زیتون– جمعی از علاقهمندان نهضت آزادی ایران در خارج کشور با انتشار بیانیهای درگذشت ابراهیم یزدی را تسلیت گفتند.
به گزارش «زیتون» در این بیانیه ضمن بررسی درستآوردهای دورههای مختلف زندگی دبیر کل نهضت آزادی٬ تاکید شده است که آنچه مهمتر از هریک از دستاوردهای فوق بهشمار میرود، اصول و ارزشهایی است که چنین حرکت مستمر و منسجم، همراه با صبوری و بذل مال و جان را طی فرایندی هفتاد ساله پدید آورده است؛ اصول و آرمانهایی که ازابتدای جوانی در نهضت خداپرستان سوسیالیست و نیز در گفتار و کردار طالقانی، بازرگان و سحابی و آموزههای اخلاقی قرآنی آنان یافت و در حفظ و پرورش آنها کوشید. به این ترتیب، دل و اندیشه او را عشق به آزادی و استقلال ایران و ایرانی (و فراتر از آن) فرا گرفت و راهبردی در زندگی فردی و اجتماعی او گردید.
متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است:
به نام خدا
پرواز ابدی پیشگامی در گذر به آزادی و مردم سالاری
دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، به دیار باقی شتافت، اینک گرچه جسم او از میان ما رفته است، ولی آثار زندگی پرثمرش به عنوان الگو و میراثی برای آیندگان، برای همیشه در دل حق طلبان و آزادگان ملت باقی خواهد ماند. شایسته است با نگاهی به فرازهایی از زندگی پربار او، ورای تعریف و تمجید، آموزههایی را برای یادآوری و یادگیری فرا راهمان سازیم.
نظری گذرا به کارنامه عمر
در نوجوانی هنگامی که محصل دبیرستان بود، به گروه “خداپرستان سوسیالیست” پیوست و با اندیشه و آرمان حق طلبانه و عدالت خواهانه آشنا شد. در جوانی با حضور در مسجد هدایت با قرآن و آموزههای نوگرایانه طالقانی و بازرگان خو گرفت و آنان را به عنوان الگویی برای زندگی خود انتخاب کرد. با ورود به دانشگاه، علاوه بر علم آموزی، وارد فعالیتهای دانشجویی شد و شیوه کار گروهی را بهخوبی آموخت. پس از فارغالتحصیلی، بهنهضت ملی پیوست و از مشی و منش دکتر محمد مصدق پیروی و پشتیبانی کرد. پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به عضویت نهضت مقاومت ملی در آمد و فعالیت سیاسی مخفی را تجربه کرد.
با بسته شدن فضای سیاسی ایران، برای کسب علم و ادامه مبارزه با استبداد راهی آمریکا شد، در آنجا به تشکیل انجمنهای اسلامی دانشجویان و همکاری با جبهه ملی دوم و تشکیل نهضت آزادی ایران در خارج کشور، با همکاری الگوهای پاک و ارزنده دیگری همچون شریعتی و چمران پرداخت و خیل عظیمی از دانشجویان را با مسائل ایران و اسلام و شیوه کار جمعی آشنا ساخت. در این دوران با ایجاد ارتباط با جنبشهای آزادیخواهانه ملتهای دیگر، ضمن آشنایی با روابط بین الملل و شرایط جهانی، به آگاه ساختن آنان نسبت به استبداد حاکم و انحطاط جامعه ایران و کسب همکاری و حمایت آنان پرداخت.
با محدودتر شدن فضای سیاسی ایران در اوایل سالهای ۱۳۵۰، به حمایت از جنبشهای انقلابی- اسلامی در ایران و تلاش بیشتر برای پایان بخشیدن به استبداد سلطنتی در کشور پرداخت و درهمکاری نزدیک با آقای خمینی به پیروزی سریع (تر از تصور) انقلاب کمک موثری کرد. در دوران طوفانی و متلاطم انقلاب نیز ابتدا در سِمَت معاونت نخست وزیر در امور انقلاب و سپس در نقش وزیر امور خارجه سعی بر تعدیل جریانات افراطی و رفتارهای ناشی از احساسات کور و بیرحمانه براساس اصول و ارزشهای اخلاقی- اسلامی نمود.
پس از استعفای معترضانه مهندس بازرگان و دولت موقت نسبت به دخالتها و انحرافات، بهجای ماندن در قدرت و صعود سریع از نردبان فرصت طلبانه انقلابیگری، همچنان دوش به دوش مهندس بازرگان، دکتر سحابی و دیگر اعضای نهضت آزادی ایران، بر انتقاد مشفقانه و مصلحانه نسبت به سیاستها و عملکردهای قدرت طلبانه و تنگ نظرانه، که متاسفانه همگی برخوردار از برچسب “اسلامی” بودند، تا پایان عمر مُجدّانه و صبورانه ادامه داد و در این راه هزینه سنگینترِ “امر بمعروف و نهی از منکر” بعد از انقلاب را، نسبت به جهاد و مبارزه با استبداد سلطنتی، تحمل کرد و بارها تحت فشار قرار گرفت و رنج زندان را علیرغم شرایط سنی و بیماری بهجان خرید.
ویژگیهای رفتاری
آنچه مهمتر از هریک از دستاوردهای فوق بهشمار میرود، اصول و ارزشهایی است که چنین حرکت مستمر و منسجم، همراه با صبوری و بذل مال و جان را طی فرایندی هفتاد ساله پدید آورده است؛ اصول و آرمانهایی که ازابتدای جوانی در نهضت خداپرستان سوسیالیست و نیز در گفتار و کردار طالقانی، بازرگان و سحابی و آموزههای اخلاقی قرآنی آنان یافت و در حفظ و پرورش آنها کوشید. به این ترتیب، دل و اندیشه او را عشق به آزادی و استقلال ایران و ایرانی (و فراتر از آن) فرا گرفت و راهبردی در زندگی فردی و اجتماعی او گردید که بعضا یادآوری میشود:
خانه امید جوانان
خانه و کاشانه او، به ویژه در خارج از کشور، ملجأ و مأوایی شد برای دانشجویان و جوانان جویای حقیقت و ایمان خالص و پویای تحول و آزادی. او و همسروفادارش با محبت و صمیمیت از دانشجویان استقبال و آنان را برای مشارکت در برنامه های آموزشی و اجتماعی و سیاسی دعوت و تشویق میکردند. از جمله جلسات هفتگی آموزش قرآن درخانه شخصی که تا زمان ممانعت رسمی از تشکیل آن، همچنان ادامه داشت. بسیاری ازهمین دانشجویانِ تربیت شده در انجمنهای اسلامی و برنامههای سیاسی با پیروزی انقلاب به ایران باز گشتند و سالها در مصادر امور خدمتگزارانی صادق برای ملت گشتند و هنوز هم بسیاری از آنان در داخل و خارج کشور به انجام وظیفه و ایفای نقش سازنده خود مشغولند.
مرد عمل، انضباط و تشکیلات
ایمان و عشق او به آزادی ملت، از او روشنفکری عملگرا و اهل سازماندهی و کار تشکیلاتی با نظم و انضباط ساخته بود و به اتکاء همین تواناییها و نیز با صرف وقت بسیار درگسترش ارتباط با دانشجویان دانشگاههای مختلف آمریکا، موفق به تاسیس شاخه فارسی زبان انجمنهای اسلامی دانشجویان از ملیتهای مختلف در ایالات متحده (M.S.A) گردید. هدف اصلی او آگاه ساختن دانشجویان با اسلام راستین و تاریخ و شرایط سیاسی جامعه ایران و آموزش آنان برای مشارکت در کارهای اجتماعی بود. در این راستا توانست همکاری روشنفکران و صاحبنظران دیگری همانند عبدالکریم سروش و میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را در سالهای پیش از انقلاب برای آگاهی بخشی و آموزش دانشجویان جلب نماید.
طالب حقیقت، نه ریاست. حجت، نه قدرت
به پیروی از تز نهضت، به دنبال “حجت” بود، نه “قدرت”، وگرنه با جایگاهی که نزد رهبر انقلاب داشت، میتوانست به سادگی از نردبان قدرت بالا رود و نخست وزیر یا رئیس جمهور گردد. او آرمانهای ملت در انقلاب را به پست و مقام نفروخت و به عدالت و آزادی و حاکمیت ملت وفادار ماند. درکار گروهی اهل تعامل بود و با هیچکس قهر نمیکرد، منافع جمع را بر سلیقه و نظر خود ترجیح میداد و از تلخی و تندی و تکروی اجتناب میکرد.
نظم و نگاه فرا زمانی فرامکانی
دکتر یزدی دیدی وسیع و آینده نگر داشت و مبارزه و فعالیت اجتماعی را اموری مستمر و بلند مدت و بسیار جدی تلقی مینمود و براین شیوه عمل میکرد؛ از جمله آرشیوی منظم از سابقه فعالیتها، نشریات، رویدادهای مهمِ مرتبط با مبارزات سیاسی، فعالیتهای دانشجویی، شرایط ایران، سازمانهای سیاسی و اعضای انجمنها تهیه و نگهداری میکرد. مهمتر آنکه با هوشمندی ذاتی خود آنها را از دستبرد دزدان آزادی و حقوق مردم محفوظ میداشت. به مدد همین اسناد و مدارک بود که توانست اسناد بیش از ۶۰ سال فعالیتهای سیاسی نهضت مقاومت ملی و نهضت آزادی ایران را به یاری همفکرانی در دهها جلد تدوین و تنظیم و منتشر سازد؛ کاری سترگ که بهنظر نمیرسد هیچ یک از احزاب ایرانی موفق به انجام مشابه آن شده باشند. همین روحیه و نظم و ترتیب عملی بود که او راموفق ساخت در سالهای پایانی عمر، با پشتکاری مثال زدنی، خاطرات شخصی و عملکرد دولت موقت را با وجود محدودیتها و کوتاهی زمان، تا آخرین لحظاتی که یارای اندیشیدن و نگاشتن داشت، در چندین جلد تدوین و تنظیم نماید که تاکنون ۳ جلد آن منتشر شده است.
اهلیت دین و دانش در ابعاد گسترده
با وجودی که دلش سرشار از عشق به آزادی، عدالت و ارزشهای اخلاقی بود، از دانش تخصصی خود درعلوم زیستی (ژنتیک ملکولی)غافل نبود و در حد امکان و نیاز به آنها میپرداخت، چنانکه موفق به تألیف و ترجمه کتبی در باره مبانی ژنتیک ملکولی و ساختار مغز انسان، بیماری سرطان و … گردید. دکتر یزدی اولین دانشمندی بود که ارتباط میان پنبه کوهی- پشم شیشه ( (Asbestosو سرطان ریه را کشف کرد. همچنین به اتکاء اندیشه و نگرش روشنفکری دینی و در ادامه راه بازرگان، سحابی و طالقانی در نشان دادن سازگاری علم و سیاست با اسلام، به تحقیق و تألیف در این حوزه نیز، درهر فرصت و فراغتی میپرداخت، از جمله نگارش تفسیر سوره عنکبوت، که حاصل یکی از زندانهای اخیر او بود و نیز مقاله “مَرَجَ البَحْرَین یَلتَقِیان”، که نتیجه مطالعات علمی و مشاهدات او از فراز اقیانوس در سفرهای هوایی بود.
معلم و مربی میدانی
اهل تکروی نبود و از این خصلت ملی بهدلیل هفت دهه کار جمعی و چشیدن طعم توفیق درهمکاریهای گروهی، اقامت هفده ساله در جوامع مردم سالار و ارتباط گسترده با دانشجویان یا اندیشمندانی از ملیتهای دیگر خود را آزاد ساخته بود، بسیاری از دوستان او در دوران دانشجویی بعدها درمصر، ترکیه، اندونزی، تونس و… به مقامات عالی دولتی رسیدند، یا همچون “مالکم ایکس” رهبر مسلمانان سیاه آمریکا نقشی بزرگ ایفا کردند. او خود را درجمع مییافت و میساخت، متوقف در وبسایت شخصی، فیس بوک، تلگرام و توئیتر و غیره نمیشد، هویتش حزب و گروه بود و از این طریق توانست شاگردان زیادی تربیت کند، دکتر یزدی همچون یار دیرینش شهید چمران، گرچه دارای تألیفات تخصصی، علمی، سیاسی و قرآنی متعدد بود، ولی شاگردانش را همراه خود و در صحنه عمل و کار اجتماعی تربیت کرده بود، هم در بعد سیاسی و هم در بعد مذهبی.
خندان و خوش خُلق
همواره متبسم و خوشرو بود، با اعضاء جوان انجمن یا نهضت رفیق همدوش و همجوش بود و همواره تعدادی از آنان درکارهای مختلف در کنارش بودند. ورزشکار بود و روزهای تعطیل با هم به کوهنوردی، حتی راه پیماییهای چند روزه از کوه و کمر به نواحی مختلف، بهخصوص شمال کشور میرفتند و از این طریق با اعضای شعبات نهضت در شهرستانها ارتباطی بسیار صمیمی بر قرار کرده بود.
خوش بین و خوش برخورد
دکتر یزدی در برابر سختیها، دشمنیها، تهمتها و بی وفاییها مقاوم و صابر بود و آنها را با همان لبخند شاد و جذّاب خود تحمل میکرد و یا پاسخ شایسته میداد. کمتر شخصیت سیاسی در تاریخ معاصر ایران، هم از سوی گروههای مارکسیست، هم از سوی سلطنت طلبان و هم از سوی طیفی از روحانیون و گروههای متعصب مذهبی این چنین آماج حملههای ناجوانمردانه و تهمتهای دروغ واقع شده و چنین با آرامش و اطمینان به مصداق: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا” با آنها برخورد کرده است.»
دانشآموز از گهواره تا گور
اهل آموختن تا آخرین سالهای عمر خود بود، آنچه میآموخت، در عمل نیز به کار میبست، با وجود محدودیتهای سنی، با ورود اینترنت و گسترش ارتباطات در فضای مجازی، خود را با تکنولوژی مدرن آشنا ساخت و آنرا بهخوبی بهکار گرفت. همچنین با آشنا شدن با روشهای جدید مدیریت، آنها را در اداره راهبردی نهضت مورد استفاده قرار داد.
اهل ایمان، عمل صالح، تقوا، صبر و شکر
بهطور خلاصه؛ آرمان و هدفی والا و بلند برای ایران و ایرانی داشت و با صبوری و شکوری و متناسب با شرایط زمانی و مکانی، با گامهای کوتاه و گاهی بلند آنها را دنبال میکرد، زیرک و تیزبین بود و آگاهانه مال و جان در راه خدا صرف میکرد، اهل کار تشکیلاتی و تفویض امور و جلب مشارکت دیگران بود.
آری! میراث او الگویی از خداپرستی و خدمت به مردم برای جوانان و آیندگان، به ویژه اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی ایران است.
آفریدگارا، او را مشمول آمرزش و رحمت گسترده و خاص خود قرار ده و با اولیای حق محشورش گردان.
الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ (توبه ۲۰).
اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی ایران در خارج کشور
عید قربان سال ۱۳۹۶