زیتون- سینا پاکزاد: بار دیگر منازعه سیاسی توسط رهبر جمهوری اسلامی به تریبونهای عمومی کشیده شد و او در دیدار با مداحان به شکلی واضح علیه علیاکبر هاشمی رفسنجانی موضعگیری کرد. آیتالله خامنهای ضمن دفاع از برنامههای موشکی ایران از کسانی که میگویند دنیای فردا دنیای مذاکره است و دنیای موشک نیست به عنوان کسانی یاد کرد که ناآگاه یا خائن هستند. سخنان او واکنشی روشن به پیام هاشمی رفسنجانی در صفحه توییترش است که گفته بود دنیای فردا دنیای گفتمانهاست نه موشکها.
جنگ قدرت در عالیترین سطح
استفاده از عبارت خائن در این پسزمینه برای واکنش به موضعگیری هاشمی رفسنجانی٬ بیانگر سطحی از منازعه است که کمتر سابقه آن دیده شده است. لحن سخنان آیتالله خامنهای بعد از برگزاری انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در هفتم اسفندماه به شکل قابلتوجهی تندتر شده و تصور میشود که او نارضایتیاش از نتیجه انتخابات را به این شکل مطرح میکند. موضوع فقط به نارضایتی انتخاباتی محدود نیست. او میخواهد که نبض بازی را کمافیسابق در اختیار داشته باشد و در نگرانی از قدرتیابی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان حامی دولت بر تندی سخنان خود افزوده است. حالا بعد از موضعگیری رهبری همهنگاهها به هاشمی رفسنجانی است تا مشخص شود که او چه جوابی برای آقای خامنهای دارد. هاشمی اکنون با کسب بیشترین میزان آراء در انتخابات مجلس خبرگان در وضعیتی به مراتب بهتر نسبت به سالهای قبل قرار دارد و مهمترین گزینه ریاست دور آینده این مجلس است. مجلسی که دو تن از مهمترین متحدان رهبر یعنی محمد یزدی و محمدتقی مصباح یزدی در آن غایب هستند. حضور احتمالی هاشمی در جایگاه ریاست خبرگان به طور طبیعی بر تضادها و تعارضهای موجود خواهد افزود و دوقطبی سیاسی کنونی را شدت میبخشد.
بازی در زمینی تازه
هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ مسیر تازهای از سیاستورزی را پیش گرفت که با درک عمومی پیشین از او تفاوتهای برجسته داشت. او با تمام قوا مقابل محمود احمدینژاد ایستاد و در عوض از معترضان به نتیجه انتخابات حمایت کرد و به واسطه همین حمایت از جایگاه مهمی مانند امامت جمعه تهران محروم شد. در این وضعیت او ترجیح داد به جای تریبونهای سنت و منبرنشینی از تکنولوژی روز برای ارتباط با جامعه استفاده کند و در شبکههای اجتماعی پرطرفداری نظیر توییتر و اینستاگرام فعال شد. فعالیت او البته به لطف تیزهوشی مشاورینی است که میدانند دایره برد و نفوذ اجتماعی این شبکهها در حال حاضر به مراتب بیشتر از تریبونهای رسمی است. هاشمی در این مدت توانسته به مدد استفاده از این شبکهها صدای خود را به بخشهای وسیعتری از شهروندان برساند. او در جریان ردصلاحیتهای انتخابات اخیر خبرگان و مجلس هم اعتراضهای جدی به عملکرد شورای نگهبان را به صورت علنی مطرح کرد و حتی صلاحیت فقها و حقوقدانان این شورا را برای نظارت بر کاندیداها زیر سوال برد.
توافق اتمی در معرض بادهای مخالف
دو قطبی سیاسی در حال تشدید قطعا پیامدهای جدی به همراه خواهد داشت و میتواند دستاوردهای حسن روحانی در روابط بینالمللی را تضعیف کند و وعدههای او برای گشایش فضای سیاسی داخل را هم خنثی سازد. اصرار بر آزمایشهای موشکی بعد از به دست آمدن توافق اتمی یکی از مهمترین ابزارها در این ارتباط است. سپاهپاسداران با انجام مانورهایی که میتوانند به اعتماد شکننده به دست آمده میان ایران و جامعه جهانی صدمه بزند عملا قلب سیاستخارجی دولت روحانی را هدف گرفته است. نهال لرزان توافقی که تازه اولین ماههای حیات خود را میگذراند اکنون در معرض بادهای شدیدی است که به واسطه مانورهای موشکی سپاه به دست آمده است. دولت نمیتواند در عرصه عمومی با چنین مانورهایی مخالفت کند چرا که در این صورت باید آماده سیل اتهامها مبنی بر زیرسوال بردن اقتدار ملی باشد. سخنان امروز آیتالله خامنهای و حملات تند او به هاشمی رفسنجانی به خوبی اثبات میکند که هزینه هرگونه انتقاد از برنامههای موشکی سپاه تا چه اندازه بالاست. دفاع تمام قد و صد در صدی رهبر جمهوری اسلامی از این برنامههای نظامی همچنین احتمال تکرار مانورهایی از این دست را افزایش میدهد. در جریان مانورهای اخیر٬ بین کشورهای عضو شورای امنیت بحثهای فراوانی مطرح بود که آیا انجام چنین عملی به معنی نقض توافق از سوی ایران هست یا نه. در نهایت آمریکا و متحدان اروپایی آن در نامه مشترکی نوشتند که ایران با آزمایش موشکهای بالستیک از یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که سال گذشته در توافق اتمی بر آن مهر تایید زده بود سرپیچی کرده است. تکرار چنین مانورهایی ممکن است قدرتهای جهانی را به این نتیجه برساند که ایران برای اجرای توافق اتمی جدی نیست. پیامد چنین شرایطی در درجه نخست این است که تحریمهای تازهای تصویب میشود و دست دولت برای پیش بردن برنامههایش برای تنشزدایی از روابط خارجی و انجام اصلاحات اقتصادی بسته بماند. پیامدهای بعدی هم در عرصه سیاست داخلی خود را نمایان میسازد و به تندروها مجال میدهد که علیرغم تضعیف موقعیتشان در مجلس شورای اسلامی همچنان به یکهتازیهای خود ادامه دهند و فضای امنیتی را تداوم ببخشند.