زیتون- پریا منظر زاده: جشنواره فیلم فجر و کنایهها به فیلم جدید ابراهیم حاتمیکیا باعث شد که او و حامیانش بی رودربایستی از «فیلمساز نظام» بودن بگویند و اینکه پول فیلمهایشان را سپاه پاسداران تامین میکند.
احسان محمد حسنی، رئیس موسسه هنری رسانهای «اوج»، در ادامه سخنان ابراهیم حاتمیکیا گفته است که «افتخار میکنم پول تولیداتمان را از سپاه میگیریم و از از سفارتخانههای حامی داعش نمیگیریم».
وی تاکید کرد:« یک بار یک نفر به من گفت، من مستاجر هستم و خانهام بیت رهبری است، اما من میگویم، همه ما خانههایمان بیت رهبری است».
ظاهرا طعنه و حمله لفظی محمد حسنی به اصغر فرهادی و فیلم «فروشنده» است.
ابراهیم حاتمیکیا روزگاری به داشتن نگاه انسانی و متفاوت به جنگ مشهور بود. اما در سالهای اخیر فیلمهایی ساخته که واکنش منفی منتقدان سینمایی را بهدنبال داشته است.
این سخنان چند روز پس از آن بیان میشود که ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان «به وقت شام» بعد از دریافت سیمرغ بهترین کارگردانی از سیوششمین جشنواره فیلم فجر، به تندی به منتقدان و صداوسیما اعتراض کرد. این اعتراض، آخرین فیلم او و انتقاداتی که دربارهاش مطرح است را بیشتر بر سر زبانها انداخت.
در حالیکه مستقل بودن در همه جای دنیا یک ارزش هنری محسوب میشود، حاتمیکیا بر سکوی مهمترین اتفاق هنری ایران ایستاد و فریاد زد:«من فیلمساز وابستهام. من فیلمساز این نظامم.»
از یک دیدگاه، میتوان این اظهارات را بهسادگی به جریحهدار شدن احساسات هنرمندانه او از سوی منتقدانی که فیلمش را کمدی خواندند نسبت داد؛ چنانچه احمد طالبینژاد، منتقد سینما در یادداشتی در روزنامه اعتماد چنین کرد. یا از دیدگاهی دیگر، بهدنبال اهدافی بود که این فیلمساز از چنین رفتاری دنبال می کند؛ اهدافی از جمله جذب حمایتهای بیشتر و توجیه ضعف فیلمهایی که بهتازگی ساخته است.
منتقدان به اصل ساخت فیلم درباره داعش اعتراضی نکردند، بلکه از بینالمللی نبودن زبان فیلمسازی او و ضعف دفاعیاتش از مواضع نظام انتقاد کردند.
ابراهیم حاتمیکیا روزگاری به داشتن نگاه انسانی و متفاوت به جنگ مشهور بود. اما در سالهای اخیر فیلمهایی ساخته که واکنش منفی منتقدان سینمایی را بهدنبال داشته است.
میتوان ادعا کرد که هیچ فیلمسازی به اندازه حاتمیکیا از جشنواره فیلم فجر سیمرغ به خانه نبرده است. چنانکه در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۲، در برنامه نقد و بررسی فیلم سینمایی «چ» گفته بود: «دوستان جشنواره فجر میخواهند من را فیلمساز وابسته تعریف کنند که از دست همکاران خود جایزه نگرفته اما از دست رئیسجمهور جایزه میگیرد، پس هوشمندی به من میگوید به نام نامی بچههای جنگ غریب بایستم. ضمن اینکه من از این شیشههای سیمرغی که به سینماگران میدهند زیاد دارم و حتی دیگر در طاقچه خانه خود جای یکی دیگر را ندارم.»
حالا چهار سال بعد از این سخنان، حاتمیکیا خود را« فیلمساز نظام» میخواند؛ ادعایی که با گذشتهاش کاملا متفاوت است.
او بهجای اینکه به زبان سینما به منتقدان خود پاسخ دهد، با سخنانی تند، منتقدانش را در مقابل سپاه پاسداران قرارداد: «حاج قاسم سلیمانی میگوید من برای به وقت شام گریه کردم اما اُف بر آن کسی که میگوید این فیلم کمدی است.»
البته سپاه نیز پیام حاتمیکیا را دریافت کرد و در حمایت از او، عالیمرتبهترین مقام این نهاد، سرلشکر محمدعلی جعفری، در پیامی از این کارگردان سینما تشکر کرد.
شاید حاتمیکیا این پیام منتقدان را درنیافته بود که از او خواسته بودند اگر «فیلمساز نظام» است، حداقل فرصت و بودجه را نسوزاند.
منتقدان به اصل ساخت فیلم درباره داعش اعتراضی نکردند، بلکه از بینالمللی نبودن زبان فیلمسازی او و ضعف دفاعیاتش از مواضع نظام انتقاد کردند.
مرجان ریاحی در یادداشتی در «آی-سینما» نوشت: «حاتمیکیا با تمام حرفهای بودنش هیچگاه نخواسته یا نتوانسته به زبان بینالمللی فیلم بسازد. اما وقتی پای فیلمی با موضوع جنگ سوریه وسط میآید -جنگی که باعث شده انگشت اتهام برخی کشورها به سمت ایران نشانه برود- و فیلم با بودجه دولتی یا همان بیتالمال ساخته شده، عقلانیت و منافع ملی حکم میکند فیلمی به زبان بینالمللی ساخته شود. این که فیلمی با این همه هزینه مالی و انسانی تنها برای مصرف داخلی ساخته شود، منطقی نیست.»
امیر قادری، سردبیر کافه سینما نیز گفته بود که حاتمیکیا با تمام وجود یک فیلم بد گرانقیمت و کاریکاتوری ساخته؛ یک نمونه خاص از کارگردان متوهمی که درکمال صداقت پول بزرگی رابه اتش میکشد.
قادری به صحنههای عجیب فیلم اشاره کرده بود، از جمله آنجا که یک نفر شبیه شمر روی باند هواپیما ایستاده، زنی که در آخرین لحظات مرگش تصویر خودش را در حال خواندن یک ترانه متال روی یک تبلت میبیند، و یا قفسهای پرندهای که قهرمانان فیلم را در هوا جابهجا میکنند…
اما این انتقادها در مقابل جریانی که پس از اختتامیه جشنواره فیلم فجر به راه افتاد بسیار ناچیز بود.
بودجه فیلم حاتمیکیا از سازمانی تامین شده که بیلبوردهای «صداقت امریکایی» را علیه برجام در سطح شهر تهران نصب کرده بود.
بیشتر واکنشها هنگامی در رسانهها و فضای مجازی رخ داد که فیلمساز با فریاد به دفاع از فیلمش برخاست. برخی فیلمهای گذشته او از جمله از «کرخه تا راین» و «مهاجر» را یادآوری کردند و همچنین «ارتفاع پست» را.
حتی محمد مهاجری، از روزنامهنگاران اصولگرا نیز در یادداشتی در خبرآنلاین، حاتمیکیا را سرزنش کرد: «آقای حاتمیکیا! میگویند تو ابراهیم سینمای ایرانی! ابراهیم را در آتش انداختند و نسوخت ولی تو با حرفهای دیشبات، آتشافروختی. کاش در میان همان آتشی که به زعم خودت، دشمنانت برافروختهاند، رقصکنان وارد میشدی و لذت ابراهیمگونه بودن را حس میکردی.»
از سوی دیگر، طرفداران حاتمیکیا نیز، که چشم بسته او را به عنوان یک برند سینمایی و بیش از آن، به عنوان فیلمسازی ارزشی میپذیرند، با هشتگ #من_وابسته_ام در فضای مجازی به حمایت از او پرداختند.
سرمایهای که حاتمیکیا از آن سخن میگوید از کجا آمده است؟ سازمان هنری-رسانه ای «اوج» که حاتمیکیا با همان فریادها از آن تشکر کرد و آنها را سربازان گمنام خواند، بودجه این فیلم را تامین کردهاند.
برای فیلم «به وقت شام» هشت میلیارد تومان هزینه شده اما حاتمیکیا از زاویه دیگری به این بودجه نگاه میکند؛ اینکه یک دلار هم برای فیلمش خرج نکرده چون در ایران فیلمبرداری شده؛ و یک سال برای عوامل فیلم شغل ایجاد کرده است.
بودجه فیلم حاتمیکیا از سازمانی تامین شده که بیلبوردهای «صداقت امریکایی» را علیه برجام در سطح شهر تهران نصب کرده بود و شهرداری آنها را جمع کرد.
«سازمان هنری رسانهای اوج» از بهار سال ۱۳۹۰ به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرده است.
پوسترهایی به مناسبتهای مختلف از جمله شکست آمریکا در ویتنام و سالروز ترور مرتضی مطهری، روز ارتش، سالروز طوفان شن و شکست عملیات نظامی آمریکا، سالروز حمله شیمیایی به مهران، سالروز درگذشت شیخ بهایی و درباره «شهیده حجاب،مروه الشربینی» پوسترهای طراحی شده دراین سازماناند.