چهارشنبه دوم اسفندماه، نبیل رجب، فعال حقوق بشری در بحرین که در حال سپری کردن دوسال زندان خود بود، به پنج سال زندان دیگر محکوم گردید. جرم او اعتراض به حملات هوایی عربستان سعودی در یمن و افشای شکنجه در زندانهای بحرین بوده است، اما نکته شایان ذکر اتهامات نظام سلطنتی بحرین به اوست. او متهم است که به «تشویش اذهان عمومی» بر ضد عربستان سعودی و «تبلیغ علیه نظام» سلطنتی بحرین مبادرت ورزیده که هردو به امنیت این کشور اسیب میرسانند. او خنده بر لب خود در جلسه دادگاه حاضر شد و زمانیکه قاضی حکم او را قرائت میکرد، دستهای خود را بهعلامت صلح و پیروزی بالا برد.
نبیل از سال ۸۸ میلادی در «مرکز حقوق بشر بحرین» مشغول فعالیتهای حقوق بشری است. خارج از مرزهای بحرین، او مدافع حقوق کارگران مهاجر در کشورهای عربی خلیج فارس بوده و برای توفیق در ایجاد یک شبکه وسیع حقوق بشری در کشورهای عربی شهرت یافته است. سازمانهایی نظیر «دیدبان حقوق بشر» و یا «خبرنگاران بدون مرز» اعتقاد دارند که نبیل رجب بخاطر فعالیتهای حقوق بشری خود در کشورهای عربی خاورمیانه و بحرین مورد خصم دولت بحرین قرار گرفته است. در طول مدت اعتراضات شیعیان در بحرین، نبیل رجب بهعنوان یک فعال مدنی و حقوق بشری از این اعتراضات سخت پشتیبانی کرده و مورد غضب مقامات بحرینی قرار گرفته بود
اول؛ نکته جالب اینجاست که مستبدین منطقه برای شکستن حریمهای حقوقبشری شهروندان خود زبان مشترکی پیدا کردهاند. اتهامات به نبیل رجب توسط یک نظام استبدادی سلطنتی در بحرین، درست اتهاماتیست که سالهاس دستگاه قضاییه کشوریکه بهنام اسلام در ان حکومت میشود، بر مخالفین خود وارد کرده است. استبداد با قانون سر اشتی ندارد. دولت بحرین اعلام کرد که نبیل بهخطر ازادی بیان متهم نشده است که حق ازادی بیان در قانون اساسی بحرین برسمیت شناخته شده است، او بهخطر تشویش اذهان عمومی بر ضد یک همسایه پر اهمیت کشور و تبلیغ علیه نظام و نهادهای دولتی بحرین متهم شده است. چندبار تا بهحال تکرار این جملهها را از قوه قضاییه کشور ایران شنیدهایم؟ ایا این مفاهیم در قانون اساسی هیچ کشوری بجز در قرائت استبدادی از قانون در یک کشور استبداد زده جایی داشته و دارد؟
دوم؛ دولت ایران هرگز نمیتواند از حقوق نبیل نجیب دفاع و بهدولت بحرین اعتراض کند و این اتهام را اتهامی واهی بداند، بهخاطر اینکه اول، مفاهیم اتهامی مفاهیمیست که خود از ان برای زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی شهروندان خود بهره برده و ثانیا، ایران هر گز در اعتراضات خود در سطح بینالمللی نمیتواند هیچ دولت دیگری را به شکستن حقوق بشر متهم نماید، چون به قراردادها و مفاهیم بینالمللی حقوق بشری اعتقادی ندارد. برای سالهاست که جواد لاریجانی ادعا میکند که حقوق بشر اسلامی با حقوق بشر غربی تفاوتهای فاحش دارد. لذا نبیل رجب بهعنوان یک فعال حقوق بشر که سازمانهای بینالمللی حقوق بشری دنیا فعالیت او را برسمیت شناختهاند و از او دفاع میکنند، نمیتواند مورد حمایت ایران قرار گرفته و حکومت ایران دولت بحرین را بخاطر نقض حقوق بشر محکوم کند
سوم؛ نبیل رجب میداند که در کشوری زندگی میکند که روابط او را با سازمانهای حقوق بشری خارجی جاسوسی تلقی نمیکند. او باز میداند که دوسال در زندان بوده است و پنج سال دیگر هم به زندان او ناعادلانه اضافه کردهاند اما هرگز امکان ان نیست که دولت بحرین او را در زندان بکشد و بعدا اعلام کند که او در زندان خودکشی کرده است. سازمانهای بینالمللی حقوق بشری بهراحتی توانستند دولت بحرین را برای این اتهام ناعادلانه محکوم کنند و نبیل رجب در زندان متهم به جاسوسی برای بیگانگان نگردد. و عجب مقایسهایست بین نظامی استبدادی و سلطنتی و نظام ولایتفقیه در ایران که زندانیان از کوچکترین حق و حقوقی برخوردار نیستند. تازه اگر زندانی سیاسی از زندانهای نظام جان سالم بدر ببرد معلوم نیست که در چه شرایط جسمی از زندان خارج میشود؛ ایا مثل دکتر علیرضا رجایی بخاطر عدم مراعات پزشکی با سرطان از زندان ازاد میشوند یا با جسمی ضعیف، رنجدیده و علیل.
چهارم؛ نبیل رجب میتواند در کشور خود بهیک نیروی خارجی، عربستان سعودی، که در کشورش دخالت نظامی کرده تا دولت سلطنتی ان کشور را که او با ان در نبرد است برپا نگه دارد و به این دولت بیگانهای در کشور ثالثی هم دخالت نظامی کرده و خون میریزد، انتقاد کند. اما در کشور ما ایران هنوز بطور عمومی هیچکسی نتوانسته است به سیاستهای ایران در سوریه اعتراض کند و این خط قرمز استبداد را بشکند. آنچه عربستان سعودی در بحرین انجام داده است که یک دخالت نظامی برای سرکوب معترضین به دولت بحرین است، با دخالت نظامی ایران در سوریه هیچ فرقی ندارد. حکومت ایران وارد سوریه شد تا استبداد اسد را برای منافع ایدئولوژیک خود حفظ نماید. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در چند روز گذشته اعلام کرد که بودن ایران در سوریه با قوانین بینالمللی تطبیق کامل دارد بخهخاطر اینکه دولت قانونی سوریه از ایران برای این دخالت دعوت کرده است. مگر دولت بحرین از عربستان سعودی نخواسته بود که برای سرکوب اعتراضات اکثریت شیعه این کشور وارد بحرین شود؟ حدود ده ماه بعد از دخالت نظامی ایران در سوریه و سرکوب مردم این کشور، دولت ایران به مخالفین اسد پیشنهاد میکند که میتوانند دولت این کشور را بهدست گیرند فقط به شرط انکه اسد بر قدرت بماند و دستگاه امنیتی این کشور تحت کنترل و فرمان او بماند. همان دوگانگی قدرت در ایران که به فرجام نامطلوبی در کشور ما ختم شده است، به مردم سوریه نیز پیشنهاد شده بود. دولت ایران برای حفظ استبداد اسد به سوریه رفت اما شهروندان کشورما هرگز اجازه نیافتند که به سیاست رهبری و سپاه در سوریه در سطح عام اعتراض نمایند. اما نبیل رجب این اجازه را بخود داد تا از دخالت عربستان سعودی در کشور خود و کشور ثالثی چون یمن انتقاد نماید بدون انکه ترس انرا داشته باشد که در زندان به قتل برسد.
نظام حاکم در کشور ما حتی در مقایسه با دولتهای رقیب، فاسد و سلطنتی منطقه قدرت دفاع از خود را در زمینه حقوق شهروندی از دست داده است. زمانیکه به حقوق شهروندی در کشور میرسد، کمترین حقوقی برای شهروندان کشور قائل نیست. قتل دکتر سید امامی در زندان بهدنبال قتلهای دیگر که بنام خودکشی اعلام شد، زنگ خطریست برای شیوهای جدید در سرکوب معترضین در کشور. زمانی قتلهای زنجیرهای به سیاست رعب و سرکوب شکل میداد، زمان دیگری خشونت و قتلهها در زندان کهریزک و اکنون قتل در زندانها بنام خودکشی. استبداد در کشور ما از همه اهرمهای رعب، وحشت و کشتار بهره برده و روز بهروز به مکانیزمهای جدیدی برای سرکوب و عدم به رسمیت شناختن حقوق شهروندی متوسل میشود. الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم.