جنگ اسرائیل با ایران در سوریه شروع شده است

همانطور که کاملا قابل پیش‌بینی بود، دولت اسراییل حملات هوایی و موشکی خود را به پایگاه‌های نظامی ایران در سوریه از بامداد روز پنجشنبه شروع کرده است. در طول هفته‌های گذشته اسراییل پنج بار پایگاه‌های نظامی ایران را در سوریه بمباران  کرده و هر بار تلفاتی بر جای گذاشته است. اما دولت اسرائیل این‌بار با ادعای اینکه سپاه پاسداران مراکز نظامی این کشور را در جولان مورد هدف موشک‌‌های خود قرار داده است، به حمله و جنگ وسیعی با ایران در سوریه روی آورده است.

دولت اسرائیل در گذشته و پیش از جنگ‌های داخلی سوریه به‌اشکال مختلف توانسته بود نفوذ نظامی ایران را در این کشور کنترل کند، اما بعد از شکست داعش در سوریه و تلاش ایران برای ایجاد پایگاه‌های نظامی در این کشور، اسرائیل به استراتژی جدیدی روی اورده است. استراتژی جدید این است که با پیروزی نسبی اسد در جنگ‌های داخلی سوریه، تلاش ایران برای ایجاد پایگاه‌های نظامی در این کشور، امنیت اسراییل به‌چالش کشیده شده و تهدیدات جدیدی  متوجه آن‌ها شده. همانند زمانی‌که بر موشک‌های ایران شعار محو اسرائیل نوشته شده بود تا این کشور فکر کند که ایران در حال ایجاد توان نظامی و موشکی برای مقابله با اسراییل است، اینبار رهبری و سپاه ابایی نداشته‌اند که به روشنی اعلام کنند که سوریه جبهه مقاومت ضد اسرائیلی ایران است و ایران سوریه را برای مقابله با اسراییل انتخاب کرده است. لذا دولت اسرائیل بفکر ان افتاده است که با قبول هرهزینه ای اجازه ندهد که در این مرحله گذار در سوریه، دولت ایران بتواند دست به ایجاد پایگاه نظامی در این کشور بزند.

در طول هفت سال جنگ داخلی در سوریه و از زمانی‌که  روسیه وارد سوریه شده است، کرارا و بیش از صد بار دولت اسرائیل پایگاه‌های نظامی سوریه را در این کشور مورد حمله موشکی از طریق جنگندههای خود قرار داده است. از زمانی‌که روسیه وارد سوریه شده است و در توافقی بین پوتین و ناتانیاهو، روسیه می‌توانسته از فضای هوایی اسرائیل استفاده کند و اسرائیل با چراغ سبز روس‌ها قادر بوده به حریم هوایی سوریه تجاوز و برای بمباران پایگاه‌های نظامی این کشور از این حریم استفاده کند. دولت پوتین برای اتکای اسد به نیروی نظامی روسیه و همچنین بخاطر راضی نگه داشتن هم‌پیمان خود اسرائیل، برای تقلیل نیروی نظامی سوریه و اینکه دولت سوریه بعد از جنگ‌های داخلی در ضعف مطلق نظامی بماند و تهدیدی برای اسرائیل نباشد، به این استراتژی تن داده است.

اما رابطه ناتانیاهو با پوتین بسیار قابل تامل است. پیش از ورود فعال روسیه به سوریه و شرکت در سرکوب گروه‌های تکفیری و مخالفان اسد در جنگ‌های داخلی این کشور، پوتین هم با ناتانیاهو و هم با ملک سلمان روابط بسیار خوبی  برقرار کرده است. ناتانیاهو نتوانسته بود که دولت اوبامارا برای نقش فعالتری در جنگ‌های داخلی سوریه قانع کند لذا رابطه او با پوتین به او این اطمینان را می‌داد که رئیس‌جمهور روسیه به‌فکر  تامین منافع اسرائیل در سوریه باشد. به‌دنبال همین رابطه بود که پوتین برای اولین بار حتی زودتر از ترامپ اعلام کرد که از انتقال پایتخت اسراییل به بیت‌المقدس حمایت می‌کند. سفرهای متعدد ناتانیاهو به روسیه، زمینه‌های روابط بسیار نزدیکتری را بین رهبران روسیه و اسراییل فراهم ساخت. در چند روز گذشته، پوتین تنها رهبری‌را که برای روز پیروزی روسیه و برای دیدن سان و نمایش ارتش این کشور به مسکو دعوت و جلوی پای او فرش قرمز پهن کرد، ناتانیاهو بود. این سفر برای ناتانیاهو بسیار استراتژیک بود. در این سفر پوتین به ناتانیاهو قول داده است که در صورت حمله اسرائیل به‌مواضع نظامی سپاه پاسداران در سوریه، روسیه هیچ دخالتی نکند و در حمایت از سپاه به هیچ عملی دست نزند. پوتین همچنین از ناتانیاهو خواسته که دیگر به مراکز نظامی دولت سوریه حمله نکند و حملات خودرا فقط به پایگاه‌های نظامی سپاه در سوریه محدود نماید. ناتانیاهو هم به پوتین قول داده  که تمام تلاش خود را برای بهبود روابط بین روسیه و امریکا بکار گیرد.

پوتین بر سر ایران در سوریه با اسرائیل معامله کرد. ناتانیاهو زمان حمله به مواضع ایران را درست بعد از سفر خود به روسیه و لغو برجام توسط ترامپ انتخاب کرد. او می‌خواست بگوید که از حمایت روسیه و امریکا برای این حمله برخوردار است. اما هم پوتین و هم اسد نمی‌خواهند که ایران در سوریه بماند. اسرائیلی‌ها اسد را تهدید کرده‌اند که در صورت حمله ایران به اسراییل از خاک سوریه، انها تا مرز نابودی و کشتن اسد پیش خواهند رفت. از طرف دیگر، پوتین به خاطر روابط خود با اسرائیل و عربستان سعودی نمی‌خواهد ایران در سوریه بماند. او همچنین می‌خواهد به‌عنوان یک قدرت با نفوذ بلامنازع در سوریه مانده و احتمالا در اینده بر سر سوریه با غرب و امریکا معامله دیگری کند.

بسیاری از تحلیل‌گران در ایران و خارج چنین روزی را برای ایران در سوریه را پیش‌بینی کرده بودند اما سپاه و رهبری در بی‌بصیرتی کانل، ایران و امنیت ملی کشور ما را با چنین چالش بزرگی کشیده‌اند. رهبری روزگاری پوتین را رهبری استثنایی خوانده و او هم در حضورگفته بود که به دوستانش از پشت خنجر نمی‌زند. اما از ابتدا معلوم بود که منافع پوتین و بلند پروازی‌های او اجازه نخواهد داد که هم‌پیمان مطمئنی برای ایران بماند. مشکل رهبری و سپاهیان در تصمیمات سیاسی منطقه ای خود این است که فکر می‌کنند، برای مثال وقتی در سوریه به‌عنوان اولین گروه برای حمایت از یک مستنبد دخالت نظامی می‌کنند، قابلیت انرا دارند که از نفوذ و دخالت بقیه بازیکنان ذی‌نفوذ جلوگبری کنند. در توهم قدرت نفس کشیده اند و از تسخیر سفارت امریکا و یا جنگ عراق با ایران و پایان هردو درس نگرفته اند. یک عقل سلیم و یک فکر حسابگر قادر بود بفهمد که وقتی در توهم محو کشور دیگری شعار داده می‌شود و کشور ثالثی هم مرز با ان کشور برای مقابله انتخاب می‌شود، ان کشور از خود عکس‌العمل نشان داده و اجازه نمی‌دهد در ان مکان پایگاه نظامی برای نابودیش ایجاد کنیم.

اسرائیل یک کشور تبعیض‌گرا و غاصب است، اما قوانین بین‌المللی این کشور را به‌رسمیت می‌شناسد و اجازه نمی‌دهد که کشور دیگری به‌هر دلیلی بدنبال نابودی ان باشد. رهبری در سخنان عید نوروزی خود در مشهد گفته بود که «فضول‌های بین‌المللی می‌گویند چرا در عراق و سوریه ایم….به شما چه.» درک رهبرسیاسی یک کشور از روابط بین الملل و قوانین بین المللی در این سطح نازل است، به‌اطر اینکه او در توهم قدرت زندگی می‌کند.

ایران مرزهای خودرا به‌ سوریه کشانده و اکنون خطر اینکه جنگ اسراییل با کشور ما به مرزهای کشور کشیده شود بسیار جدی‌ست. ماجراجویی ایران در سوریه و پروژه جبهه مقاومت‌سازی در کشور دیگری به پایان خط رسیده است. روسیه و اسد هردو منتظر ان هستند که اسرائیل کاملا پایگاه‌های نظامی سپاه را در سوریه منهدم کرده و در صورت ادامه جنگ، پوتین پیشنهاد یک اتش‌بس در سوریه را بدهد و بعد یکی از شروط قبول اتش‌بس توسط اسرائیل، خروج کامل ایران از سوریه باشد. در این حالت، بازنده این بازی سیاسی ایران خواهد بود.

اسرائیل هر گز اجازه نخواهد داد که ایران در سوریه پایگاه نظامی داشته باشد. رهبر ایران و سپاه به‌روشنی اعلام کرده‌اند که چرا می‌خواهند در سوریه پایگاه نظامی داشته باشند و بارها شعار نابودی اسرائیل را سرداده‌اند. زمان ان رسیده است که نیروهای فعال سیاسی بیرون و درون کشور خط قرمز رهبری و سپاه را در مورد سوریه بشکنند و اجازه ندهند که امنیت کشور به چالشی جدی کشیده شود و گروهی منافع کشور را قربانی منافع ایدئولوژیک و کسب قدرت کنند. بحران فعلی بسیار جدی‌ست و پتانسیل انرا دارد که با کشیدن جنگ به‌رزهای کشور، مراکز نظامی و اقتصادی کشور مورد تعرض دشمنان ایران قرار گیرد.

Recent Posts

اسرائیل؛ درون شورویه و بیرون مستبده!

درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…

۰۸ آبان ۱۴۰۳

اوضاع جریان اندیشه در عصر هخامنشیان

به بهانه سالگرد کوروش بزرگ

۰۸ آبان ۱۴۰۳

ایرانیان و نزاع اسرائیل و فلسطین

تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقه‌ی پرآشوب و بی‌ثبات خاورمیانه…

۰۵ آبان ۱۴۰۳

حمله‌ نظامی به ایران: «برکت»، «فرصت»، «فلاکت»

تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صف‌بندی‌‌های قابل تأملی واداشته…

۰۴ آبان ۱۴۰۳

گذارطلبی و نفی اصناف جنگ‌طلبی!

ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش می‌رسد. سه‌گانۀ…

۰۲ آبان ۱۴۰۳