زیتون ـ مهسا محمدی: در خرداد ماه سال ۹۴ ، در یکی از مقاطعی که بحث بر سر حجاب اجباری بالا گرفته بود، آیتالله سبحانی یک از مراجع قم در ملاقات با فرمانده نیروی انتظامی گفته بود:« حجاب نماد جمهوری اسلامی است؛ بدحجابان به نظام دهنکجی میکنند در حالی که رباخواران کاری به نظام ندارند و برای کسب سود بیشتر در پستوها ربا میخورند. این بدحجابان هستند که به نظام دهنکجی میکنند و اعمال بدحجابان از رباخواران بدتر است.»
تکتک جملات این مرجع تقلید را میتوان چکیدهای از سیاستهای نظام جمهوری اسلامی در برابر مطالبه آزادیهای اجتماعی و از جمله حجاب اختیاری در ایران دانست.
هر چند رهبر جمهوری اسلامی نتیجه اعتراضات اخیر به حجاب اجباری را «کوچک و حقیر» خوانده است اما نفس اظهارنظر او در این باره نشان از تاثیر و اهمیت این جریان دارد.
هفته گذشته عباس جعفری دولتآبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که یکی از دختران خیابان انقلاب به اتهام «تشویق مردم به فساد از طریق کشف حجاب در مرئی و منظر عام» و «تظاهر به عمل حرام» و «ظاهر شدن در اماکن عمومی بدون حجاب شرعی» به ۲۴ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
دولتآبادی همچنین از تعلیق ۲۱ ماه از این مجازات برای مدت پنج سال، شاکی بود و گفت: «تعلیق حکم دادگاه در امور منافی عفت برخلاف بند پ ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامی است.»
دادستان تهران در مورد پرونده وضعیت اولین متهمی که از بابت «تجاهر به کشف حجاب» بازداشت شد توضیح داد: «حسب اعلام پزشکی قانونی، نامبرده نیازمند درمان دارویی طولانی مدت تحت نظر روانپزشک میباشد.»
در روزهای بعد مشخص شد که حکم ۲۴ ماهه مربوط به نرگس حسینی است.
این احکام در حالی برای دختران معترض به حجاب اجباری صادر شده است که بر اساس قانون مجازات اسلامی جدید و براساس تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا جزای نقدی ۵۰ تا ۵۰۰ هزار ریال محکوم خواهند شد.
«اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست، چه اجباری؟»
میتوان گفت که اولین اصطکاک میان جمهوری اسلامی و زنان خواهان حجاب اختیاری بعد از سخنرانی شانزدهم اسفند ۱۳۵۷، آیت الله خمینی در جمع طلاب قم اتفاق افتاد که گفته بود: «زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه اینکه خودشان را بزک کنند… به من گزارش دادهاند که در وزارتخانههای ما زنها لخت هستند و این خلاف شرع است. زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی.»
از «یا روسری یا توسری» تا دختران خیابان انقلاب
بار دیگر تجمع اعتراضی زنان پس از ۱۱ سال
این سخنان از سوی رهبری که به تازگی از فرانسه رسیده بود و با وعده عدالت و برابری و آزادی در بین همه اقشار محبوبیت کسب کرده بود با واکنش و اعتراض زنان مخالف حجاب اجباری مواجه شد و این مخالفت تبدیل به تیتر یک روزنامههای آن زمان شد.
زنان بیحجاب ابتدا از سواحل و بعد از آن از ادارات و به مرور از خیابانها بیرون رانده شدند و حجاب تبدیل به یکی از سمبلها و هویت جمهوری اسلامی شد و همانی شد که از «رباخواری بدتر است».
دعوای موافقان و مخالفان حجاب بالا گرفت و شعار معروف «یا روسری، یا توسری» از همان مقطع تبدیل به شعار و روش عمل موافقان حجاب اجباری شد.
در همان روزهای ابتدایی با بالا گرفتن درگیریها در فضای ملتهب ابتدای انقلاب شهابالدین اشراقی، داماد رهبر سابق جمهوری اسلامی سعی کرد برای تلطیف فضا مواضع آیت الله خمینی را تشریح و بازتعریف کند و در مصاحبه ای با رادیو گفت: «من فکر میکنم این کار صحیح نباشد که عدهای بخواهند با تندروی و شدت عمل جلوی خانمها را بگیرند. باید حجاب رعایت شود و قوانین اسلامی مو به مو اجرا گردند و در همه مؤسسات و ادارات و مدارس و دانشگاهها به این موضوع توجه شود. اما حجاب، باید در نظر داشت که به معنی چادر نیست. همانقدر که موها و اندام خانمها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد، حالا به هر شکلی، مهم نیست… اگر خانمهای اقلیتهای مذهبی هم رعایت حجاب اسلامی را بکنند چه بهتر.» (کیهان ۱۷ اسفند ۱۳۵۷)
در این مواضع چنانچه پیداست تلاش میشود که در عین تاکید بر حجاب رنگ و بوی اجبار از این فرمان برداشته شود.
با این وجود، درگیریها ادامه پیدا کرد بهطوری که کار به جایی رسید که آیتالله طالقانی هم به آن واکنش نشان داده و اعلام کرد که «در مورد حجاب، اجبار در کار نیست».
در مصاحبه این روحانی محبوب تلاش وی برای پیدا کردن راه میانهای که در آن هم خشونتها کنترل شود و هم تندروها تا حدی راضی شوند مشهود است او گفت:«… هو و جنجال راه نیندازند…همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند …اگر آنهایی هم که میخواهند مویشان خراب نشود، اگر روی مویشان روسری بیندازند، بهتر است و بیشتر محفوظ میماند… منظور امام و علما این نیست که زن خانهنشین باشد. اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیتالله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند، راهنماییاش میکند که شما اینجور باشید به این سبک باشید…»
روز ۲۱ اسفند رهبر جمهوری اسلامی نیز، موضعگیری آیتالله طالقانی در مورد حجاب را تأیید کرد و تظاهرات زنان معترض بعد از آن متوقف شد و اعلام کردند که به خواسته خود یعنی غیر اجباری بودن حجاب رسیدهاند.
«اسلام پوستشان را میکند»
اما این آرامش موقت دیری نپایید و با سخنرانی آیتالله خمینی درباره وضعیت سواحل شمالی کشور در ۱۱ تیرماه ۱۳۵۸ موج جدیدی از برخوردها و محدودیتها بر سر حجاب زنان آغاز شد که میتوان گفت تا به امروز نیز ادامه یافت. او گفته بود:«… اسلام نمى گذارد که لخت بروند توى این دریاها شنا کنند. پوستشان را مى کند!… دولت [به] طورى که وزیر کشور گفتند، گفتند ما جلویش را گرفتیم. اگر نگیرند، مردم مىگیرند. .. ما تا زنده هستیم، نمىگذاریم این آزادیهایى که آنها مىخواهند، تا آن اندازهاى که مىتوانیم، آن آزادیها تحقق پیدا کند.» (صحیفه نور)
بعد از ان که رهبر جمهوری اسلامی رسما اعلام کرد که «اسلام پوستشان را میکند» هزینه بیحجابی به شکل بیسابقه ای در ایران افزایش یافت. دیگر صحبت از نصیحت پدارنه و ترجیح حجاب بدون اجبار به آن نبود.
بعد از آن که رهبر جمهوری اسلامی رسما اعلام کرد که «اسلام پوستشان را میکند» هزینه بیحجابی به شکل بیسابقه ای در ایران افزایش یافت. دیگر صحبت از نصیحت پدارنه و ترجیح حجاب بدون اجبار به آن نبود.
زنان بیحجاب ابتدا از سواحل و بعد از آن از ادارات و به مرور از خیابانها بیرون رانده شدند و حجاب تبدیل به یکی از سمبلها و هویت جمهوری اسلامی شد و همانی شد که از «رباخواری بدتر است».
حاکمیت سعی کرد در فضای انقلابی آن سالها با تعریف افراد بیحجاب به عنوان نماینده نظامی که بهتازگی ساقط شده بود همراهی و تایید تلویحی جامعه را برای پیبرد این هدف به دست بیاورد و در جایی که موفق به دریافت این همدلی نمیشد از زور استفاده میکرد. تا اینکه سرانجام آن را تبدیل به قانون کرده و بحث را به برخورد قضایی کشاند.
در آبان ماه سال ۶۲ ، که دیگر عملا با توسل به زور و بهرهگیری از فضای انقلاب و جنگ، مخالفان حجاب اجباری از عرصه عمومی حذف شده بودند، قانون مجازات اسلامی به تصویب رسید و بر اساس آن، حضور بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم مشوند. گشتهای جندالله و نیروهای ویژه مبارزه با منکرات هم درهمان دوران برای مبارزه با «بدحجابی» تشکیل شد.
حالا دیگر«بیحجابی» در سطح جامعه به چشم نمیخورد و حاکمیت در حال مبارزه با «بدحجابی» بود که تبدیل به یکی از نمادهای مقاومت مدنی زنان در برابر این محدودیتها شد.
در سالهای بعد از آن طرحهای مختلفی برای مبارزه با بدحجابی ارائه و اجرا شد. در اردیبهشت ۱۳۶۶ طرحی برای مبارزه با بدحجابی معرفی شد که بر اساس آن وزارت کشور مانع استفاده افراد «بدحجاب» از کلیه امکانات دولتی و عمومی میشد.
در فروردین ۱۳۶۸ هم شورایعالی قضایی خواستار برخورد فعال نیروی اجرایی و انتظامی با بدحجابی شد و در آذر ۱۳۶۸ از سوی قوه قضاییه اعلام شد که دادگاهها با بدحجابی برخورد قاطع خواهند کرد.
تا سال ۱۳۷۵ و با وجود اجرای همه این طرحها همچنان مسئولان از کم و کیف حجاب اعمال شده در جامعه راضی نبودند. در سال ۷۶ با بر سر کار آمدن دولت اصلاحات و بازتر شدن فضای جامعه جنبشهای زنان نیز در مبارزه با حجاب اجباری شکل جدیتری به خودش گرفت.
تا پایان دوره اصلاحات اقدام عملی قابل توجهی در برخورد با بدحجابی صورت نگرفت و از سوی دیگر تفاوت معناداری نیز در وضعیت زنان به وجود نیامد به غیر از اینکه حجاب لااقل به شکل عرفی آن از آن شکل سفت و سخت سالهای اول بعد از انقلاب به درآمده بود و به قولی به «شل حجابی» رسید.
در طی سالیان بعد ازاردیبهشت ۱۳۸۶ گشتهای ارشاد دوباره شروع به کار کرد که از آن زمان تابهحال همچنان تلاش برای نگاهداشتن حجاب بر سر زنان با سیاستهای مختلف از اهدای گل گرفته تا بازداشت و تهدید و زندان و ادامه دارد.
حال در طی روزهای اخیر و بعد از ظهور جنبشی تازه در مبارزه با حجاب اجباری در ایران با عنوان «دختران خیابان انقلاب»، به نظر میرسد فصلی نو از این مبارزه فرسایشی در ایران آغاز شده است.
حرکتی که حتی آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران را نیز به واکنش واداشت. هر چند رهبر جمهوری اسلامی نتیجه اعتراضات اخیر به حجاب اجباری را «کوچک و حقیر» خوانده است اما نفس اظهار نظر رهبر جمهوری اسلامی در اینباره نشان از تاثیر و اهمیت این جریان دارد.
رهبر جمهوری اسلامی تاکید دارد که آنچه او را در این باره حساس کرده است «طرح مسئله حجاب اجباری از دهان برخی خواص است.» خواصی که به گفته وی عدهای «روزنامهنگار، روشنفکرنما و آخوند» هستند که نشان از نگرانی رهبر ایران درباره بر سر چوب شدن این «نماد جمهوری اسلامی» به تعبیر آیتالله سبحانی دارد.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…