خبر مرگ مشکوک دکتر کاووس سید امامی، جامعهشناس، فعالّ محیط زیست و استاد دانشگاه امام صادق در زندان، تلخ و دردناک بود. پس از این حادثه، مسئولان قوه قضائیه به رسانهها گفتند: سید امامی در زندان خودکشی کرده. همچنین بر جاسوس بودن او تحت پوشش فعالیت در حوزۀ محیط زیست تاکید کردند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز با پخش فیلمی، بر خودکشی و جاسوسی سید امامی صحه نهاد.
در این نوشتار برآنم با ذکر دو خاطره، توضیح دهم که چرا سخنانی از این دست به سمع قبول شنیده نمیشود و افکار عمومی قانع نمیگردد. متاسفانه، آنچه میان قاطبۀ مردم از سویی و مسئولان قوۀ قضائیه و سازمان زندانخا از سویی دیگر در این سالیان رخ داده، تداعیکنندۀ قصۀ «چوپان دروغگو» است؛ بهنحوی که حتی اگر روزی روزگاری به درستی گفته شود فلانی در زندان خودکشی کرده و یا بهمانی جاسوس بوده، کمتر کسی آنرا میپذیرد و مبتنی بر آن نگاه سیاسی خود را سامان میبخشد؛ که: «خود کرده را تدبیر نیست».
دی ماه سال ۸۹ شمسی، روزگاری که همچنان پسلرزههای انتخابات جنجالیِ ریاست جمهوری سال ۸۸ ادامه داشت و هنوز میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبیِ نازنین محصور نشده بودند، در یکی از جلسات بازجویی و گفتووگو با نیروهای امنیتی، فردی که عضو وزارت اطلاعات بود، با اشاره به حوادث پر تلاطمِ دهۀ هفتاد شمسی و حملات نیروهای انصار حزبالله به جلسات سخنرانی عبدالکریم سروش و هجمۀ شدید ائمه جمعه در منابر خود به ایشان، ضمن انتقاد از آراء نظری و مشی عملی دکتر سروش در آن سالیان، به من گفت: شخصا پروندۀ آقای سروش در وزارت اطلاعات را به طور کامل خواندهام و با فضایی که ایشان و خانوادهاش در دهۀ هفتاد شمسی تجربه کردهاند، به نیکی آشنا هستم. به ایشان گفتم: پس اخبار روزنامۀ «کیهانِ» حسین شریعتمداری و هفتهنامۀ «کیهان هوایی» با مدیریت عباس سلیمی، مبنی بر جاسوس بودن دکتر سروش و افشای اسرار مملکتی در سفر به کشور آلمان در سال ۷۴ را به خاطر دارید؟ ایشان گفت: بله به خاطر دارم. گفتم: ارتباط نزدیک و تنگاتنگ روزنامۀ «کیهان» با نیروهای امنیتی و محافل اطلاعاتی، اظهر من الشمس است و نقل هر کوی و برزنی، از اینرو اخبار مهمی از این دست که منتشر میشود، قاعدتا مورد عنایت و تایید نیروهای امنیتی است. در ادامه از ایشان پرسیدم: شما فکر میکنید آقای سروش در آن سفر جاسوسی کرده و اسرار مملکتی را فاش کرده است؟ بگذریم از اینکه فردی که استاد دانشگاه است و کارش تدریس و سخنرانی و قلمزدن، از اسرار نظامی- امنیتی مملکت چه میداند که بخواهد آنها را فاش کند؟! وی پاسخ داد: نه، آن سخن درست نبود و به رغم انتقاداتی که به ایشان داشته و داریم، ما دکتر سروش را جاسوس نمیدانستیم و نمیدانیم. همانموقع از نظرم گذشت و در دل به خود گفتم: جالب است! بخشی از نیروهای امنیتی این مملکت به سرکردگیِ «کیهان» و حسین شریعتمداری، به یکی نسبت جاسوسی میدهند و آنرا در تیراژ بالا منتشر میکنندو بخش دیگری از همین دستگاه عریض و طویل امنیتی، آن نسبت و اتهام را ناروا و بیوجه میداند. در چنین میانهای که بخشی از نیروهای امنیتی، سخنان و مدعیات بخشی دیگر از محافل امنیتی مبنی بر جاسوس بودن فلانی را ناروا و بیوجه می انگارد، چه انتظاری از نخبگان و دیگر اقشار جامعه است که این سنخ سخنان را باور کنند؟ « خلاف این بودی عجب بودی».
شخصا، آشنایی با مرحوم سیدامامی نداشتم و ایشان را نمیشناختم؛ در عین حال با عنایت به آنچه آمد، نظیر کثیری از هموطنانم، در پذیرفتن آنچه ناظر به جاسوس بودن ایشان ازتریبون های رسمی اعلام شده، تردید جدی دارم. مع الاسف، صدا و سیما نیز با انتشار عکسهایی از زندگی خصوصی و شخصیِ کاووس سید امامی، همچنین، صدور حکم مبنی بر جاسوس بودن ایشان، بدون اینکه هنوز دادگاهی برگزار و حکمی توسط قاضی صادر شده باشد؛ مرتکب عملی غیر اخلاقی و ناموجه شد.
افزون بر این، ادعای خودکشی کردن دکتر سید امامی نیز محل تامل است. به خاطر دارم، سال ۸۹ شمسی، دوبار از دکتر محمد محمدی گرگانی، استاد حقوق و پدر همسرِ دوست عزیز، احمد زیدآبادی شنیدم، هنگامیکه پس از سپری شدن دوران زندان انفرادیِ طاقتفرسا، به ملاقات زید آبادی در زندان رفته، از داماد خود شنیده در دوران انفرادی، به رغم اعتقادات دینی و مذهبی ، آنفدر شرایطِ هولانگیز و دهشتناک و تلخ و تیرهای را تجربه کرده که اگر امکانش را داشته و میتوانسته، خودکشی میکرده است. میتوان تصور کرد در آن روزها و شبهای تلختر از زهر، چه بر زیدآبادی گذشته است. سیامک پورزند هم که تحتالحفظ در آپارتمان خود زندگی میکرد، به سبب آزار و اذیتهای فراوانی که دید، به زندگی خود خاتمه بخشید و خودکشی کرد؛ اما این امر از حجم ظلمی که بر او رفت، نمیکاهد. فرض کنیم که بنا بر روایت رسمیِ مسئولان، کاووس سید امامی در زندان خودکشی کرده باشد، باید پرسید چرا طی پانزده روز او به این مرحله رسید که رفتن را بر ماندن و مرگ را بر زندگی ترجیح دهد؟ در این مدت چه بر سرش آوردهاند که چارۀ کار را در خودکشی دیده است؟
در قصۀ پر غصۀ کاووس سیدامامی، تا کنون نه افکار عمومی اتهام جاسوس بودن او را پذیرفته، نه خودکشی کردنش را. در فقرۀ دوم، به فرض هم که ایشان خودکشی کرده باشد، سؤالاتی که در ذهن عموم شهروندان در این میان خلجان کرده، از این قرار است: چه شرایطی او را بدین سمت سوق داد که به زندگی خویش خاتمه بخشد؟ چطور یک زندانی سیاسی در محیط زندان میتواند به راحتی خود را از پای در آورد؟
سوگمندانه، به سبب نحوۀ رفتار مسئولان قوۀ قضائیه و سازمان زندانها طی سالیان گذشته، سلب اعتماد عمیقی نسبت به منش و کنشِ ایشان در جامعه سربرآورده و نهادینه شده. از اینرو این جماعت هم در اقناعِ شهروندان دربارۀ نحوۀ دادرسی پروندۀ سعید طوسی ناموفق و ناکارآمد بودهاند، هم در تبیین چراییِ خودکشی برخی از معترضان شورشهای دی ماه سال جاری. تا زمانی که تغییر و تحولی بنیادین و جدی در مشی و مرام حضرات پدید نیاید و در بر همین پاشنه چرخد و پاسداشت حقوق بنیادین شهروندان محوریت و مرکزیت نیابد و عموم شهروندان دستگاه قضا را مامن و ملجا خود نینگارند، بیاعتمادی و ناامیدیِ شکل گرفته از میان رخت بر نخواهد بست، بلکه رفتهرفته عمیقتر میگردد:
یک دم نگاه کن که چه بر باد می دهی
چندین هزار امید بنی ادم است این
گفتی که شعر« سایه» دگر رنگ غم گرفت
آری سیاه جامۀ صد ماتم است این
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…