زیتون- فیروزه رمضانزاده: کمتر از ۱۰ ماه دیگر ، انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برگزار خواهد شد و باراک اوباما، جای خود را به یکی از نامزدهای ورود به کاخ سفید خواهد داد. در روزهای گذشته بحث انتقاد از توافق هسته ای با ایران، یکی از موضوع های اصلی و مشترک در سخنان تبلیغاتی سه نامزد جمهوری خواه در محافل و اجتماعات سیاسی بوده است. با این وجود، باراک اوباما که برای تصویب توافق هسته ای با ایران تلاش بسیاری در کنگره داشته است این توافق را یکی از دستاوردهای اصلی خود در عرصه سیاست خارجی دانسته است.
منصور فرهنگ، سفیر سابق ایران در سازمان ملل در گفتگو با زیتون معتقد است: اگر در یک سال آینده بازرسان آژانس انرژی اتمی تایید بکنند که ایران به تعهدات خود در چارچوب برجام عمل کرده است در آن زمان تغییری در این عهدنامه ایجاد نخواهد شد.چون این عهدنامه محدود به امریکا و ایران نیست.
به گفته استاد علوم سیاسی در کالج بنینگتون ایالت ورمانت در آمریکا، حتی اگر دست راستی ترین نامزد جمهوری خواه، به عنوان رییس جمهور امریکا انتخاب شود تصور این که او بخواهد به تنهایی این عهدنامه را نفی یا نقض کند وجود ندارد.
مشروح کامل این گفتگو در ادامه آمده است:
آقای دکتر فرهنگ، از دیدگاه شما انتخابات ریاست جمهوری امریکا تا چه اندازه بر تواقق اتمی ایران تاثیرگذار است؟ اگر هر کدام از این کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری امریکا انتخاب شوند این انتخاب بر توافق هسته ای ایران چه تاثیری خواهد گذاشت؟
اول این که مواضعی که این کاندیداها در رابطه با مساله هسته ای ایران یا به طور کلی در حوزه سیاست خارجی می گیرند برای مخاطبین آنها است که رای دهندگان جمهوری خواهان در انتخابات مقدمانی هستند و میتوان گفت این گروهها از دست راستیترین عناصر یا رای دهندگان در جامعه امریکا به شمار می روند، بنابراین مواضعی که اینها میگیرند برای جلب و کسب حمایت و رای این بخش از رای دهندگان امریکا است ولی واقعیت امر این است که اگر در طی یک سال آینده، بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید بکنند که ایران به تعهدات خود در چارچوب برجام عمل کرده است در آن زمان، تغییری در این عهدنامه ایجاد نخواهد شد.چون این عهدنامه محدود به امریکا و ایران نیست، این تعهدنامه با حضور نمایندگان شش کشور امضا شده است و در واقع با حمایت شورای امنیت، روسیه و چین بوده، یعنی دو عضو شورای امنیت که در بسیاری از موارد مواضع مخالفی با امریکا گرفتهاند، بنابراین رییس جمهور امریکا اگر بخواهد این عهدنامه را نفی یا نقض کند باید دلایل کاملاً روشن و بدون ابهام بین المللی داشته باشد. یعنی این که بازرسان آژانس بی المللی انرژی اتمی اعلام کنند که ایران به تعهدات خود عمل نکرده و ما در اینجا انحرافاتی می بینیم یا این عهدنامه آن طور که باید و شاید به اجرا گذاشته نشده است. بنابراین کاندیدای آینده ریاست جمهوری آمریکا حتی اگر دست راستی ترین نامزد جمهوری خواه، به عنوان رییس جمهور امریکا انتخاب شود تصور این که او بخواهد به تنهایی این عهدنامه را نفی یا نقض کند وجود ندارد.
کدام از این کاندیداهای جمهوری خواه نامزد نهایی باشد که تا دو سه ماه دیگر مشخص میشود در آن زمان من حتم دارم که این مواضع تندو تیزی که امروز میگیرند تعدیل خواهد شد
اما تقابل بین ایران و امریکا و تاثیر تهدیدهای اسراییل بر روی افکار عمومی در مواجهه با این توافق تاچه اندازه می تواند تاثیرگذار باشد؟
ببینید این نکته را باید اضافه کرد که در رابطه با تقابل و دشمنی که به هر حال بین ایران و امریکا وجود دارد و از سوی دیگر، افکار عمومی امریکا به طور کلی یک تصویر بسیار منفی از ایران دارد و از سوی دیگر ، این تهدیدهایی که از سوی ایران ارسال میشود به خصوص در رابطه با اسراییل بر روی افکار عمومی تاثیر منفی میگذارد. بنابراین در دولت بعدی امریکا، هر کدام از این کاندیداها باشند در برابر ایران، تحریمهایی که فقط مربوط به خود امریکاست، درجه دو نیست، تحریم هایی که ارتباط به تعهدات بین المللی ندارد می توانند ادامه پیدا کنند. ولی اگر میخواهیم حزب جمهوری خواه یا حزب دموکرات یا به طور کلی دولت آمریکا در جهت عادی سازی رابطه بین المللی با ایران پیش برود من شخصاً فکر میکنم شرط اصلی این کار این است که ایران از تهدید اسراییل دست بردارد، هرچند، مخالفت با رفتار و کردار دولت اسراییل در رابطه با مساله فلسطین، کاملاً قابل فهم و از نظر حقوقی قابل دفاع است ولی تهدید اسراییل به نابودی، در اینجا اشاره می کنم به آخرین موشکی که چندی پیش در ایران مورد بحث و جدل قرار گرفت. بر روی این موشک نوشته بودند که هدف این موشک، اسراییل یا سرزمین صهیونیست ها است. خب این رفتارها ابزاری به دست لابی اسراییل بدهد تا در ادامه این تقابل موفق شوند، دقیقا همان کاری که دست راستیهای ایران از جمله خود آقای خامنه ای در ایران میکنند و این واقعیتی است که هم اکنون در این رابطه دو جانبه وجود دارد. ولی من خطری برای رفع یا لغو برجام نمی بینم.
به لابی های قدرتمند اسراییل اشاره کردید، آیا این لابی ها قادر هستند در کنش سیاسی دولت بعدی امریکا تاثیر جدی بگذارند؟
به طور کلی این لابی ها، به ویژه « ایپک» یعنی جمعیت طرفدار اسراییل در امریکا یکی از قوی ترین لابیها در جامعه امریکا به شمار می روند، ولی این لابی ها همیشه موفق نیستند برای این که همین لابی و دولت اسراییل تلاش زیادی کردند تا از برجام جلوگیری کنند و حتی کار به جایی رسید که جمهوری خواهان، نخست وزیر اسراییل، نتانیاهو را برخلاف نظر و توافق رییس جمهور امریکا به کنگره دعوت کردند و در واقع تقابلی بین کنگره و اسراییل از یک طرف و پرزیدنت اوباما از طرف دیگر ایجاد شد ولی علیرغم این فشارها پرزیدنت اوباما این عهدنامه را امضا کرد. اگرچه در مجلس سنا و در مجلس نمایندگان، جمهوری خواهان رای اکثریت را داشتند و با رای اکثریت خودشان می خواستند جلوی تایید این توافق نامه بین المللی را بگیرند ولی چون پرزیدنت اوباما نظر آنها را وتو کرده بود برای رای وتو نیاز به دو سوم رای کنگره داشتند که در آن زمان، دمکرات ها به هیچ وجه با جمهوری خواهان همکاری نکردند و جمهوری خواهان نتوانستند این توافق نامه را نفی کنند. در اینجا شاهد یک شکست بسیار روشنی برای سیاست خارجی اسراییل در امریکا و فعالیت های ایپک بودیم.
از دیدگاه شما اساساً دلیل اصلی مخالفت تندروهای امریکا با توافق هسته ای ایران در چیست؟
دلیل اصلی این مخالفت ها این است که بر مبنای تخمینهایی که کارشناسان محاسبه کردهاند ایران در طی سی سال گذشته صدها میلیون دلار برای برنامه هستهای خود خرج کرده است هرچند ما از ارقام دقیق اطلاعی نداریم، ارقام و اعداد رسمی وجود ندارد. به هر حال ایران در شرایطی این مخارج را هزینه کرده است که به منابع عظیم گاز و نفت دسترسی دارد و در حال حاضر نیازی به نیروی هستهای برای مقاصد صلح آمیز ندارد، بنابراین این سرمایه گذاری عظیم تنها می توانست ازطریق دفاعی یا نظامی مورد تایید قرار بگیرد.البته من شخصاً تردیدی ندارم که ایران می خواست توانایی برای ساختن سلاح هسته ای را کسب کند ولی نه این که الزاماً سلاح هستهای بسازد همان طور که ژاپن، آلمان و شاید کره جنوبی، برزیل، آرژانتین شاید در مجموع ۲۵ تا ۳۰ کشور باشند که توانایی ساختن سلاح هسته ای را دارند ولی به این دلیل که معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای را امضا کرده اند و نیازی از نظرنظامی و دفاعی در این امر نمی بینند این کار را نمی کنند ولی ایران به خصوص با توجه به تهدیدهایی که علیه اسراییل می کرد و به طور کلی بلندپروازیهای ایران در خاورمیانه و این که تقابل بین فلسطین و اسراییل را تبدیل به تقابل بین اسلام و یهودیت می کند یا این جنگی که بین شیعه و سنی به وجود آمده٬ مجموعه اینها رفتارو کردار ایران و سرمایه گذاری عظیم ایران در طی بیست، بیست و پنج سال بر روی برنامه هستهای این شک و تردید را ایجاد کرده بود که در شورای امنیت سازمان ملل، شش قطعنامه علیه ایران صادرشد که فقط از سوی امریکایی ها یا اتحادیه اروپا نبود بلکه روسیه و چین، یعنی اعضای دایمی شورای امنیت هم این شک و تردید را نسبت به برنامه هسته ای ایران داشتند و می خواستند آن را مهار کنند.این نگرانی کلی آنها این بود.
فقط در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بود که او به طور روشن گفت انتقادی که ما از اسراییل می کنیم مربوط به رفتار اسراییل با فلسطینی ها است اگر آنها مساله خود را با آنها حل کنند ما هیچ مشکلی با آنها نداریم
شما چندی پیش در مقالهای به تقابل دو دولت ایران و اسراییل اشاره کردید. در مورد چرایی این تقابل توضیح دهید.
بله، در کنار این نگرانیها، باید اشاره کنم به تقابلی که بین ایران و اسراییل ایجاد شده که من اخیراً مقاله ای در این زمینه نوشته ام، رابطه ایران و اسراییل رابطه دو دشمنی است که به یکدیگر نیاز دارند، دو دشمن که از یکدیگر استفاده می کنند، به این شکل که ایران می خواهد با به چالش کشیدن اسراییل و تاکید بر روی اسلام، مساله فلسطین در خاورمیانه را تبدیل به تقابل بین یهودیت و اسلام کند، البته در تبلیغات خود هیچ وقت صحبت از تشیع نمی کنند، به این دلیل نگرانیهایی در کشورهای عربی ایجاد شده است. این تهدیدها اگر چه کوچکترین اقدامی علیه اسراییل نشده و به نظر من هرگز ایران نمی خواهد به یک درگیری نظامی با اسرائیل وارد شود ولی این تقابل از نظر تبلبغاتی برای بلندپروازی های ایران در منطقه خاورمیانه برای جلب حمایت بخشی از توده های عرب است که فکر می کنم دولت های آنها در برابر اسراییل دست به هیچ اقدامی نزده اند، سکوت کرده اند و یا تمکین کرده اند و یا دولتی مثل مصر یا اردن که اساساً عهدنامه صلح امضا کرده اند و مسائل فلسطینی ها را فراموش کرده اند و به حقوق آنها توجهی ندارند. ایران بر روی این نکته تاکید می کند و می خواهد نقش هژمونی یا رهبری در دفاع از مسلمانان یا فلسطینیها در برابر اسراییل ایفا کند اگرچه در عمل، کوچکترین خطری برای اسراییل ایجاد نکرده است. در اینجا اسراییل چه واکنشی نشان می دهد؟ اسراییل، تمام تبلیغات خود را بکار میبرد تا اعلام کند خطر بزرگ در خاورمیانه، ایران است و نه مساله فلسطین؛ وقتی به تبلیغات اسراییل نگاه می کنید دائم از ایران نقل قول می کنند.به تبلیغات ایران هم که توجه می کنید از اسراییلی ها نقل قول میکنند بنابراین این دو، دو دشمنی هستند که در عین استفاده تبلیغاتی که از یکدیگر می کنند برای مقاصد دیگر خود هم استفادههایی دارد و خطر این که این دو کشور بخواهند درگیری نظامی داشته باشند تا این اندازه وجود ندارد.
اسراییل می خواهد توجه جهان را از رفتار این کشور با مردم فلسطین دور کند و ایران هم می خواهد به عنوان یک هژمون مذهبی در منطقه مطرح باشد و اعلام کند که تنها کشور منطقه است که اسراییل را به چالش کشیده است و به این دلیل است که تاکید می کند بر روی تقابل بین اسلام و یهودیت و نه مساله خاص فلسطین. فقط در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بود که او به طور روشن گفت انتقادی که ما از اسراییل می کنیم مربوط به رفتار اسراییل با فلسطینی ها است اگر آنها مساله خود را با آنها حل کنند ما هیچ مشکلی با آنها نداریم در حالی که خامنهای، هرگز این بحث را مطرح نکرده و حتی روحانی یا ظریف هم چنین موضوعی را مطرح نکرده اند و تنها کسی که در سیاست خارجی ایران این موضوع را مطرح کرد آقای خاتمی بود و البته با نهایت تاسف، تلاش های او برای عادی سازی رابطه جهان خارج با ایران با شکست مواجه شد که حالا باز تلاش دیگری در راه است.
پس با توجه به توضیحات شما هر یک از این کاندیداها به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شود توافق هسته ای ایران را نقض نخواهد کرد.
به هیج وجه، تاکنون تمام گزارشهایی که راجع به ایران در رابطه با اجرای تعهدات خود به این برنامه بوده مثبت بوده است تا جایی که من اطلاع دارم. کوچکترین خبری که تعهد ایران را به این توافق نامه مورد سوال قرار داده باشد وجود ندارد، اساساً رییس جمهور امریکا این توانایی را ندارد. همان طور که گفتم این عهد نامه بین امریکا و ایران نبوده بین شش کشور بوده که به جز آلمان٬ بقیه این کشورها اعضای دایمی شورای امنیت سازمان ملل هستند. بنابراین از این جهت نگرانی وجود ندارد ولی در داخل ایران از این تبلیغات برای مقاصد سیاسی استفاده می کنند. همان طور که در امریکا دست راستیها با پرخاشگری و یا مطرح کردن بی اعتمادی و سوء ظن نسبت به ایران که با تبلیغات ایران همخوانی دارد، می خواهند رای دهندگان دست راستی امریکا را نسبت به خود جلب کنند. هر کدام از این کاندیداهای جمهوری خواه نامزد نهایی باشد که تا دو سه ماه دیگر مشخص میشود در آن زمان من حتم دارم که این مواضع تندو تیزی که امروز میگیرند تعدیل خواهد شد، چرا که در آن زمان رای گرفتن آنها نمیتواند محدود به گروه های دست راستی جمهوری خواه باشد. امروز حدود ۴۰ درصد از رای دهندگان امریکایی خود را مستقل می دانند و در این میان، کسی مثل برنی سندرز که موفقیت های زیادی داشته و به نظر من موضع عادلانهای نسبت به این مسائل گرفته و از برجام کاملاً حمایت کرده است. در حال حاضر سوءاستفاده هایی در رابطه با مساله برجام در حال انجام است که البته دیریا زود این مسائل پایان خواهد پذیرفت چرا که هیچ انتقاد بین المللی یا سوال بین المللی در رابطه با تعهد و عملکرد ایران در رابطه با برجام وجود ندارد.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…