علیرضا رجایی الگوی روشنفکر نیکاندیش، کمگفتار، خوشرفتار، شجاع، صبور و حقیقتا مردمی است. علیرضا دری نادر در عرصه سیاسی و اجتماعی ماست. این سخن از سر تمجید نیست. به آن عمیقا باور دارم. اگر نمونههایی چون علیرضا بیشتر بودند تردید ندارم که حال ما اکنون خیلی خوشتر از این بود که هست.
فعالیت اجتماعی و سیاسی همراه با فراز و نشیب است. عرصه سیاسی پر از دامهای آشکار و پنهان است. در آن میشود پیروز شد یا شکست خورد؛ همیشه و به هر قیمت در صف اول قرار گرفت یا خواسته یا ناخواسته منزوی شد. اما آنچه بسیار سخت است پاک ماندن و پاک زیستن است. علیرضا چنین زیسته است. این زیست ساده و پاک و باصفا فقط نتیجه قوه شناخت و عقل او نیست؛ بلکه قبل از هرچیز ناشی از ایمان صادقانه و ویژگیهای شخصی و اخلاقی اوست. چیزی که خیلی از ما، در ابتلاء به سختیها و فشارها، کنار گذاشتناش را در لباس شیک و جذاب، اما عاریتیِ عقلگرایی و واقعگرایی، قبول کردهایم و یا حداقل با آن کنار آمدهایم و پاک کنفورمیست شدهایم و خودمان متوجه نیستیم یا حتی خودمان را ندانستن میزنیم.
علیرضا اما با همه توانمندیهای نظری و عملی، خودشاغولپندار نیست تا هر کجا ایستاده آنجا مرکز حق باشد و معیار برای همه. اگر با نظر کسی مخالف باشد شجاعت نقد را خوب دارد اما اگر طرف غایب باشد قبل از نقد کلی از محسنات و نقاط قوت فردی و نظری او میگوید. او عادت کرده است که بیشتر فکر کند تا به درازا سخن بگوید.
علیرضا همچنین بهکلی عادت مألوف موجزدگی و موجسواری را ندارد. ترجیح میدهد، با حفظ وحدت و احترام به اصول دموکراتیک، اگر لازم باشد تنها بماند اما دنبالهرو کاری نشود که به ناحق بودن آن ایمان دارد.
علاوه بر اینها، او در کلام و عمل منصف است و اهل مدارا. همه ما در باب ایمان و عمل امام علی(ع) امام راستگویان و امام پایداری بر حق ارجاع لفظی میدهیم؛ اما علیرضا به آن عمل میکند.
او همچنین «قدر» خود را میداند، و این حقیقت را وجدان کرده است که به قول مولا علی: « هَلَکَ امْرُؤٌ لَمْ یَعْرِفْ قَدْرَهُ» (نابود شود کسی که ارزش خود را ندانست). رجایی چون قدر خود را خوب میداند در عرصه نظر و عمل بامتانت و تواضع عمل میکند و با اعتماد به نفس و صلابت بر آنچه حق میداند ایستادگی میکند.
رجایی به مانند امثال نگارنده از «شرایط ویژه» اصل طلایی و بهانهای برای گریز از مسئولیت نمیسازد. اگر شرایط مورد ادعایی اجازه دفاع موثر از حق را سلب کند ترجیح میدهد نظرا و عملا در توجیه و تثبیت ناحق مشارکت نداشته باشد. اینچنین، «ادب مرد به ز دولت اوست» برایش راهبرد میشود.
در شرایط سخت ـ به تعبیر امام علی ـ اگر کوهها متزلزل شوند او پایدار میماند؛ نه زندان و نه رفتار غیرانسانی زندانبان با او و خانوادهاش، اراده وی را در دفاع از حقوق مردم متزلزل نمیکند.
درحالیکه تن نازنیناش به درد گرفتار است، به تعبیر مولا علی، دندانها را به هم میفشرد و سرش را از سر ایمان آگاهانه و عارفانه به عاریت حق میسپارد و پایش را چون میخ در زمین استوار میکند و همراه با صبر و امید سازنده و زاینده دورترین کرانهی میدان را رصد میکند و صحنههای وحشتخیز را نادیده میگیرد و میداند و ایمان دارد که پیروزی وعده خداوند سبحان است.
آنچه در اولین تماس انسان را شیفتهی علیرضا میکند، علاوه بر توانمندیها و مهارتهای علمی و حرفهای، رفتار خوش و خلق نیکوست؛ معرفت صادقانه و عشق واقعی او به مردم مخصوصا اقشار محروم و گرفتار.
کوتاه سخن، او روشنفکری مسئول و درعینحال مردمی و خوشبرخورد و مبادی معرفت است با خندههای شادیبخش و لبخندی انرژیزا.
نوشتن این چند خط بیش از آنکه در تجلیل از علیرضا رجایی، شیرمرد زمانهی ما باشد، کمکی بود برای غبارروبی از بخش تاریک ذهن و نفس خودم. او ـ بدون تعارف ـ سرمشق خوبی است.
علیرضاجان تولد ۵۵ سالگی مبارک! عمری طولانی و همچنان پربرکت برایت آرزو میکنم؛ امیدوارم سلامت باشی و مثل همیشه خندان.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…