زیتون-مهدی تاجیک: حالا حتی آن گروه از اصلاحطلبانی که حسن روحانی را در قامت یک اصلاحطلب عملگرا میدیدند از عقبنشینیهای پیاپی وی نسبت به وعدههای انتخاباتیاش شاکی هستند.
روحانی بعد پس از پیروزی مجدد در انتخاباتی که جایگاهاش را در کرسی ریاست قوه مجریه تثبیت میکرد به تدریج از شعارها و وعدههای انتخاباتیاش فاصله گرفت و نحوه تصمیمگیری و عملکردش در ماههای اخیر باعث نارضایتی و سرخوردگی بخشی از حامیاناش شده است.
عقبنشینی گام به گام
روحانی در بزنگاه انتخابات با شعارهایی که او را کاملا در اردوگاه اصلاحطلبان نشان میداد موفق به کسب رای طبقه متوسط شد و آرای خاکستری و خاموش را در حمایت از خود به پای صندوقهای رای کشاند.
در واقع شعارهایش در حمایت از حقوق اقلیتهای قومی و دینی٬ ادعایش درباره بالا بردن سهم زنان از دولت٬ وعدههایش برای رفع حصر از رهبران جنبش سبز و باز کردن فضای سیاسی و اجتماعی بود که وزن او را در بین اکثریت رایدهندگان ایران بالا برد.
او در انتخابات به شدت رقیبان سیاسیاش را مورد حمله قرار میداد و سازمانهای زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی از جمله آستان قدس رضوی٬ صدا و سیما و سپاه پاسداران را به دلیل نوع فعالیتهایشان زیر ضرب حملات لفظی خود داشت.
تنها اما یکی دو هفته پس از پایان انتخابات بود که آتش این حملات خاموش شد و روحانی در مقام رییسجمهور به سمت رقیبان خود قدمهایی را برداشت و حامیانش را شوک زده کرد.
وعدههایی در تعلیق
نحوه چینش کابینه را میتوان کلیدیترین معیار برای عقبنشینی روحانی از وعدههای انتخاباتیاش دانست. کابینهای که او در جریان انتخابات به حامیاناش وعده بود یک جمع متکثر و متنوع را شامل میشد و این انتظار میرفت که دستکم یک وزیر سنی مذهب به مجلس معرفی شود و نام یک یا چند زن هم به عنوان وزیران پیشنهادی به مجلس باشد.
روحانی اما با تن دادن به ملاحظات سیاسی و فشارهای محافظهکاران که مخالف انتخاب وزیر سنی و زن بودند عملا کابینهای را معرفی کرد که هیچ تفاوت معنیداری با کابینه قبلیاش نداشت.
وعدهاش برای انتخاب یک وزیر جوان هم به انتخاب «محمد جواد آذری جهرمی» برای وزارت ارتباطات ختم شد که او هم به دلیل سابقهاش در وزارت اطلاعات دوره احمدینژاد و شائبه درباره مسوولیتاش به عنوان بازجو در جریان سرکوبهای سال ٬۱۳۸۸ عملا هیچ گروهی از حامیانش را راضی نکرد.
دفاع دولت از نفوذ منطقهای سپاه پاسداران به فرماندهان این نهاد نظامی بیش از پیش جرات داده که راهبرد سیاستخارجی را تعیین کنند
حالا هم انتخاب یک چهره محافظهکار برای وزارت علوم باعث ناراضی شدید دانشجویانی شده که امید به تغییرات مثبت را در دولت دوم روحانی داشتند.
شایعات حاکی از این است که آیتالله خامنهای با ۲۱ وزیر پیشنهادی از سوی روحانی برای وزارت علوم مخالفت کرده و «منصور غلامی» تنها گزینهای بوده که نظر مثبت رهبری را هم داشته است. صحتسنجی این ادعا عملا غیر ممکن است و مشخص نشده که نام آن ۲۱ نفر قبلی چه بوده است.
آنچه اکنون مشخص است موج انتقاد و نارضایتی دانشجویان تحول خواه است که انتخابات غلامی را کاملا در مسیر خلاف وعدههای داده شده توسط روحانی میدانند.
برخی جریانهای دانشجویی در گفتگو و دیدار با نمایندگان عضو فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی خواهان آن شدهاند که جلوی انتخاب غلامی به عنوان وزیر گرفته شود. شواهد امر اما بیانگر آن است که دولت در لابی با نمایندگان برای کسب رای آنها موفق بوده و انتظار میرود که او موفق به نشستن بر کرسی وزارت علوم بشود.
همدست را تندروترین لایههای حکومت
مسیر عقبنشینیهای روحانی تا حدی هم به تغییر فضای بینالمللی برمیگردد. او در چهار سال نخست ریاستجمهوریاش برای تنشزدایی در روابط با غرب تلاش کرد و مزد آن را هم با توافق هستهای گرفت.
حالا اما روی کار امدن دونالد ترامپ در آمریکا و استراتژی این کشور برای افزایش شدت عمل علیه جمهوری اسلامی باعث شده که روحانی میدان را در سیاستخارجی هم به اصولگرایان ببازد و موقعیت تصمیمسازی بیشتر از گذشته در اختیار سپاه پاسداران قرار گیرد.
در یک ماه گذشته نه تنها حسن روحانی بلکه محمدجواد ظریف هم موضعگیریهای صریحی را در حمایت از نقشآفرینی منطقهای سپاه پاسداران انجام دادهاند تا به این ترتیب نشان دهند که در مقابل حملات آمریکا بین همه جریانهای جمهوری اسلامی اتحاد وجود دارد.
دفاع دولت از نفوذ منطقهای سپاه پاسداران به فرماندهان این نهاد نظامی بیش از پیش جرات داده که راهبرد سیاستخارجی را تعیین کنند و برای نمونه محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران در واکنش به تصمیم آمریکا برای تحریم سپاه گفته بود که اگر این اتفاق بیفتد ایران مشکلات خود را جایی غیر از میز مذاکره حل خواهد کرد.
در این وضعیت است که جواد ظریف دیگر مانند گذشته ستاره رسانهها نیست و کمتر هم تن به گفتگو با روزنامهنگاران میدهد.
حضور او در شبکههای اجتماعی هم دیگر آن شور و هیجانی که در جریان مذاکرات اتمی ایجاد میکرد را به بار نمیآورد و بلکه حتی با سرزنش و انتقاد نسبت به نوع موضعگیریاش همراه است.
برای نمونه او در پی حملات ترامپ به سپاه در توییتر خود همه پسران و دختران ایرانی را عضوی از سپاه نامید و این ادعا با واکنشهای شدید کاربران روبرو شد که قرابت فکری خود را با این نهاد نظامی انکار میکردند.
بروز این دست اتفاقها در کنار معطل ماندن سایر وعدهها نظیر رفع حصر از رهبران جنبش سبز و انفعال دولت در اعمال سختگیریهای امنیتی بر محمد خاتمی٬ به گروهی از حامیان انتخاباتیاش این تصویر و تصور را داده که خوشبینیشان نسبت به وعدههای روحانی بیش از اندازه بوده و او نسبتی با شعارهای انتخاباتیاش برقرار نمیکند.
شاید برای حامیان آزرده خاطر روحانی حالا دیگر چندان مهم هم نباشد که او نمیخواهد وعدههایش را عملی کند یا این که نمیگذارد به آن شعارها پایبند باشد.