زیتون-سحرنصیری: دست اندرکاران پرونده مهدی هاشمی و حذف آیتالله منتظری، خود از بزرگترین بازندههای سیاست ایران شدند و پس از مدتی رهبر جدید جمهوری اسلامی عملا حذفشان کرد.
احمد خمینی که نزدیکان آیتالله منتظری او را تاثیرگذارترین فرد در پرونده مهدی هاشمی و حذف قائم مقام رهبر جمهوری اسلامی میدانند، پس از انتخاب آیتالله خامنهای به مرور از جریان امور کنار گذاشته شد.
براساس خاطرات هاشمی رفسنجانی او پس از مدتی از رهبری آیتالله خامنه ای خواستار «اطلاع بیشتر از امور جاری کشور» و همچنین شرکت در جلسات رئیسجمهوری و رهبر جمهوری اسلامی شده است.
براساس روایتها، احمد خمینی در سالهای قبل از مرگش به صورت تلویحی از رفتار با آیتالله منتظری ابراز پشیمانی میکرد
احمد خمینی که متن مشهور به «رنجنامه» را علیه آیتالله منتظری نوشته بود، براساس روایتها در سالهای قبل از مرگش به صورت تلویحی از رفتار با آیتالله منتظری ابراز پشیمانی میکرد؛ از جمله اینکه چندین بار در مغازه نزدیک خانه آیتالله منتظری مینشست و با صاحب مغازه که به منزل آیتالله رفتوآمد داشت گفتوگو میکرد.
احمد خمینی همچنین از کسانی که با آیتالله منتظری رفتوآمد داشتند میخواست که سلامش را به او برسانند. او البته هیچگاه به دیدار آیتالله منتظری نرفت و رسما عذرخواهی نکرد.
همچنین آیتالله منتظری در مجلس ختم آیتالله رضا صدر، دایی همسر احمد خمینی، شرکت کرد که در این مراسم احمد خمینی نیز در ورودی مسجد حضور داشت و این تنها مواجهه آنان پس از حذف آیت ث الله منتظری بود.
احمد خمینی به دنبال رهبری آینده بود
در مجلس خبرگان رهبری برای رهبری احمد خمینی رای گیری نشد، اما براساس روایتها تعدادی از چهرههای جریان مشهور به چپ طرفدار رهبری او بودهاند.
غلامحسین کرباسچی، استاندار وقت اصفهان، از جمله دیگر طرفداران رهبری احمد خمینی بود که سالها قبل در شورای اداری استان گفته بود که برای رهبری سن مهم نیست، همانطور که امام جواد با سن کم پس از امام رضا به امامت انتخاب شد.
هاشمی رفسنجانی؛ نقش دوگانه
هاشمی رفسنجانی، گویا مانند دیگر نقشهایش در سیاست ایران، در پرونده مهدی هاشمی هم نقشی دوگانه داشته است. از یکسو پیشنهاد کرده که مهدی هاشمی برای رفع «حساسیتها» از ایران خارج شود اما از سوی دیگر همراه با احمد خمینی بوده است.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشته که تلاش داشته مرجعیت آیتالله منتظری از سوی حکومت به رسمیت شناخته شود اما موفق نشده است.
براساس نامهای که مهدی هاشمی به آیتالله منتظری درباره دیدارش با اکبر هاشمی رفسنجانی نوشته، رئیس وقت مجلس در این دیدار گفته که «من خودم نسبت به شما هیچ مسالهای نداشته و کوچکترین ناراحتی از شما ندارم».
هاشمی رفسنجانی همچنین در مصاحبهای گفته که آیتالله خمینی نامه مشهور ششم فروردین را به او داده و خواسته که همراه آیتالله خامنهای آن را برای آیتالله منتظری ببرند اما او گریه کرده و خواستار تغییر این نامه شده است.
او همچنین در خاطراتش نوشته که واسطه صدور پیام تبریک آیتالله منتظری به آیتالله خامنهای بوده و قصد داشته مرجعیت آیتالله منتظری از سوی حکومت به رسمیت شناخته شود اما در نهایت موفق نشده است.
ایرانگیت و حذف آیتالله در مصاحبه با ابوالحسن بنیصدر
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشته که با آیتالله خامنهای تلفنی نیز صحبت کرده و «قرارشد متنی تهیه و مشورت کنند».
با این حال پیام تبریک آیتالله منتظری تنها در اخبار ساعت دو بعد از ظهر پخش شد اما در بخش گهای دیگر نیامد.
به گفته احمد منتظری، دلیل پخش نشدن پیام تبریک پدرش به آیتالله خامنهای اعتراض مهدی کروبی بوده است.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشته که آقای خامنهای به او گفته که بعد از پخش این پیام «تلفنهای زیادی مبنی بر گله و شکایت به دفتر شده» و او استخاره کرده و تصمیم به پخش نشدن تبریک گرفته است.
احمد منتظری اما در مصاحبه با مستند قائممقام گفته که دلیل پخش نشدن پیام تبریک پدرش در بخشهای بعدی خبر اعتراض مهدی کروبی بوده است.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود همچنین از ناراحتی همسرش از حذف آیتالله منتظری سخن گفته است.
فائزه هاشمی رفسنجانی پس از فوت آیتالله منتظری به دیدن خانواده او رفت. او اخیرا در مصاحبهای گفته که سعیده منتظری دختر آیتالله به کنایه به او گفته که «مصلحت اجازه داد بیائید؟».
فائزه هاشمی گفته که این برخورد در آن شرایط طبیعی بوده و او از این برخورد ناراحت نشده است.
محمدی ریشهری، نامزدناکام
پرونده سید مهدی هاشمی با همکاری قوه قضاییه و وزارت اطلاعات که از همان ابتدا به نوعی فرادولتی عمل کرده و تنها به بیت آیتالله خمینی پاسخگو بود، به جریان افتاد. محمد محمدی ریشهری در کتاب خاطرات سیاسی خود ماجرا را به گونهای روایت کرده که آیتالله خمینی حامی اصلی او در این پرونده بوده است.
ریشهری با وجود نقشی که در حذف آیتالله منتظری داشت، در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی عملا از سیاست ایران حذف شد.
ریشهری در مصاحبهای با خبرگزاری فارس از تلاش مجلس نیز برای ورود به این پرونده سخن گفته بود. مجلس حتی مصوبهای در این خصوص نیز تصویب کرده بود اما ریشهری توانست با گرفتن دست خطی از آیتالله خمینی مجلس را از ورود به پرونده نهی کند.
اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی که اولین ریاست دادگاه انقلاب ارتش و بررسی پرونده قطبزاده و کودتای نوژه را نیز در کارنامهاش دارد.
ریشهری همچنین در احضار، بازداشت و تبعید سید هادی هاشمی داماد آیتالله منتظری و مسئول دفتر او و برادر سید مهدی نقش کلیدی داشته و حتی پس از نامه آیتالله خمینی و دستور آزادی سید هادی تا مدتی با هدایت پرونده مانع آزادی و رفع تبعید وی شده بود.
متهمان و مطلعان یک ترور؛مهدی هاشمی،یا محمد عطریان فر و احمد سالک
پرونده ویژه زیتون؛ «سید» و «آیتالله»
محمدی ریشهری و دیگر دست اندرکاران پرونده برای اینکه آیتالله خمینی دستوری ندهد، سریعا مهدی هاشمی را اعدام کردهاند.
ریشهری داماد آیتالله مشکینی، رئیس مجلس خبرگان رهبری بود و برخی این موضوع را انگیزه او برای حذف آیتالله منتظری میدانند. برخی اما اعتراضهای قائممقام رهبری به عملکرد وزارت اطلاعات را دلیل کینه او از و تلاش او برای حذف آیتالله منتظری دانستهاند.
ریشهری با وجود نقشی که در حذف آیتالله منتظری داشت، در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی عملا از سیاست ایران حذف شد و تنها سمت جدیاش نماینده رهبر جمهوری اسلامی در امور حج بود.
او در انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ نامزد شد و در ابتدا مهمترین رقیب علیاکبر ناطق نوری تصور میشد تا اینکه نامزدی محمد خاتمی برنامههای او را به هم زد و به تعبیری رایهایش برابر با رایهای باطله شد.
علی رازینی؛ ترور ناکام
فعالیتهای علی رازینی در اسفند ۵۹ با قضاوت در دادگاه انقلاب اسلامی تهران آغاز و همزمان در «دادگاه انقلاب ارتش» و «دادگاه نظامی سپاه» مشغول به خدمت شد.
در سال ۶۰ به ریاست دادگاه استان خراسان انتخاب شد و احکام سنگین زندان و اعدام اعضای مجاهدین خلق و بهخصوص زنان وی را شهره کرد.
از آنجا که با ارسال نامه آیتالله منتظری به آیتالله خمینی بیم عفو سید مهدی هاشمی میرفته، رازینی حکم اعدام را شبانه و بدون اطلاع بیت آیتالله خمینی اجرا کرده است.
او به همراه مصطفی پورمحمدی، قاضی پرونده حسین موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب بود که به «مسائل اخلاقی» متهم شده بود.
به گفته رازینی، آیتالله خمینی ابتدا خواستار معدوم شدن این پرونده شده اما با اصرار او در نهایت پذیرفته که این پرونده تحویل علی خامنهای شود و خامنهای نیز پرونده را به محمدی گیلانی تحویل داده است.
دادگاه ویژه روحانیت که در سال ۶۴ منحل شده بود بار دیگر در سال ۶۵ جهت محاکمه سید مهدی هاشمی احیا و علی رازینی به عنوان حاکم شرع این دادگاه انتخاب شد و در اولین اقدام در دادگاهی که فلاحیان دادستانش بود محاکمهی سیدمهدی هاشمی را به عهده گرفت.
احمد منتظری در مصاحبه با زیتون گفته که احمد خمینی در جلسهای در جماران اعلام کرده که «اگر ما بخواهیم که این سید را اعدام کنیم چه کسی حاضر است حکمش را بدهد؟ آقای رازینی گفت من؛ فردای آن روز رادیو اعلام کرد که طی حکمی از سوی امام خمینی آقای رازینی به عنوان حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت منصوب شد».
رازینی همچنین در مصاحبهاش افشا میکند که از آنجاکه با ارسال نامه آیتالله منتظری به آیتالله خمینی بیم عفو سید مهدی هاشمی میرفته، حکم اعدام را شبانه و بدون اطلاع بیت آیتالله خمینی اجرا کرده است.
رازینی در سال ۷۷ توسط گروهی مشهور به مهدویت هدف ترور قرار گرفت. علی رازینی در مصاحبهای گفته که کسی که دستور ترور او را داده یکی از نوادگان آیتالله میلانی مشهور بوده است.
برخی رسانهها از حجتالاسلام «خوئی» به عنوان رهبر این گروه نام برده بودند. غلامرضا عاملی عامل ترور رازینی نیز از زندان به مرخصی آمد و فرار کرد.
دلیل این ترور مشخص نشد. پس از تشکیل مجلس ششم همچنین برخی نمایندگان در گفتوگوهای خصوصی با خبرنگاران از وجود پروندههای فساد اخلاقی درباره رازینی خبر داده بودند.
علی فلاحیان؛ ۵۵ هزار رای در انتخابات
علی فلاحیان که شهرتش بیشتر با قتلهای زنجیرهای گره خورده است، در زمان محاکمه سید مهدی هاشمی قائممقام وزارت اطلاعات و همچنین دادستان دادگاه ویژه روحانیت محسوب میشد.
در پرونده مهدی هاشمی دست اندرکاران حتی ظاهر ضوابط قضایی را رعایت نکردند و فلاحیان در این پرونده هم ضابط بود و هم خود کیفرخواست مهدی هاشمی را نوشت.
آیتالله منتظری در کتاب «انتقاد از خود» صراحتا به نقش دوگانه فلاحیان اعتراض میکند: «دادگاه ویژه اى که دادستان آن جانشین آقاى رى شهرى وزیر وقت اطلاعات بود – یعنى آقاى فلاحیان – نمىتوانست یک دادگاه واقعى و بىطرف باشد، زیرا پروندههایى که زیر نظر وزارت اطلاعات تنظیم مىشود طبعاً در دادگاهى که دادستانش جانشین اطلاعات و حاکم شرعش از مرتبطان با آن است مورد تأیید قرار مىگیرد. علاوه بر این طیفى که متصدى این پرونده بودند هیچکدام بىطرف نبودند و همگى وابسته به جریانى بودند که سالها بعد مواضع آنها شفافتر شد و معلوم شد که چقدر نسبت به من و نیز شاگردان و افراد منسوب به من حساسیت و خصومت دارند. لازم به یادآورى است که همین اشکال را به مرحوم حاج احمد آقا گفتم و او نیز ظاهراً قبول کرد که چنین دادگاهى نمىتواند بىطرف باشد و گفت: فکرى مىکنیم و نکرد».
فلاحیان نیز پس از افشای موضوع قتلهای زنجیرهای از فضای سیاسی عملا طرد شد و حتی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۰ از او حمایت نکردند و او تنها ۵۵ هزار رای کسب کرد
یک پاسخ
بازندگان بزرگ مردم ایران بودند و هستند
دیدگاهها بستهاند.