ایران‌هراسیِ عربی

مراکش به بهانه حمایت جمهوری اسلامی از جنبش مختومه جدایی‌طلبان پلیساریو، روابطش را با ایران قطع کرد! البته رابطه مغرب و ایران برای هیچ یک از دو کشور چندان اهمیتی نداشت که در عزای قطع آن بنشینند. هر سال چند تور از گردشگران ایرانی برای دیدار از کازابلانکا و برخی تفریحات به سواحل مراکش می‌روند و دیگر هیچ. موضوع پلیساریو به زمان خروج اسپانیا از آن صحرا در ۳۰ سال پیش بازمی‌گردد. در آن زمان الجزایر و ایران از جدایی‌طلبان صحرای پولیساریو حمایت می‌کردند، اما اکنون آن ماجرا به تاریخ پیوسته است و توسل به آن فقط نشان از بهانه‌جویی برای «قطع رابطه» دارد. ضمنا پادشاه مراکش در هماهنگی با «ایران‌ستیزی عربی» می‌خواهد تبلیغ و تأکید کند که ایران در امور داخلی عرب‌ها دخالت می‌کند. فراموش نکنیم مغرب در پاسخ به فراخوان عربستان به نیروی مشترک عربی یا به اصطلاح ناتوی عربی در حمله به دولت حوثی‌ها در یمن پیوست و اکنون نیز عربستان، بحرین، امارات و قطر بی‌درنگ از اقدام مغرب حمایت کرده‌اند. اقدام قطر نیز طبیعی و قابل درک است. ایران میان آنها غریبه است. قطر هم ضمن حفظ غرور عربی و کوتاه‌نیامدن از ادعاهایش، می‌خواهد به آغوش جامعه همسایه و خویشاوند خود بازگردد. اگر ناتو برای مقابله با شوروی تشکیل شده بود، این ناتوی عربی که می‌توان آن را بخشی از همان ناتو به هزینه عربی نامید، در واقع برای مقابله یا معارضه با ایران تشکیل شده است. میان ایرانیان و عرب‌ها معمولا دوستی و رواداری فرهنگی و قومی وجود داشت، اما در جنگ عراقِ صدامی علیه ایران تقریبا همه عرب‌ها به او پیوستند و از آن حمایت کردند. از آن زمان دشمنی با ایران به صورت یکی از شعارهای وحدت عربی درآمد. حتی حمله صدام به کویت با وجود حمایت ایران از کویت و پناه‌دادن به کاروان‌های آوارگان کویتی، به زودی به فراموشی سپرده شد. در ایرانِ انقلابی، حمایت از فلسطینی‌ها به صورت شعار و عملکردی راهبردی درآمد. زمانی که دولت فلسطین خواست با اسرائیل از در سازگاری درآید، جمهوری اسلامی حمایت خود را از دولت فلسطین به گروه حماس منتقل کرد که سرانجام در باریکه غزه مستقر شد و در کنار نافرمانی‌های گوناگون، دو هفته جنگ سرسختانه با اسرائیل را هم آزمود. گروه حماس نیز در مقابل پول قطر و فشار عربستان چند بار خود را از حمایت ایران کنار کشید و حتی در سوریه جانب رقبا را گرفت، اما در شرایط حاد چشم به کمک‌های جمهوری اسلامی دارد. این تحولات اکنون در شرایطی است که عربستان و متحدانش همراه با اسرائیل، آمریکای ترامپ را تشویق به تشدید تحریم‌ها علیه ایران و حتی حمله نظامی می‌کنند. تشویق به حمله نظامی سابقه‌اش به دوران ملک عبدالله باز می‌گردد که عبارت معروف «کوبیدن سر مار» را درباره ایران به بوش پسر القا کرده بود. ظاهرا دولت‌های عربی که اغلب با دلارهای روزافزون نفتی مزه رفاه و توسعه اقتصادی را چشیده‌اند، یا مانند مصر پس از سال‌ها درگیری با اسرائیل خسته شده‌اند، ترجیح می‌دهند به جای آنکه منابع خود را صرف تدارک نظامی برای جنگ کنند، به توسعه اقتصادی و اجتماعی بپردازند. این موضع‌گیری برنامه مدرنیزاسیون توده‌های مردم عادی و قبایل را که سال‌ها با آن شعارهای تند بار آمده‌اند، نگران و مردد می‌کند و جمهوری اسلامی را با سیاست‌های ضداسرائیلی، مانع ادامه راه سازگاری دولت‌های خود به شمار می‌آورد. آنها به این دلیل ترجیح می‌دهند با خصومت‌ورزیدن نسبت به ایران توده‌های عامی را علیه دشمنی خارجی و رقیبی دیرینه، تحریک و با خود همراه کنند.

همچنین با جایگزین‌کردن ایران به عنوان عدو و خصم اصلی خود، واکنش نسبت به رواداری با اسرائیل را در سایه پنهان کنند. به این ترتیب از حمایت آمریکا و اروپا نیز برخوردار می‌شوند، هرچند هزینه آن را نیز باید از جیب خود بپردازند. یمنی‌ها نیز ضمن داشتن مواضع علیه آمریکا و اسرائیل، به دلیل اینکه فقیرترین کشور عربی هستند، مزاحم تغییر سیاست عربی نسبت به اسرائیل تلقی می‌شوند. اکنون در روابط جدی ایران با کشورهای عربی، فقط سه کشور عراق، سوریه و لبنان باقی می‌مانند که ضمنا همسایه ایران تا ساحل مدیترانه هستند و رابطه نزدیک با آنها خصوصا با توجه به نفوذ حزب‌الله در لبنان برای جمهوری اسلامی مهم است. اما عراق هنوز تحت اشغال آمریکاست و در مورد روابط ایران و آمریکا موضع بی‌طرفانه‌ای اتخاذ کرده است و معلوم نیست در آینده زیر فشار آمریکا موضع منفی مانند مقتدی صدر اتخاذ نکند. سوریه در حال التهاب و در معرض ضربه‌های آمریکا و اسرائیل و دخالت احتمالی ارتش عربی است. لبنان نیز زیر فشار عربستان در حمایت از اهل سنت و نفوذ فرانسه و غرب در حمایت از مسیحیان است. به این ترتیب برای ایران این مسئله مطرح است که اولا چگونه بتواند موضع‌گیری ترامپ درباره برجام و تحریکات اسرائیل را پشت سر بگذارد و بکوشد آن را خنثی کند، ثانیا چگونه بدون برانگیختن احساس خطر و رقابت میان رقبای عربی و آمریکا و اسرائیل روابط نزدیک‌تر و مهم خود را با عراق و سوریه و لبنان حفظ کند. شاید اعلامیه اجلاس فوق‌العاده سران کشورهای اسلامی در استانبول بتواند در قالبی جمعی، راه‌حل قابل توافق ارائه دهد.

منبع: روزنامه شرق

Recent Posts

معاویه: یک عرب ایرانی یا مسیحی؟

مسعود امیرخلیلی

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آقای خامنه‌ای، ۱۳ آبان و شورای‌ نگهبانِ جهان

۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آیا پذیرفتگان دیکتاتوری مقصرند؟!

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

روز جهانی وگن؛ به یاد بی‌صداترین و بی‌دفاع‌ترینِ ستمدیدگان!

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است…

۱۲ آبان ۱۴۰۳

اسرائیل؛ درون شورویه و بیرون مستبده!

درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…

۰۸ آبان ۱۴۰۳