وحید حقانیان از مسئولان ارشد بیت رهبری در انتقادی کمسابقه و بیپروا از اظهارنظر اسحاق جهانگیری درباره «مسکن مهر»، گفته است: «خدا لعنت کند معاون اول رئیس جمهور؛ اولین تخملق سیاسی را گذاشت.» او از «شلوغکاری» و «سیاسیبازی» و انتقاد «بیخودی» جهانگیری از مسکن مهر انتقاد کرد.
وحید ـ که خبرگزاریهای حکومتی و حتی صدا و سیما وی را «سردار» میخوانند ـ «معاون امور ویژه» رهبری و بازوی اجرایی اصلی شخص اول نظام محسوب میشود. او در بسیاری مراسم، بهجای رهبر جمهوری اسلامی حضور مییابد و حتی در سفر اخیرش به مناطق زلزلهزده غرب نیز به نمایندگی از رأس هرم نظام سیاسی و بجای وی، عازم غرب ایران شده است.
سخنان بسیار تند و تهدیدآمیز حقانیان ـ که وی ابایی از انتشار آن نیز ندارد ـ نشانه بسیار مهم و جدیدی از جایگاه بیت رهبری در ساختار سیاسی قدرت در جمهوری اسلامی است.
وحید، مستظهر به حمایت رهبر جمهوری اسلامی و متکی بر نصب توسط وی، به خود اجازه میدهد که با شدیدترین کلام، نفر دوم قوه مجریه را مورد «لعن» قرار دهد؛ مواجههای بسیار فراتر از انتقاد صریح و تند.
قابل توجه آنکه وحید در برابر پرسش و کسب اجازه برای انتشار فیلم توسط کسی که سخنان وی را ضبط کرده، با اعتمادبهنفس اعلام میکند که مشکلی وجود ندارد!
با اطمینان میتوان گفت «لعنت»ی که وحید نثار جهانگیری میکند متکی است بر «داده»ای که او از نظر شخص اول نظام در این موضوع دارد. وحید از موضع رهبر جمهوری اسلامی درباره سخنان معاون اول رئیسجمهور باخبر است، و مستظهر به آن، در برابر دوربینها، جهانگیری را هدف لعن و تهدید خویش قرار میدهد.
نباید از یاد برد که جهانگیری ازجمله اصلاحطلبانی است که همواره به رابطه خوب با رهبر جمهوری اسلامی شهره بوده، و این حملهی تند وحید به وی، حالا نوع نگاه بیت رهبری به کارگزاران نظام را نیز بازتاب میدهد.
حقانیان نمادی از اقتدار نظامی ـ امنیتیهای متصل به رهبری نظام، و شاهدی مهم از افزایش خودکامگی و اقتدار غیرپاسخگو در کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی است.
وحید از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، نفر سوم ویترین این آیین رسمی بوده؛ او حکمها را به رهبری داده، و تا هنگام دستبهدست شدنش از رهبری به رییسجمهوری، روی سن و پیش چشم دوربینها و بینندگان ایستاده است.
چند روز پیشتر، پیام تسلیت وی را به قاسم سلیمانی (فرمانده سپاه قدس) خبرگزاریهای حکومتی بهسورت گسترده بازنشر دادند. در آن پیام، وحید بهشکل محسوس و برجستهای، و بهطور مکرر، سلیمانی را «تو» ـ و نه «شما» ـ خطاب کرده بود. ادبیاتی که فراتر از وجه صمیمانهی پیام تسلیت، وقتی در سطح عمومی منتشر میشود، از اعتمادبهنفس وحید نیز نشانهها دارد.
اینک او درحالی معاون رئیسجمهور را بهصورت علنی و بیپروا مورد لعن و تهدید قرار میدهد که حتی در روایات سنتی نیز چنین امری نکوهیده است. چنانکه از پیامبر اسلام نقل شده که «از صفات مۆمن این است که اهل لعنت کردن نیست.» روایتهایی با مضمون تندتر از این هم وجود دارد، که دال بر نکوهش شدید «لعن» توسط پیامبر اسلام و حرمت آن حتی در نگاه سنتی است.
از منظر پیشگفته نیز «لعن»کردن اسحاق جهانگیری توسط معاون ویژه رهبر جمهوری اسلامی، اهمیتی مضاعف مییابد و قابلتأملتر میشود.
فراتر از اینها، نفس اینکه یک مقام بیت رهبری به خود اجازه میدهد معاون رئیسجمهور منتخب بیش از ۲۳ میلیون شهروند را مورد انتقاد و تهدید کمسابقه و لعنت قرار دهد، بسیارمهم است. کسی که خود را به هیچکس جز شخص اول نظام پاسخگو نمیداند، و متکی بر همین جایگاه، با اعتماد به نفس، ارزیابی و داوری میکند و لعن.
در تاریخ جمهوری اسلامی به دشواری میتوان مشابه چنین ادبیات بیپروایی را در انتقاد یک کارگزار نظام از یکی از مسئولان ارشد کشور، شاهد آورد. حملهای بسیارتند که نشانهی جدید و دیگری است از تفاوت دیدگاهها در بیت رهبری و قوه مجریه.
«لعنت»ی که وحید نثار جهانگیری میکند، نه فقط از جایگاه نیروهای موثر در بلوک قدرت پردهبرداری مجدد میکند، و نه تنها قوه مجریه را هدف هجمهای جدید قرار میدهد، بلکه بار دیگر از کیفیت تعامل و توازن نیروهای سیاسی موثر در بلوک قدرت رونمایی میکند.
حقانیان که پیش از این نیز مشهور بوده به حمایت از احمدینژاد (چه در شهردارشدن وی، چه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ و چه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸)، برآشفته از انتقاد جهانگیری از کیفیت مسکن مهر، بار دیگر در کنار باند احمدینژاد ـ مشایی میایستد؛ آنهم در هنگامهای که باند مزبور به نمایشهای کاریکاتورگونه از «تظلمخواهی» دست زدهاند و همچنان از کارنامه اسفبار خود و هشت سال ریختوپاش و سرکوبگری و ناکارآمدی و خسارت به منافع ملی دفاع میکنند.
در چنین هنگامهای، حتی احمدینژاد آزادانه راهی منطقه زلزلهزده میشود و عضویت وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه مییابد، و همزمان خاتمی از رفتن به مراسم عزاداری منع میشود و حصر موسوی و کروبی و رهنورد مستدام است.
در سطحی دیگر، اظهارنظر مهم وحید از یکسو هشداری جدید برای دولت اعتدالگرا و نیروهای اجتماعی حامی آن است، و از سویی دیگر مصائب و پیچیدگیهای دموکراتیزاسیون را در ایران امروز محسوس میکند.
باید منتظر واکنش جهانگیری و فراتر، دولت روحانی بود؛ آیا آنان به نقد دولت احمدینژاد ـ بهویژه پروژهی بسیار هزینهبر مسکن مهر برای اقتصاد و جامعه ایران ـ خواهند پرداخت؟
افزون بر این، واکنش افکار عمومی در جامعه مدنی ایران ـ بهخصوص در روزنامههای اصلاحطلب و اعتدالگرای حامی دولت ـ به سخنان وحید مهم است؛ اگر بهدلیل سرکوب و سانسور و تهدید، امکان انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی در رسانههای داخل کشور وجود ندارد، آیا ارزیابی حقانیان از مسکن مهر و نیز ادبیات وی نیز از نقد مصون میماند؟
اگر ادبیات وحید و داوری وی درباره مسکن مهر مورد نقد قرار نگیرد، آیا او و دیگر بازوهای اقتدارگرایی برای حمله به دولت و پیشبرد پروژههای خود و نیز افزایش اقتدار غیردموکراتیک در ساختار سیاسی قدرت، تهییج نخواهند شد و انگیزهای مشدد نخواهند یافت؟
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…