مرادم از ازدواج عرفی، زندگی دو غیرهمجنس با یکدیگر زیر یک سقف به نحو غیر رسمی است. در زبان انگلیسی، از مفهوم « cohabitant» برای توضیح این پدیده استفاده شده است. برخی واژۀ «هم باشی» را به عنوان معادل این اصطلاح پیشنهاد کرده اند. به نظرم، «ازدواج عرفی» نیز معادل مناسب و قابل فهمی در زبان فارسی است؛ مراد از «عرف» در این ترکیب، امری است که عقل جمعی بر آن صحه نهاده و در یک جامعه رفته رفته بدل به بخشی از مناسبات و روابط رایجِ میان انسانها شده است. آنچه در سالیان اخیر از آن تحت عنوان «ازدواج سفید» یاد می شود، خرده فرهنگی (sub-culture) که نگرانی برخی از مسئولین را هم به همراه داشته و در واکنش به وجود آن در کشور لب به اعتراض گشوده اند، مصداقی از «ازدواج عرفی» است. در مستند اخیر « انقلاب جنسی»، ساختۀ جواد شمقدری، که از جمله کارگردانان حکومتی است نیز به قصۀ «ازدواج سفید» اشاره شده است.
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.