فروپاشی در راه است

دو بیانیه و یک نامه با یک پیام

زیتون-سینا پاکزاد: روز پنج شنبه روز انتشار نامه‌های سرگشاده و بیانیه‌های هشدار به رهبر جمهوری اسلامی بود. دو بیانیه و یک نامه که هر چند از سوی گروه‌ها و افرادی با گرایشهای سیاسی متفاوت و متضاد منتشر شدند اما همه آن‌ها یک پیام واحد داشتند؛ بن‌بست در جمهوری اسلامی و خطر فروپاشی.

روز پنج‌شنبه بیانیه نهضت آزادی که دو روز پیش از آن نوشته شده بود، منتشرشد.

این حزب در بیانیه خود با یادآوری اعتراض‌های دی‌ماه، اعتراض‌های اقتصادی، درگیری‌های بی‌سابقه نیروهای امنیتی با دراویش گنابادی یادآوری کرد که در صورت تکرار این رخدادها در سال ۹۷ «خشونت‌ فراگیر در آینده‌ای نه چندان دور قابل پیش‌بینی خواهد بود».

مخاطب این دو بیانیه و یک نامه اما رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکان او هستند که حتی اتفاقات دی‌ماه۹۶ نیز باعث نشده که تغییری جدی در رفتار خود بدهند.

نویسندگان این بیانیه با اشاره به بحران «ناکارآمدی» در جمهوری اسلامی و شکاف فزاینده دولت-ملت تاکید کرده‌اند که اگر «جامعه بحران‌زده از اصلاح امور ناامید شود» به طور طبیعی «انگیزه‌های لازم برای دست یازیدن به خشونت فراهم »شده و«جامعه عرصه تاخت و تاز کسانی خواهد شد که جز انتقام به چیز دیگری نمی‌اندیشند».

نهضت آزادی هشدار داد که «پیامدهای این خشونت پیشِ رو، نه تنها نظام سیاسی که تمامیت ارضی و انسجام اجتماعی ایران را تهدید می‌کند و در صورت وقوع و گستردگی، روند مبارزات اصلاح‌طلبانه برای برقراری دمکراسی را به مخاطره انداخته، فروپاشی سیاسی و اجتماعی را قابل پیش‌بینی خواهد کرد».

در این بیانیه «بازگشت صادقانه به اصول قانون اساسی و تحقق حقوق و حاکمیت ملت» تنها راه نجات کشور از افتادن «به ورطه فروپاشی اجتماعی و اقتصادی» اعلام شده است.

نهضت آزادی ایران هم‌چنین از کنش‌گران و گروه‌های سیاسی درخواست کرد که«در عرصه مناسبات سیاسی شکیبا بوده، نگذارند که ابتکار عمل از ماهیت درون‌زا و مسالمت‌آمیز خارج شده، به دست جریاناتی افتد که دغدغه‌ای برای منافع ملی، دمکراسی و امنیت عمومی ندارند».

این حزب هم‌چنین به مقامات جمهوری اسلامی هشدار داده که «تا دیر نشده و طوفان خشونت، کیان کشور و نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران را در هم نپیچیده است، به موقع، داوطلبانه و واقع‌بینانه، پذیرای اصلاحاتی اساسی در ساختار مدیریت کشور باشند».

در بیانیه نهضت آزادی ایران «بازگشت صادقانه به اصول قانون اساسی و تحقق حقوق و حاکمیت ملت» تنها راه نجات کشور از افتادن «به ورطه فروپاشی اجتماعی و اقتصادی» اعلام شده است.

این اولین بار نیست که نهضت آزادی ایران و گروه‌های هم‌فکر خظر فروپاشی را مطرح کرده و خواستار اصلاحات اساسی و ساختاری شده‌اند.

این هشدارها البته نه تنها از سوی حاکمان جمهوری اسلامی شنیده نشده بلکه گاها اعضای این گروه به دلیل این هشدارها بازداشت و شکنجه شده‌اند.

بیانیه دیگر روز پنج‌شنبه نه متعلق به هم فکران نهضت آزادی بلکه متعلق به افرادی بود که چند سال پیش از این با استناد به نامه آیت‌الله خمینی و موضوعاتی از این دست اعضای این گروه را «لیبرال خودفروخته» و یا «منافق» می‌خواندند.

ممکن است آنان درباره نهضت آزادی هنوز هم همان نظرات سابق را داشته باشند اما اینک پس از سال‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که هشدارهای نهضت آزادی و هم‌فکرانش درست بوده است.

روز پنج شنبه ۳۰۰ نفر از اعضای سابق بسیج دانشجویی و تشکل های حامی رهبر جمهوری نوشتند که پس از ۴۰ سال از عمر جمهوری اسلامی، تقریبا«همه نهادهای حاکمیتی، نه تنها راستای کلیِ حرکت‌‌شان در جهت تحقق آرمان‌ها و مأموریت‌های اصیل‌شان نیست، بلکه حتی به ضد فلسفه‌ی وجودی خود تبدیل شده‌اند».

محتوای بیانیه این ۳۰۰ فعال سابق گروه های دانشجویی اصول‌گرا شبیه به نامه‌های محمود احمدی‌نژاد به آیت‌الله خامنه‌ای است و آنان ضمن ابراز نگرانی از «سیر نزولی تحولات کلان» در کشور، محمود احمدی‌نژاد را «منادی اصلی مطالبات مردم در میان نخبگان سیاسی» معرفی کرده‌اند.

در این بیانیه از فساد و ظلم درهمه نهادهای زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی سخن گفته شده، از قوه قضائیه تا شورای نگهبان و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران.

اعضای سابق بسیج دانشجویی هم‌چنین نوشته‌اند که گروهی که پیش از این عضو‌ این سازمان دانشجویی بودند نیز«نقشی ابزاری پیدا کرده و تقریباً به بخشِ پایین‌دستِ حزبی سیاسی و کم‌نسبت با مردم تبدیل شده است».

نامه اعضای سابق بسیج دانشجویی و تشکل‌های هم‌سو برای بسیاری از فعالان سیاسی غیرمنتظره بود، چرا که پیش از این نامه‌نگاری علنی با رهبر جمهوری اسلامی محدود به گروه‌های منتقد دانشجویی بود نه هواداران حکومت.

این نامه برای بسیاری از فعالان سیاسی غیرمنتظره بود، چرا که پیش از این نامه‌نگاری علنی با رهبر جمهوری اسلامی محدود به گروه‌های منتقد دانشجویی بود نه هواداران حکومت؛ آن هم نامه‌نگاری از سوی افرادی که وظیفه اصلی‌شان در دانشگاه سرکوب منتقدان بوده حتی با درگیری فیزیکی و برهم زدن مراسم.

مصطفی تاج‌زاده از این نامه استقبال کرده و آن را«گامی مثبت در جهت شفاف‌شدن صحنه سیاسی و تقدس‌زدایی از قدرت» دانسته است.

او انتقادهای نویسندگان نامه به نهادهای زیر نظر جمهوری اسلامی را«همان انتقادهای همیشگی اصلاح‌طلبان» دانسته و در عین حال نوشته که آنان عمدا مواردی را جا انداخته‌اند.

به گفته تاج‌زاده آنان عمدا توقیف فله‌ای مطبوعات، حصر و ممنوع التصویری غیرقانونی رهبران اصلاحات و بازداشت‌های گسترده فعالان مدنی را که به نوعی احمدی‌نژاد و موتلفانش در آن ها دخیل بوده اند، جا انداخته‌اند.

در کنار این دو نامه حزبی و جمعی، روز پنج‌شنبه یک بیانیه فردی هم منتشر شد. ابوالفضل قدیانی،عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نوشت که آقای خامنه‌ای به پیروی از سنت گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی،«که می‌پنداشت دروغ را هرچه بزرگتر بگویند راست‌نماتر می‌شود- مدعی وجود آزادی و مردمسالاری و حق انتخاب برای مردم می‌شود و ادعا می‌کند که حکومت او متعرض منتقدانش نمی‌شود».

وی از رهبر جمهوری اسلامی خواست که «اگر صادق است بیاید و خود را در معرض انتخاب عمومی بگذارد و یا لااقل اجازه انتخاباتی برای مجلس خبرگان بدهد که کاندیداهایش بازتاب‌دهنده سلایق سیاسی متنوع موجود در کشور باشند».

قدیانی ضمن انتقاد از آیت‌الله خامنه ای، از عملکرد گروهی که «اصلاح‌طلبان تسلیم‌طلب» خوانده، نیز انتقاد کرده و نوشته که آنان«با عقب‌نشینی‌های پی‌درپی خود کشتی اصلاحات را به گل نشاندند» و «به نوعی شریک ناخواسته جرم آقای خامنه‌ای در به خطر انداختن استقلال و تمامیت ارضی این سرزمین کهن‌اند».

او تحلیل‌ها درباره سوریه‌ای شدن ایران را هم رد کرده و نوشته که «جامعه‌ ایران منسجم‌تر و بسیار آگاه‌تر از جامعه متفرق و مستعد بنیادگرایی سوریه است که بعضی از دوستان اصلاح‌طلب آن را از سوریزاسیون بترسانند و ناخواسته آب به آسیاب استراتژی النصر بالرعب بریزند».

هرچند هر یک از این نامه‌ها و بیانیه‌ها از زوایه ای متفاوت منتشر شده اما همه آن‌ها درباره ممکن نبودن ادامه وضع موجود اتفاق نظر دارند.

مخاطب این دو بیانیه و یک نامه اما رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکان او هستند که حتی اتفاقات دی‌ماه۹۶ نیز باعث نشده که تغییری جدی در رفتار خود بدهند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

فروپاشی در راه است

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »