مدارا با کردستان جدید

لطفعلی بخشی

مسعود بارزانی با وجود همه فشارها و مخالفت‌ها، سرانجام همه‌پرسی را برگزار کرد و جوابی که انتظار داشت را گرفت. اینکه بارزانی مدت ریاستش تمام شده بود و تلاش کرده با این اقدام خود را در سپهر سیاسی کردستان حفظ کند و اولین گام استقلال کردستان عراق را به نام خود ثبت کند، بحث داخلی کردهای عراق است؛ هرچند این اقدام غیرمنتظره نبوده و همه کشورهای منطقه باید خود را برای آن آماده می‌کردند. موارد متعددی داشته‌ایم که در همسایگی ما کشوری مستقل شده و اقوام مشابه آن کشور ساکن در ایران، زندگی در کشور ما را ترجیح داده‌اند و رابطه‌ای عادی با آن کشور دارند.

ارمنستان: ارامنه زیادی از زمان‌های دور در ایران زندگی می‌کنند و شاهد آن هستیم که ارامنه ساکن ایران، ضمن خوشحالی از استقلال ارمنستان و رفت‌وآمد آزادانه به آن، زندگی در ایران را ترجیح داده‌اند. ترکمنستان: ترکمن‌های ساکن ایران نیز با وجود تشکیل کشور ترکمنستان، زندگی و سکونت در ایران را برگزیده‌اند. جمهوری آذربایجان و ترکیه: با وجود دو کشور ترک‌زبان و وسوسه‌های آنها، آذری‌های ایران از اصلی‌ترین و وفادارترین اقوام تشکیل‌دهنده ایران هستند. عرب‌های خوزستان: با وجود حمله عراق به ایران و امیدواری عراقی‌ها به همراهی عرب‌های خوزستان، همچنان شاهد آن بودیم که این قوم به ایران وفادار بودند و صدام نتوانست از حربه قومیت استفاده کند.
اینک کردستان عراق: کردهای ایران علاوه بر استان کردستان در همه کشور پراکنده‌اند و در بیشتر شهرهای ایران کار و زندگی دارند و همه ما چندین دوست و همکار کُرد داریم. من با برخی از آنها صحبت کرده‌ام و همگی از استقلال کردستان عراق حمایت می‌کنند؛ اما وقتی از آنها سؤال کردم شما به آنجا می‌روید؟ می‌گفتند به عنوان توریست بلی؛ ولی ما ایرانی هستیم و از استقلال کردستان عراق خوشحالیم. حقیقت آن است که ایران با وجود همه محدودیت‌ها، کارهای اقتصادی متعددی در استان کردستان به انجام رساند و کردها در سپهر سیاسی ایران محدودیتی نداشتند و به وزارت، وکالت و سمت‌های بالای سیاسی هم رسیدند.
کردستان ایران نسبت به مناطق کردنشین در سه کشور دیگر، تا قبل از پیشرفت‌های اخیر کردستان عراق، استان آبادتری بود. ایرانیان همیشه ترکیبی از اقوام مختلف بوده‌اند و رسم و آیین باهم‌زیستن را در طول تاریخ به‌خوبی آموخته‌اند. همین منش و روش، با وجود استقلال همسایه‌هایی مانند ارمنستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه، اقوام ایرانی را در مجموعه ایران حفظ کرده است. در بین چهار کشور سوریه، عراق، ترکیه و ایران، کردها بیشترین قرابت را با اقوام ایرانی دارند و تقریبا از خالص‌ترین اقوام ایرانی‌اند و می‌دانیم که کردها بازماندگان قوم ماد هستند که از اصلی‌ترین و اولین اقوام تشکیل‌دهنده ایران‌اند. دلیلی ندارد تصور کنیم کردهای ایران روش دیگری غیر از ارامنه، آذری‌ها، ترکمن‌ها و… در پیش خواهند گرفت و آنها نیز با وجود برخی نامهربانی‌ها، زندگی در ایران را ترجیح خواهند داد.
اما در کشورهای همسایه اقلیم، با توجه به وضعیت و روابط آنها با یکدیگر و منافع ملی و ترس از تجزیه بخش‌هایی از خاکشان، درحال‌حاضر اجماعی برای مقابله با این خواست کردها به‌ وجود آمده و اقداماتی نیز برای مقابله با آن انجام شده است. مواضع این کشورها در راستای حفظ منافع ملی هر کشور، کاستن از ضررهای احتمالی، بده‌بستان‌های بین‌المللی و اجبار و همسویی برخی از آنها با‌ قدرت‌های جهانی، حتما دستخوش تغییر خواهد شد و نمی‌توان روی تداوم مواضع فعلی آنان در بلندمدت حساب کرد. عربستان و امارات از نظر تضعیف دولت‌های عراق، سوریه و ایران، با این موضوع موافق‌اند. سوریه در موقعیتی نیست که بتواند در این روند تأثیرگذار باشد. عراق موضع سختی دارد و تا آخر مجبور است بایستد؛ اما دست عراق نیز برای هر اقدامی باز نیست و روی حمایت ایران بسیار حساب می‌کند. مواضع ترکیه به‌شدت پیچیده است و در بده‌بستان با قدرت‌های بین‌المللی، دست‌بالا را دارد و از سوی دیگر، گلوگاه اصلی کردستان عراق از نظر اقتصادی محسوب می‌شود.

ترکیه می‌تواند بیشترین صید را از این دریای توفانی نصیب خود کند و تجربه نیز نشان از کارایی آنان در این راستا دارد (امتیازات ترکیه از بحران بین قطر و عربستان سعودی را ببینید!). نباید زیاد به مواضع ترکیه مطمئن بود؛ چون این کشور معامله‌گر، با گرفتن تضمین‌ها و امتیازات لازم از کردستان عراق، احتمالا دوباره مرزهایش را با آنها باز و روابطش را عادی خواهد کرد. آنها از قبل دیوارکشی‌هایشان را شروع کرده‌اند و یادمان باشد در ترکیه برخلاف ایران، اقتصاد اصل اول سیاست خارجی است. فشار بیشتر کشورهای همسایه اقلیم، آنها را در خواستشان مصمم‌تر خواهد کرد و این زمینه را برای ورود قدرت‌های منطقه‌ای و بنزین‌ریختن بر این آتش و وقوع جنگ در منطقه خواهد افزود. ایران می‌تواند نگاهی دیگر به این موضوع داشته باشد و از آن به‌عنوان یک فرصت برای ایجاد روابط صمیمانه‌تر و نزدیک‌تر سیاسی و اقتصادی با کردستان عراق بهره گیرد و نقش برادر بزرگ‌تر کردها را در این میان عهده‌دار شود و از شدت فشار به آنان بکاهد. یکسانی مواضع ایران با کشورهایی مانند عراق، ترکیه و سوریه درباره کردستان که با وجود همه حسن‌نیت‌ها، تلا‌ش‌ها و جانفشانی‌های ایرانیان برای آنان، پاسخی درخور به همراهی‌ها و محبت‌های کشور ما نداده‌اند، شاید به‌صلاح نباشد. نکته آخر اینکه استقلال کردستان عراق نیز مسیر بسیار دشواری را در پیش دارد که به چهار نمونه اشاره می‌شود:
۱- برخی سیاست‌های جهانی و منطقه‌ای در تلاش‌اند تا دعوای کردستان را جایگزین موضوع اسرائیل کرده و کشورهای منطقه را برای سال‌های طولانی به آن مشغول کنند. کردستان عراق نامزد این جنگ طولانی و فرساینده است. ۲- گروه‌های مختلف سیاسی کُرد در کردستان عراق، آن‌قدر با یکدیگر فاصله دارند که ایجاد وحدتی در بین آنان دشوار به نظر می‌رسد. ۳- کردستان محصور بین چهار کشور است که همه آنها با استقلال کردستان عراق مخالف‌اند. بقای این کشور بدون داشتن روابط حسنه با همسایگان ممکن نیست. ۴- در این روند نکته‌ای که نباید از نظر دور بماند، دخالت‌های آشکار و پشت پرده رژیم اسرائیل در راستای حفظ منافع ژئوپلیتیکی آن با وسعت‌بخشیدن و شعله‌ور‌کردن آتش منازعات در منطقه خاورمیانه است که معمولا از حمایت آمریکا و برحسب شرایط ادواری، عربستان سعودی و امارات هم برخوردار می‌شود. باید صبر کرد و سیاست‌های کردستان عراق را در مواجهه با این چهار مؤلفه سرنوشت‌ساز دید.

منبع: روزنامه شرق

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »