کسانی که این ظلم را بر آقای رجایی انجام دادند امروز به جای حلالیت طلبیدن و پوزش خواستن از ملت، گستاخانه و طلبکارانه صحبت میکنند.امروز باید نکاتی را در مورد انتخابات بگویم. من در زمان مجلس ششم رییس ستاد انتخابات کشور بودم و آقای رجایی نامزد آن انتخابات بودند که با وجود آنکه رای آوردند نتوانستند وارد مجلس شوند. برای نخستین بار میخواهم گزارش کامل آن زمان را بگویم و بعضی نکات را عرض کنم تا جامعه ما این مدعیان بیکفایت و طلبکار را بهتر از گذشته بشناسد و شاید آنان شرم کنند و رفتار خود را تغییر دهند. آخر این بحث متوجه خواهید شد که چه ارتباطی بین بحث مجلس ششم و حصر وجود دارد و چرا حصر باید شکسته شود.
اطلاعیهای صادر و اعلام کردیم که ادعای حدادعادل دروغ است
انتخابات مجلس ششم کما بیش مانند همین انتخابات بود و مردم به همین قاطعیت و پرشوری به یک جریان رای دادند. برای نخستین بار قبل از آنکه شمارش رای پایان بگیرد آقای جنتی اطلاعیهای صادر کرد و شمارش آرا را مخدوش اعلام کرده و گفت آراء باید بازشماری شود. برای همین تعداد زیادی صندوق بازشماری شد که این امر بیسابقه بود، چراکه همیشه اول مجریان انتخابات را انجام میدهند و سپس مهلت هست که تا نتیجه انتخابات به هیاتهای نظارت برود و آنها یا تایید کنند یا رد. اما همزمان با شورای نگهبان حدادعادل نیز اطلاعیهای صادر کرد که آرای من و خانوادهام در حوزهای که رفتیم و رای دادیم صفر منظور شده است و اگر هیچ کس در آن حوزه جز خود ما هم رای نداده باشد باز باید تعدادی رای منظور شود. بلافاصله از فرمانداری تهران گزارش خواستم که داستان چیست، صورت جلسه را آوردند و مشخص شد آن ادعا به طورکلی دروغ است و آرای حداد عادل شمرده و ثبت شده است. صورت جلسه شده و نمایندگان هیاتهای اجرایی و شورای نگهبان نیز آن را امضا کردهاند که تمام اسنادش در فرمانداری تهران وجود دارد. ما اطلاعیه صادر و اعلام کردیم که ادعای حدادعادل دروغ است.
جنتی در بخشنامهای اعلام کرد که هرجا نام رجایی به تنهایی آمده باید آرا به نام رجایی خراسانی خوانده شود
هنگامیکه شورای نگهبان درخواست بازشماری آرا را داد، بر آن اساس ما دو گروه تشکیل دادیم و در واقع این تنها انتخاباتی در کشور شد که در ۴۰ سال گذشته همزمان دو گروه تشکیل دادیم که یک گروه شمارش آرا را انجام میداد و گروه دیگر همزمان مشغول بازشماری آرا بود. شورای نگهبان ادعا کرد که گزارش ناجور بهشان رسیده و به محض آنکه بازشماری تمام شد جنتی در بخشنامهای اعلام کرد که هرکجا اگر نام رجایی به تنهایی آمده باید آرا به نام رجایی خراسانی خوانده شود.
در انتخابات یکی از مشکلات، اسامی مشابه است، طبق روال و عرف چندین ساله هرکسی که اسم کوچکش درج شود که آرا به نام او منظور میشود در غیر این صورت آرا جمع میشود و متناسب با تعداد آرا درصدی تقسیم میشود، اگر فرد مشهور به نامی باشد آن رای هم به نام او ثبت میشود اما در انتخابات مجلس ششم آقای رجایی خراسانی مشهور به رجایی نبود و در فرم وزارت کشور نیز چنین چیزی را پر نکرده بود و در نسخهی در اختیار شورای نگهبان نیز چیزی در این باره نوشته نشدهبود که مشهور به رجایی هست که بخوایم فرض کنیم شورا اشتباه کرده است. بلافاصله تماس گرفتم با آقای جنتی که یا این بخشنامه را پس میگیرید یا بلافاصله مصاحبه و افشا خواهم کرد که چه کار میکنید که چون پس گرفتند کار به جای باریک کشیده نشد.
ناگهان و برای چهلمین بار جنتی برای ۴۰ روز به مکه رفت و انتخابات نیمهکاره رها شد
بالاخره بازشماری صورت گرفت و در دو مرحله هزار صندوق شمرده شد و در نتیجه منتخبین مردم یک و نیم درصد افزایش آرا داشتند که آقای جنتی اطلاعیه داد که بازشماری متوقف شود و نیازی به ادامه آن نیست. پس از آن به یکباره و برای چهلمین بار ایشان برای ۴۰ روز به مکه رفت و انتخابات نیمهکاره رها شد.
پس از برگشت، ورق ناگهان برگشت و صحبتهای جدیدی مطرح شد. تیم قبلی نظارت شهرستان تهران استعفا داد و اعلام کرد پیش از این کاری ندارند چرا که انتخابات سالم بوده است. سریعا یک تیم جدید درست شد، این تیم جدید گفت باید صندوقها را به ما بدهید، ما پاسخ دادیم که قبول به شرط آنکه نماینده وزارت کشور نیز حاضر باشند. آنها قبول نکردند و ما هم اصرار کردیم، نهایتا سخنگوی شورای نگهبان گفت شورای نگهبان جمهوری اسلامی هستیم و من پاسخ دادم ما هم وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران هستیم بنابراین باید در بازشماری آرا حضور داشته باشیم، ایشان در ادامه گفت ما مشکلی داریم و آن این است که به شما اطمینان نداریم، گفتم ما هم به شما اطمینان نداریم پس نمایندههای هر دو طرف باشند، گفت ما به این شکل بازشماری نمیکنیم من هم پاسخ دادم من مسوول این صندوقها هستم و بدون نماینده وزارت کشور اجازه بازشماری نمیدهم میخواهید انجام دهید میخواهید انجام ندهید. نماینده شورای نگهبان گفت انتخابات تهران را تایید نمیکنیم گفتم نمیتوانید تایید نکنید اما دست خودتان است. و نهایتا پذیرفتند که نمایندگان ما حاضر باشند و با بازشماری صندوقها نتیجه و چون گذشته همان نتایج صادر شد.
با ابطال ۵۳۴ صندوق حدادعادل از نفر ۳۳ام وارد فهرست ۳۰ نفره شد
اما یکمرتبه اطلاعیهای صادر شد و با ابطال ۵۳۴ صندوق حدادعادل از نفر ۳۳ام وارد فهرست ۳۰ نفره شد و بلافاصله آقای جنتی از من شکایت کرد و مرا به دادگاه کشاند.
انتخابات تمام شد و آقای رجایی حذف شد، در همین باره چند وقت پیش توییتی نوشتم که این سوال پیش آمد چرا با پدر آقای رجایی صحبت کردم. پس از تغییر نتیجه انتخابات، پدر رجایی به من زنگ زدن که پسر من رای آورده، گفتم میدانم و یقین دارم که رای آورده است، ایشان گفتند دستمان به جایی بند نیست، زنگ زدم از حقوقش دفاع کنید. گفتم ما موظف هستیم از حقوق ایشان دفاع کنیم و تا آخر هم معامله نخواهیم کرد اما متاسفانه قانون به ما اجازه دخالت بیشتر از یک اندازه را نداد و بعد زنگ زدم و عذرخواهی کردم و گفتم همه توانمان را به کار گرفتیم، پسر شما رای آورد اما قانون بیشتر از این به وزارت کشور اجازه دخالت نمی دهد. در واقع حداد عادل به ناحق وارد مجلس شد.
دادگاه من را تبرئه کرد اما به شکایت من به جنتی رسیدگی نکردند که اگر کرده بودند در سال ۸۸ این اتفاقات رخ نمیداد
به شکایت جنتی علیه من رسیدگی شد و دادگاه من را از تخلف و تقلب در انتخابات تبرئه کرد اما به شکایت من به جنتی رسیدگی نکردند که اگر کرده بودند و آن متخلف بزرگ را سرجای خود نشانده بودند تردید نکنید که در سال ۸۸ این اتفاقات رخ نمیداد. اگر جنتی محاکمه شده بود سلامت انتخابات در این کشور تضمین شده بود و هیچ کس هیچگاه نگران نتیجه انتخابات نمیشد که چه بلایی بر سر صندوق های رای خواهد آمد. دادگاه تمام شد و هیات بازرسی از سازمان کل کشور آمد قبل از تشکیل دادگاه آمد پیش من. آن زمان رییس سازمان کل کشور آقای رییسی بود، ایشان آمد پیش من که باید ۵۰۰ صندوقی که باطل اعلام شده را مجددا بازشماری کنند، به ایشان گفتم شماره صندوقها را بدهید تا به شما صندوقها را تحویل دهیم اما آقای رییسی گفت شماره صندوقها را به شما نمیدهیم. این برای اولین و آخرین بار در تاریخ جمهوری اسلامی بود که ۵۰۰ صندوق رای باطل شد و هنوز جنتی جرات اعلام شماره صندوقها را ندارد چون میدانند با اعلام آن آبرویشان خواهد رفت. به رییسی گفتم که شماره صندوقها رو میدانم، گفت کلک میزنی، شورا به هیچ کس شماره صندوقها را نداده است، گفتم اما من دارم، شما پروندهتان را باز کنید ببینید چه عددی هست، گفت صندوق ۱۷۰۰ تا ۱۷۵۰ ، من برگههایی داشتم، نگاه کردم گفتم صندوق ۱۷۰۳ ۱۷۰۷، ۱۷۱۴ و ۱۷۲۱ را باطل کردند تعجب کرد که از کجا شمارهها را آوردید، شماره صندوقها را گفتم کاری نداشت ما ۳هزار صندوق در تهران داشتیم حدود ۳ میلیون رای یعنی هر صندوق به طور متوسط هزار رای داره، وقتی ۵۰۰ صندوق را باطل کردید یعنی ۵۰۰ صندوقی را باطل کردید که متوسط ۱۴۰۰ رای دارد، یعنی شما صندوقهایی را که مردم بیشترین مشارکت را داشتند از بالا باطل کردید تا جایی که آقای رجایی بیفتد و حداد وارد مجلس شود. گفت این طور نیست گفتم تو اصلا در جریان نبودی.
مسوول کامپیوتر شورای نگهبان میگفت فشار زیاد هست تا حدادعادل جای رجایی وارد مجلس شود
دادگاه تمام شد قبل از آنکه مستندات رو بگویم باید خاطرهای را از آن زمان بگویم، هنگامی که بازشماری را شروع کردیم، آقای مهندس بنی هاشم مسوول کامپیوتر شورای نگهبان به دلیل بحرانی که پیش آمدهبود به فرمانداری تهران آمد و باهم کار میکردیم پس از چند روز من را کناری کشید که حلالیت بلطلبد، علت را جویا شدم. گفت وقتی خاتمی پیروز شد و آقای نوری به وزارت کشور آمد من بهش بدبین بود و قبولش نداشتم و ایضا شما را، وقتی شما را انتخابات کرد گفتم کور کور را یافت، پس از آنکه آقای لاری آمد منتظر بودم که عوض شوید خصوصا که آقای لاری را قبول داشتم و تعجب کردم شما را نگه داشته است. این چند روز که باهم کار کردیم در فرمانداری تهران متوجه شدم که چرا موسوی شما را نگه داشته است. در این مدت علیرغم گرایش سیاسیات جز قانونگرایی هیچی ندیدم.
ایشان میگفت فشار زیاد هست تا حدادعادل جای رجایی وارد مجلس شود. میگفت من یک موی گندیدهی حدادعادل را با صدتا علیرضا رجایی عوض نمیکنم اما به عنوان مسوول کامپیوتری شورای نگهبان باید بگویم که آقای رجایی رای آورده و حداد رای نیاورده است. شورای نگهبان بر این اعتقاد است که اشتباه کردند که صلاحیت رجایی را تایید کردیم و اکنون باید جلویش را بگیریم. به ایشان گفتم روز قیامت از تک تک ما سوال میکنند، ما امانتدار رای مردم هستیم و باید کار خودمان را انجام دهیم، هیچ انتخابی جز پاسداری از رای مردم نداریم.
قاضی گفت ما با تو کار داریم با بقیه کاری نداریم
چندماه پیش بعد از ۱۵ سال این آقا را دیدم، ایشان همان زمان یک جوانمردی کرد هنگامی که دادگاه تشکیل شد به من تلفن کرد که چون دیدم انتخابات سالم برگزار شده در دادگاه حضور خواهم یافت و شهادت میدهم. من مسوول کامپیوتر شورا هستم و اصولگرا، امانتدار هستیم و باید بر اساس وظیفه کار کنیم. ایشان مشهدی بود و رهبری هم او را میشناخت و برادرش هم استاندار قم بود که وقتی آقای خاتمی رییس جمهور شد او را برکنار کردند. به او گفتم این دادگاه بنایش رسیدگی بر اتفاقات رخ داده نیست، هر شاهدی را احضار کنم قبول نمیکنند چراکه دنبال روشن کردن حقیقت نیستند، میخواهند با من برخورد کنند، به قاضی هم گفتم اگر تقلب شده یا باید از پایین شروع کنید یعنی بروید سراغ مسوولان صندوقها یا از بالا و بروید سراغ وزیر کشور که قاضی گفت ما با تو کار داریم با بقیه کاری نداریم. گفتم تکلیف روشن است اما از تو خواهش دارم برای تمام کردن حجت، نامهای به رهبری بدهید و بگویید چه دیدید. قبول کرد با این شرط که هیچ نسخهای را به من تحویل ندهد. گفتم به آقای مقدم که دوست مشترک است تحویل بدهد چراکه بعید میدانستم بقیه به رهبری تحویل میدادند چون ممکن بود آقا خوشش نیاید.
چند وقت پیش این آقا را مجددا دیدم و نکاتی را گفت که پس از ۱۵ سال نمیدانستم. از او پرسیدم که اطلاعیه حداد که گفت رای من در حوزه خودمان صفر منظور شده دیدیم که دروغ بوده چرا در شورای نگهبان صفر منظور کردید، گفت ما صفر منظور نکردیم گفتم مگر حداد از شما نگرفته بود گفت نه برای او یک صندوق اشتباهی برده بودند و وقتی بررسی کردیم متوجه شدیم که رای ایشان منظور شده و شماره صندوق اشتباه شده حوزهی دیگری بوده است.
حدادعادل گفت شتر دیدید ندیدید
گفتم به ایشان گفتید، گفت بله همان زمان گفتیم اما پاسخ داد حالا که اطلاعیه صادر شده، دیگر شتر دیدید ندیدید. یعنی ۱۵ سال است که دارند دروغ میگویند و دقیقتر ۱۶ سال هست که به دروغ میگویند تقلب شده. میدانند که دروغ میگویند بعد به مهندس موسوی که باورش تقلب در انتخابات است میگویند چرا گفتی تقلب شده و این خیانتی بزرگ است.
در تمام این سالها سوال مناظرات این بود که چرا آرای حداد را نخواندید و تقلب کردید، ۹ سال، تا ۸۸ بر طبل تقلب کوبیدند. ۸۸ که شد ورق برگشت و رهبری گفت تمام انتخاباتها سالم برگزار شده است، پس اگر سالم بوده چرا من را دادگاهی کردید، انتخابات که مولای درزش نمیرود و هرکس بگوید تقلب آبروی نظام را برده؟
خودشان میدانند دروغ میگویند، در ظرف ۶ ماه که ۶ بازجو عوض کردم و از عالم و آدم در مورد من بازجویی کردند، تنها سوالی که واردش نشدند انتخابات مجلس ششم و تقلب در آن بود چراکه می دانستند دروغ میگویند و حتی در کیفرخواست من تنها چیزی که به آن اشاره نکردند مجلس ششم بود. در حکم من که چیزی نداشتند و چون من را همان روز گرفته بودند حتی نتوانستند، مثل آقای بهزاد نبوی و عرب سرخی ادعا کنند که در ترافیک اخلال کردهام و فقط آورده بودند که چرا جبهه مشارکت دو روز بعد از بازداشت من اطلاعیه داده در مورد انتخابات اما هیچ چیزی در مورد مجلس ششم نبود چون می دانستند رسوایی بزرگی است.
بروند ببینند آرا خوانده شده یا خیر و چه کسانی در کشور ۱۶ سال دروغ گفتند
پس از مجلس آخر هم آقای باهنر در توجیه شکست مجلس دهم گفت ما از قبل میدانستیم رای نمیاوردیم کما اینکه در مجلس ششم هم می دانستیم رای نخواهیم آورد. خودشان هم مطلع بودند، در حال حاضر هم وزارت کشور در دست آقای رحمانی فضلی و دوستان قدیمشان هست، بروند ببینند آرا خوانده شده یا خیر و چه کسانی در کشور ۱۶ سال دروغ میگویند و روز به روز پاداش بیشتری میگیرند. بعد به مهندس موسوی که میرسند میگویند چرا از لفظ تقلب استفادی کردی و این خیانت است. یعنی یک نوع آپارتاید وحشتناک برقرار است که خودیها هرکاری بکنند اگر کسی ذره ای مقابله کند، نقد کند و … با این تکصدایی حاکم مجاز نیست.
حداد عادل دروغ میگوید و اگر جرات دارد شکایت کند دادگاه علنی بگذارند
میگویم حداد عادل دروغ میگوید و اگر جرات دارد شکایت کند دادگاه علنی بگذارند. من گفتم در هیچ دادگاهی شرکت نمیکنم چراکه قوه قضاییه را قبول ندارم، بشرطی که علنی باشد تا بگویم کی دروغگو است؟ میدانم مرد مناظره نیستند، دعوتشان نمیکنم به مناظره چراکه یک نفرشان به شجاعت و اعتماد به نفس نرسیده تا مناظره کنند کما اینکه ۸۸ نرسیدند. امروز گفتم که بدانید ما با چه کسانی طرف هستیم.
حداد عادل هرچه سریعتر برود و از رجایی، این مرد شریف حلالیت بطلبد و حقوق چهار سال نمایندگیاش را پس بدهد که حلال نیست
فرض کنیم راست میگویند وزارت کشور آنقدر قدرت دارد که میتواند علیرغم اینکه شورای نگهبان ۳ تا ۷ ناظر در هر صندوق دارد و ناظر بر مجریان انتخابات چطور میتواند تقلب کند؟ وزارت کشور اصلاحطلب با وجود شورای نگهبان اصول گرا میتواند تقلب کند خب سوال؟! وقتی وزارت کشور و شورا هردو دست اصولگراها باشند نمیتوانند تقلب کنند؟ اگر بگویید در انتخابات مجلس ششم تقلب نشده پذیرفتهاید که همه چیز دروغ بوده و اگر اصرار کنید تقلب شده پس این حق را برای موسوی و کروبی به رسمیت شناختهاید که بگویید تقلب شده است. خودتان انتخاب کنید یا آن یا این، نمیشود یک بار بگویید تقلب ممکن است و یک جا نیست. از دو جریان هر دو گروه ناظر هم هستند اما وقتی یک جریان حضور دارد که تقلب ممکنپذیر است. البته تقلب سابقه بیشتری دارد از کوتاهیهای ما که باید عذرخواهی کنیم که چرا به تقلبهای آشکار در انتخابات ۷۶ که علیه خاتمی انجام شد رسیدگی نکردیم. اکنون که وضعیت رجایی را دیدم توصیهام به حداد عادل این است که هرچه سریعتر برود و از این مرد شریف حلالیت بطلبد. و حقوق چهار سال نمایندگیاش را پس بدهد که چون رای مردم را نداشته است و حقوقش هم متعلق به رجایی بوده و حلال نیست.
منبع: سایت کلمه
5 پاسخ
سلام من به عنوان ی شهروندی ایرانی که خواهان استقلال کشورم هستم و نمیخوام بازیچه دست دو حزب اصلاح طلب یا اصول گرا باشم من از تهه قلب برای اقای رجایی ناراحت شدم ایشون تو وضعیت خیلی بد دیدم هر چه باشه ماهم انسان هستیم درد دیگران احساس میکنیم ولی اقای تاج زاده شما به عنوان ی سید وقتی میگن سید یعنی باید با عدالت حرف بزنی اقای تاج زاده من خدوم سید هستم ولی شما را به عنوان ی سید قبول ندارم اقای تاج زاده شما خیلی اشکالات داری که باید رفع بشه شما کسی هست که مردم تحریک به تظاهرات کردی امنیت مردم به خطر انداختی بله اقای موسوی یکی از یاران امام رهبر معظم انقلاب بود چطور قبل از انتخابات اقای موسوی رابطه خوبی با نظام داشت بعد از انتخابات یهو تغییر رویه داد بله اقای تاج راده امثال شما امثال اقای سعید حجاریان و اقای ابطحی اقای موسوی را درانتخابات تحریک کردید ه دست به اعتراضات زدی و این کار شما اقای تاج زاده هر چه باشه کمتر خیانت به مملکت نبود و شما برایمنافع شخصی خود و حزبی حاضر بودید مملکت تو اشوب تظاهرات نابود بشه هرچه باشه اقای تاج زاده اول برو کار های خودت اصلاح کن بعد از نظام انتقاد کن
این نوشته در مورد آقای رجائی، وضع تاثر انگیز فعلی ایشان، حقی که از ایشان خورده شده (و از مردم)، حداد عادل که با نامردی حاضر شده در جائی که حقش نبود بنشیند و در کّل نامردی و ظلمی که رخ داده است. چرا نامربوط حرف میزنید؟ در مورد آقای تاج زاده مطلبی دارید؟ اعتراضی دارید؟ نقدی دارید؟ مقاله بنویسید و منتشر کنید. چرا باید چنین بی ربط کامنت بگذارید که گویا اصلا متوجه موضوع نیستید؟ موضوع درد و رنج بزرگ مرد شریفی مثل آقای رجائی است، نه آقای تاج زاده. کمی انصاف و درک برای شما هم لازم است دوست عزیز.
شما ابعاد فاجعه را در تظر بگیر. احمد جنتی متقلب بزرگ براحتی چند صد هزار رای را باطل میکند و بعدش هم مجری انتخابات را دادگاهی میکند! این حکومت هر چه هست اسلامی نیست. دروغ و دغل و حقهبازی کار شورای نگهبان است و در انتخابات ۸۸ هم وزارت کشور و شورای نگهبان انواع تقلب را صورت دادند تا احمدینژاد را از جعبهی جادو بیرون بیاورند.
سخن آقای تاج زاده درست است.
حداد باید از علیرضا رجائی عزیز، عذرخواهی کند.
اما و اما، این آقای تاج زاده هم خیلی باید عذرخواهی کند. تاج زاده و بهزاد نبوی رای شهید رجائی را زدند و در سازمان ملل در عین بیسوادی برای او نطق مجمع عمومی نوشتند. از آن بدتر جلسه ی ملاقات با مقامات آمریکا را که با هزار زحمت دکتر علی شمس اردکانی با کمک و رفاقت آندرویانگ، دوست صمیمی مارتین لوتر کینگ و نماینده ی آن موقع آمریکا در un، سازمان ملل تنظیم کرده بود و کارتر هم مایل به مصالحه شده بود بر هم زدند.
گروگان گیری یکسال بیشتر و جنگ ۷ سال بیشتر ادامه پیدا کرد.
حالا خود قضاوت کند ابعاد فاجعه را.
شجاعت آقای تاجزاده تحسین برانگیز است.
دیدگاهها بستهاند.