از نخستین ماههای روی کار آمدن محمود احمدینژاد بهویژه پس از تعریف کردن «ماجرای هاله نور» که باورمندانه آن را با آبوتاب در حضور آیتالله جوادی آملی بازگو کرد، مساله «اختلال روانی» احمدینژاد بهشدت بر سر زبانها افتاد. یکبهیک یاوه گوییهای او، خودبزرگبینیاش، رفتارهای خارج از عرف او و… فرض اختلال روانی او را قوت میبخشید.
مهدی خزعلی از نخستین کسانی بود که مساله اختلال روانی احمدینژاد را با استناد به منابع موثق روانشناسی مطرح کرد. او فاش ساخت که احمدینژاد به تجویز روانپزشک دارو مصرف میکرد. او نوشت که احمدینژاد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی (هیستریونیک) و خودشیفتگی (نارسیستیک) است. ازعلائم بیمار هیستریونیک دیدن «هاله نور» و از علایم بیمار نارسیستیک گندهگویی، تحقیر دیگران (مثل خس و خاشاک خواندن مردم) و خود بزرگبینی است. دکتر مسعود نقرهکار نیز در مقالهای به تفصیل شواهد مهمی از اختلال روانی احمدینژاد به دست داده است. حسین باستانی نیز فرضیه عدم تعادل روانی احمدی نژاد را طی یادداشتی به تفصیل بحث کرده است.
هدف از این یادداشت پرداختن به ابعاد اختلالات روانی احمدی نژاد نیست. آنچه منظور نظر این یادداشت است تاکید دو تن از مدیران احمدینژاد است که آنان نیز اینک احمدینژاد را بیماری روانی دانستهاند که نیازمند مراجعه به پزشک است.
محمدعلی رامین، مشاور مطبوعاتی محمود احمدینژاد، در مطلبی که در کانال خود منتشر کرده با اشاره به وضعیت روانی احمدینژاد نوشته است که «به دلیل حاد شدن بیماری مزمن خودپرستی احمدینژاد، ایشان را تا بازیافت سلامتی نسبی، در آسایشگاه روانی تحت مراقبتهای ویژه قرار بدهند.»
از این مهمتر، غلامحسین محسنی اژهای، وزیر اطلاعات دولت اول احمدینژاد و سخنگوی کنونی قوه قضائیه، فرضیهی نیاز احمدینژاد برای مراجعه به روانپزشک را مطرح ساخته است. با بالا گرفتن تنشها میان احمدینژاد و قوه قضائیه، محسنی اژهای احمدینژاد را تلویحاً به نداشتن سلامت روانی متهم کرده و گفته که اگر لازم باشد، پرونده او به پزشکی قانونی ارجاع داده میشود. به گفتهی او: برخی میگویند رئیسجمهور سابق و نزدیکانش باید «به پزشکی قانونی بروند» تا معلوم شود که «این اقدامات از یک آدم عاقل سرچشمه میگیرد یا خیر».
بدین ترتیب و بنا به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه، آنچه پیشتر در خصوص بیماری روانی و اختلال شخصیت محمود احمدینژاد بر سر زبانها افتاده بود، تلویحا از زبان یک مقام قضائی و عضو پیشین کابینه احمدینژاد مورد اشاره قرار گرفته است.
طرح «اختلال روانی احمدی نژاد» چرا؟
صرف نظر از شواهد جدی دال بر بیماری روانی احمدینژاد که از همان روزهای نخست پیدا بود، این پرسش مطرح است که چرا اینک موضوع بیماری روانی احمدینژاد مطرح میشود؟ مگر علائم بیماری روانی او از همان آغاز روشن نبود؟ پس طرح این موضوع اینک چرا؟
به بیان دیگر، محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه گفته که «حکمتِ» مماشات دستگاه قضا با احمدینژاد بعدا روشن میشود. این حکمت چیست؟
یک پاسخ میتواند این باشد که برای جار و جنجالهایی که احمدینژاد هر هفته برپا کرده ناگزیر باید نظام تدبیری بیاندیشد. زندانی یا حصر کردن «عزیز دردانه» آن روزهای رهبر (که نظرش به نظر او نزدیکتر بود)، چندان صلاح نیست. متصف کردن او به «اختلال روانی» که پیشتر توسط متخصصان مطرح شده بود، راه حل بهتری است. یک بیمار روانی را نه محاکمه میکنند و نه زندانی. او را از انظار دور میکنند.
از یک سو «بگم بگم» های احمدینژاد علیه سران نظام قابل تحمل نیست و از سوی دیگر محاکمه علنی او که به یک مطالبه عمومی تبدیل خواهد شد، صلاح نیست. ناگزیر چارهای دیگر باید اندیشید. چه چارهای بهتر از طرح اختلال روانی او.
در چنین شرایطی اگر هرگونه محکومیتی برای احمدینژاد بریده شود، او توانسته خود را مظلوم و ستمدیدهای جا زده باشد که دهانش را به دلیل بازگو کردن درد مردم و به جرم مبارزه با فساد بستهاند. او عزتمندانه از صحنه کنار میرود تا به دلیل پیوند پیشیناش با رهبر (حمایت خامنهای از او در ۸ سال) عزت رهبر را لکهدار کند. اما اگر حذف او نه به دلیل مجرمیت بلکه به دلیل «روانپریشی» باشد که به دلیل تحمل خدمات طاقتفرسا (!) در ۸ سال خدمترسانی (!) عارض شده، حذف او چندان برای نظام پر هزینه نخواهد بود. در نهایت خواهند گفت که احمدینژد به تجویز روانپزشک برای دورهای «تحت نظرپزشک» است و با طولانیشدن این دوره استعلاجی و قطع ارتباط او با رسانهها، تنها کرسی او در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز از او گرفته خواهد شد و به این ترتیب، حذف یک رییسجمهوری دیگر رقم خواهد خورد، اما، این بار به دلیل «اختلال روانی».
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…