زیتون– شنبه اول مهر ۱۳۹۶ مراسم بزرگداشت ابراهیم یزدی تحت عنوان «دکتر ابراهیم یزدی، نیم قرن سیاستورزی خستگیناپذیر» در دانشگاه جرج واشنگتن با به همت جمعی از نیروهای ملی مذهبی و مدافعان توسعه سیاسی در ایران برگزار شد. این برنامه با حضور دکترسارا، دکتر خلیل، دکتر یوسف فرزندان دکتر یزدی، دکتر مهدی نوربخش داماد و سایر وابستگان و نوههای دکتر یزدی برگزار شد و طی آن خانم فهمیه مقتدر و آقایان مهندس عبدالعلی بازرگان، دکتر محسن کدیور، دکتر هادی هادیزاده، دکتر مهدی نوربخش، دکتر محمد اقتداری، دکتر محمد برقعی و مهدی عربشاهی سخنرانی کردند. همچنین فیلمی کوتاه از زندگی دکتر یزدی نیز پخش شد. احمد مدادی اجرای این مراسم را به عهده داشت.
در ابتدای مراسم آقای علی آگاه از دوستان قدیمی دکتر یزدی و از اعضای قدیمی انجمنهای اسلامی دانشجویان در آمریکا آیاتی از قران را تلاوت کرد. وی همچنین در انتهای مراسم با ذکر خاطراتی کوتاه از دیدار آخرشان با دکتر یزدی، از زحمات و شکیبایی خانم سرور طلیعه تجلیل کرد و از فرزندان و نوادگان دکتر یزدی خواست تا پایداری ایشان را به یادگار نگه دارند.
دکتر مهدی نوربخش به نمایندگی از خانواده ضمن تشکر از افرادی که در مراسم شرکت کرده بودند، گزارش مختصری از روز های آخر زندگی دکتر یزدی و نحوه فوت ایشان ارائه داد. آقای نوربخش تصریح کرد که به دلیل برخی از تنگناها برای حضور خانواده در ایران دکتر یزدی تصمیم گرفته بود برای درمان سرطان پانکراس به آمریکا بیاید که سرانجام به دلیل عدم صدور ویزا مجبور شد در شهر ازمیر ترکیه مراقبتهای درمانی را دنبال کند. به گفته وی آرزوی دکتر یزدی فوت در ایران بود که به دلیل بحرانی شدن غیر منتظره وضعیت جسمانیاش در ترکیه، محقق نشد. آقای نوربخش تصمیم قاطع دکتر یزدی در زندگی در ایران بعد از انقلاب و تحمل همه سختیهایش را متذکر شد و توضیح داد که آخرین دوره زندان دکتر یزدی و به خصوص چند ماه حبس در خانه امن نیروی انتظامی تاثیر جبران ناپذیری بر پیشرفت بیماری خطرناک وی گذاشت.
مهندس عبدالعلی بازرگان قرانپژوه و از چهرههای نوگرای دینی، دیگر سخنران مراسم بود. وی دکتر یزدی را از موثرترین چهرههای سیاسی ایران بعد از انقلاب نامید که در جمع ده نفر چهره شاخص قرار میگیرد. او با ستایش از ویژگیهای تشکیلاتی دکتر یزدی، مستندسازی اسناد نهضت آزادی و انتشار آنها را محصول همت و اراده دکتر یزدی بشمار آورد. از نظر مهندس بازرگان، دکتر یزدی بر گردن بخشهای مختلفی از جامعه ایران دین دارد. نخست در حوزه مذهبی وی توانست محموعه بزرگ انجمنهای اسلامی دانشجویان در آمریکا را سازمان دهی کند و به تربیت نسلهای مختلفی از متخصصان مذهبی بپردازد. همچنین دکتر یزدی در حوزه نوگرایی دینی تالیفات و آثاری نیز به یادگار گذاشته است. دیگری حوزه سیاست و بخصوص تحزب است. دکتر یزدی عمیقا تشکیلاتی بود و از نخستین کسانی در عرصه سیاسی ایران بود که به صورت جدی و خستگیناپذیر به کار تشکیلاتی و انجام عمل جمعی مبتنی بر تعریف مشخص وظایف و فعالیتها و اهمیت سازمان به جای فرد پرداخت. به نظر ایشان دکتر یزدی سیاستورزی و همه سرمایهها و استعدادهایش را در نهضت آزادی و تشکیلات سیاسی و اجتماعی که حضور داشت، صرف کرد و هیچگاه به دنبال فعالیت فردی نرفت. به باور مهندس بازگان مقامات جمهوری اسلامی و بخصوص فقهای حکومتی نیز مدیون دکتر یزدی هستند چرا که ایشان نقش مهم و انکار ناپذیری در موفقیت آیت الله خمینی در پیروزی انقلاب ایفا کرد. پایبندی به اصول و پرنسیبهای سیاسی و دغدغه برای آزادی و دمکراسی و صلاح مردم ایران را دیگر ویژگی مهم دکتر یزدی بود که باعث شد پس از مشاهده انحراف از آرمانهای انقلاب و بازسازی خودکامگی در شکل مخربتر استبداد دینی از قدرت کناره بگیرد و خواستار اصلاحات سیاسی شود. مهندس بازرگان تاکید کرد اگر دکتر یزدی اهل سازش با آیت الله خمینی بود بدون تردید دومین رئیس جمهور ایران میشد. به گفته مهندس بازرگان، دکتر یزدی همچنین در برنامه ریزیها و سازماندهی فعالیتهای جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران با حضور نیرو های ملی-مذهبی و ملی که در اواسط دهه شصت تشکیل شد،نقش کلیدی داشت. مهندس بازرگان با اشاره به فعالیت ها و تحقیقات علمی دکتر یزدی جامعه علمی کشور را آخرین بخشی از جامعه دانست که مدیون دکتر یزدی است.
دکتر محسن کدیور دین پژوه و محقق تاریخ بعد از انقلاب و از چهرههای نوگرایی دینی در ابتدای سخنانش با تصدیق تاثیرگذاری بالای دکتر یزدی در عرصه سیاسی ایران بعد از انقلاب و ذکر خاطره از بازجوییهای خود در خصوص چرایی اقامه نماز جماعت در مراسم نهضت آزادی، وی را در شمار دیانتمداران واقعی از جنس مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی قلمداد کرد که ایمانی عمیق و جدی به باورهای مذهبی اسلامی-شیعی داشت. دکتر کدیور در ادامه به نقدهای غیر منصفانه اشاره کرد و گفت آمده است تا از دکتر یزدی در برابر انتقادات ناروا دفاع کند. او منتقدان را به سه دسته کلی تقسیم کرد. نخست مدافعان رژیم پهلوی که به زعم وی خواهان بازگشت به استبداد عرفی و استیلای خارجی هستند. گروه دوم کسانی هستند که با اسلام مخالف بوده و جمع دین و آزادی و سنت و مدرنیه را ناممکن میدانند و دسته سوم مدافعان آیتالله خمینی و نظام جمهوری اسلامی. دکتر کدیور مخالفت دو دسته اول را طبیعی دانست چون دکتر یزدی عمرش را صرف مخالفت با استبداد در همه اشکالش و استعمار کرده و آزادی خواهی و دمکراسی را در بستر قرائت نو از دین جستجو میکرد. دکتر کدیور سپس با بازخوانی نامه منسوب به آیت الله خمینی که برای اولین بار توسط سید علی اکبر محتشمی وزیر کشور اسبق در سال ۱۳۶۸ منتشر شد، محتوی آن نامه را مستقل از شکل و چگونگی تدوین مطابق با نظرات آیت الله خمینی دانست که به ناحق اعضای نهضت آزادی را به انحراف از انقلاب و تخطی از موازین اسلامی متهم کرده بود. به باور آقای کدیور نگرانی آیتالله خمینی از نهضت آزادی مانند دیگر مخالفان و منتقدان از جمله آیتالله سید کاظم شریعتمداری مسئله رقابت سیاسی بود. او صاحب منصبان جمهوری اسلامی را خطاب قرار داد که اگر دکتر یزدی وابسته به آمریکا بود! چرا به او ویزای درمانی ندادند؟ وی اتهامات حکومت را رد کرد که برای حاکمیت انحصاری به تخریب دکتر یزدی و نهضت آزادی روی آوردهاند. دکتر کدیور با اشاره به خاطرات منتشر شده صادق خلخالی اتهام مشارکت دکتر یزدی در اعدام فرماندهان ارتش شاهانشاهی را رد کرد و تصریح کرد مستندات نشان میدهند که دکتر یزدی مخالف آن اقدامات و اعدامهای فراقضایی بوده است.
به نظر آقای کدیور اهمیت خاطرات دکتر یزدی هم طراز خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی است که از بیرون از حکومت به روایت تاریخ بعد از انقلاب میپردازد.
آقای کدیور با تاکید بر اینکه شخصیت و هویت آیتالله خمینی به ادوار مختلفی تقسیم می شود ، امام در پاریس را دلیل تمایل جامعه و بخصوص جوانان وقت به وی برشمردند که در این خصوص دکتر یزدی، صادق قطب زاده و ابوالحسن بنی صدر نقش مهمی داشتند. دکتر یزدی فردی بود که آیت الله خمینی را بعد از مخالفت کویت قانع کرد که به فرانسه برود و بدین ترتیب انقلاب اسلامی که یکی از مردمیترین انقلابها در قرن بیستم بود، جهانی شد. وی تصریح کرد که یزدی فقط سخنان آیت الله خمینی را ترجمه نمیکرد بلکه به بیانی قابل معنا و توجه برای جامعه جهانی تغییر میداد تا انقلاب به پیش برود. به باور دکتر کدیور ، دکتر یزدی در این کار نیت صادقانهای داشت چرا که انقلاب را امری همگانی میدانست و معتقد بود باید از نفوذ و توان سازماندهی روحانیت و بخصوص مراجع تقلید برای پیروزی انقلاب بهره گرفت. به نظر آقای کدیور بدون دکتر یزدی پیروزی سریع انقلاب بهمن ۵۷ نامحتمل به نظر میرسید. آقای کدیور در پایان سخنانش این سئوال مهم را مطرح کرد که چرا علی رغم تلاشهای خالصانه و متعهد به صلاح مردم و کشور، انقلاب فرجام نامناسبی پیدا کرد؟ او به انتقاد از دکتر یزدی پرداخت که چرا در زمان حیاتش به این مساله پاسخ نداد که کجای کار ایراد داشت که مشکلات بعد از انقلاب بوجود آمد.
در ادامه دکتر هادی هادیزاده از اساتید دانشگاه فردوسی مشهد و از اعضای نهضت آزادی سخنان کوتاهی در خصوص نقش مهم دکتر یزدی در کادر سازی در نهضت آزادی و هدایت فعالیتهای آن ایراد کرد. همچنین ایشان با رد اتهامات در خصوص مسئولیت دکتر یزدی در اقدامات دادگاه انقلاب با استناد به مطالب روزنامهنگاران برجسته آن دوران توضیح داد که دکتر یزدی مخالف محاکمه بدون ضابطه دادگاههای انقلاب بود . وی همچنین ضرب وشتم سپهبد مهدی رحیمی آخرین فرماندار نظامی تهران در دوره سلطنت محمد رضا شاه پهلوی از سوی دکتر یزدی را تکذیب کرد. آقای هادی زاده همچنین پیگیریهای نهضت آزادی در ماجرای نامه انتسابی به آیت الله خمینی در خصوص ممنوعیت فعالیت نهضت آزادی را شرح داد که بنا به پیگیریهای مهندس بازرگان و نظر کارشناسان ثابت شد که خط نامه متعلق به آیتالله خمینی نیست و همچنین با توجه به وصیت آیتالله خمینی این نامه سندیت و حجیت ندارد.
خانم فهمیه مقتدر از اعضای اندیشکده آتلانتیک سخنران بعدی بود که به ذکر خاطرات خود از دوران فعالیت دانشجویی در کنفدراسیون دانشجویان و محصلان ایرانی پیش از انقلاب پرداخت. به نظر وی دکتر یزدی نقش زیادی در تهییج و ایجاد انگیزه در جوانان دانشجو برای فعالیت سیاسی ایفا کرد. خانم مقتدر بیان کرد که دکتر یزدی همیشه به جوانان دانشجو توصیه میکرد که بیرون میدان نایستند بلکه به وسط میدان بیایند و بدون هراس و واهمه فعالیت کرده و نظرات خود شان را بگویند.
دکتر محمد اقتداری از اعضای جبهه ملی واشنگتن و اعضای سابق کنفدراسیون دانشجویان و محصلان ایرانی در خارج از کشور در پیش از انقلاب نیز خاطراتی از فعالیت مشترک با دکتر یزدی در کنفدراسیون را ذکر کرد. وی ماجرای راهپیمایی گسترده دانشجویان ایرانی از شهر بالتیمور به واشنگتن دی سی (در حدود ۱۰۰ کیلومتر) را شرح داد که به پیشنهاد وی و همراهی دکتر یزدی در اعتراض به بازداشت سران نهضت آزادی در سال ۱۳۴۲ برگزار شد. او اشاره ای گذرا به رقابت صادق قطب زاده با دکتر یزدی نیز داشت. آقای اقتداری نیز توان تشکیلاتی بالا، تعهد به کار جمعی و مدیریت خوب دکتر یزدی در فعالیتهای جنبش دانشجویی در آمریکا را متذکر شد.
آقای مهدی عربشاهی دبیر اسبق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز به نحوی مختصر به همکاریهای دفتر تحکیم وحدت در دهه هشتاد با نهضت آزادی و جلسات مشترک با دکتر یزدی پرداخت که مستقل از نگاه انتقادی به برخی از مواضع دکتر یزدی، همنشینی با وی و دیگر فعالان با تجربه سیاسی برای جنبش دانشجویی وقت واجد ارزش تلقی میشد. او در ادامه ویژگیهای مثبت دکتر یزدی بخصوص استمرار و خستگیناپذیری وی در سیاستورزی و توصیه به فعالیت همیشگی و تدریجی تاکید کرد.
دکتر محمد برقعی از فعالان ملی- مذهبی در آمریکا به نمایندگی از ستاد برگزاری مراسم از حاضران تشکر کرد و به اختصار توضیحاتی در خصوص چگونگی مراسم و ضرورت برگزاری آن در واکنش به فضا سازیهای تخریبی علیه دکتر یزدی و بیان انتقادات غیرمنصفانه در عرصه سیاسی و رسانهای ارائه داد.
3 پاسخ
گفتا که: که را کشتی تا کشته شدی زار؟
تا باز که او را بکشد؟ آن که تو را کشت
آیا شما آقایان می پذیرید که #ابراهیم_یزدی یک نمای کلی از ورشکستگی سیاسی نظام برامده از #شورش۵۷ و بن بست پارادایم #چپ_اسلامی بوده است؟
شاید لازم به توضیح باشد که تقریبا تمام دانشگاه ها و اکثر کالج ها در امریکا سالن و یا سالن هائی دارند مه بعد از وقت وساعات تحصیلی در اختیار مراسم اجتماعی ویا هنری میگزارند. و البته تمام مجریان برنامه ها چه کنسرت و مراسم دیگر بجای پرداخت هزینه های بالا برای اجاره سالن های هتل ها از این سالن های مجانی دانشگاه ها استفاده میکنند، که ضمنا اسم و رسم و اعتباری هم دارند. کافی است که مجری برنامه ای به روابط عمومی دانشگاهی تماس و ضمن توضیح مختصر در مورد برنامه یک سالن از دانشگاهی را در اختیار بگیرد. و البته خود دانشگاه هیچگونه دخالت ویا حمایت و یا ارتباطی مجریان ان برنامه دارد. ضمنا مجریان برنامه هم از پرستیژ و نام ان دانشگاه استفاده میبرند.
دیدگاهها بستهاند.