حالا دیگر احمدینژاد را دلقکی میدانند که توهم زده و در خیالش تودههای مردم را پشتیبان خود میداند. محمد مهاجری از نویسندگان روزنامه کیهان که وجدانش گاهی ادای بیدار بودن در میآورد، تحصن اهل بیتِ احمدینژاد در شاه عبدالعظیم و تاختن رییسجمهوری سابق به رییس قضای فعلی را نمایشی مسخره دانسته و باعث تفریح زوار حرم. و بعد در تاریخ نگاری جوری از پر و بال گرفتن احمدی نژاد و بر آمدن دولتش نوشته انگار که از زیر بته به عمل آمده و حاصل اشتباه کوچکی در شورای شهر تهران بوده است.
کیهاننویس سابق مینویسد:«احمدینژاد در سال ۸۲ در شهرداری جان میگیرد و جریان اصولگرایی به راحتی اجازه میدهد در شهرداری و ریاستجمهوری جا خوش کند، همه این اتفاقات هم مانند یک رویا پیش میآید.»
مضحک و بلکه رذیلانه است که یکی از هواداران احمدینژاد و کسی که روزنامه متبوعش از دست احمدینژاد لقب منتقد دلسوز را گرفت، چنین نعل وارونه میزند. برادر! تاریخی که تو تحریف میکنی و رانتاش را خوردهای، ما به خون دل زیستهایم.
در دوران جمهوری اسلامی پس از روحالله خمینی که تاریخ را به دو قسمت قبل و بعد از انقلاب تقسیم کرد، کسی مثل احمدینژاد تاثیرگذار نبوده و نیست. ظهور احمدینژاد آخرین بارقه امید اصلاح نظام جمهوری اسلامی را بر باد داد و این تحفه، خلاصه جمهوری اسلامی و مصداق آن حرف خمینی است که حفظ نظام -بخوانید قدرت- اوجب واجبات است به هر وسیلهای.
دوران هشتساله ریاست جمهوری، احمدینژاد با هدر دادن آخرین فرصت نفتی و تاراج ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی و بر جا گذاشتن خزانه خالی و در انداختن طرحهای اسفناکی مثل یارانه نقدی و مسکن مهر و فقر گستری و انهدام مدیریت نیمبند نظام اسلامی و رجزخوانی در فضای بینالملل و در نتیجه تحریم فلجکننده ایران، سرنوشت کشور را به کلی تغییر داد.
اما این احمدینژاد که نیت و عملش سرشار از خیانت و جنایت است، مستظهر به عنایات شخص رهبری بوده و هست و برآمدنش چیزی جز غلیان شهوات قدرتطلبی خامنه ای نبود. اگر احمدینژاد شهردار شد با رضایت خامنهای و اگر رییسجمهور شد با تقلب بیت و حیله رهبری بود.
رهبری با ساختن دو قطبی فقر و ثروت و فرستادن هاشمی و احمدینژاد به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ ، دوست دیرینهاش هاشمی را برای همیشه از قدرت کنار زد و سال ۸۸ هم موسوی و کروبی را با همین مهرهی خبیث از دایره نظام کنار گذاشت
در هشت سال ریاست جمهوری احمدینژاد، رهبر و مجلس و قوه قضاییه و تمام دستگاههای تبلیغی نظام مثل کوه پشت دروغزنی و دغلکاری این مردِ نامرد ایستاده بودند.
هنوز خاطره سال ۸۸ و خونریزی نظام اسلامی در کوچه و خیابان در سینه مردم زخم دیدهای که به سکوت راهپیمایی میکردند، حک و نوایی شیطانی که میگفت به احمدینژاد نزدیکتر است، در تاریخ ثبت شده است. اگر قرار بر محاکمه باشد البته که نباید احمدینژاد و دار و دستهاش را به تنهایی محاکمه کرد و این قوه قضاییه که سر سلسله ظلم است، شایسته برگزاری آن دادگاه نیست.
محمد مهاجری نوشته است که نظام با احمدینژاد مماشات میکند، چون میداند که این بستنشینی ها و پردهدریها تاثیری بر مردم ندارد به زبان دیگر هیچکس مانند هواداران و حامیان احمدینژاد یقین ندارند که دولت هشت ساله محمود، دروغ و تقلب بود و عقبه اجتماعی در کار نبوده است.
حالا در این وانفسایی هزل و پوچ که آدمی نمیداند بخندد یا گریه کند احمدینژاد به دنبال جا کردن خود در میان مردم است وکسب اعتباری که با حمله به لاریجانی و دستگاه قضا احیانا نصیبش میشود و لاریجانی و دستگاه قضاییاش در پی محاکمه رییسجمهوری بدلی هستند تا ثابت کنند عادل و دادگرند.
دست آخر احمدینژاد دستگیر خواهد شد و آن اسرار مگو را هم خواهد گفت و آب از آب تکان نخواهد خورد و ای بدا به حال ما که فرصت زندگی را در این جنگ زرگری از دست دادیم و به قول صائب:
نه دین ما به جا و نه دنیای ما تمام
از حق گذشتهایم و به باطل نمیرسیم
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…