حادثه همه جا اتفاق می افتد . آتش سوزی ، سیل ، زلزله ، سقوط هواپیما ، توفان ، قتل و غارت و…. اما مدتهاست در ایران ، هر حادثه در طول چند ساعت به یک بحران سیاسی بدل می شود و تمام ساختارهای حکومتی را به چالش می کشد. پلاسکو ، زلزله سرپل ذهاب ، سانچی و حالا سقوط پرواز تهران یاسوج . همه کارشناس آتش سوزی و زلزله و کشتی رانی و هوانوردی می شوند . خبرهای به درستی منتشر نمی شوند . هیچ تصویر واضح و روشن و فراگیری از حادثه در جامعه عمومیت نمی یابد . روایتهای حکومتی انقدر ناچیز و نارسا و بدوی اند که در این گسیختگی شنونده ای نمی یابد . قوۀ تخیل عمومی به کار می افتد . انواع داستانهای محیرالعقول و خیالپردازانه جای خود را به خبرهای درست می دهند . سردرگمی عمومی همه را فرامی گیرد . اضطراب و ناتوانی برجامعه چیره می شود . پای تئوریهای توطئه به میان می آید . گسیختگی ها دقیقه به دقیقه بیشتر می شوند . در هم ریختگی فضای خبری چنان بالا می گیرد که حتی مسئولان ارشد کشوری هم در این همهمه شبه خبری گم می شوند و آنها هم دنباله روی فضای آشفته این همهمه خبرنما می شوند . به سرعت موضوع به مسأله سیاسی بدل می شود که مجموعه حکومتی را چالش می کشد.
آخرین نمونه سقوط پرواز تهران یاسوج است . هنوز کمتر از ۱۲ ساعت از حادثه نگذشته سیل انواع مثلاً کارشناسهای مثلاً خبره در تلگرام سرازیر شده اند . انگشتهای اتهام روانه شده اند . و جالبترین قسمت ماجرا اینکه در حالی که هنوز لاشه هواپیما پیدا نشده و معلوم نیست چه بر سر مسافران آمده است ، تسلیت گویی ها شروع شده است . یا مجلس بعد از دوسه ساعت از حادثه کمیته حقیقت یاب تشکیل می دهد یا رئیس قوه قضائیه دادستان کل کشور را مسئول بررسی علل حادثه می کند .
سندرم تلگرام همه جا را تسخیر کرده است. فضای رسانه ای کشور ، بازار مکاره ای شده است که آشفته تر از این شاید قابل تصور نباشد . بی خود یقۀ پیام رسانها وفضای مجازی را نگیرید .
وقتی بازار رسمی تولید و عرضه خبر ورشکسته و ناتوان است ، مردم ، با فن آوری های جدید ، خود دست به کار تولید خبر می شوند . نگاهی به عملکرد صدا و سیما بیاندازید که چگونه بر ورشکستگی حرفه ای خود پا می فشارد و اصرار دارد در ۳۰ سال پیش عقب مانده بماند . نگاهی به وضعیت مطبوعات و خبرگزاریهای رسمی و روزنامه نگاران بیاندازید که زیر بار محدودیتهای شدید و عدم رعایت حقوق و آزادی رسانه ها ، فشارهای اقتصادی و…. زمین گیر شده اند. اگر این رسانه های رسمی کارشان را درست انجام می دادند ، هیچگاه چنین میدان فراخی برای سندرم تلگرام درست نمی شد . چرا درکشورهای دیگر اینگونه نیست که یک حادثه به سرعت به مسأله ای پر چالش و پر ابهام سیاسی بدل شود؟ پاسخ ساده است. فضای رسمی و حرفه ای آنها آنقدر عقب مانده یا آنقدر محدود و تحت فشار نیست که از کار ساقط شود . توقیفها و فیلتر کردنها شیوه های غیرقانونی و منسوخ و شکست خورده اند.
سقوط پرواز تهران یاسوج برای چندمین بار نشان می دهد فضای رسمی رسانه ای کشور ، سالهاست درحال سقوط است
هیچ اغراق نیست که وضعیت رسانه ای عقب مانده و زمین گیر کشور ، توان عمومی در دفاع امنیت ملی کشور را بیش از آنکه تصور کنید شکننده کرده است . بگذارید تلویزیون حرفه ای شود و از عقب ماندگی مفرط بیرون بیاید و به اصول آزادی بیان عمل کند. بگذارید آزادی و امنیت و استقلال روزنامه نگاری تأمین شود اگر به حیات ملی و امنیت ملی باور دارید.
منبع : کانال تلگرام نویسنده