زیتون-پریا منظرزاده: دخالتهای حکومت ایران در فضای دانشگاهی، آسیبهای وارده بر فضای آموزش عالی را وارد فاز جدیدی کرده است. اگر تا دیروز دانشجویان با برچسبهایی همچون «ستارهدار» از تحصیل محروم میشدند، اکنون با شرکت نکردن در جلسه امتحانی به محرومیتی خودخواسته تن میدهند و هر دوی این شرایط در نهایت به ضرر آموزش عالی است.
احکام پنج تا هشت ساله برای دانشجویانی که در اعتراضات سراسری دیماه ۱۳۹۶ بازداشت شده بودند در فصل امتحانات، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران را متنشج کرده است.
شبکههای اجتماعی پر از پیامهای همدردی با دانشجوی ۲۲ سالهای است که در ۳۰ سالگی حکم حبساش پایان مییابد. در حکمهای دانشجویان ممنوعیت فعالیت در شبکههای اجتماعی نیز به چشم می خورد.
سینا ربیعی، لیلا حسینزاده، محسن حقشناس، پریسا رفیعی، مرضیه امیری و زهرا احمدی همان شش دانشجویی هستند که غلامرضا غفاری معاون فرهنگی وزارت علوم صدور حکم برای آنها را تایید کرده است.
سینا درویش عمران و علی مظفری، دو فعال دانشجویی دانشگاه تهران، از سوی دادگاه انقلاب به هشت سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، محرومیت از فعالیت سیاسی و ممنوعیت حضور در فضای مجازی محکوم شدهاند.
شبکههای اجتماعی پر از پیامهای همدردی با دانشجوی ۲۲ ساله ای است که در ۳۰ سالگی حکم حبساش پایان مییابد. در حکمهای دانشجویان ممنوعیت فعالیت در شبکههای اجتماعی نیز به چشم میخورد.
اعتراضات دیماه ۹۶ برخلاف سایر اعتراضات مردمی پس از انقلاب اسلامی، تنها تعداد کمی از دانشگاهیان را با خود همراه کرد با این حال تعداد زیادی دانشجو دستگیر شدند.
بنا به گفته پروانه سلحشوری، نماینده تهران در مجلس، تنها در هفته اول اعتراضات سراسری دیماه سال گذشته دستکم ۹۰ دانشجو بازداشت شدند و سایت دانشجو آنلاین لیستی از ۱۰۲ تن از دانشجویان بازداشت شده را منتشر کرد.
محمود صادقی، دیگر نماینده تهران نیز از تشکیل پرونده قضایی برای حدود ۵۰ دانشجو خبر داده بود.
بعضی از این دانشجویان در خانههایشان بازداشت شدند و تعدادی از نمایندگان گفتند که بازداشت دانشجویانی که در اعتراضات مشارکت نداشتهاند «پیشگیرانه» بوده است.
شعار «مرگ بر دانشجو درود بر ستمگر» روی پلاکاردهای دانشجویان دیده میشد. در ماههای اخیر کارگران نیز این شعار را به صورت «مرگ بر کارگر درود بر ستمگر» به کار میبردند.
اعتراض به احکام صادره برای دانشجویان از اسفند ۹۶ آغاز شد. دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک با سردادن شعارهایی از جمله «گرانی، اختلاس، فتنه امروز ماست» و «زندانی سیاسی/ دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد» نسبت به این دستگیری ها اعتراض کردند.
۲۲ تشکل دانشجویی دانشکدههای دانشگاه تهران روز چهارشنبه نهم اسفند در نامهای خطاب به وزیر علوم خبر داده بودند که شماری از این دانشجویان اکنون دوباره به دادگاه انقلاب احضار شده وبا اتهامهای سنگینی مواجهند.
بیش از ۱۵۰۰ دانشجوی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران نیز در بیانیهای اعتراضی اعلام کرده بودند که نسبت به صدور احکام قضایی و تشکیل پروندههایی که منجر به «هرگونه گرفتاری و محرومیت و حبس» برای دانشجویان بازداشتشده شود، «حساس» خواهد ماند.
اعتراضات به این احکام ادامه یافت تا روز یکشنبه ۲۷ خرداد در مراسم تشییع پیکر دکتر محمدامین قانعی راد، استاد جامعهشناسی که تعدادی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با در دست داشتن پلاکاردهایی نسبت به صدور این احکام اعتراض کردند.
شعار «مرگ بر دانشجو درود بر ستمگر» روی پلاکاردهای دانشجویان دیده میشد. در ماههای اخیر کارگران نیز این شعار را به صورت «مرگ بر کارگر درود بر ستمگر» به کار میبردند.
دانشجویان در ادامه اعتراضهای خود تصمیم گرفتند امتحانات ٢٨ خرداد را تحریم کنند. این تصمیم با همراهی اساتید این دانشکده همراه شد.
این تجمعات در روزهای بعد نیز ادامه یافت و سارا شریعتی یکی از اساتید دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در تجمع دانشجویان گفت که «اگر امروز دانشگاه بتواند حرف خود را به کرسی بنشاند و از سرمایههای دانشگاه دفاع کند، دانشگاه سربلندتر و خودمختارتر و مستقلتری خواهیم داشت».
روز پنج شنبه نیز دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در یک حرکت نمادین بر پیکر «دانشگاه بیدار»حلقه زدند.
دانشجویان نسبت به شانه خالی کردن وزارت علوم از مسئولیت، با ادعاهایی از جمله اینکه موضوع از دست دولت خارج است، خشمگین هستند چون ضابط پرونده دانشجویان وزارت اطلاعات است.
یکی از دلایلی که موجب خشم دانشجویان شده صحبتهای غلامرضا غفاری، معاون فرهنگی وزارت علوم و رییس سابق دانشکده علوم اجتماعی است. او گفته بود حکم قضایی برای دانشجویان صادر نخواهد شد و «دانشجویان بخشی از خانواده دانشگاهها هستند به همین دلیل تاکید وزارت علوم این است که اتهامات آنها حتی اگر قضایی هم باشد در داخل دانشگاهها رسیدگی شود.»
دانشجویان نسبت به شانهخالیکردن وزارت علوم از مسئولیت، با ادعاهایی از جمله اینکه موضوع از دست دولت خارج است، خشمگین هستند چون ضابط پرونده دانشجویان وزارت اطلاعات است.
این حرکتهای دانشجویی به واکنشهای مسئولان وزارت علوم و مطرح شدن این مساله در هیات دولت منجر شده است. اما بنظر میرسد تجدیدنظر در احکام، هدفی دور از دسترس باشد.
اکنون که احکام صادر شده و اعتراضها بالا گرفته، غفاری در نشستی خبری اطمینان داده که وزارت علوم پس از مطلع شدن از احکام صادر شده، پیگیری برای تجدیدنظر در این احکام را آغاز کرده است.
از مجلس نیز صداهای پراکندهای مبنی بر حمایت از دانشجویان به گوش میرسد. نمایندگانی همچون فاطمه سعیدی تاکید میکنند که مجلس باید حامی دانشجویان باشد. او در توییتی نوشت:«از مسئولان مربوطه قول گرفته بودیم برای #دانشجویان _بازداشتی پروندهسازی نشود اما بدعهدی کردند. وزرای اطلاعات و دادگستری باید پاسخگو باشند».
محمدمهدی زاهدی، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز در اینباره گفت: «دانشجویان گاهی دچار احساسات میشوند نباید هزینه را برای آنها سنگین کنیم،امیدواریم در تجدیدنظر، احکام تعدیل شود. انتظار داریم قوه قضائیه رأفت خاصی در برخورد با دانشجویان داشته باشد».
فعالان مدنی ایران، دولت روحانی را برای این بازداشت ها مورد انتقاد قرار میدهند.
چون با حمایت این قشر برای بار دوم در انتخابات پیروز شد و از فردای انتخابات وعدههای آزادیخواهانه و حمایت از دانشگاه را از یاد برد.
تنها حمایت دولت در این راستا، بازگشت تعدادی از دانشجویان ستارهدار به تحصیل بود هر چند هنوز ستارهدار شدن دانشجویان ادامه دارد و روزنامه جامعهفردا در روز نهم آذر۹۶ از ستارهدار شدن دستکم ۱۵۰ دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد و دکترا خبر داده و نوشته بود که آنان با «پیغام نقص در پرونده» روبرو و از راهیابی به دانشگاهها محروم شدند.
در سالهای گذشته ۹۲ تشکل دانشجویی، ۸۱۳ فعال نشریات دانشجویی و هشت هزار فعال دانشجویی، در نامههای جداگانهای به وجود«جَوّ ارعاب و تهدید» و فضای «امنیتی» در دانشگاهها، به لغو برنامههای تشکلهای دانشجویی و «دخالتهای غیرقانونی و فراقانونی» در برگزاری آنها اعتراض کردهاند.
دانشجویان در فضای مجازی از رویای خود برای تبدیل فضای امنیتی دانشگاه به فضای امن سخن میگویند؛ رویایی که روزبهروز دست نیافتنی تر میشود.
یک پاسخ
در پی انقلاب میگفتند که زندان اوین باید موزه شود ! ولی از برکت حکومت مقدس، آن زندان موزه نشده (اگر اثر افزایش جمعیت را هم کم کنیم) بنسبت، زندانهای آن زمان کم آمده !
دیگر اینکه، در برابر هشدارِ آگاهان و دلسوزان که باید ساختار اقتصادی اصلاح شود و ضع مردم بهبود یابد، سرمستانِ قدرت میگفتند ما برای اقتصاد انقلاب نکردیم، برای مکتبمان انقلاب کردیم. ناسزا می گفتند و بسختی هم برخورد میکردند. تا کار به جایی رسید که ایران ویران شد و تریلی تریلی دلار و طلا و سرمایه های مردم را بار میکنند و به جنوب لبنان و جاهای دیگر می فرستند. بیشتر مردم حتا نه آب یا آب سالم دارند و نه هوای سالم و نه خوراک مناسب و کافی. کشور را انواع بحرانها و فسادهای گسترده ی حکومتی در بر گرفته. ولی غارت همچنان ادامه دارد، سرمایه های این مردم برای سرکوب مردم سوریه و ادامه حکومت بعثی اسد، و در غزه و عراق و جنوب لبنان و جاهای دیگر هزینه میشود ! غارت نهادهای آخوندی وابسته به حکومت در درون بجای خود !
با تخصص و کارشناسی هم میانه ای نداشتند و بر تعهد پا میفشردند. البته تعهد نسبت به خودشان !
خودشان بر سر تقسیم قدرت و ثروت بجان هم افتادند و . . . و اکنون عده ای از سران حزب اله و حتا جناح اصولگرا و خود ولی امر مسلمین جهان حرفهایی میزنند که اگر سی سال پیش ما میزدیم حکم اعداممان قطعی بود ! ولی از قدرت کنار نمیروند و وجود پرشر و زیانشان همچنان بر سریر قدرت سنگینی می کند !
هیچیک (بویژه مقام عظمای ولایت) مسئولیت کردار خود را به گردن نمیگیرند، فرافکنی میکنندو کنار نمیروند تا ایران بیش از این ویران نشود. زیرا اوجب واجبات حفظ حکومت است ! حتا با نابودی اسلام ادعاییشان!
در هر حال، نمیشود گفت گذاشته، گذشته ! زیرا اثر کردارهای گذشته اکنون باقی و بشدت فعال است. باید آنچه گذشت را بیاد داشت و از آن عبرت گرفت. ولی امر و رهبر مسلمین جهان و وابستگانش همچنان بر همان رفتارها و گفتارهای ناپسند و پر زیان و مصیبت زا پافشاری می کنند. تازه دیگران را سرزنش میکنند.
آقای خامنه ای پیوسته دم از قدرت و پیشرفت میزند و خواهان افزایش جمعیت هم شده ! تا دوبرابر دستور است و بیش از آن آتش به اختیار ! ادعای نابودی اسرائیل بجای خود !
بحرانها شتاب بیشتری گرفته اند و کشور در سراشیب و روبه از هم پاشیدن است.
آنها که نام و اعتباری در جامعه دارند (با هر عقیده و سلیقه و مرام که خواهان نجات کشور هستند) دست به دست هم دهند، به سازماندهی بپردازند و تا جایی که می توانند برای نجات ایران بکوشند. اختلاف عقیده و سلیقه بماند برای زمان رای گیری با توجه به تجربه های پرهزینه.
از کارهای حکومت محمدرضاشاهی ستیز با همکاریِ سازمان یافته سیاسی و مدنی غیرحکومتی بوده است. حکومت پربرکت اسلامی هم در این زمینه تست کمی از آن رژیم ندارد و سخت با کارهای سازمان یافته ی سیاسیِ غیرحکومتی برخورد میکند. بنابراین کار دشوار است. ولی فردا دیر است. این راهی که در آنیم بسود هیچ کس و هیچ جریانی نخواهد بود، حتا برای کشورهای همسایه و منطقه نیز مصیبت بار خواهد بود.
این را نیز بیفزایم که بنظرم در حکومت هم (از نظامی و غیرنظامی) کم نیستند کسانی که خطر را حس کرده اند و در زمان خود برای نجات کشور همکاری خواهند کرد.
دیدگاهها بستهاند.