل توجهی بدهند. تقاضای نُه چهرهی شاخص اصلاحطلب و تعدادی از فعالان سیاسی از شعسا برای شفافسازی بیشتر هم تا روز انتخابات پاسخ درخوری نگرفت.
۵- تبلیغات ضعیف شعسا برای لیست امید:
شعسا گذشته از ضعف اطلاعرسانی قبل از انتشار لیست امید، در تبلیغات لیست بعد از انتشار آن هم بسیار ضعیف عمل کرد. در واقع رهبران شعسا گویی لیست امید را منتشر و بعد میدان را ترک کردند. اگر رسانهها و شبکههای اجتماعی در هفتهی پایانی تبلیغات انتخاباتی را مرور کنید رئیس و اکثر اعضای هیات رئیسهی شعسا به کلی غایباند. در واقع به جای شعسا، عمدهی بار مدیریت تبلیغات ستادی و خیابانی در تهران بر دوش ستادهای حزب اتحاد ملت و بار تبلیغ و توزیع لیست در شبکههای اجتماعی آنلاین و پیامرسانهای موبایلی بر دوش چند کانال فعالان اصلاحطلب (از جمله کانالهای مصطفی تاجزاده و «برای ایران رای میدهم») افتاد بود. لیستهای موازی و جعلی چنان پرشمار شده بود که بسیاری از رایدهندگان حتی نمیدانستند لیست امید اصلی کدام است و در شرایطی که بعضی کانالهای تلگرامیِ زرد و پرمخاطب نیز به تبلیغ لیستهای جعلی و موازی و تخریب نامزدهای لیست امید میپرداختند، به جای رهبران شعسا، این فعالان داوطلب شبکههای اجتماعی بودند که از رای لیستی به لیست امید دفاع میکردند. یکی از نشانههای ضعف شعسا در تبلیغ لیست امید این بود که کانال تلگرامیِ رسمیِ شعسا تا روز انتخابات بیش از چند هزار عضو پیدا نکرد و پوستر لیست امید منتشرشده توسط کانال «برای ایران رای میدهم» (با عکس خاتمی) میلیونها بار و چندین برابر پوستر منتشرهشدهی کانال شعسا (بدون عکس خاتمی) دیده و توزیع شد. افزون بر این تا چند روز پیش از انتخابات انتقادات به لیست امید چنان بالا گرفته و دفاع از رای به لیست واحد چنان ضعیف بود که بیم آن میرفت که محمد خاتمی نیز از لیست امید حمایت نکند. تنها پس از کمپین «۲۱ برای ۱: تهران را پس بگیریم» برای دعوت نامزدهای خارج از لیست امید به انصراف به نفع لیست واحد امید با پیشگامی علی پیرحسینلو، عماد بهاور و عبدالله مومنی در شبکههای اجتماعی و توفیق این کمپین (که حتی توسط کانال شعسا هم حمایت نشد) بود که فضا به نفع لیست واحد تغییر کرد و فعالان اصلاحطلب هم در جلب حمایت علنی محمد خاتمی از لیست امید کامیاب شدند. بدون حمایت خاتمی نیز پیروزی قاطع لیست امید دستیافتنی نبود و زمینهسازی برای این حمایت و تبلیغ موثر لیست امید بیش از اینکه توسط شعسا انجام شود، توسط فعالان داوطلب خارج از شعسا صورت گرفت. معرفی لیستهای جعلی و موازی و اطلاعرسانی در این زمینه نیز توسط خود شعسا صورت نگرفت و حتی اعضای متخلف شعسا که لیستهای موازی منتشر کردند یا اجازه دادند نامشان در این لیستها منتشر شود هم مورد توبیخ جدی قرار نگرفتند. معرفی لیستهای امید در شهرهای مختلف در قالبی کاربرپسند و سهلالوصول هم بیشتر از طریق ربات تلگرامیِ شورانما که توسط فعالان داوطلب اصلاحطلب راهاندازی شد صورت گرفت و خود شعسا و احزاب اصلاحطلب در این زمینه اطلاعرسانی تاثیرگذاری انجام ندادند. برای تقویت بازوی تبلیغاتی شعسا و عملکرد سخنگویانش در انتخاباتهای پیش رو تدابیر جدیدی باید اندیشید.
۶- مدیریت ضعیف فرآیند اخذ رای در روز انتخابات:
استفاده نکردن از شیوههای نوین مدیریت اخذ رای، سرعت ناکافی فرآیند اخذ رای در شعبهها و تعداد ناکافی و توزیع نامناسب صندوقهای رای در تهران و تعدادی از شهرهای داخل و خارج از کشور منجر به این شد که گذشته از اتلاف وقت بسیاری از شهروندان در صفهای طولانی اخذ رای، بین ۲ تا ۴ میلیون رای به روحانی در نهایت اخذ نشود. این ضعف بزرگ ناشی از بیکفایتی در مدیریت اجرایی انتخابات بود و ضروری است در انتخاباتهای بعدی برطرف شود.
منبع: مجله چراغهای روشن
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…