با گذشت یک ماه از اعدام شیخ نمر در عربستان که نقطه آغازی بر دور جدید تنش بین تهران و ریاض بود، هنوز هم افقی برای حل و فصل به چشم نمیخورد. فراتر از این، هنوز میانجی مورد قبول طرفین نیز پیدا نشده است. صحبت از احتمال میانجیگری عمان، پاکستان، الجزایر و حتی روسیه به میان آمد ولی هر کدام به دلایلی مورد قبول یکی از طرفین این اختلاف نبودند.
ایران و عربستان هر کدام به نوعی داعیهدار رهبری مسلمانان جهان هستند. ایران از این جهت که مذهب شیعه را تکاملیافتهترین و صحیحترین انشعاب از اسلام میداند، ولی فقیه به عنوان رهبر مذهبی کشور را رهبر مسلمانان جهان میداند ـ حتی اگر این مسلمانان اساسا به مذهب شیعه باور نداشته باشند ـ و عربستان به دلیل گستردگی بیشتر اهل سنت و تمرکز بیشتر آنها در کشورهای عربی و همچنین کلیددار بودن کعبه و مدینه، خود را برای این رهبری محقتر میداند.
این رقابت تاریخی که بعد از انقلاب اسلامی در ایران به اوج خود رسیده همواره به بهانههای مختلفی تا آستانه جنگ و رویارویی مستقیم نیز رفته ولی هر بار به گونهای مسوولان ریاض و تهران دست آخر بر سر میز مذاکره نشستند و آتش اختلافاتشان برای مدت کوتاهی فروکش کرده است. چه چیز است که باعث میشود ایران و عربستان هرگز وارد جنگ مستقیم نشوند؟ راهکار جایگزین آنها در این رویارویی چیست؟
جنگ مستقیم میان دو کشور پیامدهایی در منطقه به جای میگذارد که برای هیچکدام قابل جبران نیست و در خوشبینانهترین حالت، سالیان طولانی این جنگ به طول انجامیده و نیروهای طرفین را مضمحل میکند. علاوه بر این، هر دو کشور آگاه هستند که با اختلافات حاد درونی مواجه هستند که جنگی خارجی آن هم با یک کشور مسلمان همسایه، میتواند آتش این اختلافات را شعلهور کرده و در نتیجه حاکمیت را در تهران و ریاض با خطر فروپاشی مواجه کند.
با این حال مقایسهای میان توانمندیهای نظامی طرفین، تصویر بهتری از غیر ممکن بودن یک رویارویی نظامی مستقیم به دست میدهد.
حمله نظامی عربستان به یمن که گمان میرفت ظرف چند روز یا حداکثر چند هفته به نتیجه میرسد، اکنون بیش از ده ماه است به طول انجامیده و تقریبا هیچ دستاوردی برای عربستان در پی نداشته است
بودجهای که دولت عربستان در سال ۲۰۱۵ برای توانمندیهای نظامی اختصاص داده بالغ بر شصت میلیارد دلار است. از این منظر، عربستان چهارمین کشور در ردهبندی جهانی کشورهایی با بالاترین میزان بودجه دفاعی محسوب میشود. بخش بیشتر این بودجه، برای خرید تجهیزات نظامی پیشرفته از کشورهای غربی هزینه میشود و به این ترتیب عربستان رفته رفته به انبار بزرگی از سلاحهای جدید و مد روز تبدیل شده که هنوز نیروی انسانی لازم برای هدایت و استفاده از این تجهیزات پیشرفته را تربیت نکرده است. ارتش عربستان به مانند ارتش شاهنشاهی ایران تا حد زیادی به کمک مستشاران نظامی خارجی و عمدتا آمریکایی متکی است و همین عامل باعث شده تا عربستان به راحتی نتواند خواستههای خود را به آمریکاییها تحمیل کند. حاکمان عربستان به خوبی میدانند که چرخش احتمالی آمریکا به سمت ایران و افزایش تبلیغات رسانهای در غرب علیه عربستان میتواند تمام هزینهکرد نظامی آنها در سالیان اخیر را بر باد داده و علاوه بر اینکه ادامه روند دریافت سلاح از غرب را متوقف کند؛ بلکه با قطع مشاورههای نظامی، این سلاحها را برای کشور تبدیل به بار اضافی کند.
حمله نظامی عربستان به یمن که گمان میرفت ظرف چند روز یا حداکثر چند هفته به نتیجه میرسد، اکنون بیش از ده ماه است به طول انجامیده و تقریبا هیچ دستاوردی برای عربستان در پی نداشته است. این یکی از جدیترین عرصههایی بود که ارتش عربستان در آن محک خورده و نشان داده که هنوز آمادگی ورود به جنگهای نظامی را ندارد.
در مقابل، حجم بودجه نظامی ایران در سال گذشته میلادی چیزی نزدیک به ده میلیارد دلار بوده که به هیچ وجه قابل مقایسه با بودجه نظامی عربستان نیست. ایران به دلیل تحریمهای شدید بینالمللی در سالهای پس از انقلاب به خصوص در ده سال اخیر، هیچگاه نتوانسته ناوگان نظامی خود را نوسازی کرده و از تکنولوژی روز در این عرصه بهرهمند شود. ایران در مقایسه با عربستان تجهیزات نظامی بسیار قدیمی و فرسودهای دارد و آن بخش از فنآوری نظامی تولید داخل هنوز در یک نبرد و جنگ واقعی محک نخورده است تا میزان کارایی واقعی آن قابل حدس زدن باشد.
نیروهای نظامی عربستان در آخرین آمارهای منتشر شده بالغ بر ۲۳۳ هزار نفر است. بخشی از این نیروها که طبقه نخبه و عمدتا شاهزادگان جوان و بستگان نزدیک آنها را تشکیل میدهند در مدرسههای نظامی بریتانیا، فرانسه و آمریکا تربیت شدهاند و بخشی دیگر زیر نظر مستشاران نظامی غربی در عربستان آموزش دیدهاند.
نیروهای نظامی ایران چیزی حدود ۵۵۰ هزار نفر است که تجربه جنگ هشت ساله با عراق را پشت سر دارند و می تواند کمبود تجهیزات نظامی ایران در مواجهه احتمالی با عربستان را جبران کرده و حالتی از توازن را بین دو کشور ایجاد میکنند.
در سمت مقابل، نیروهای نظامی ایران چیزی حدود ۵۵۰ هزار نفر است که قدرت اصلی آنها نه در آموزشها و تجهیزات نظامی است، بلکه ریشه در باورهای ایدیولوژیک آنها دارد. این نیروها که تجربه جنگ هشت ساله با عراق را پشت سر دارند و در عین حال ظرف سالهای اخیر در سوریه نیز محک جدی خوردهاند، کمبود تجهیزات نظامی ایران در مواجهه احتمالی با عربستان را جبران کرده و حالتی از توازن را بین دو کشور ایجاد میکنند.
تاریخ منطقه در سه دهه اخیر نشان داده که راهحل مورد علاقهی دو کشور چیزی جز جنگ نیابتی نیست. هر گاه تنش میان ریاض و تهران بالا میگیرد، دو طرف در یکی از کشورهای منطقه به زورآزمایی با یکدیگر میپردازند. یکی پول و سلاح دارد و دیگری از حربههای ایدئولوژیک و بسیج مردم عادی برای تبدیل کردن آنها به جنگجویان نظامی استفاده میکند.
تنش بین ایران و عربستان در چند مرحله به اوج خود رسیده و در هر مرحله، یکی از کشورهای منطقه قربانی این تنش شده است. پس از حوادث خونین حج سال ۶۶ لبنان به عرصه اول رویارویی نیابتی ایران و عربستان تبدیل شد. عربستان در پایان جنگ داخلی لبنان توانست گروههای سیاسی این کشور را به شهر طائف کشانده و خود مبتکر و سرپرست طرحی شد که لبنان امروزی از دل آن بیرون آمده است. در مقابل ایران به خلع سلاح حزبالله تن نداد تا این حزب ظرف این سالها به دولتی در دل دولت لبنان بدل شده و هر گاه لازم بود به جنگ نیابتی با هواداران عربستان در لبنان، سوریه یا یمن بپردازد.
هر گاه تنش میان ریاض و تهران بالا میگیرد، دو طرف در یکی از کشورهای منطقه به زورآزمایی با یکدیگر میپردازند
عراق، دیگر عرصه جنگ نیابتی ایران و عربستان است. با سقوط صدام حسین، عربستان به دنبال جذب عراق جدید به اردوگاه خود بود و در مقابل ایران نیز به هیچ عنوان خواستار تسلیم کردن مرزهایش به عربستان نبود. با این حال، حمله نظامی آمریکا به عراق، عملا باعث شد تا در مقایسه با عربستان، ایران قدرت بیشتری در عراق کسب کند، هر چند بعدتر و زمانی که گمان میرفت عربستان دیگر باید اندک اندک امید خود را از عراق قطع کند، گروههای تکفیری و تندرویی مثل داعش ظاهر شدند.
اگر عربستان تلاش کرد تا از طریق عراق به مرزهای ایران برسد، ایران نیز در حال همین تلاش در یمن است. گروه الحوثی که بسیاری از کارشناسان آن را تحت حمایت ایران میدانند، اکنون ده ماه است که به خاری در گلوی عربستان تبدیل شده و حتی حمله نظامی مستقیم عربستان و متحدانش به یمن نیز نتوانسته این گروه کوچک شبهنظامی را با شکست و نابودی مواجه کند.
نواز شریف نخستوزیر پاکستان به تازگی از هر دو طرف ایران و عربستان خواسته تا اختلافات خود را به سود منافع جهان اسلام کنار بگذارند. این نکته در سخنان نواز شریف، جانمایه تمام آن چیزی است که بین ایران و عربستان میگذرد. عدم رویارویی نظامی مستقیم به دلیل موازنهی قوا و رویارویی نیابتی در کشورهای دیگر که جز ضعف بیش از پیش جهان اسلام، ارمغان دیگری نداشته و در آینده نیز بعید است تغییری در نحوه رویارویی این دو کشور پیش بیاید.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…