حمایت «ظریف» از نقض حقوق بشر

هادی حکیم شفایی

محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت روحانی، به عنوان یکی از معدود چهره های موجه و خوش ظاهر و جذاب در میان وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در تمام ادوار این نظام شناخته می شود؛ او به‌خصوص در جریان مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی با قدرت های غربی، با تدبیر قابل قبولی که از خود نشان داد و با آن انگلیسی سلیس و شمرده ای که سخن می گفت توانست برای بسیاری از جوانان ایرانی تبدیل به یک قهرمان ملی شود. محبوبیت او تا حدی پیش رفت که برخی او را با محمد مصدق، نخست وزیر پیشین ایران مقایسه کردند و تلاش کردند اقدامات او در صیانت از حقوق مردم را با مصدق یکسان سازی نمایند.

اما دیری نپایید که مواضع ظریف در خصوص حقوق بشر مردم ایران، به‌خصوص آزادی های مدنی و سیاسی، چهره‌ی قهرمان‌سازی‌شده او را در نگاه بسیاری از ناظران و فعالان سیاسی و مدنی خدشه دار ساخت. ظریف هرگاه در برابر خبرنگاران خارجی حاضر می‌شد و با سوالاتی در مورد زندانیان سیاسی، اعدام‌ها و آزادی‌های سیاسی و مدنی مواجه می‌شد، یا خود را به طرز شگفت‌آوری به بی‌خبری می زد و یا اینکه با ادعای استقلال دستگاه قضایی، خود و دولت متبوعش را فاقد صلاحیت بررسی و پاسخگویی اعلام می‌کرد و حاکمیت بی‌تردیدِ قانون را بر عملکرد دستگاه قضایی، جاری می‌دانست! او این رفتار را بارها و بارها تکرار کرد به گونه ای که بسیاری از ناظران به این باور رسیدند که او هیچ‌گونه دغدغه‌ای در قبال حقوق بشر مردم ایران در حوزه حقوق سیاسی و مدنی ندارد و مواضع ملی‌گرایانه او فقط و فقط محدود است به مسائل مرتبط با حقوق هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران. در واقع ظریف هیچ‌گاه حتی در ظاهر و حتی برای نشان دادنِ وجهه ی اخلاقیِ دیپلماسی خود هم که شده، نخواست به سوالات ناظرین در خصوص نقض حقوق بشر، پاسخ قانع کننده و صادقانه بدهد!

قطعا ناظرینِ منتقد و فعالین حقوق بشر با شناختی که از ساختار سیاسی و حقوقی جمهوری اسلامی دارند می دانند که قرار نیست و امکان پذیر نیست که وزیر امور خارجه ایران بتواند به لحاظ قانونی و بطور مستقیم، زمینه آزادی زندانیان سیاسی، رهبران در حصر و اجرای آزادی های سیاسی ملت را فراهم سازد اما اتخاذ موضعی شجاعانه، صادقانه و اخلاقی می توانست او را به یک قهرمان اخلاق و الگویی برای سیاستمداران ایران بدل کند. علاوه بر اهمیت الگوسازی در سیاست، او این امکان را داشت و دارد که با یاری رئیس جمهور، برای فراهم کردن شرایط بهتری برای اجرای حقوق مدنی و سیاسی، با دستگاه قضایی وارد گفتگو و چانه زنی و ریش سفیدی شود، کاری که مهدی کروبی در دوران ریاست خود در مجلس شورای اسلامی انجام می داد. و اما در جریان اعتراضات اخیر مردمی و سرکوب اعتراضات توسط جریان اقتدارگرا، در حالی که انتقادات غرب از وضعیت حقوق بشر در ایران شدت گرفته، ظریف برای بار چندم، بی اعتنایی و بی توجهی خود به حقوق بشر را به نمایش گذاشت. او در ابتدا مدعی شد که مردم ایران حق اعتراض دارند اما توضیح نداد که این حق، چگونه و با چه مکانیسمی و در کجا و چه زمانی اجرا شده یا قرار است اجرا شود!

آقای گابریل وزیر خارجه آلمان، روز یکشنبه گفته بود که اتحادیه اروپا، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، را برای گفت و گو درباره اعتراضات اخیر ضد دولتی که بسیاری از شهرهای ایران را فراگرفت دعوت خواهد کرد. ظریف روز دوشنبه ۸ ژانویه در حاشیه «کنفرانس امنیتی تهران» در واکنش به اظهارات یک روز پیشتر زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان، صحبت سخن گفت و همچون گذشته اعلام کرد که دیدار او با رهبران سه کشورِ عضو اتحادیه اروپا برای بحث درباره برنامه جامع اقدام مشترک است نه موضوع دیگری. او این موضع «ضد قهرمانانه» را در حالی اتخاذ می کند که بیش از ۲۰ نفر در حوادث اخیر کشته شدند و صدها نفر از معترضین در بازداشت به سر می برند! شاید گفته شود که او در مورد مذاکره پیرامون حقوق بشر از خود اختیاری ندارد و دستور از جای دیگری صادر می شود اما پاسخ ندادن و بی اعتنایی او به سوالات خبرنگاران در مورد نقض حقوق بشر را چگونه می توان توجیه نمود؟ و از آن مهمتر اینکه پس از اعلام وضع تحریم های حقوق بشری بر صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه از سوی ایالات متحده، ظریف از او به شدت حمایت کرده و گفته است که تحریم رئیس قوه قضاییه خط قرمز ماست! او در حالی چنین موضعی می گیرد که قبلا بارها و بارها در پاسخ به سوالات خبرنگاران در مورد نقض حقوق بشر در ایران، مدعی بود که قوه قضاییه مستقل است و طبق قانون عمل می کند!

نگارنده بر این باور است که ظریف هر چه بوده قطعا نه می تواند الگو باشد و نه قهرمان ملی. جذابیت مقطعی او را بیشتر می توان به حساب ضعف، عدم جذابیت و عدم شایستگیِ وزرای خارجی پیشین جمهوری اسلامی دانست و لاغیر. ظریف، نه در قامت قهرمانانه ی مصدق می تواند باشد و نه در ردای سیاست مداری اخلاقگرا و الگوشده همچون مهندس بازرگان. او فقط و فقط دیپلماتی است که با میانه روی مذاکره می کند و به خوبی سخن می گوید. ظریف، دیپلماتی است که «با ظرافت» از نقض حقوق بشر در ایران حمایت می کند!

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »