اکنون که دنالد ترامپ از برجام بیرون رفت، بر خلاف انتظار من که فکر میکردم رئیس جمهور کشوری قدرتمند ، دمکراتیک با جمهوریتی قانونمند ۲۴۱ ساله، هرچند تنفر از رئیس جمهور پیشین داشته باشد، بالاخره به توصیه سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی کشورش، به توصیه سناتورهای حزب خودش، و یا حد اقل به توصیه متحدین اروپأیی آمریکا ، گوش فرا خواهد داد ؛ و از “برجام” بیرون نخواهد رفت. ولی پیش بینی من اشتباه بود ، ولی حالا آخر دنیا نیست و چگونه ایرانیان میتوانند این چالش را به فرصت تبدیل کنند.
پیش از اعلام خروج نوشته بودم که ” آقای ترامپ رئیس جمهور غیر مسول و لجباز آمریکا، رهبر بزرگترین قدرت سیاسی ، اقتصادی ، و نظامی جهان ؛تکلیفش را با خروج و یا عدم خروج از ” برجام” اعلام خواهد کرد. کماکان باور دارم که در برجام خواهد ماند ، ولی فشارها را بر ایران افزون خواهد کرد . یادمان باشد که ایران انقلابی ۱۹۷۹ به تعهدات بینالمللی نظام پیشین شاه با جهان پایبند ماند. و این صدام بود که از جو جهانی منفی علیه ایران که به خاطر شعار ها، نفرینها ، و تراژدی اشغال سفارت آمریکا توسط انقلابیون ایران صورت گرفته بود ، با پشتیبانی مالی شیوخ عرب و بویژه عربستان سعودی و یاری نظامی آمریکا ؛ جنایت اشغال میهن عزیزمان و جنگ تحمیلی ۸ ساله را بر ایران تحمیل کرد. آیا راهبرد ایجابی و نه عکس العملی میهنی و ملی ما در این زمان، با تجربه از سقوط دیکتاتوری نظام شاهنشاهی و وضعیت بحرانی و نا به سامان ، غیر قابل انکار داخلی و خارجی ایران اکنون؛ چه آمریکا در برجام بماند و چه نماند چیست؟ ” اکنون ترامپ با قانون شکنی جهانیش به ایران اعتبار جهانی داده و محکومیت و تمسخر جهانی را برای خود خریده است.
کماکان به باور من تا زمانیکه در ایران فرهنگ تاریخی ” کی اینها میروند ؟ “نسبت به نظام حاکم وجود داشته باشد ، حتی اگر نظام خود را ” پدر ملت ایران ” نیز بداند و حتی تمام غرب و آمریکا مثل گذشته پشت نظام شاهنشاهی بمانند ؛ بدون همبستگی ملی درونی ، یعنی بدون به رسمیت شناختن حق مشارکتی دگر اندیشی سیاسی ، اجتمامی ، و انسانی ؛ ایران ما از ثبات بر خوردار نخواهد شد .
انتقاد درست جهانیان به آمریکا ، زد و خورد و لعن و نفرین شرق و غرب به آمریکا ، اینکه اکثریت مردم آمریکا ترامپ را ” نا متعادل”، اروپأیان او را ” فاشیست” ، و سناتور حزب خودش ، رئیس کمیسیون خارجی سنا ، آقای باب کروکر او را متهم به “سوق دادن آمریکا به جنگ جهانی سوم میکند ” و نگارنده نیز ایشان و سیاست پوپولیست و ناسیونالیست او را بزرگترین خطر صلح جهانی میداند ؛ کافی و مساوی سود و ثبات برای ایران نخواهد بود. ما ایجابی با نگاهی به اطراف و نه سلبی و عکس العملی ، با طمانینه به فکر خویش باشیم ، و به خود و ملت خود اعتماد کنیم چون تجربه اینرا داریم که فقط دستان و انگشتان ملت است که میتواند کمر ما را بخاراند و نه اغیار.
اگر این ملت و دولت ما در ۴۰ امین سالگی انقلاب هنوز تفکر اشغال یا بالا رفتن از سفارتی ، یا برگزاری ” همایش بررسی هلوکاست ” ، و یا شعار مرگ بر کشوری را به عنوان شعار ملی فریاد زند و یا بنویسد ؛ حیات کشور ما را در مخاطره ؛ و باروت توپ بد خواهان ایران را مهیا خواهد کرد. تاخیر حتی یکروز مذاکره ، مصالحه ، و تعامل نکردن ایران متمدن ، و مقتدر، حتی با همسایگان و غیر همسایگان قولدور ، پر رو ، و جنگ طلب ؛ برای ایرانی که قرنها تاریخ ضد جنگ و عدم تجاوز داشته و دارد ؛ زیان بخش است.
تحریک شدن و مقابله به مثل تقابلی کردن با جنگ طلبی ترامپیسم و مثلث شومش در خاور میانه؛ به زیان ایران و ایرانی و دور از بلوغ ۴۰ سالگی انقلاب است. چهره نظامی دادن به سیاست داخلی و خارجی ایران ، و یا خروج از توافق “برجام” دامیست برای تحریک خارجی. اقتدار ایران به سیاست عمیق است و آرام و رساندن صدا و نه ایجاد ” سر و صدا ” که ترامپ با بیش از ۳۰۰۰ دروغش ، به بیان رسانههای آمریکا ؛ خود غوغا سالاریست پر سر و صدا ، چون رودخانه عمیقتر همیشه آرام تر است.
برد ایران در مشارکت سیاسی و شنیدن صدای آحاد ملت است و نه قرائتی واحد.
اقتدار ایران مشاع ملت ، در حفظ قدرت دفاعئ قابل توجیه منطقه امروزی است و نه با معیارهای پیش از “دأعش”. با داشتن توان ، سهم ، میدان، و دوستانی نزدیک به قد و قواره خود ؛ که بتواند نه چهرهای متجاوز بلکه پرچمداری مشروع در حفظ صلح و ثبات خاور میانه داشته باشد. این ایران که به درستی دنبال اسلحه کشنده جمعی نیست ولی دنبال خلع سلاح دفأعی خویشتن در این وا نفسای منطقهای هم نباید باشد ، چون در زمان بحرانی دفاع از مرز و بوم ؛ جذبه قدرت است که کار میکند و نه جاذبه نصیحت حتی منطقی. ایران مقتدر همراه جهانیان صلح دوست و عدالت خواه از حقوق فلیسطینیها دفاع ، سرنوشتشان را به دست خودشان سپرده ، اشغال و خانه سازی اسرائیل را محکوم ؛ ولی سپر بلای آنان نمیشود.
اپوزیسیونی از جمله تندروترین آن که انحصارگری مستبدانه در حاکمیت را بهانه کرده ، خطاها ی سیاسی ایران در منطقه را اگراندیسمان ، و جنایات تروریست پروران و مثلث شومشان علیه ایران را چشم میپوشند ، و از هر بهانهای راهبرد سیاسی پاشیدگی نظام را تقویت میکنند ؛ به خود جفا ، به ملت زیان ، و مرز و بوم را به مخاطره سوق میدهند. کسانیکه هر گونه حضور ایران در منطقه را، مطلقا مساوی تجاوز و دخالت شمرده ، و ایران امروز را با هیتلر ۱۹۴۰ مقایسه میکنند و ابجکتیو و کنکرت تحلیل و قضاوت نمیکنند ؛ یا امنیت ملی را نمیفهند و یا خیلی نسبت به امنیت ملی ایران ؛ به خاطر دل آزردگی از فشار حاکمان ؛ لا قید هستند. چه بی انصافیست که ایران را ” باعث اصلی بی ثباتی خاور میانه”، و بن سلمان را ” رابین هود ” منطقه خوانند. سیاست حمله ، افشا ، و تبلیغ بجان انداختن رهبری ، دولت ، مجلس ، و سپاه علیه همدیگر، نه تقویت اپوزیسیون ، نه به سود دمکراسی ، نه دفاع از مرز و بوم را تقویت ، و نه صلح خاور میانه را کمک میکند.
کلام و پیشنهاد مخلصانه من به حاکمان ؛ باز کردن جو سیاسی و اجتماعی ، مشارکت دگر اندیشان ، رفع حصر، آزادی زندانیان عقیدتی ، آزادی صدا، قلم و قلم داران، همراه با حفظ قدرت دفاعی ایران ، و در تارک آن مذاکره و تعامل با جهانیان و هم سایگان است. اپوزیسیون در راه همبستگی ملی نه دنبال تفرقه و جنگ دولت ، با سپاه ، بیت رهبری ، اصول گرایان ، اصلاح طلبان رفرمیستها ، و بالاخره مردم باشد بلکه ؛ در همبستگی ملی با مقاومت مدنی برای تقویت جمهوریت کوشا باشد.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…