حجاب اجباری نه اخلاقی است نه دینی

گفتگو با محمدتقی فاضل میبدی

زیتون- فیروزه رمضان زاده:۳۷ سال از اجباری شدن حجاب در ایران می‌گذرد و هنوز هر هفته در منبرهای نماز جمعه و در خطابه‌های فقها فریاد وا اسلاما درباره حجاب سرداده می‌شود. گشت‌های ارشاد با ماموریتی مشابه جایگزین کمیته‌ها شده‌اند و طرح‌ها و برنامه‌های پر هزینه در طی این همه سال به اجرا درآمده تا حکومت موفق به تحمیل الگوی خود برای پوشش زنان شود اما نتیجه چیزی جز شکست نبوده است. زنان به ویژه در شهرهای بزرگ٬ الگوی مورد پسند حکومت را به چالش کشیده‌اند و برگزیدن پوشش متفاوت٬حتی به شکلی از مبارزه مدنی تبدیل شده است.

تمام تحمیل‌ها درباره حجاب و بگیر و ببندهای ناشی از آن توسط قانونگذاران جمهوری اسلامی به شرع اسلام نسبت داده می‌شود اما این ادعا در بین همه دین پژوهان خریدار ندارند و مورد تایید نیست.حجت الاسلام محمدتقی فاضل میبدی، عضو ارشد مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه ی قم از جمله کسانی است که به شکلی روشن با تحمیل حجاب مخالفت است و در گفتگو با زیتون معتقد است:«حجاب را به هیج وجه نمی توان به کسی تحمیل کرد.»
متن کامل گفتگو را بخوانید:
آقای میبدی، آیا تحمیل کردن حجاب به کسانی که به حجاب اعتقادی ندارند از نظر اخلاقی امری موجه است؟
در اسلام، حتی نماز یا روزه تحمیلی نیست چه برسد به حجاب، اصلاً ما در دین تحمیلی نداریم، اساس دین، اختیار و انتخاب است، در خود قران هم این مساله اشاره شده، حجاب را به هیج وجه نمی توان به کسی تحمیل کرد، آن چیزی که قابل تحمیل است در عرف بشر، این است که اگر کسی بخواهد در انظار مردم هنجارشکنی کند و نظام جامعه را برهم بریزد در هر عرفی، حکومت، جلوی او را می گیرد ولی مساله ای به عنوان مساله دینی در هیچ عرفی و مذهبی امری تحمیلی بر بشر نیست.

اگر در جامعه یک خانمی خواسته باشد مثلاً حجاب نداشته باشد، از جهت شرعی، شما هیچ ملزم نیستید که او را ملزم کنید حجاب داشته باش

آیا به نظر شما قانون در مورد حجاب باید تغییر کند؟
قانونی برای اجباری کردن حجاب نداریم. این قانون کجا آمده ؟ ببینید ما در شرع، دستور داریم که زن باید حجاب داشته باشد، این مساله چیزی است که همه رسانه ها در موردش نوشتند، ولی این که در جامعه حجاب بر زن تحمیل شود اصلا چنین قانونی را من سراغ ندارم.
فارغ از انتقاداتی که در همان سال نخست پیروزی انقلاب اسلامی از سوی آیت الله خمینی نسبت به وضعیت حضور زنان در ادارات دولتی مطرح شد و پس از آن همه ادارات دولتی موظف به رعایت حجاب شدند، در سال ۱۳۶۰، در بند ۵ ماده ۱۸ قانون بازداری نیروی انسانی مؤسسات دولتی و وزارتخانه های وابسته به دولت، بی حجابی به عنوان تخلف شناخته شد. در سال ۱۳۷۵ در تبصره ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵که همان ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات مصوب سال ۱۳۶۲است بی‌ حجابی جرم اعلام و برای آن حبس و جزای نقدی تعیین شد. در این زمینه چه توضیحی دارید؟
ببنید اگر این مساله در جرائم عمومی آمده باشد مهم است. اما اگر در مجازات های اسلامی آمده باشد جزو جرائم عمومی است و مجازات اسلامی دارد. آن یک بحث دیگر است. قانونی که شما می گویید یعنی باید لایحه باشد، به مجلس رفته باشد، در مجلس تصویب شده باشد، بعد شورای نگهبان تایید کند و دولت ملزم به اجرا باشد، این می شود قانون، آن تذکرات سال ۵۷ که در دوایر دولتی آمده به نظرمن قانون و مصوبه مجلس نبوده و حالا من یادم نیست در مجازات های اسلامی و در جرائم عمومی آمده باشد که اگر زنی بی حجاب بود می شود او را حد و تعزیز زد یا الزام کرد، من ندیدم.
بنابر ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی،‌ چنانچه قاضی تشخیص بدهد، می تواند حبس و شلاق متهم را به جزای نقدی تبدیل کند. پس مجازات شلاق هم می تواند برای زنان بی حجاب صادر شود.
من تعجب می کنم، دیدگاه فکری که من دارم این است که اگر یک زن بی حجاب به خیابان آمد اگر خواسته باشید به او شلاق بزنید این مساله با هیچ یک از مبانی شرعی و دینی به نظر من سازگار نیست
در یک جامعه چند فرهنگی نظیر ایران، دارای اقوام و عقاید متفاوت‌‌ آیا برقراری یک قاعده مشخص درباره پوشش، باعث آسیب به تنوع فرهنگی نمی شود؟
ببینید تکثرگرایی فرهنگی یک مساله بسیار مفصلی است. در جامعه ای که انسان ها زندگی می کنند، دارای ایده ها، فرهنگ ها و موارد مختلفی هستند شما اگر در جامعه یک خانمی خواسته باشد مثلاً حجاب نداشته باشد، از جهت شرعی، شما هیچ ملزم نیستید که او را ملزم کنید حجاب داشته باش، فقط اگر خواسته باشید دینی هم برخورد کنید باید از باب تذکر و بحث و صحبت با او برخورد کرد. ولی اگر کسی را الزام کنید که در جامعه حجاب داشته باش و او هم از جهت فکری و مذهبی این موضوع را قبول نداشته باشد این الزام، به نظر من نه اخلاقی است و نه دینی .
پس از نظر شما حجاب نباید اجباری باشد؟
به هیچ وجه الزامی نیست، من قبلا هم گفتم هیچ یک از مبانی و احکام دین الزامی نیست. حجاب اجباری نیست.
آیا زنان در جامعه ایران می توانند به صورت بی حجاب در انظار عمومی ظاهر شوند یا در انتخاب پوشش خود آزاد باشند؟
ببینید من دو مساله دارم، یک مساله عرف ایران و دیگری بحث شرع و الزامات شرعی، مثلاً من حاضر نیستم خانمم و دخترم بی حجاب به خیابان بیایند. چرا؟ چون عرف جامعه ایران نمی پذیرد که زن یک روحانی بی حجاب به خیابان بیاید. عرف، این موضوع را تحمل نمی کند. به هر حال ما یک بحث عرف هم داریم اینکه عرف ایران چقدر این مساله را تحمل می کند. شما از زن های ایران یک آمار بگیرید به نظر من بالای ۵۰، ۶۰ درصد از زن های ایرانی می خواهند باحجاب باشند. حالا من کار ندارم این نظر درست است یا غلط، اما معتقدم عرف جامعه یک موضوع جداست، اما شما از من سوال می کنید که آیا می توان در اسلام حجاب را اجباری کرد؟ بنده معتقدم نمی توان اجباری کرد.
فکر می‌کنید روشنفکران دینی برای کسانی که از تحمیل‌های حکومت در برابر حجاب خسته و ناراضی‌ هستند چه پاسخی دارند؟
خب باید این سوال را از خودشان سوال کنید، من خیلی روی این مساله صاحب نظر نیستم، نمی خواهم از جانب روشنفکران مذهبی حرف بزنم. بنده معتقدم که دین، یک امر بسیار انسانی است در ذهن و وجود انسان، امری است که می خواهد بشر را از بسیاری مسائل آزاد کند و به جایی فراسوی عالم دیگری ببرد، که خود بحث دیگری است، اما این که ما خواسته باشیم بیاییم در مورد مسائل سیاسی و حکومتی بحث کنیم و حجاب را به میان بکشیم آن هم بحث های دیگری است که باید برویم سراغ مبنای این قضیه که آیا دین از سیاست جداست یا جدا نیست؟ آیا دین می تواند حکومت کند یا نمی تواند حکومت کند؟ به همین دلیل، روشنفکران دینی برای این سوالها پاسخ واحدی ندارند که من هم بگویم پاسخ آنها این است. این یک بحث تئوریکی مفصلی است. بنده ممکن است الان معتقد باشم دین در دایره حکومت، نباید بیاید. مثلاً حکومت، یک امر تجربی، عقلایی است و شریعت اسلام هم هیچ شکل و محتوایی برای حکومت معین نکرده، ولی بالاخره در جامعه دینی، مردم، احکام دینی می خواهند. این یک واقعیت است، البته ممکن است خیلی ها نظر من را قبول نداشته باشند، حتی روشنفکران دینی.
اگر اکنون اول انقلاب بود آیا شما از آزادی پوشش دفاع می‌کردید و طرفدار حجاب به صورتی می‌بودید که در حال حاضر وجود دارد؟
من براین باورم که همان اول انقلاب هم که خواستند حجاب را اجباری کنند بزرگوارانی مخالفت کردند حتی مرحوم آقای طالقانی و بسیاری دیگر گفتند الان مساله اصلی ما مساله حجاب خانم ها نیست، خیلی ها در آن زمان معتقد بودند که حجاب نباید در جامعه اجباری باشد.
شما هم در همان زمان، مخالف اجباری بودن حجاب بودید؟
ببینید من همیشه تفکرات روشنفکری داشتم و در این قضیه متهم هم هستم. ما این همه مشکلات اقتصادی، سیاسی و جهانی جامعه داریم بیایم مساله خانم ها و حجاب آنها را مطرح کنیم. اگر برفرض هم در نظر من این بوده جزو اولویت ما نبوده. ولی الان خودم بنابر بحث های تئوریکی براین باورم که شما نمی توانید در جامعه ای حجاب را به قول یکی از آقایان «روسری با توسری» برای مردم درست کنید، اصلاً نمی شود و طرف، اگر به چیزی معتقد نباشد، جزء ارزش های اخلاقی‌اش نباشد، خواسته باشید او را به این امر وادار کنید، پاسخش منفی خواهد بود، به همین دلیل است که اجبار در جامعه درست نیست. اما اگر شما خواسته باشید در خیابان از چراغ قرمز بگذرید، پلیس شخصاً جلوی شما را می‌گیرد، چون این کار، هنجارشکنی است، اما آن مساله می شود اجبار یک امر اعتقادی، مذهبی و اخلاقی که فرد باید به آن معتقد باشد.
آیا برای فرزاندن و احیاناٌ نوه‌های خود این حق را قائل هستید که نوع پوشش را خودشان انتخاب کنند؟
من هیچ وقت آنها را الزام نکرده ام، ولی خودم دوست دارم در عرف جامعه ایران، آنها حجاب داشته باشند
ایا امیدوار هستید روزی فرا برسد که شهروندان ایرانی از حق پوشش اختیاری برخوردار باشند؟
بیایید در خیابان ها نگاه کنید برخی از خانم ها همین الان هم حجابشان، حجاب نیست، من به کشورهای اسلامی دیگر رفته ام اما به نظر من هیچ جا مثل ایران خانم ها در مساله حجاب اوپن نیستند.
چون درکشورهای اسلامی حجاب، امری اجباری نیست.
دقیقاً، اینجا چون حجاب را خواسته اند اجباری کنند لذا پاسخ خوبی هم نگرفته اند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. جناب میبدی ! در کجای شرع (بجز ادعاهای فقیهان وملایان) دستور حجاب بصورت امروزی داده شد ؟
    در کجای قرآن آمده ؟ یا کی و کجا بر پایه کدام سند و مدرک پیامبر دستور دادند که زنها این همه لباس بپوشند ؟ کجا و کی دستور دادند صورت زن بیرون باشد ولی برای چند تار موی زن این همه حساسیت باشد ؟
    آیا در زمان ایشان یک زن مسلمان در حجاز این همه لباس می پوشید ؟!

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »