زیتون: مراسم یادبود ابراهیم یزدی، سیاستمدار نامدار ایرانی به همت دوستان و یاران دکتر یزدى عصر شنبه(نهم سپتامبر) و همزمان با روز عید غدیر خم در مرکز اسلامى فرهنگى شمال کالیفرنیا برگزارشد.
عبدالعلی بازرگان، علی صادقی تهرانی و رضا روحانی سخنرانان این مراسم یادبود بودند که از خاطرات و نیز ویژگیهای شخصیتی «دکتر یزدی» نکاتی را بیان کردند.
دکتر عبدالکریم سروش، اندیشمند و مولوی پژوه نیز که بعد از مرگ دکتر یزدی سخنرانی مهمی درباره او کرده بود،از جمله مهمانان این مراسم بود که در جمع حضور داشت.
گزارش اختصاصی «زیتون» از این مراسم در ادامه میآید:
عبدالعلی بازرگان: ۷۰ سال تجربه در فعالیتهای مذهبی و سیاسی
مهندس بازرگان در آغاز از نقش دکتر یزدی در تاسیس شاخه فارسی زبان انجمن اسلامی دانشجویان مقیم آمریکا در بیش از ۵۰ سال قبل و همکاری پیشین ایشان با دو دانشجوی ایرانی؛ دکتر بهادری نژاد و دکتر مرشد که این سازمان جهانی MSA را تاسیس کرده بودند یاد کرد و اضافه کرد همه تشکل های اسلامی ایرانی وامدار پیشتازی و ابتکار دکتر یزدی در تاسیس نهادهای اسلامی دانشجوئی در آمریکا هستند، آقای دکتر پیمان امیری اداره کننده جلسه نیز در آغاز عنوان کرده بود، بسیاری از موسسین مرکز اسلامی شمال کالیفرنیا نیز از شاگردان قبل از انقلاب دکتر یزدی بوده اند
آقای بازرگان با اشاره به نخستین دیدارش با دکتر ابراهیم یزدی گفت: سال ۱۳۵۶ که برای نخستین بار در شهر هیوستون تکزاس دکتر یزدی راملاقات کردم، آقای مهندس میرحسین موسوی و همسرشان خانم دکتر زهرا رهنورد نیز به دعوت ایشان به هوستون آمده بودند و برای یکسالی در آن مرکز فعالیت و سخنرانی میکردند.منزل دکتر یزدی در آن ایام کانون و محل امید همه دانشجویان و جوانانی بود که شوق وشوری برای تغییر داشتند.
دامنه فعالیت های اسلامی دکتر یزدی به زندانهای آمریکا نیز کشیده بود و قسمتی از وقت خود را صرف تبلیغ اسلام درمیان سیاهان میکرد و تعداد زیادی از آنان را مشرف به پذیرش اسلام کرد، در دورهای نیز با “مالکوم ایکس” و نیز برخی از جریانات پیشروی مذهبی در آمریکا همکاریهای ارزندهای داشت.
مهندس بازرگان درباره بعد سیاسی و تشکیلاتی فعالیتهای مرحوم دکتر یزدی گفت: نامبرده نقشی تعیین کننده در آوردن اقای خمینی به پاریس داشتند چرا که ایشان در ابتدا می خواستند به کویت بروند ولی به توصیه دکتر یزدی بود که، اختیار دریافت وجوهات شرعی از طرف ایشان را هم داشتند، به فرانسه رفتند تا دنیا پیام مردم ایران را در مخالفت با استبداد از زبان مرجعی دینی بشنوند و در فرانسه بود که توانستند جریان تبلیغاتی موثری برای مبارزات مردم ایران ایجاد کنند.
مهندس بازرگان گفت: ایشان ۳۸ سال به شکل مسالمت آمیز مقابل جریان حاکم ایستاد و دمی از آرمانهایش عقب ننشست. ایشان فردی ایراندوست بود و در دورانی که به همراه دکتر چمران در مصر آموزش چریکی میدیدند، وقتی دیدند جمال عبدالناصر میخواهد از ایشان علیه رژیم ایران در زمان شاه استفاده کند، تن به چنین کاری ندادند و مصر را ترک کردند، حال آنکه کسانی در جنگ ۸ ساله صدام علیه ایران برای براندازی با دشمن همکاری کردند.
مهندس بازرگان بعد روشنفکری دینی دکتر یزدی را نیز در زمره خصوصیات او بر شمرد وگفت:ایشان از همان سالهای اولیه نوجوانی جذب جریانات اسلامی پیشرو شد که از جمله آنها جریان مذهبی وملی گروه خداپرستان سوسیالیست بود. او در مکتب مرحوم طالقانی و مرحوم مهندس بازرگان آموزههای فراوانی گرفت و سپس به نهضت ملی و مرحوم مصدق و جریان ضد کودتا پیوست و فعالیتهای ارزندهای در نهضت مقاومت ملی انجام داد.
میهندوستی و ملی گرائی دکتر ابراهیم یزدی نیز وجه دیگر شخصیت او بود که از سوی مهندس بازرگان مورد اشاره قرار گرفت.وی در این باره گفت: دکتر ابراهیم یزدی اگر چه در استمرار حرکت ملی مذهبیها نقشی تعیین کننده داشت و بیش از ۲۳ سال دبیرکلی نهضت آزادی را عهده دار بود، اما به همکاری با مذهبیون اکتفا نمی کرد و شخصیتی ملی بود وهر کسی را که علاقهمند به ارتقای نام ایران و اسلام بود با آغوش باز می پذیرفت و شخصیتی چند بعدی داشت.
وی در پایان گفت: اگر از من بخواهند ۱۰ شخصیت تاثیر گذار در تحولات سیاسی ۵۰ سال اخیر ایران را نام ببرم، قطعا از دکترابراهیم یزدی نام خواهم برد، چرا که شخصیت ذو وجوه او و خدماتی که در شقوق مختلف انجام داد و تاثیراتی که بر تحولات فکری و سیاسی ایران گذاشت، بدون تردید چنین جایگاهی را به ایشان اختصاص میدهد.
به گفته مهندس بازرگان، یزدی همچون هر انسانی مطلق و معصوم نبود و در میدان سیاست دوست و دشمن فراوان داشت، اما این ویژگی راداشت که وجه اخلاقی خود را از دست نداد و یک سیاستمرد اخلاقی بود که آرمانهایش را به پای قدرت قربانی نکرد.
رضا روحانی: دکتر یزدی میگفت با خصم خودتان هم رابطه داشته باشید
در ادامه مراسم آقای رضا روحانی که در دوران دانشجویی با دکتر ابراهیم یزدی حشر و نشر فراوانی داشتند به سخن پرداختند.
وی با اشاره به این که چند سالی در دوران دانشجویی در هیوستون با مرحوم دکتر یزدی و فعالیتهایشان آشنایی دقیق داشتند گفت: سازمانهایی که در هر مکانی شکل می گیرند و موفق می شوند، در درجه اول محصول نگاه انسانی فردی است که بانی چنین سازمانهایی است و مرحوم دکتر یزدی چنین شخصیتی بود که زندگی و مسیرش را در راهی قرار داد که بتواند به دیگران در چنین مسیری کمک کند. او علاوه بر روحیه تشکیلاتی و سازماندهی، از منظر رفتار و منش اخلاقی نیز انسانی خوش خلق و مهربان و مشفق نسبت به همه بود. مهمان نواز بود و می گفت که حتی با خصم و دشمن خودتان هم رابطه داشته باشید و این ارتباط را قطع نکنید.
آقای روحانی سپس به همسر مرحوم یزدی اشاره کردند و گفتند:در کنار مرحوم یزدی من باید از خانم ایشان( بانو طلعیه سروری یزدی) نیز یادی بکنم که زنی منحصر به فرد بود و به عنوان یاری دلسوز سبب شدند تا صدها و هزاران دانشجو مورد حمایت قرار بگیرند و جذب نهادهای الحادی و کمونیستی نشوند و از آن بالاتر از نظر اخلاقی هم در مسیرهای دیگری نیفتند. من به یاد دارم دانشجویانی را که شش تا ۷ روز منزل ایشان بودند بدون آنکه آنها گلهای و شکایتی بکنند. منزل مرحوم یزدی مثل حسینیه بود که همیشه درش باز بود که دانشجویانی از همه جای آمریکا در هر زمان از شب و روز به آنجا میآمدند و درش برای همیشه باز بود و با روی گشاده از آنها استقبال میشد. علاوه بر این وقتی هم که دانشجویان میخواستند آنجا را ترک کنند آنها با خوشرویی و امیدوارانه آنها را بدرقه میکردند.
روحانی از خاطرهای تعریف می کند که بعد از انشعاب در سازمان مجاهدین خلق پیش آمد. به گفته او در آن زمان و با این اتفاق گویی عذابی الهی بر سر صدها دانشجوی ایرانی در هیوستون نازل شده بود و اگر دکتر یزدی و منزلشان و راهنماییهای مشفقانه اشان نبود قطعا بسیاری از ان دانشجویان به مسیرهای دیگری میرفتندو از نظر روحیه شخصی نیز وضعیت بحرانیتری پیدا میکردند.
او با اشاره به نگاه تشکیلاتی دکتر یزدی به آرشیوی که او از جراید و روزنامهها تهیه کرده بود اشاره کرد و گفت که دکتر یزدی آرشیو بزرگی فراهم کرده بودند که تجربههای دیگران در مدیریت تشکیلات و سازماندهی آنها را گردآوری کرده بودند.
فراهم کردن چندین گروه ترجمه برای برگردان مطالب، انتشار نشریه پیام مجاهد که به نوعی آبی بود بر آتش نشریات جریانات الحادی ، چاپ و توزیع کتاب های دکتر شریعتی از دیگر تلاشهای دکتر یزدی به شمار میرفت.
روحانی با اشاره به خدمات فراوان دکتر یزدی در پایان اشاره کرد که باید مراسمی ویژه تر برای شرح این خدمات برای ایشان در آمریکا شکل بگیرد و بیان شود که سابقه این حرکت از زبان دیگران هم ثبت و ضبط شود و دفن نشود.
علی صادقی تهرانی: سهم مهم بانو سرور طلیعه یزدی در توفیق دکتر یزدی نباید فراموش شود
آخرین سخنران این مراسم دکتر علی صادقی تهرانی از دوستان دکتر ابراهیم یزدی بود.
او به نخستین دیدار خود با دکتر ابراهیم یزدی در اواخر سال ۱۳۵۱ اشاره کرد وگفت در بدو ورودم به امریکا در نشست سالیانه انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی که در آرلینگتن تکزاس بود شرکت کردم. در انجا بود که با دکتر ابراهیم یزدی از نزدیک آشنا شدم و از همان جا به انجمن پیوستم . از سال بعد به عضویت در شورای عالی انجمن و دبیر فرهنگی انتخاب شدم و با دکتر یزدی و اعضا دیگر شورا همکاری نزدیکی پیدا کردم.
دکتر صادقی تهرانی ضمن اشاره به تلاشهای دکتر یزدی در سازماندهی افراد و جریانات دانشجویی گفت: من نیز همانند سخنران قبلی اشاره به نکته مهمی را لازم میدانم. تلاشهای دکتر یزدی را باید متعلق به دو نفر دانست. ایشان و همسرهمراه و مقاومشان. به این معنا که اگر همکاری وهمراهی مشفقانه وخستگی ناپذیر همسرشان بانو سرور (طلیعه) یزدی نبود آن تلاشها این همه مفید و موثر و مثمر ثمر واقع نمیشد.
وی افزود:خوشبختانه همسرشان همچنان در قید حیاتند و اگر ما ملت قدرشناسی باشیم باید از او در قید حیاتشان قدردانی کنیم.به لطف و محبت بی نظیر این بانوی بزرگوار منزلشان در هستن تگزاس پناهگاه و میهمانخانه دایمی برای دانشجویان و دوستان بود.
دانشجویان و اصطلاحی به نام هتل یزدی در تگزاس
به گفته آقای صادقی تهرانی در بین دانشجویان اصطلاحی بر زبانها افتاده بود.می گفتند بریم «هتل یزدی» واقعا منزل مرحوم یزدی مثل یک هتل بود که هر زمانی که اعضا دور و نزدیک انجمن اسلامی احساس نیاز به مشورت و نظر خواهی یا دلتنگی دیدار میکردند، سری به آنجا میزدند. این حضور حتی عموما بدون اطلاع قبلی بود.هر زمان میرفتیم آنها با صمیمیت و سادگی آماده پذیرایی بودند. من هیچگاه ندیدم و از کسی هم نشنیدم که خانم خانه با شش فرزند اظهار خستگی کند و یا سردی و بیتوجهی از خود نشان بدهد. با بزرگواری و خوشرویی و محبت از مراجعین استقبال و پذیرایی میکرد.
او همسری خستگی ناپذیر و مقاوم و همراه، صبور و شکور و خواهر یا مادر تمامی کسانی که با دکتر یزدی رفت و آمدی داشتند بود. اوپشتوانه قوی و مشوق دکتر در زندگی فرهنگی و مبارزاتیش بود.ابراهیم و سرور از آغاز حیات مشترک تا درگذشت دکتر هم ارمان و هم هدف و همکار بودند. بدین لحاظ است که میگویم آن دو شریک هم در تمامی دست آوردهایشان بودهاند.خداوند آن درگذشته را رحمت کند و به همسر بردبارش بقای عمر سالم و توانمند دهد.
دکتر صادقی سپس به نسب خانوادگی خانم یزدی اشاره کرد و سوابق درخشان و کمیاب فرهنگی و سیاسی آنانرا برشمرد.
دکتر صادقی تهرانی در مورد آموزههای فرهنگی دکتر یزدی تاثیر او بر رواج اشنایی دانشجویان با قرآن و مطالعه تفاسیر جدید و بررسی آثار روشنفکران اسلامی در حوزههای انجمن را بسیار مهم و موثر دانست. تاکید آن مرحوم بر علم آموزی عمیق را نیز از جمله نکات مهم مورد توجه ایشان ذکر کرد .
از دیگر خصوصیاتی که دکتر صادقی درباره دکتر یزدی بیان کرد مشورتپذیری ایشان در امور جمعی بود. به گفته او عمده فعالیتها و تصمیمات دکتر یزدی حاصل مشورت با جمع بود. با جوانان با فاصله سنی و علمی بسیار به بحث و گفتگو مینشست ونتایج را همانجا با هما ن جوانان پر انرژی عملیاتی میکرد. از او نشنیدیم که بگوید من بنیانگزار این و ان سازمان بوده ام. همیشه به تلاش جمعیاشاره داشت و خود را محور مبارزات نمی شمرد.
او بمحض مهاجرت به خارج در تاسیس جبهه ملی دوم و تحول در انجمن دانشجویان ایرانی و تاسیس نهضت ازادی خارج از کشور و برنامه مشهور به سماع و تشکیل انجمنهای اسلامی دانشجویی مشارکت مستقیم و فعال داشت امانسبت به انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی و محتوای آموزشی درون حوزه ها و منش رفتار جمعی اعضا توجه ویژه و مداوم می نمود.
دکتر صادقی در پاسخ به این انتقاد که برخی دوران زندگی دکتر یزدی و همراهانش را بلحاظ ناکامی سیاسی ناموفق ارزیابی میکنند گفت :فراموش نباید کرد که مرحوم یزدی عضو نهضت ازادی بود. او ،پس از کودتای ۲۸ مرداد، در ایران و خارج از کشور ، عضو هیچ حزبی نبود. او به یک نهضت، انهم نهضت مقاومت ملی و سپس نهضت ازادی تعلق داشت. موفقیت و شکست احزاب را در عصر ما با نزدیکی و دوری از قدرت اندازه می گیرندو برنده یا ورشکسته می خوانند. اما سنجش موفقیت یک نهضت ملاکهای کاملا متفاوتی دارد. درارزیابی میزان توفیق یک نهضت بهتر است که به دوری یا نزدیکی تدریجی مردم به ارمانهای مورد تبلیغ آن نهضت توجه کنیم.
اگر آزادی خواهی و پایبندی به اصول انسانی و اخلاقی و نیز ایمان به اسلامی منزه از ارتجاع و خرافات و تعصب مورد نظر است نگاهی به کارنامه فعالیتهای سیاسی و فرهنگی آن مرحوم و همراهانش از یکطرف و بازنگری دست اوردهای تجربی اخیرتحولات اجتماعی کشورمان از طرف دیگر باید مورد بررسی و تحلیل و داوری قرارگیرد. داوری امروز نسل جوان دوران نخستین انقلاب و نیز خواستهای پیر و جوان فعلی کشور آرمان و مواضع کدامیک از احزاب و سازمانها و مجامع موجود را میطلبد و حمایت می کند؟!
دکتر صادقی تهرانی در پایان پیشنهاد داد برای آنکه سوابق تاریخی انجمنهای اسلامی دانشجویی خارج از کشور و تلاشهای روشمند امثال دکتر یزدی گرد اوری و ماندگار شود بجاست که سمینارهای تحقیقاتی دیگری برگزار شود تا اعضا فعال انجمنها ی مذکور، تا در قید حیاتند، تجربیات خود را بازگو کنند
0 پاسخ
با سلام از وقتی متوجه شدم این سایت از کسانی چون یزد ی حمایت میکند که عمری را به اجانب خدمت ودر تغییر حکومت سلطنتی به حکومت اخوندی استبدادی ازهیچ چیزی فرو گذاری نکردند ودر جنایاتی که در این ۳۸ سال میشود شریکند سایت را بلاک کردم در ضمن این جانب به یک ایرانی ازاد هستم وجیره خوار هیچ گروه و دسته ای نیستم ودر تعجبم که شما خارج نشینان گروهک ورشکسته ملی مذهبی از رو نمی روید وخبری از ایران وایرانی ندارید والکی خوشید کمتر کسی دیگر فریب شما را می خورد
بسیار جالب بود، قدر شناسی از مرحوم دکتر ابراهیم یزدی و همسر گرامی ایشان.
پیروزی به قدرت ظاهری و در زمانی کوتاه نیست.
امام حسین ع و یارانشان در واقع و ظاهر، با خاک یکسان شدند. اما کیست که پیروز میدان را یزید و ابن زیاد بداند و نه حسین ع و راه و مرام او و جد او؟ در عالم حقیقتی ورای وقایع ظاهری است.
پیامبر ص: حسین منی و انا من حسین
حسین از من است و من از حسین ام!
امام حسین ع: انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا ظالما و لا مفسدا، انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی…
من برای دنیا طلبی و هوی پرستی و ظلم و فساد کردن، خروج نکردم. بلکه من خروج کردم تا در امت جدم اصلاح کنم..
دکتر یزدی، مثل استادش مرحوم مهندس بازرگان دنبال قدرت و شوکت دنیوی نبود. او و استادش دنبال اصلاح و حقیقت بودند و در مواجهه و چالش با شرایطی که از قدرت آنها خارج بود، اگر نگوئیم کاملا، تا حد زیادی لا اقل به بهترین نحو تعامل و مقابله کردند.
مثل همین حالت را در رفتار علی ع با غاصبین حق و خلافت الهی ایشان می بینیم. با آنکه در غدیر خم و ده ها مناسبت دیگر پیامبر اکرم بر برتری علمی، سیاسی، معنوی، و..ایشان تاگید کرده و او را بمنزله هارون برای موسی و نفس خود (در آیه ی مباهله، در جریان روز مباهله با مسیحیان نجران) و برادر خود و وصی خود و در و باب شهر و مدینه ی علم معرفی کرده بود، شد آنچه شد. علی ع خار در چشم و استخوان در گلو، صبر نمود صبرت و غی العین قذی و فی الحلق شجی اری تراثی نهبا میراث خود را به تاراج رفته می دیدم.
نهج البلاغه خطبه سوم.
اما نام علی ع برتارک تاریخ بشریت حق گرا می درخشد و دشمنان علی ع رسوا شده و می شوند.
شاگردان مکتب مظلومیت علی ع، در روزگار ما کسانی گمنام و یا مشهورند. مرحومان مهندس مهدی بازرگان، و دکتر ابراهیم یزدی دو شیعه علی بودند که بر مرام علی ع زیستند . تاریخ هنوز ورق نخورده است. اما حق همیشه پشت پرده نمی ماند.
پیروزی فقط به قدرت و دولت ظاهری نیست. به حق و حق مداری است!