زیتون-احسان مهرابی: وضعیت این روزهای علیرضا رجایی بار دیگر نام غلامعلی حداد عادل را در کنار او مطرح کرده است.
رفتار متفاوت این دو میتواند نمادی از رویکرد متفاوت دو چهره دانشگاهی به سیاست باشد. یکی بر سر اصول و پرنسیبهای اخلاقی خود پافشاری میکند و پس از سالها بازداشت و زندان سلامتیاش را از دست میدهد.دیگری اما ورود به قدرت را از هر اصلی مهمتر دیده است.
وضعیت رجایی همچنین بار دیگر معامله یک طرفه و ناکام اصلاحطلبان مجلس ششم با رهبر جمهوری اسلامی بر سر رای مثبت به اعتبارنامه غلامعلی حداد عادل مطرح کرده است. معاملهای که اولین آزمون ایستادگی مجلس ششم برای پافشاری بر برخی اصول بود اما این مجلس ناکام از آن خارج شد و پس از آن آیت الله خامنهای راه نفوذ و مقابله با مجلس را بهتریافت.
هر چند مجلس ششم بر بسیاری از وعدههای خود ایستاد و همچنان برای رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکانیش یک کابوس است اما رای مثبت به اعتبارنامه حداد عادل،امتیازی بود که اصلاحطلبان در ابتدای کار به او دادند و هیچ نگرفتند. کما اینکه رای ندادن به اعتبارنامه حداد عادل نیز تبعاتی برای آنان نداشت.
حضور علی اکبر محتشمی پور در مجلس ششم نیز تاثیر خاصی نداشت که اصلاحطلبان بخواهند گره خوردن سرنوشت اعتبارنامه این دو به یکدیگر را دلیلی برای رای مثبت به هر دو اعتبارنامه بخوانند.
پس از آن برخی از چهرههای موثر دراین اتفاق از جمله علی شکوریراد،از اقدام خود ابراز پشیمانی کرده اند.
شاید آن روزها تصور برخی از چهرههای اصلاح طلب از رفتار سیاسی غلامعلی حداد عادل چیزی شبیه رفتار شخصی او بود. یک چهره آرام و معتدل.
او اما به عنوان رئیس فراکسیون اقلیت مجلس ششم چهره دیگری از خود نشان داد و از هر نوع درگیری و اقدامی ابا نداشت، به گونهای که برخی از چهرههای اصلاحطلب از چهره جدید او متعجب بودند.
البته شاید انتظار رفتاری منطقی از کسی که با ابطال آرا و حذف فرد دیگری وارد مجلس شده٬ انتظار بیراهی بود.
پس از برگزاری انتخابات مجلس ششم با ابطال ۵۳۴ صندوق و ۷۲۶ هزار و ۲۶۶ رای٬ علیرضا رجایی منتخب بیست و هشتم تهران حذف و غلامعلی حداد عادل نفر سی و سوم، وارد فهرست ۳۰ نفره منتخبان تهران شد.
علیرضا رجایی حتی اجازه شرکت در مرحله دوم انتخابات را نیافت و از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. درمرحله دوم انتخابات٬ علی اکبر محتشمی پور و الیاس حضرتی به مجلس راه یافتند.
در این انتخابات پس از سالها نیروهای ملی،مذهبی فهرستی منسجم ارائه میکردند. از میان نامزدهای اختصاصی این گروه علیرضا رجایی شانس بیشتری برای راهیابی به مجلس داشت. فهرست روزنامه نگاران و دفتر تحکیم وحدت نیز از او حمایت کرده بودند. رجایی دبیر سرویس سیاسی تعدادی از روزنامههای اصلاح طلب و از جمله نیروهای ملی مذهبی جوانی بود که در دانشگاهها برای سخنرانی دعوت میشد.
هر چند در برخی تحلیلها فهرست حزب جبهه مشارکت برنده انتخابات تصور میشد،اما عملا فهرست روزنامهنگاران با تفاوتهایی جزئی با این فهرست برنده نهایی انتخابات بود و علیرضا رجایی با وجود اینکه در فهرست جبهه مشارکت حضور نداشت، انتخاب شد.
حداد عادل درحالی که وزارت کشور را به «تقلب» در انتخابات مجلس ششم متهم میکرد،بارها به معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ تاخت و به دروغ مدعی شد که ۳۰ بسیجی در این اعتراضها کشته شدهاند
به جز رجایی برخی از نامزدهای مورد حمایت چهره های ملی مذهبی از جمله رحمان کارگشا از حوزه انتخابیه اراک به مجلس راه یافته بودند.
این موضوع برای شورای نگهبان سنگین تمام شد و این شورا با ابطال تعدادی از صندوقها هر دو منتخب را از راهیابی به مجلس بازداشت.
مجلس اصلاح طلب ششم اما با اعتبارنامه دو فردی که به جای این دو منتخب وارد مجلس شده بودند، برخورد دوگانهای داشت. نمایندگان اصلاحطلب مجلس به اعتبارنامه حسن مرادی رای ندادند اما فراکسیون دوم خرداد مجلس خواستار رای به اعتبارنامه غلامعلی حداد عادل و علی اکبر محتشمی پور شد که اعتبارنامههایشان مورد اعتراض قرار گرفته بود.
هر چند در ابتدای کار مجلس ششم برخی از چهرههای اصلاحطلب از جمله محمدرضا خاتمی اعلام کرده بودند به اعتبارنامه فردی که با «دوپینگ» وارد مجلس شده، رای نخواهند داد اما درنهایت پس از حدود پنج ماه اعتبارنامه حداد عادل و علی اکبر محتشمی پور در جلسه علنی اول آبان سال ۷۹ مجلس بررسی شد و از ۲۲۳ نماینده حاضر٬ ۱۳۱ نماینده به اعتبارنامه حداد عادل رای مثبت، ۷۲ نماینده رای منفی و ۲۰ نماینده رای ممتنع دادند. همچنین از ۲۲۴ رای، اعتبارنامه محتشمی پور،۱۶۱ رای موافق،۵۵ رای مخالف و ۷ رای ممتنع کسب کرد.
پس از اعلام رای ها٬ مهدی کروبی رییس مجلس از تصویب اعتبارنامه حداد عادل و محتشمی پور تشکر و درعین حال از ابطال رایها و حذف علیرضا رجایی و رسول منتجبنیا ابراز«تاسف» کرد.
حداد عادل در آن سالها چهره جدیدی از اصولگرایانی بود که در عین شبیه بودن عملکردشان به دیگر اصولگریان و تلاش برای دستیابی به قدرت با هر روشی از جمله حذف غیر قانونی رقبا،قصد داشتند چهرهای آرام، منطقی و اخلاقی از خود به نمایش بگذارند. غلامحسین الهام و پرویز داوودی از جمله دیگر اصولگرایانی با این ویژگیها بودند که بعدها ظهور کردند.
حداد عادل درحالی که وزارت کشور را به «تقلب» در انتخابات مجلس ششم متهم میکرد،بارها به معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ تاخت و به دروغ مدعی شد که ۳۰ بسیجی در این اعتراضها کشته شده اند.
او پس از انتخابات مجلس ششم به تقلید از روایتی از حسن مدرس مدعی شد که در یک صندوق که او و خانوادهاش رای داده اند، رایاش صفر اعلام شده است. بر اساس سخنان منتشر شده از حدادل عادل در گزارش کمیسیون تحقیق مجلس٬ او پذیرفته بود که این موضوع اشتباه بوده و در آن صندوق ۳۴۰ رای داشته است.
مصطفیتاج زاده نیز به تازگی به نقل از بنی هاشمی، مسوول امور کامپیوتری شورای نگهبان، اعلام کرده که این شورا به حداد عادل اطلاع داده بود رایاش در صندوقهای مورد ادعا لحاظ شده و صندوقی که رایاش صفر بوده صندوق دیگری است اما حداد عادل گفته« شتر دیدید ندیدید».
با این حال او پس از سالها بر ادعای سابق خود اصرار دارد و حتی فرید الدین حداد عادل،پسرش وی اخیرا در توییتی نوشته که« صبح روز آن انتخابات ۷ نفر از خانواده در مسجد هدایت به پدر رای دادیم، چند روز بعد آرای پدر را در آن مسجد صفر اعلام شد».
با وجود این رفتارها این روزها برخی پیشنهاد دادهاند، حداد عادل از رجایی«حلالیت بطلبد»، ادعایی که انتظار رخ دادنش بیشتر به یک شوخی می ماند. مطرح کنندگان این پیشنهاد البته این را به خوبی می دانند اما این پیشنهادشان بهانهای برای مرور رفتار این دو نفر است.
3 پاسخ
مجلس ششم اشتباهی وحشتناک کرد چنانکه وزارت کشور خاتمی هم. آنها باید اعتبار نامه رجایی را صادر می کردند و به افکار عمومی اعلام می کردن که شورای نگهبان از تایید صلاحیت او پشیمان شده لذا دست در آراء برده است. ضمنا نقش رفسنجانی در این میان بکلی فراموش شده. اصلا اولین کسی که در انتخابات مجلس ششم تشکیک کرد رفسنجانی بود چون نفر سی ام شده بود. او حتی از رهبری خواست انتخابات تهران را ابطال کنند اما رهبری موافقت نکرد. این کار او راه را برای تقلب شورای نگهبان باز کرد. اگر رفسنجانی معرکه نمی رفت شورای نگهبان در آن روزها جرأت نمی کرد در انتخابات دست ببرد. همه واقعیت ر باید گفت تا دوباره اشتباهات را تکرار نکنیم
تفکیک جنبه های مختلف زندگی حداد عادل بیوجه است ، حداد عادل در همه زمینه ها متکی به رانت است ، سیاسی و اقتصادی و علمی . فرقی هم نمیکند که این رانت از طریق سید حسین نصر و انجمن شاهنشاهی فلسفه باشد یا بیت ولی امر مسلمانان جهان . شرح و تفسیر مثنوی او در صدای جمهوری اسلامی چیزی است در حد کلاس ادبیات سیکل اول متوسطه !
درود بر دکتر علیرضا رجائی.
سخن و رفتار و تحلیل و تقبیح، حتی، نیز می تواند متین و متانت آمیز باشد.
اما بیماری سرطان دو ساله یا پیشرفته را بهانه تمام اشتباهات و غرض ورزی و خط کشی و … کردن، بیشتر انسان را به یاد پیراهن عثمان می اندازد!
این بمعنای بدون عیب بودن و دموکراتیک بودن پروسه انتخابات های گذشته نیست. متاسفانه شلتاقی که جناح چپ و اصلاح طلب فعلی در مجلس سوم و غیره داشت، کمتر از شلتاق جناح راست نبود.
البته از اول انقلاب، اکثرا، مرامشان شلتاق بود. کمونیست های از زندان آزاد شده و یا از خارج آمده توده ای و چریک فدائی، روزنامه نویس های رستاخیزی، مجاهد و رجوبیست و نشنالییت و انترنشنالیست، حزب دموکرات و کومله و جمهوری اسلامی و خلق مسلمان، فرقان و بیل و شن کش همه در هم و بر هم، وقایع گنبد و ترکمن صحرا، گروگان گیری و استعفای بازرگان، آشوب تبریز و کودتای قطب زاده، و اخراج بنی صدر از رئیس جمهوری همه ناپختگی و بی کلاسی فعالین سیاسی را نشان می دهد.
دیدگاهها بستهاند.