متهمان و مطلعان یک ترور

زیتون-احسان مهرابی:«پای محمدجوادباهنر،عضو شورای انقلاب هنوز روی پلکان هواپیما بود که امیرعباس بحرینیان، رئیس کمیته انقلاب اصفهان با حکم قضایی فتح الله امید نجف آبادی ترور شد».

این روایت کاظم موسوی بجنوردی، استاندار وقت اصفهان، از ترور امیرعباس بحرینیان، فرمانده کمیته انقلاب اصفهان، است؛ تروری که نه از سوی گروه‌های مسلح مخالف جمهوری اسلامی بلکه توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران انجام شد.

تروری که بر اساس قرائت رسمی حکومت با دستور مهدی هاشمی، برادر داماد آیت‌الله منتظری، انجام شده اما برخی حاضران در آن اتفاقات محمد عطریان‌فر، فرمانده وقت اطلاعات سپاه پاسداران، را آمر این  ترور معرفی می‌کنند.

در قرائت رسمی حکومت ترور امیر عباس بحرینیان جزو اتهامات مهدی هاشمی است اما برخی از حاضران در آن اتفاقات محمد عطریانفر، فرمانده وقت اطلاعات سپاه پاسداران، را آمر این ترور معرفی می‌کنند.

براساس کتاب «واقعیت‌ها و قضاوت‌ها»که در دفتر آیت الله منتظری نوشته شده، این ترور توسط واحد اطلاعات سپاه اصفهان انجام شده است. درآن زمان محمد عطریان‌فر، عضو فعلی حزب کارگزاران سازندگی و فعال سیاسی، فرمانده این واحد بوده است.

براساس این کتاب احمد سالک، فرمانده وقت سپاه اصفهان و نماینده فعلی مجلس و آیت‌الله جلال الدین طاهری، امام جمعه اصفهان، نیز از تصمیم برای این ترور«آگاه بودند».

این ترور ریشه در درگیری‌های دو جریان مشهور به انقلابی و محافظه‌کار داشت که دو روحانی شاخص در اصفهان نماد آن بودند.

مهدی هاشمی و حذف قائم‌مقام رهبری در گفت‌وگو با احمد منتظری

پیدا و پنهان مهدی هاشمی

ابهام در ماجرای ایران‌کنترا پس از ۳۰ سال

پس از انقلاب ۵۷ دو روحانی ذی‌نفوذ در اصفهان با یکدیگر نبرد قدرت داشتند. آیت‌الله جلال‌الدین طاهری به عنوان نماینده جریان مشهور به انقلابی و «خط امامی» و آیت‌الله حسین خادمی به عنوان نماینده جریان مشهور به محافظه‌کار.

 

آیت الله جلال الدین طاهری و آیت الله حسین خادمی

دراین میان آیت‌الله خمینی و آیت‌الله حسینعلی منتظری نیز از جریان مشهور به انقلابی حمایت می‌کردند.

به گفته کاظم موسوی بجنوردی، آیت‌الله خمینی در دیداری پیش از سفر به اصفهان برای تصدی سمت استانداری، به او گفته «آیت‌الله طاهری با ما است، آیت‌الله خادمی هم انسان خوبی است اما اطرافیانش با ما نیستند، شما در جهت وحدت حرکت کن و ملیون و مصدقی‌ها را هم در تشکیلات خود راه نده».

 احمد سالک، فرمانده وقت سپاه اصفهان و نماینده فعلی مجلس و آیت‌الله جلال‌الدین طاهری، امام جمعه اصفهان، نیز از تصمیم برای ترور بحرینیان«آگاه بودند».

نماد درگیری این دو جریان درگیری بین کمیته‌های اتقلاب و سپاه پاسداران اصفهان بود. کمیته‌های انقلاب اصفهان وابسته به جریان آیت‌الله خادمی بودند و سپاه پاسداران اصفهان، وابسته به آیت‌الله طاهری و نزدیکان آیت‌الله منتظری.

این نبرد قدرت، بین سپاه و کمیته اصفهان تا درگیری‌های مسلحانه‌ بالا گرفت و از جمله در درگیری های سپاه قهدریجان و کمیته فلاورجان در دوره استانداری کاظم موسوی بجنوردی تعدادی کشته شدند.درگیری ها اما در سال های بعد نیز ادامه یافت و تنها درسال ۶۱ در یکی از این درگیری ها ۱۱ نفر کشته شدند.

به گفته کاظم موسوی بجنوردی، پس از درگیری‌ها اولیه بین این دو نهاد، آیت‌الله محمدبهشتی از او خواست که کمیته‌های انقلاب در این استان را منحل کند؛ موضوعی که آیت‌الله مهدوی کنی، رئیس کمیته‌های انقلاب، از آن اطلاع نداشت.

نیروهای کمیته اما در واکنش به این دستور استاندار در مقابل ساختمان‌های خود سنگربندی می‌کنند و اسلحه‌های خود را تحویل نمی‌دهند.

 

آیت الله حسین خادمی

استاندار وقت اصفهان می‌گوید در خانه اش با حضور احمد سالک فرمانده سپاه اصفهان، یحیی رحیم صفوی، صیاد شیرازی و حسن ساطع جلسه‌ای برگزار می‌شود و او پیشنهاد می‌کند «با نارنجک» به نیروهای کمیته حمله کنند اما حسن صانعی، از دفتر آیت‌الله خمینی، با او تماس می‌گیرد و خواستار جلوگیری از هرگونه درگیری می‌شود.

در نهایت محمدجواد باهنر از شورای انقلاب مامور می‌شود که برای حل اختلاف و یا به عبارتی انحلال کمیته‌های انقلاب به اصفهان سفر کند.

کمیته‌های انقلاب اصفهان وابسته به جریان آیت‌الله خادمی بودند و سپاه پاسداران وابسته به آیت‌الله طاهری و نزدیکان آیت‌الله منتظری.

رضا میرمحمد صادقی از نزدیکان امیر عباس بحرینی گفته است:«شورای انقلاب هم دکتر محمدجواد باهنر را برای حل اختلاف به اصفهان اعزام کرد. اولین جلسه حل اختلاف در منزل آیت‌الله خادمی و با حضور آیت‌الله طاهری، علی‌اکبر پرورش، شیخ عبدالله نوری، حسین رضایی، شیخ عباسعلی روحانی، ادیب، فضل‌الله صلواتی (فرماندار اصفهان)، حاج علی تابش و من به همراه نماینده اعزامی شورای انقلاب باهنر برگزار شد».

در این میان اما امیرعباس بحرینیان، رئیس کمیته اصفهان با حکم آیت‌الله فتح الله امید نجف آبادی،«حاکم شرع» اصفهان و توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران ترور می شود.

یکی از دلایل انتساب این ترور به مهدی هاشمی این است که متهمان قتل بحرینیان قهدریجانی و به تعبیری همشهری مهدی هاشمی بودند. نزدیکان مهدی هاشمی اما می‌گویند که عوامل این ترور ارتباطی با او نداشته‌اند.

در کیفرخواست دادگاه ویژه روحانیت نیز اظهارات نقل شده از مهدی هاشمی درباره این ترور متناقض است.

 

 

براساس محتویات پرونده، مهدی هاشمی ابتدا به نقل از احمدی، مسئول سابق اطلاعات سپاه لنجان سفلی گفته که اطلاعات سپاه اصفهان برای ترور امیرعباس بحرینیان از این نهاد چند نیرو درخواست کرده و درنهایت سه نفر با صدور«برگه ماموریت» معرفی شده‌اند.

در بخش دیگری از اعترافات مهدی هاشمی اما نقل شده که او یک بار در راه دزفول به حسین علی جعفرزاده گفته که «ترتیب زدن» امیر عباس بحرینیان را بدهد.

حسین علی جعفرزاده و مصطفی مهدی‌زاده، دو تن از متهمان پرونده ترور امیر عباس بحرینیان بودند.

رضا میرمحمد صادقی از نزدیکان بحرینیان از فضل‌الله ریسمان‌کار به عنوان یکی از عوامل قتل نام برده و در اطلاعیه وزارت اطلاعات درباره پرونده مهدی هاشمی نیز از ریسمان کار به عنوان یکی از متهمان فراری پرونده مهدی هاشمی نام برده شده است.

دو تن از متهمان این ترورپ پس از قتل بحرینیان دستگیر شدند و نزدیکان بحرینیان می‌گویند، متهمان مدتی و پس از بازجویی در کمیته تحویل شهربانی می‌شوند و پس از مدتی علی قدوسی، دادستان کل انقلاب، خواستار تحویل آنان برای محاکمه می‌شود اما سپاه اصفهان آن ها دراختیار خود می‌گیرد و تحویل نمی‌دهد.

محمد جعفرسعیدیان فر، فرمانده سپاه قم، که خود خمینی‌شهری بوده، از سوی دادستان کل انقلاب مامور می‌شود که ضاربان بحرینیان را از اصفهان تحویل بگیرد و به دادستانی کل انقلاب تحویل دهد.

 

محمد جعفر سعیدیان فر

سعیدیان‌فر عازم اصفهان می‌شود اما احمد سالک، فرمانده سپاه اصفهان، از تحویل متهمان ممانعت می‌کند و حتی بین نیروهای دو طرف درگیری مسلحانه رخ می‌دهد و چند نفر هم زخمی می‌شوند.

سپاه قم موفق به تحویل گرفتن متهمان نمی‌شود و پس از کش‌وقوس‌های فراوان متهمان تحویل دادستانی و براساس برخی روایت‌ها با هلی‌کوپتر به تهران منتقل می‌شوند.

درنهایت اما این پرونده مختومه شد اما پس ازسال‌ها به عنوان یکی از اتهامات مهدی هاشمی مطرح شد.

ترور امیر عباس بحرینیان با حکم رسمی فتح الله امید نجف‌آبادی،«حاکم شرع» اصفهان انجام شد.

صدور حکم قضایی برای ترور و نه دستگیری و اعدام افراد و آن هم ترور یک مقام مسئول، هرچند موضوعی عجیب است اما این اقدامات در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب با قدرت نامحدودی که «حاکمان شرع» داشتند، معمول بود.

در راستای این نبرد قدرت، بین سپاه قهدریجان و کمیته فلاورجان درگیری مسلحانه رخ داد که دراین درگیری‌ها براساس روایت‌ها ۱۱ نفر کشته می‌شوند.

به گونه‌ای که «حاکمان شرع»حکم ترور تعدادی از مقامات و وابستگان حکومت شاهنشاهی در خارج از کشور و یا افراد دیگر را صادر می‌کردند.

براساس برخی روایت‌ها امید نجف‌آبادی مدتی بعد از صدور حکم قضایی برای ترور بحرینیان پشیمان  شد و یا به تعبیری به درست بودن اقدام خود شک کرد. اواز خانواده بحرینیان دلجویی و به آنان دیه او را پرداخت کرد.

افراد درگیر در پرونده بحرینیان اما در نهایت سرنوشت متفاوتی یافتند. امید نجف‌آبادی در پرونده مهدی هاشمی اعدام شد و آیت‌الله منتظری در کتاب خاطرات خود می‌نویسد که او «‌قربانی ماجرای مک‌فارلین شد».

عطریان‌فر اینک عضو حزب کارگزاران سازندگی است و احمد سالک که فرمانده او، نزدیک به جبهه پایداری.

عطریان‌فر پس از فرماندهی اطلاعات سپاه پاسداران اصفهان، مدتی نیز مسئول اطلاعات نیروی انتظامی کشور بود. او در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی معاون سیاسی عبدالله نوری، وزیر کشور وقت و در دوره شهرداری غلامحسین کرباسچی، سردبیر روزنامه همشهری شد.

محمدجعفر سعیدیان‌فر هم که در تلاش برای تحویل گرفتن متهمان این پرونده بود، نماینده خمینی‌شهر در مجلس دوم و از نزدیکان آیت‌الله منتظری شد  تا از قضای روزگار از سوی اصول‌گرایان به عنوان یکی از اعضای «باند مهدی هاشمی» معرفی شود.

Recent Posts

به همه ی اشکال خشونت علیه زنان پایان دهید

در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

ابلاغ «قانون حجاب و عفاف» دستور سرکوب کل جامعه است

بیانیه‌ی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور

۱۴ آذر ۱۴۰۳

آرزوزدگی در تحلیل سیاست خارجی

رسانه‌های گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

سلوک انحصاری، سلوک همه‌گانی

نقدی بر کتاب «روایت سروش از سهراب »

۱۴ آذر ۱۴۰۳

مروری بر زندگی سیاسی طاهر احمدزاده

زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…

۰۹ آذر ۱۴۰۳