زیتون-سارا مدنی: روزانه تعدادی از زنان و دختران توسط گشتهای ارشاد بازداشت و به پلیس امنیت اخلاقی منتقل میشوند تا شاید با برخورد سلبی، ایجاد ترس و حتی توهین به قشری از جامعه ایرانی، ظاهر کلانشهرها، اسلامی جلوه کند.
چند سالی است که خودروها و ماموران گشت ارشاد به رکن جدانشدنی مراکز پرتردد، مکانهای تفریحی و میادین اصلی شهرهای بزرگی از جمله تهران، تبدیل شدند تا نشان دهند که زنان در نظام جمهوری اسلامی همچنان برای انتخاب پوشش خود باید تابع ضوابط نظام حاکم باشد.
طرح جامع و عفاف که از ابتدا حمایت همه جانبه آیت الله خامنه ای را به همراه داشت، در طول بیش از هشت سال، با صرف بودجههای سالانه و منابع مالی هنگفت، بخشی از نیروی انتظامی را به خدمت خود درآورد تا جامعه ایران ترک تازیهای جریان تندرو در دهه ۷۰ را به فراموشی نسپارد.
سال ۱۳۹۲ بود که معاون اجتماعی ناجا اعلام کرد روزانه نزدیک به ۱۰۰ نفر
توسط گشت ارشاد توقیف میشوند. پس از آن تقریبا هیچ برآورد مشخصی از تعداد زنان و دخترانی که در طول سال تحت عنوان بدحجابی مورد برخورد پلیس امنیت اخلاقی قرار میگیرند منتشر نشد.
این طرح علاوه بر ابعاد روانیکه برای بخشی از زنان ایرانی به همراه داشته، به افزایش شکاف میان مردم و حکومت هم دامن زده است. انتشار تصاویری از برخوردهای آمرانه و بعضا خشن و توهین آمیز گشت ارشاد با زنان، در ایجاد این شکاف و تضییع حقوق شهروندی در اذهان عمومی بی تاثیر نبود.
اما آیا به واقع صرف این هزینههای هنگفت توانست ظاهر کلانشهرها را به زعم مقامهای ایران٬اسلامی کند؟ اغلب زنان و دخترانی که حتی برای چندین بار مورد برخوردهای آمرانه گشت ارشاد واقع شدند، معتقدند که این برخوردها هیچ تاثیری در انتخاب یا تغییر پوشش آنها به همراه نداشته است. کمااینکه به عقیده برخی از آنها، سابقه این برخوردها برایشان به بغض نسبت به ساختار حاکم تبدیل شده است.
یکی از ماموران زن، گوشی تلفن من را از دستم کشید و وارد برنامههای گوشی تلفنم شد و با اعتراضم نسبت به این حرکت، من را مورد توهین لفظی قرار داد.
ارشاد اجباری
کم نیستند دختران جوانی که حداقل برای یکبار هم که شده برخورد با گشتهای ارشاد را تجربه کرده اند؛ تجربه ای که برای هیچکدام از آنها خوشایند نبوده است. الهام ۲۴ ساله است و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق. او میگوید که بارها در جریان رفت و آمدهایش در سطح شهر تهران و کرج (محل تحصیل) مورد تذکر ماموران گشت ارشاد قرار گرفته و گاهی این تذکرات توهین آمیز بوده است. او در گفتگو با « زیتون» از برخوردی میگوید که یکبار توسط گشت ارشاد کرج صورت گرفته که علاوه بر توقیف خودرویش به بازداشت چند ساعته او هم منتهی شد. «یکبار در مسیر دانشگاه، پلیس گشت ارشاد خودروی ما را درحالی که من و دو نفر از دوستان دخترم که همگی پوششی بسیار ساده و بدون آرایشی داشتیم، متوقف کرد و بدون هیچ توضیحی ما را به پلیس امنیت اخلاقی کرج منتقل کردند.» الهام در توضیح بیشتر این تجربه برخورد گشت ارشاد، میگوید:« در کمال تعجب به ما گفتند که ظاهرمان مناسب نیست و با رفتاری توهین آمیز ما را به اتاق بازداشت بردند تا خانواده هایمان از تهران خود را به کرج برسانند و پس از گرفتن تعهد و عکس از ما، اجازه بدهند برویم. مجموعا حدود ۶ تا ۷ ساعت ما را در بازداشتگاه نگه داشتند.»
الهام کمی هم در مورد نوع برخورد ماموران به ما میگوید؛« در آنجا یکی از ماموران زن، گوشی تلفن من را از دستم کشید و وارد برنامههای گوشی تلفنم شد و با اعتراضم نسبت به این حرکت، من را مورد توهین لفظی قرار داد. حتی جلوی خانوادهها هم به ما توهین میکردند. در آخر هم مانند مجرمها از ما عکس گرفتند و تعهدنامه امضا کردیم تا اجازه دادند شب از اداره پلیس خارج بشویم، البته ماشینم را به مدت یک هفته توقیف کردند که به پارکینگ منتقل شد.»
الهام نمونهای از هزاران دختری است که در طول سالهای اخیر، به دلیل آنچه که نظام جمهوری اسلامی آن را بدحجابی نام گذاشته، پایشان به ادارات پلیس باز شده است. آنها در کنار بزهکاران به بازداشتگاه منتقل میشوند و حتی بیشتر از آنها مورد توهین قرار میگیرند.
سمیرا هم از تجربههای مشابه خود به ما میگوید؛ او ۲۸ ساله است و مهندس الکترونیک. دختری با ظاهری ساده. اما او هم چندین بار در نقاط مختلف شهر تهران مورد تذکرات آمرانه گشت ارشاد قرار گرفته و یک بار هم توسط این گشت به پلیس وزرا برده شده است؛ جایی که میگوید هیچوقت تصورش را هم نمیکردم روزی به اینجا بیایم. سمیرا میگوید؛«همیشه از تجربه دوباره برخورد گشت ارشاد ترس دارم و این ترس بیشتر از هر چیز به دلیل رفتاری است که این ماموران دارند.»
او در میان تجربههای چندین باره به موردی اشاره میکند که چند سال قبل در یکی از مراکز خرید غرب تهران، تنها به دلیل نداشتن جوراب، توسط ماموران گشت ارشاد مورد اهانت قرار گرفته است؛ «به همراه مادر و خواهرم وارد مرکز خرید شدیم و در همان ابتدا یک مامور زن از کنار ما عبور کرد و بعد (طوریکه همه مردم به سمت من برگشتند) صدا زد هی خانم این چه وضعی است!». سمیرا میگوید آنقدر از ظاهرم مطمئن بودم که اصلا تصور نمیکردم که من مورد خطاب این صدا بوده باشم، اما بودم.
او میگوید من فقط جوراب به پا نداشتم و کفشی پوشیده بودم که فقط قسمت کوچک روی پای من نشان میداد که جوراب ندارم، اما همین مسئله باعث شد این مامور به خودش اجازه دهد حرفهای زننده ای به من بزند، آن هم جلوی خانواده ام. «من را همانجا نگه داشت تا خواهرم از یکی از فروشگاهها برایم جورابی خرید و من پوشیدم و آنجا را ترک کردیم. بعد از آن دیگر دلم نمیخواهد به آن مرکز تجاری بروم».
حریم شخصی ممنوع
به رغم انتقادات و حتی تاکید برخی مسئولان دولت یازدهم نسبت به عدم برخوردهای سلبی در امر حجاب و عفاف، دامنه این برخوردها حریم شخصی افراد را هم هدف قرار میدهد. از میهمانیهای خانوادگی گرفته تا خودروهای شخصی.
گشت های ارشاد طبق ضوابطی که به آنها دیکته شده، جلوی خودروی افراد به خصوص دختران جوان را میگیرند و آنها را همچون عابران در خیابانها، مشمول تذکر میکنند. این تذکرها عمدتا به توقیف خودرو و پرداخت جریمه نقدی هم منتهی میشود.
مهسا یکی از همین دخترانی است که طبق گفتهاش تاکنون سه بار خودرویش توسط گشت ارشاد توقیف شده است. او که ۳۰ سال دارد، توضیح میدهد؛« یک بار تنها به دلیل اینکه شال قرمز رنگی به سر داشتم خودرویم را متوقف کردند. حتی زمانی که برای اعتراض نسبت به این اقدام از خودرویم پیاده شدم، یکی از ماموران با دیدن پوششم، از توقف خودروی من توسط ماموری که دستور توقیف داده بود ابراز تعجب کرد.» مهسا معتقد است که برخورد ماموران مرد گشت ارشاد که عمدتا مسئول توقف خودرو هستند به مراتب توهین آمیزتر و بدتر از سایرین است؛ «آنها به خود اجازه میدهند هر حرفی بزنند و اصلا هم برایشان مهم نیست که خطابشان به یک زن است. من با دیدن مامورهای گشت ارشاد در خیابان، حتی در خودروی شخصیام احساس ناامنی میکنم ».
به رغم تمام برخوردهای سلبی و پلیسی با موضوع حجاب در سالهای پس از انقلاب، بخشی از جامعه ایران همچنان مطالبه گر آزادی حجاب است. با این حال تندروهایی که در دهه ۶۰ با گشت جندالله و در دهه ۷۰ با گشت ثارالله در خیابانها مانور قدرت میدانند حالا چند سالی است با گشت ارشاد به مقابله با تنوع سبک زندگی میپرازدند و با صرف منابع مالی و انسانی بر این رویه شکست خورده اصرار میکنند.